نسلی که به اصغر فرهادی بسیار مدیون است | محمد تاجیک
محمد تاجیک، روزنامهنگار حوزهی سینما، در یادداشتی نوشت:
در این چند روز اخیر بسیاری از علاقه مندان و دوستان اصغر فرهادی به من پیام دادهاند که دمت گرم آقای تاجیک که یک تنه و یک نفره، بیشترین اطلاع رسانی را در چند روز اخیر درباره اصغر فرهادی انجام دادی و خیلی خوب توانستی فضایی که علیه فرهادی به وجود آمده بود تغییر بدهی …
البته این دوستان لطف کردند و خیلی از این تعابیری که سالهاست دوستان درباره این حقیر به کار میبرند را به کار بردند مثل خبرگزاری تک نفره، تاجیک نیوز، تاجیک پرس و…
بعضیها هم به شوخی میگفتند اتفاقاً حالا باید اصغر فرهادی به تو کادوی ویژهای بدهد …
حدود نزدیک به دو دهه است آقای فرهادی را میشناسم و حتی یکی دو بار سر مسائل خبری، با هم به مشکل اساسی برخوردیم و جنگ سرد طولانی بین ما وجود داشت ولی چند سال پیش ودر زمان برگزاری ختم پدر خانم میلانی روابطمان دو مرتبه خوب شد …البته خود آقای فرهادی اصلاً یادش نمیآمد که ما دو بار سر دو موضوع به شدت با هم مشکل پیدا کرده بودیم و این نشان از روحیه بسیار خوب آقای فرهادی داشت که خیلی آدمی نبوده که چیزی را به دل بگیرد.
اما نسل ما به آقای فرهادی بسیار مدیون است …ما بزرگترین شادیهای چند دهه اخیر را مدیون آقای فرهادی بودهایم …فیلم مستند و زیبایی با عنوان” از ایران یک جدایی” ساخته کوروش عطایی و آزاده موسوی ساخته شده که اولین بار من در جشنواره سینما حقیقت، سالها قبل دیدم و به دوستان دیگری مثل مهرزاد دانش در همان سالها توصیه کردم ببینند. من زمانهایی بوده که حالم خیلی بد شده است ولی با تماشای فیلم از ایران یک جدایی، خیلی حالم خوب شده است …
اتفاقاً موفقیتهای جدایی نادر از سیمین دقیقاً در زمانی بود که چند سالی از جنگ سرد و روابط نه چندان خوب من با آقای فرهادی میگذشت و با اینکه مشکلات شخصی با ایشان داشتم ولی باز خیلی خوشحال بودم از موفقیتهای جدایی …
اصغر فرهادی با دواسکارش بسیاری از ما ایرانیان طبقه متوسط را در تلخترین سالهای زندگیمان شاد کرد و نگاه جهانیان به ایران را تغییر داد …بسیاری از ما خیلی مدیون آقای فرهادی هستیم
این اوج نامردی وبی معرفتی است که کسی این همه برای ما افتخار آفریده و اعتبار کسب کرده و لحظات غرور آفرینی را برای ما وجود آورده، بگذاریم این چنین مظلوم واقع شود.
البته الان زمانه عوض شده است.. بر خلاف دهه ۹۰ که ستایش از فرهادی و سینمایش و خوشحالی از موفقیتهایش بسیار نشانه متفاوت بودن و روشنفکر بودن بود حالا لذت تماشای تخریب شدن آقای فرهادی، نشان متفاوت بودن و روشنفکر بودن است
در شبی که فروشنده نامزد اسکار شده بود و همان شبش برنده جایزه اسکار شد گزارش جالبی خواندم در مجله همشهری جوان که یک بنده خدایی در کربلا دعا کرده بود که فروشنده اسکار بگیرد.
در ماجرای اختلاف و شکایت از اصغر فرهادی توسط آزاده مسیح زاده، مهرزاد دانش عزیز و نویسنده محترم سایت عصر ایران ودیگران، بهترین و منطقیترین مطالب را نوشتهاند ونظر من هم دقیقاً شبیه آنهاست
البته برخی از منتقدان و مخالفان آقای فرهادی در ماجرای آزاده مسیح زاده، مشکلشان در جای دیگری است و دنبال اهداف دیگریاند، درباره آنها فقط باید گفت: آنها خودشان را به خواب زدهاند …به قول معروف کسی که خوابیده است را میتوان بیدار کرد ولی کسی که خودش را به خواب زده را …
انتهای پیام
لطفاً اصلأ به به و چه چه نفرمایید!
«جدایی نادر از سیمین» ، منظومه ای از تخریب ایران ، فرهنگ ایران و مردمش بود که نه با نیت انتقاد سازنده بلکه بانیت انتقاد تخریبی ساخته شده بود ، حتی بالاتر مضنون به سیاه نمایی سفارشی است.
به اسکارش هم خیلی دلخوش نفرما!
مثلاً اگر کمترین سکانسی از فیلم ، اشاره کوچکی به مظلومیت فلسطین میکرد ، هزار سال دیگر هم فیلمش به اسکار راه نمی یافت ، عموجان!