مهرداد دوم اشکانی یا مهرداد بزرگ
بیشترین اطلاعاتی که از زمان ساسانیان در دست داریم مربوط به شاهنامه فردوسی است، اما برخلاف آن در مورد شاهان اشکانی چند خط آمده که از آنها به نیکی یاد شده است. در برخی از منابع گفته میشود آنها از قبایل سکاها بودند که اندکی بعد از مادها و پارس ها وارد ایران شده اند. سکاها از اقوام ایرانی بودند. آنها قدرتگیری خود را از اشک آباد (عشق آباد امروزی) شروع کرده اند که بعد از حدود هزار سال ترکان آسیای میانه این مناطق را گرفتند.
ویستا نوشت: در سال ۱۲۳ پ م، سال جلوس مهرداد دوم به تخت شاهنشاهی اشکانی، پدر او اردوان دوم در جنگ با لشکریان مهاجم سکا کشته شد. این دومین پادشاه اشکانی بود که در مدتی کوتاه در جنگ با این مهاجمین کشته می شد. بعد از حملات آنتیوخوس سوم در زمان اردوان اول/ارشک دوم، شاهنشاهی اشکانی هیچگاه در موقعیتی چنین خطیر و شکننده قرار نگرفته بود. یوستینوس از این مهاجمین با عنوان «تخاری» یاد می کند. تخاری ها گروهی از صحرانشینان آسیای مرکزی بودند که همراه با دیگر مهاجمین، احتمالا” از جمله سکاها، به سرحدات غربی، یعنی بخش شرقی شاهنشاهی اشکانی، حمله می کردند. جنگهای ممتد اشکانیان با این صحرا نشینان در آخر باعث ساکن شدن برخی از سکاها در منطقه باستانی زرنگ شد که بعدها به نام آنها سکستان و بعد «سیستان» نامیده شد. اما گروه دیگری از این صحرا نشینان به دشتهای آسیای میانه مراجعت کردند و برای مدتی اشکانیان را به حال خود گذاشتند. در آغاز سلطنت مهرداد دوم، فرماندار بخشهای غربی شاهنشاهی اشکانی، هیمروس، از لشکریان حاکم جدید بابل باستان، هیسپائوسن، شکست خورد. نابسامانی های این دوره از حکومت اشکانی، جنگهای فرهاد دوم و اردوان دوم، به هیسپائوسن این فرصت را داد که به بابل حمله کند و عملا” حکومت تمام بخش جنوبی بین النهرین و غرب دشت خوز (عیلام باستان) را در دست بگیرد. پایتخت هیسپائوسن که احتمالا” در کنار رود کرخه ساخته شده بود و در تاریخ به عنوان «اسپاسینو خاراکس» شناخته می شود، مرکز جدیدی شد برای سلطنت نوپای «خاراسن» یا «حکومت میشان» که تا زمان ساسانیان دوام آورد. مهرداد دوم در ابتدای سلطنت خود، با حمله به غرب ایران، هیسپائوسن را شکست داد و هیمروس را نیز از حکومت خلع کرد. از این پس، سلطنت خاراسن به عنوان یکی از پادشاهیهای دستنشانده اشکانیان، به حکومت خود ادامه داد. مهرداد با خلع هیمروس، ایالت ماد را که یکی از ایالات اصلی شاهنشاهی اشکانی محسوب می شد، دوباره به زیر اختیار مستقیم حکومت مرکزی در آورد. در شرق مملکت، سکاهای مهاجر به جنوب، دست به تشکیل حکومتهای محلی زدند. یک گروه از سکاها با نابود کردن باقی مانده های حکومت یونانی-بلخی، سلطنت جدید سکایی را در این منطقه پایه گذاردند که تا مدتها به عنوان قدرت اصلی این منطقه شناخته می شد.
این حکومت در بعضی مواقع تحت اختیار شاهنشاهی اشکانی بود و در مواقع دیگر، در موقعیتی به عنوان متحد این شاهنشاهی به سر می برد. از طرفی، سکاهای مهاجر به زرنگ، جزو شاهنشاهی اشکانی شدند. پادشاه این سکاها که از خاندانی به نام «سورن» برخاسته بود، به عنوان یکی از شش نفر اشراف اصلی دربار اشکانی در آمد و افتخار گذاشتن تاج به سر شاهنشاه اشکانی نصیب او و خانواده اش شد. موقعیت این سورن در دستگاه حکومتی اشکانی بعدها مهمتر شد و یکی از افراد این خاندان به عنوان فاتح جنگ معروف حران (کرهه) بر علیه کراسوس رومی، به تاریخ و حتی افسانه های ایران وارد شد. بعد از اطمینان از امنیت شرایط در شرق، مهرداد توجه خود را به غرب، خصوصا” به ارمنستان، معطوف کرد.
در زمان مورد بحث، آرداواز پادشاه ارمنستان به طرف رومی ها متوجه شده بود. مهرداد در جنگی بر علیه این پادشاه، او را شکست داد و پسرش تیگران را به گروگان گرفت. نوشته های تواریخ ارمنی نشاندهنده اینست که شخص دیگری به جای آرداواز در این زمان حکومت را در دست گرفته بود. اما تیگران به مساعدت لشکریان مهرداد، توانست به تخت سلطنت ارمنستان بنشیند و به عنوان تشکر، منطقه معروف «هفتاد دره» را به مهرداد دوم هدیه داد. مهرداد با توجه به پیشرفتهای رومی ها در غرب آسیا، سفیری را به ملاقات لشکریان سولا، کنسول رومی و فرمانده لشکریان روم در کیلیکیه فرستاد. پیش از این زمان، هیمروس، حاکم ماد، در مسئله جنگ بین دمتریوس سوم و فیلیپ سلوکی دخالت کرده بود و نفوذ اشکانیان را به سوریه نیز بسط داده بود. این امر، اشکانیان را به همسایگان روم تبدیل کرد. سیاستهای توسعه طلبانه روم و واگذار کردن بخشهایی از آناتولی به پرگاموم و روذس، سلطنتهای یونانی نزدیک به روم، از دید مهرداد پنهان نمانده بود. از طرفی، سلطنت اشکانی نیز به همین سیاستها گرایش داشت، هرچند که برعکس رومی ها، اشکانیان تنها به کنترل آسیای غربی تمایل داشتند و خیال فتح روم را در سر نمی پروراندند، در صورتی که فتح ایران از آرزوهای روم و فرماندهان آن بود. این امر می تواند به موقعیت اقتصادی ایران و آسیای غربی دلالت کند که برای رومیان دارای جذابیتهای بسیاری بود، اما شرایط محدود اقتصادی و موقعیت نامطلوب جغرافیایی روم، فتح این منطقه را برای اشکانیان توجیه نمی کرد.
در همین زمان، تیگران دوم ارمنستان و مهرداد ششم پونتوس، هردو از پادشاهان قدرتمند و متحد مهرداد دوم، آریوبرزن، پادشاه کاپادوکیه که به روم تمایل داشت را از سلطنت این مملکت خلع کردند و پسر کوچک مهرداد ششم پونتوس را به تخت سلطنت کاپادوکیه گماردند(۹۲ پ م). سولا، فرمانده رومی، با فتح کاپادوکیه، پسر مهرداد ششم را خلع کرد و دوباره آریوبرزن را به پادشاهی گمارد. دخالت مهرداد دوم اشکانی در این جنگ، نخستین برخورد اشکانیان با روم و شروع بیش از ۶۰۰ سال جنگ ایران و روم بود. بعد از این زمان، بیشتر توجه مهرداد به شرق ایران معطوف شد. با فتح مرو و بیشتر ماورالنهر، اشکانیان توانستند از پیشرفت صحرانشینان جلوگیری کنند و تجارت این منطقه را در دست گرفتند. از این ببعد، مهرداد بیشتر وقت خود را در شرق ایران گذراند. وقایع بعدی که از لوحه های بابلی و مدارک سکه شناسی موجود است، نشاندهنده تغییراتی در غرب شاهنشاهی است.
کجارو نوشت: اشکانیان جزو گروههای آریایی بودند که به ایران مهاجرت کردند و در شرق ایران ساکن شدند. آنها مردمی جنگجو از قبیله پرنی بودند که در حدود ۵۰۰ سال یعنی پنج سده، امپراتوری مقتدری را در فلات ایران اداره کردند. این قبایل در ابتدا بهصورت چادرنشین در اطراف رود جیحون تا کرانههای دریای خزر و دریاچه آرال میزیستند. پرنیها در حدود ۲۵۰ پیش از میلاد به سرپرستی ارشک، به منطقه پارت نفوذ کردند و در آنجا اقتدار یافتند.
منبع عکس: نامشخص
مختصری از تاریخ سلسله اشکانی
قوم پارت که از اقوام آریایی بودند، در تیراندازی و سوارکاری شهرت زیادی داشتند. آنها هنگام حمله اسکندر، در کنار هخامنشیان جنگیدند. بعد از سقوط هخامنشیان، قلمرو پارت نیز به تصرف اسکندر درآمد و یکی از پارتها به نام آمیناسپ، از سوی اسکندر به فرمانروایی تعیین شد.
وقتی سلوکیها درگیر جنگهای خانگی شدند، پرنیها نیز مانند دیگر شهرها، از زیر سلطه سلوکیان بیرون آمدند و تحت فرماندهی ارشک، دولت کوچکی را تشکیل دادند. ارشک در سال ۲۴۷ پیش از میلاد در شهر نسا تاجگذاری کرد و این تاریخ بهعنوان مبدا تاریخ اشکانیان در تقویم آنها، قرار گرفت. ارشک هیرکانیه (گرگان) و کومیسین (قومس) را تصرف کرد و بر قلمرو اشکانیان افزود و سلوکیها را که گرفتار تصرفات غربی خود بودند، از منطقه شرق بیرون کرد و حکومتی بزرگ را بنیان گذاشت.سال ۲۴۷ پیش از میلاد با تاجگذاری ارشک، مبدا تاریخی اشکانیان شد
بعد از قتل ارشک، برادرش تیرداد در ۲۱۷-۲۴۸ پیش از میلاد به تخت سلطنت اشکانیان نشست. بعد از او، اردوان اول، فریپایت و فرهاد اول اشکانی، بهترتیب به سلطنت رسیدند و بر وسعت امپراتوری افزودند. در این دورهها بهجز اندکی افزایش قلمرو، اتفاق قابل ذکری رخ نداد.
مهرداد اول اشکانی از پادشاهان مقتدر این سلسله است. او در فاصله سالهای ۱۳۹-۱۷۱ پیش از میلاد حکومت میکرد. مهرداد اول با درایت و حسن تدبیر، ایران را به یکی از امپراتوریهای بزرگ جهان تبدیل کرد. از اقدامات مهم مهرداد اول، تصرف باختر، ماد، الیمایی، خاراسن، پارس و بابل بود. او همچنین دمتریوس دوم، فرمانروای سلوکی را شکست داد و دست سلوکیان را از ایران کوتاه کرد.
بعد از درگذشت مهرداد، پسرش فرهاد دوم به پادشاهی رسید. او از سال ۱۲۸-۱۳۹ پیش از میلاد، حکومت کرد در دوره فرمانروایی او، بار دیگر سلوکیان به فرماندهی آنتیوخوس هفتم، تلاش کردند تا استیلای خود را بر قلمرو اشکانیان تجدید کنند؛ اما با شکست سختی که در بینالنهرین به آنها وارد شد، آنتیوخوس به قتل رسید و نفوذ سلوکیان برای همیشه بر ایران، برچیده شد. فرهاد به دست مزدورانی که از سکاها برای سپاه خود آورده بود، کشته شد. گزارشهای دیگر، علت مرگ فرهاد دوم را خیانت سربازان مزدور یونانی میدانند که به خدمت او در آمده بودند. بعد از فرهاد دوم، عمویش به نام اردوان اول جانشین او شد و او در جنگ با سکاها مجروح و کشته شد.
بعد از اردوان اول، پسرش مهرداد دوم که از سال ۸۷-۱۲۴ پیش از میلاد حکومت کرد، به سلطنت رسید. او سکاها را شکست داد و سرزمینهای شرق را به اطاعت خود درآورد و نفوذ خود را بر ارمنستان و آسیای صغیر گسترش داد و با روم روابط سیاسی برقرار کرد. دوره فرمانروایی این پادشاه، دوران انسجام سیاسی، مجد و عظمت ایرانزمین بود. تاریخ اشکانیان بعد از مهرداد دوم، با ابهام روبهرو است و اسناد و مدارک مربوط به این دوره بسیار کم هستند. به نظر میرسد چندین پادشاه به حکومت رسیدهاند و سپس نوبت به فرهاد سوم رسیده است. در دوره فرهاد سوم، میان ایران و ارمنستان درگیریهایی ایجاد شد که در نتیجه آنها رومیها به میانجیگری و سوءاستفاده از موقعیت ایران پرداختند.در زمان ارد، بین ایران و روم جنگ در گرفت و روم با رشادت سورنا سردار ایرانی، شکست خورد
بعد از مهرداد دوم، برادرش مهرداد سوم به حکومت رسید؛ اما خیلی زود برکنار و کشته شد و جای او را برادرش ارد گرفت. از حوادث مهم دوره پادشاهی ارد، میتوان به جنگ حران اشاره کرد. در این جنگ سرداران رومی به فرماندهی کراسوس، از طریق بینالنهرین به ایران حمله کردند و با رشادتهای سورنا، سردار اشکانی، مواجه شدند و شکست خوردند. کراسوس به قتل رسید و سوریه، فینیقیه و آسیای صغیر به زیر نفوذ ایران رفت. بعد از آن، پاکر شاه شد و با سپاهی بزرگ وارد سوریه شد و آن را به تصرف خود درآورد؛ اما خیلی زود در جنگ کشته شد و سپاه او عقب نشینی کرد.
منبع عکس:wikipedia
فرهاد چهارم یکی از شاهان مشهور اشکانی بود که از سال ۴۰ پیش از میلاد تا سال سوم بعد از میلاد، بر تخت سلطنت اشکانیان نشست. او در آغاز حکومت، برادران و گروهی از سران کشور خود را به قتل رساند تا بعد از آن، کسی مدعی سلطنت نباشد. مارک آنتوان، سردار روم، طی حمله به ایران شکست خورد. فرهاد چهارم بهوسیله زن خود مسموم شد و به قتل رسید. بعد از آن، پسرش، فرهاد پنجم شاه شد. رومیها در دوره این پادشاه، به توسعه نفوذ سیاسی خود در ارمنستان پرداختند. فرهاد پنجم بهدلیل نارضایتی بزرگان اشکانی از سلطنت برکنار و کشته شد و ارد سوم شاه شد. او مدت زیادی حکومت نکرد و بهدلیل بدرفتاری با مردم، کشته شد.
اردوان دوم، فرمانروای آتروپاتن را بهجای او به حکومت منصوب کرد. او پسر خود ونن را فرمانروای ارمنستان کرد و این بهانهای شد تا رومیها علیه او دست به اقدام بزنند و ارمنستان را به جدایی از ایران تحریک کنند. بهدلیل بیکفایتی اردوان دوم، آشفتگی در کشور بالا گرفت و سران مملکت شورش کردند. بدین ترتیب، تیرداد برادرزاده فرهاد چهارم، با پشتیبانی رومیها به تیسفون رفت و در سال ۳۶ میلادی در آنجا تاجگذاری کرد.اوستا در دوره بلاش اول اشکانی جمعآوری شد، در این دوره خط و زبان اشکانی جایگزین خط یونانی سلوکی شد
بعد از این دوره، حدود هفت پادشاه اشکانی بهطور پیدرپی، به پادشاهی رسیدند؛ اما در فاصله کمی، جای خود را به دیگری میدادند. تا اینکه نوبت به بلاش اول رسید. او از سال ۷۶ تا ۸۰ میلادی حکومت کرد. از مهمترین اتفاقات دوره پادشاهی بلاش، گردآوری و تدوین اوستا بود. بعد از درگذشت بلاش اول، پاکر دوم فرمانروا شد. در این زمان بهدلیل درگیریهای شاهزادگان اشکانی بر سر جانشینی، امپراتوری اشکانی رو به تضعیف رفت. در این دوره، جنگهای ایران و روم، به قدرت رسیدن کوشانیان، تسلط بر جاده ابریشم و اختلافات داخلی، سبب ضعف و انحطاط اشکانیان شد.
با روی کار آمدن بلاش چهارم که از ۱۹۳-۱۴۷ میلادی حکومت میکرد، جنگهای ایران و روم دوباره پا گرفت. سپاه اشکانی ابتدا پیروز شد و سپس شکست خورد و مجبور شد ارمنستان و سوریه را تخلیه کند. پس از مرگ بلاش چهارم، امپراتوری او بین دو تن از پسرانش تقسیم شد.
آخرین شاه اشکانی، اردوان پنجم بود که توانست بر رومیان غلبه کند و با آنها پیمان صلح ببندد؛ اما در جنگ با اردشیر اول ساسانی، بنیانگذار سلسله ساسانیان شکست خورد و پایتخت اشکانی را به اردشیر بابکان سپرد.
منبع عکس:wikipedia
پادشاهان معروف اشکانی
مهرداد اول اشکانی
مهرداد اول فرزند فریاپت و نوه برادری ارشک اول بود. برادر بزرگ او، فرهاد اول در سال ۱۷۶ پیش از میلاد بهجای پدر بر تخت سلطنت نشست. فرهاد یکم باید یکی از فرزندان خود را بهعنوان جانشین انتخاب میکرد؛ اما بهدلیل تواناییهای برادرش مهرداد، او را به فرزندانش ترجیح داد و مهرداد را جانشین خود کرد. بعد از مرگ فرهاد یکم، مهرداد بهجای او نشست. او در یک عملیات گسترده، شاه باکتریا را که در جریان جنگهای طولانی با سغدیها و دولت هند قرار گرفته بود، شکست داد و وارد باختر شد و این منطقه را به خاک امپراتوری اشکانی ضمیمه کرد.
مهرداد یکم در سال ۱۴۶ پیش از میلاد به ماد حمله کرد و همدان را تصرف کرد. او در سال ۱۴۱ پیش از میلاد، به بابل و بینالنهرین رفت و آنجا را تصرف کرد و سپس بهعنوان شاهنشاه ایران، تاجگذاری کرد. سرداران اشکانی در دوره مهرداد اول اشکانی، عیلام و پارس را نیز فتح کردند. مهراد اول علاوه بر صددروازه، در شهرهای مهمی چون هگمتانه، سلوکیه، تیسفون و مهردادکرت، کاخها و اقامتگاههایی بنا کرد.
منبع عکس: wikipedia
مهرداد دوم اشکانی
مهرداد دوم، هشتمین شاه اشکانی بود که به لقب بزرگ نیز شهرت داشت. او از سال ۱۲۴ تا سال ۹۱ پیش از میلاد، حکومت کرد و بهدلیل اقتدار در همه امور حکومت، لقبهای مختلفی به او داده شد. مهرداد دوم در دورهای حکومت را به دست گرفت که هرج و مرج تمام شاهنشاهی را فراگرفته و ایران مورد تهاجم اقوام مختلف قرار گرفته بود. مهرداد دوم با دلاوری، مناطق اشغال شده ایران را بازگرداند و مرزهای ایران را از شرق تا هیمالیا و از غرب تا میانرودان گسترش داد. در زمان پادشاهی مهرداد دوم اشکانی، ایران و روم هممرز شدند و دولت اشکانی به قدرت بزرگ زمانه خود تبدیل شد. مهرداد دوم اوضاع داخلی ایران را سامان بخشید و اقتصاد ایران را به بهترین وجه، مدیریت کرد. در دوره او با شکوفایی اقتصادی، فقر در کشور از بین رفت و ایران یکی از بهترین دورههای خود را تجربه کرد.
فرهاد چهارم
فرهاد چهارم اشکانی از سال ۳۷ تا سال دوم پیش از میلاد بر ایران حکمرانی میکرد. او چهاردهمین شاه از سلسله اشکانی بود. پدر او از شاهی کنار رفت و شاهی را به فرهاد چهارم سپرد. فرهاد چهارم به تخت نشست و برادرانش را از بین برد و وقتی مورد سرزنش پدر قرار گرفت، او را نیز به قتل رساند. وی مدتی بهوسیله تیرداد کنار گذاشته شد؛ اما بعد از مدتی دوباره قدرت را به دست گرفت. از طرف روم برای فرهاد چهارم کنیزی فرستاده شد که موزا نام داشت. موزا بعد از اندک زمانی، ملکه اول اشکانی و مادر وارث حکومت ایران شد. ملکه موزا با قدرت زیادی که گرفت، فرهاد چهارم شاه اشکانی را کشت و خود، بهعنوان نائبالسلطنه اداره امور کشور را به دست گرفت تا پس از رسیدن سن پسرش فرهاد پنجم به سن قانونی، حکومت را به او بسپارد.
بلاش یکم
بلاش یکم اشکانی، بیست و دومین شاه اشکانی بود. او در سال ۵۱ میلادی، بعد از مرگ پدرش، به قدرت رسید و تا سال ۷۸ میلادی سلطنت کرد. بلاش یکم در دوره زمامداری خود، مشکلات و نابسامانیهای زیادی را تحمل کرد. برخی بر این گمان هستند که پادشاهی اشکانی در دوره بلاش یکم به پایان رسید. او در دوره حاکمیت خود، با مشکلات زیادی روبهرو شد و پس از او حکومت اشکانی دچار ضعف بسیار شد.
بلاش یکم به ارمنستان حمله کرد تا ارمنستان را که پیش از او در دوره اردوان سوم اشکانی به روم واگذار شده بود به ایران بازگرداند؛ اما بهدلیل شورشهای داخلی، بیماریهای مختلف و بلایای طبیعی با مشکل مواجهه شد و مجبور به ترک جبهه ارمنستان و بازگشت به ایران شد. از شورشهایی که در دوره بلاش اول رخ داد، میتوان به شورش حاکم آدیابن اشاره کرد. علاوه بر این، قوم داهه نیز به مرزهای ایران تجاوز کردند و بلاش یکم برای مقابله با آنها به گرگان رفت و آنها را بیرون راند.
منبع عکس: wikipedia
اردوان پنجم
اردوان پنجم اشکانی که برخی منابع تاریخی او را اردوان چهارم نیز گفتهاند، آخرین شاه از خاندان اشکانی است. اردوان پنجم از سال ۲۱۶ تا ۲۲۴ پیش از میلاد شاهی کرد و با کشته شدن او، دولت اشکانی از بین رفت و ساسانیان جایگزین آنها شدند. اردوان قیام کرد و با کنار زدن بلاش ششم و افزایش نفوذ خود، توانست حکومت را از آن خود کند؛ اما تنها پس از ۱۲ سال حکومت، در جنگ هرمزدگان، تسلیم اردشیر بابکان شد و پادشاهی ۴۷۱ ساله اشکانیان را پایان داد.
اوج قدرت سیاسی اشکانیان
اوج قدرت سیاسی اشکانیان در دوره مهرداد اول و دوم اشکانی بود. رشادتهای مهرداد اول سبب شد که جاهایی از ایران که با ضعف سلوکیان، مستقل شده بودند از نو تصرف شده و به امپراتوری اشکانی ضمیمه شوند. مهرداد اول، خوزستان و بابل را نیز تصرف کرد و توانست مرزهای ایران را از سمت غرب، گسترش دهد.
مهرداد دوم بعد از رسیدن به شاهی، بر آسیای صغیر و ارمنستان غلبه کرد و با شکست ارمنستان، مرزهای حکومت اشکانی را تا نزدیک روم، پیش راند. در دوره او ایران اشکانی به اوج قدرت سیاسی و اقتصادی خود دست پیدا کرد. میتوان گفت دوره مهرداد اول و دوم اشکانی، اوج قدرت سیاسی اشکانیان بود.
کتیبه مهرداد در بیستون/منبع عکس: ناشناس
فرهنگ و اعتقادات اشکانیان
در دوره سلوکیه، فرهنگ هلنی بر ایران غالب شد. با روی کار آمدن اشکانیان، ابتدا آنها خود را دوست دار فرهنگ هلنی معرفی کردند و حتی در دوره برخی شاهان اشکانی، عنوان دوستدار فرهنگ هلنی روی سکهها ضرب شد. با گذشت زمان و روی کار آمدن بلاش اول اشکانی، این عنوان از روی سکههای اشکانی حذف شد و فرهنگ ایرانی احیا شده و بهجای اصلی خود بازگشت. بلاش یکم، خط و زبان پهلوی اشکانی را جایگزین خط و زبان یونانی کرد و سکههایی را با خط اشکانی ضرب کرد. با وجود تلاش بلاش برای بازگرداندن فرهنگ ایرانی، فرهنگ یونانی بهطور کامل از بین نرفت و نشانههایی دیده شده که مشخص میکند شاهان اشکانی از تئاترهای یونانی لذت میبردند.در دوره اشکانی، آزادی ادیان برقرار شد و ایران، تسامح مذهبی را در پیش گرفت
اشکانیان باورهای متنوعی داشتند. در این دوره، تسامح مذهبی برقرار بود و تقریبا طرفداران هر دینی در دوره اشکانیان، بهطور آزاد به زندگی خود ادامه میدادند. یهودیان و مسیحیان در این دوره کاملا آزادانه زندگی میکردند. در برخی موارد، خدایان ایرانی و یونانی مورد پرستش بودند و حتی گاهی بهصورت ترکیبی اهورامزدا-زئوس مورد پرستش قرار میگرفتند. علاوه بر خدایان و الهههای مختلف و متنوع، هر شهری برای خود، خدایانی مجزا داشت که در شهرها پرستیده و عبادت میشدند.
خط پهلوی اشکانی/منبع عکس: ناشناس
هنر دوره اشکانی التقاطی از هنر ایران، یونان و بینالنهرین بود. آثار هنری و معماری این دوره در شهرهایی چون مهردادکرت، ترکیبی از هنر ایرانی، یونانی و بینالنهرین را به تصویر میکشند. آثار دوره اشکانی از هنر دوره هخامنشی نیز تاثیر گرفته است. نقشهای بر جای مانده از این دوره، تصاویری از شکارهای سلطنتی را نمایش میدهند که شامل نقشبرجسته و دیوارنگاری هستند.
از این دوره، ظروف کندهکاری برجای مانده که جنس آنها از عاج است. این ظروف که در شهر نسا کشف شدهاند، نقش حیوانات، الههها و موجودات تخیلی را نشان میدهند. این ظروف به قرن دوم پیش از میلاد میرسند. کندهکاریهای روی استخوان که از این دوره مانده، از هنرهای دوره پارت است که در ساحل دریای سیاه قرار دارد.
آثار تاریخی بهجای مانده از سلسله اشکانی
از دوره اشکانی آثار تاریخی زیادی برجای مانده که برخی از آنها از بین رفتهاند و تنها نشانههایی از آنها برجای مانده است. مهمترین آنها عبارتاند از:
آثار شهر نسا
منطقه نسا در چند کیلومتری عشقآباد امروزی در کشور ترکمنستان است. طبق گزارشهای باستانشناسی، این شهر کهنترین جایگاه سکونت اشکانیان است. این شهر که پایتخت قدیمی اشکانیان بود، در طی کاوشهای باستانشناسی دو شهر قدیمی را که در دل خود نهان کرده بود، آشکار کرد. نام این شهرها را نسای جدید و نسای قدیم گذاشتند. این بخش شامل دژ سلطنتی، پرستشگاه، کاخ، خزانه و انبار غله بود. از این شهر، کتیبهای گلی به دست آمد که نشان میدهد بانی شهر، مهرداد و نام واقعی شهر نیز، مهردادکرت بود.
منبع عکس: ناشناس
معابد اشکانی
از دوره اشکانی معابد زیادی برجای مانده است که معبد کنگاور و معبد خورهه از مهمترین آنها هستند.
معبد کنگاور: کنگاور در ۹۶ کیلومتری کرمانشاه و به فاصله ۹۰ کیلومتری همدان قرار دارد. یکی از بناهای اشکانی در این منطقه، معبد ناهید است که چند ستون آن باقی مانده و تاثیر معماری هخامنشی در آن دیده میشود. تحقیقات وسیعی در این معبد بهوسیله باستانشناسان ایرانی صورت گرفته که از جهت شناخت آداب و سنن پارتیان، اهمیت بسیار دارد.
منبع عکس: ناشناس
معبد خورهه: معبد خورهه از دوره اشکانیان بهجای مانده است. این معبد دو ستون سنگی بلند با ارتفاع هشت متری دارد که ساخت آن با سنگهای معدنی بوده است. جنس سنگهای معبد خورهه از تراورتن بوده که بهصورت ۶ قطعهای روی هم سوار شدهاند. معبد خورهه از اتاق، راهرو و ایوانهایی با ۱۲ ستون تشکیل شده بود که در حال حاضر از این معبد بزرگ، تنها دو ستون بر جای مانده است. در دوره ساسانیان این بنا مورد استفاده بود و در آن ساختوسازهایی انجام شده است.
منبع عکس: ناشناس
کاخ اشکانی
کاخ اشکانی در کوه خواجه سیستان واقع شده است. در جزیرهای در میان دریای هامون، بقایای یک کاخ به چشم میخورد که طبق نظر هرتسفلد، متعلق به فرمانداری اشکانی بوده و در دو دوره متفاوت، ساخته شده است. کاخ اصلی شامل یک حیاط بزرگ است که چهار طرف آن چهار رواق ستون دار و قوس دار قرار دارد در کنار کاخ، آتشگاهی است که محراب نیز دارد، روی دیوارهای کاخ، آثار گچبری و نقاشی، مشخص است و به وضوح دیده میشود. موضوع این نقاشیها خدای یونانی، اوروس، سوار بر اسب یا یوزپلنگ، رامشگران و خدایان دیگر است.
میل اژدها
میل اژدها در هفت کیلومتری نورآباد قرار دارد. این برج مربعی که به میل آزاده نیز شهرت دارد، یک برج آتشگاهی است که در آن آتش مقدس نگهداری میشد. برج مورد نظر هم آتشگاه است و هم آتشدان. ورود به بخشی از این بنا که در آن مراسم مذهبی انجام میشد، تنها برای روحانیان امکانپذیر بود؛ اما نیایش کنندگان نیز، میتوانستند آتشدان را بر بالای برج ببینند.
عکاس: افشین عزیزی
آرامگاههای اشکانی
مقابری از دوره اشکانی کشف شده است که بررسی آنها، آداب و سنن این قوم را بیشتر و بهتر نشان میدهد. تعدادی از این آرامگاهها در قزقاپان کردستان عراق قرار دارد که درون آنها، اتاقکهایی به هم پیوسته در دل سنگ، تراشیده شده است. نمای خارجی این مقابر که مزین به سرستونهای ایوانی است، به سرستونهای شهر نسا شباهت دارد که ترکیب هنر معماری یونانی و ایرانی را نشان میدهد. در بالای قبرها دو مرد با لباسهای ایرانی و کمان در دست، دیده میشوند که به یک آتشدان بزرگ ادای احترام میکنند.
نقشبرجستههای دوره اشکانی
نقوش برجسته پارتی صاف هستند و برجستگیهای بسیار کمی دارند. حالت این افراد خشک و بی حرکت است و از روبهرو نشان داده میشوند. نقش انسان سوار بر اسب در این تصاویر، قابلتوجه است و پادشاهان را با درباریان و موبدان در حال نیایش، نشان میدهد. مهمترین این نقشبرجستهها عبارتاند از:
- نقش برجسته مهرداد دوم اشکانی در بیستون کرمانشاه
- نقش برجسته گودرز دوم اشکانی در بیستون کرمانشاه
- نقش برجسته موبد اشکانی در حال سوزاندن عود در بیستون کرمانشاه
- نقش اشکانی اسب سوار در سر پل کرمانشاه
- نقش برجسته گروهی از اشخاص واقع در شیمبار خوزستان
- نقش برجسته موبدی مقابل آتشدان در حال انجام امور مذهبی یا شکار در تنگ سروک
- در گردنه کال جنکال در جنوب غرب بیرجند نیز چند نقش برجسته از دوره اشکانی بر جای مانده است.
- در تنگ سروک نیز چهار نقش برجسته دیده میشود که متعلق به دوره اشکانی هستند.
تنگ سروک/منبع عکس: ناشناس
کتیبههای اشکانی
از اشکانیان کتیبههای زیادی بر جای مانده که تعداد آنها بسیار زیاد است. کتیبه خونگ نوروزی، کتیبه شوش، کتیبه کال جنگال، بنچاق اورامان، آثار جنوب ترکستان، کتیبه پارتی-یونانی مجسمه هرکول، آثار دورااروپوس، کتیبه لاخ مزار، کتیبه مهرداد دوم، سفالینههای شهر قومس، کتیبههای سر پل ذهاب، کتیبههایی هستند که از این دوره بر جای ماندهاند.
سلسله اشکانی بعد از مادها و هخامنشیان، سومین سلسله آریایی ایران از دوره باستان است. این سلسله ایرانی که با کنار زدن سلوکیان روی کار آمد، توانست فرهنگ و هنر ایرانی را احیا کند. اشکانیان مدت ۴۷۰ سال در ایران حکومت کردند و در دوره برخی پادشاهان این سلسله مانند مهرداد اول و دوم، ایران توانست به اوج قدرت اقتصادی، سیاسی و نظامی خود دست پیدا کند. سلسله اشکانی بعد از پنج سده، به دست اردشیر ساسانی منقرض شد و از بین رفت. شما هم نظر خود را درباره اشکانیان با کاربران کجارو به اشتراک بگذارید.
پرسشهای متداول
پادشاهان معروف اشکانی چه کسانی بودند؟
سلسله اشکانی ۲۶ پادشاه داشت، که مهمترین آنها مهرداد اول و دوم، بلاش یکم، فرهاد چهارم و اردوان پنجم بودند.
اوج قدرت سیاسی اشکانیان در دوره چه پادشاهی بود؟
اوج قدرت سیاسی اشکانیان در دوره مهرداد اول و دوم اشکانی بود.
فرهنگ و اعتقادات اشکانیان بر چه مبنایی بود؟
در دوره اشکانی، تسامح مذهبی وجود داشت و طرفداران ادیان مختلف، آزاد بودند. فرهنگ این دوره، ترکیبی از فرهنگ ایرانی دوره هخامنشی، فرهنگ یونان و بینالنهرین بود.
آثار تاریخی بهجای مانده از سلسله اشکانی چه نوع آثاری هستند؟
آثار تاریخی بهجای مانده از دوره اشکانی شامل شهرها، کاخها، معابد، آرامگاهها، کتیبهها و نقش برجستههای این دوره میشود.
انتهای پیام