اتحاد علیه ایران؟! | یدالله اسلامی
یدالله اسلامی، دبیرکل مجمع نمایندگان ادوار مجلس، در یادداشتی تلگرامی دربارهٔ نشست وزرای چند کشور عربی و آمریکا به میزبانی رژیم صهیونیستی اسرائیل در هفتههای اخیر، نوشت:
نشست وزیران خارجه امریکا و اسرائیل با وزیران خارجه چهار کشور عربی و سخن از اتحاد علیه دشمن مشترک یعنی ایران پیامی روشن دارد و آن آینکه سیاستهای همه این سالهای ایران نتیجه عکس داده است. ایران که مدعی رهبری جهان اسلام در مبارزه علیه اسرائیل بود خود به هدف اسرائیل و کشورهای عربی تبدیل شده است، یعنی به جای اینکه کشورهای عربی زیر چتر ایران برای نجات فلسطین همراه و همگام شوند برای برخورد با ایران زیر پرچم اسرائیل گرد آمدهاند. یعنی عربها دشمن خود را ایران میدانند نه اسرائیل! به این میگویند فاجعه در سیاست گذاری!
هنگامی که جای دیپلماسی، میدان حاکم میشود دستاوردی بهتر از این نباید انتظار داشت. به جای بهکارگیری دانش و تجربه و مهارت و درک درست مناسبات بین المللی، شعار و هیجان همین کار را میکند که شاهد آن هستیم. اگر چه وزیر خارجه عربستان در این نشست شرکت نداشته است ولی روشن است که عربستان سعودی هم با آنچه در جریان است هماهنگ و همراه است.
روزی که ایران سعی کرد که مبارزه عربی اسرائیلی را به مبارزه اسلامی اسرائیلی تبدیل کرده و خود در نقش رهبری این مبارزه ایفای نقش کند و نقش ایدئولوژیک آن را برجسته کرد، بزرگترین فرصت را برای اسرائیل رقم زد. در سوی دیگر آنها که از دیوار سفارت عربستان بالا میرفتند و شور و هیجان میآفریدند و نقش واسطهای برای پیوند اعراب و اسرائیل را ایفا میکردند امروز در کجا هستند و زیانهای ناشی از رفتار آنها را چه کسی پاسخگو است. آقای قالیباف آن روزها کجا بودند و چه میکردند؟!
روزی که احمدی نژاد هولوکاست را نفی کرد هدیهای آسمانی به اسرائیل داد که پیش از آن کسی نداده بود و زمینه ساز تبدیل اسرائیل به مظلوم منطقه شد، چرا فریادی برنیامد و نگفت هولوکاست کار غربیها است و خودشان باید پاسخگو باشند و چرا باید هزینهی آن به دوش کشوری بیافتد که در جنگ جهانی بیشترین کمک را برای نجات یهودیان به کار بست که داستانش برکسی پوشیده نیست!
روزی که بر موشکها پیام نابودی اسرائیل نوشته شد زمینهی پشتیبانی بسیاری از کشورهای از اسرائیل فراهم و دشمنیها و برنامهریزیها علیه کشورمان بیش از گذشته شد. و هنوز هم هزینههای زیادی از این بابت میپردازیم.
در سوریه نیز شاهد بمباران پایگاههای نزدیک به نیروهای ایران بدون واکنش پدافندی روسیه بودهایم و…
امروز مسئول سیاست خارجی اروپا میگوید که روسیه مایل نیست تحریمهای نفتی ایران با برجام برداشته شود و در اینجا هنوز این واقعیتهای روشن را آشکارا پنهان میشود!
چرا گوشها بر پیشنهادهای دلسوزان کشور برای گفتگوی رو در رو با آمریکا و حل مشکلات بین دو کشور نادیده گرفته میشود و هنوز میدان برای واسطههایی که منافع ملی خودشان را برتر از منافع کشور ما میدانند باز است و هشداری هم شنیده نمیشود و باز هم در بر همان پاشنه میچرخد که پیامدهای زیان بار آن در برابر ماست؟!
انتهای پیام
مثلی ایرانیست…یاعلی غرقش کن منم روش…
ایران کلمه ای که در سختی ها باید بداد آن رسید و درخوشی کاری به کار ما ندارد ( انتخابات استصوابی) البته مقصر ایران نیست مقصر کسانی هستند که پشت این کلمه قایم شدند و مقاصد خودرا بنام ایران که واژه ای بی زبان و بی دفاع س ولی اعتبار زیادی دارد، جلو می برند. البته این کار باعث می شود در دراز مدت اعتبار این کلمه نزد مردمش نابود شود و ایران را مساوی پشت صحنه بدانند
عه حال آدم به هم می خورد !
چقدر ذلیل هستند نخبگان جریان غربگدایی!
تمام حرف این جریان ذلیل این است: « اگر خوبتر سواری میدادیم ، اینجور نمیشد!!»
تمام حرف جریان غربگدایی این است:
«اگر بهتر به غرب سواری داده بودیم ، الان وضع کمی بهتر بود!»
تمام حرف جریان غربگدایی این است:
«اگر بهتر به غرب سواری داده بودیم ، الان وضع کمی بهتر بود! مثل عربستان!»
یعنی ایهاالغربگدایان !
خاک بر سر غرب ذلیل تان
به نظر می رسد که این متن، بسیار ساده لوحانه یا بسیار مغرضانه نوشته شده است. این که کدام مورد صحیح است را نگارنده خواهد توانست قضاوت کند، و البته در نتیجه گیری نهایی اثری ندارد.
حتی یک دهه قبل از تشکیل جمهوری اسلامی، در مورد مساله ی اسراییل، کشورهای عربی به دو بخش جبهه الصمود (جبهه ی مقاومت) و محور سازش تقسیم بندی شده بودند. جبهه ی مقاومت شامل سوریه، مصر، لیبی، الجزایر، شیعیان لبنان، ساف، و برخی از دیگران بود، و محور مصالحه شامل اردن، عربستان سعودی، و اقمار عربستان.
سعودی ها به غیر از یک مقطع کوچک در زمان فیصل، عموما در تضعیف محور سوریه-لیبی عمل می کردند. اسنادی نیز از توافق سعودی ها با انگلیس برای تشکیل دولت یهودی در فلسطین در حداقل یک و نیم دهه قبل از تشکیل اسراییل وجود دارد که حتی پژوهشگران آماتور نیز از آن مطلعند.
مصر در زمان ناصر در خط مقدم نبرد با اسراییل قرار داشت، حتی در زمان سادات با اسراییل وارد نبرد شد، اما در همان زمان سادات وارد پیمان کمپ دیوید با اسراییل شد و وارد جبهه ی مصالحه گشت. این نیم دهه قبل از تشکیل جمهوری اسلامی بود، و فکر کنم که نویسنده، اگر می توانست این را هم به گردن سیاست های خصمانه ی جمهوری اسلامی ایران می انداخت (!).
اردن هم دقیقا روند مشابهی را طی کرد. اصولا پادشاهی های عربی که در بلوک غرب تعریف شدند، با کشورهای سوسیالیستی یا نیمه سوسیالیستی عربی که در محور شرق تعریف شدند، از حدود سال 1350 دقیقا دو جبهه ی مخالف را در مناقشه ی اسراییل و فلسطین تشکیل دادند، غربی ها طرفدار سازش با اسراییل، و شرقی ها کم و بیش طرفدار نبرد با اسراییل. این به سیاست های غرب در مورد اسراییل برمی گشت، نه سیاست های شاهنشاهی یا جهموری اسلامی ایران نسبت به عرب ها! طبیعتا جمهوری اسلامی به دلیل ایدءولوژی خود، به محور مقاومت نزدیک بود تا محور آمریکایی.
برای سایت خبری-تحلیلی انصاف بابت چاپ چنین مقالات سطحی ای متاسفم.
اقای یدااله اسلامی یادتان هست در زمان نمایندکی شما در مجلس ؟ حالا میخوای رودرو با امریکا بشینی صحبت کنی ؟ منشور امام خمینی رو قبلها خوب بلد بودی و نظر امام رو در مورد استکبار و امریکا خوب میدانستی و در نطق هایت به ان استناد میکردی .حالا یادت رفته در مجلس سوم ؟