خواب تأویل ناشدنی «آخوند کشی»!
حجتالاسلام️ احمد حیدری در یادداشتی با عنوان «خواب تأویل ناشدنی «آخوند کشی»!» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، به بهانهی حمله به سه طلبه در حرم امام رضا نوشت:
با ترور سه روحانی در حرم امام رضا(ع) در یک عملیات کور که هنوز واقعیت آن به روشنی آشکار نشده، و قبل از آن اظهار خوشحالی مشکوک جماعتی در فضای مجازی از مرگ چند روحانی سرشناس در شروع سال جدید، زمزمههای «آخوند کشی» از بنگاههای تبلیغاتی بیگانه و جماعت دلداده به آنان برخاست و به خیال خود با این تبلیغات، در صدد سوق احساسات مردم علیه روحانیت برآمدند که در این زمینه چند نکته قابل توجه است:
- امروز غالب کانونهای قدرت و حکومت در اختیار روحانیان است: رهبری، ریاست جمهوری، شورای نگهبان، قوه قضائیه، و …؛ و طبیعی است که وقتی حکومت روحانیان از اداره صحیح دنیای مردم ناتوان باشد، مردم نسبت به روحانیان بیعلاقه و به آنان بدبین میشوند. با گذشت بیش از 40 سال از عمر جمهوری اسلامی و حکومت روحانیان، نه تنها مدینه فاضله وعده داده شده، محقق نشده بلکه هر روز مردم در زندگی با نابسامانیهای بیشتری در همه زمینههای اخلاقی، اجتماعی و اقتصادی مواجه میشوند و امید آنان نسبت به توانمندی حکومت دینی در به سامان رساندن دنیایشان کمتر میشود و یأس سایهگسترتر میگردد.
- علاوه بر موضوع یأسآور بالا، کانونهایی هم از درون، ناآگاهانه و دشمن بیرونی، آگاهانه این گونه وانمود میکنند که این حکومت بر دو قشر از مردم تکیه دارد: «روحانیان و پاسداران» و این دو قشر به صورت مطلق، حکومت و رفتارهایش را قبول دارند و در مقابل مخالفان و منتقدان به مانند سدّی استوار، مدافع مطلق حکومتند. بنده که خود عضو این دو قشر بوده و هستم، به عیان غلط بودن این «نمود» را لمس کردهام. البته طبیعی است که در این دو قشر، تریبونها در دست کسانی است که مدافع مطلق و بیچون و چرای حکومتند و همین تریبونداران، زمینهساز این «نمود» و تأیید کننده آن میباشند در حالی که بدنه و اکثریت این دو قشر مانند عموم مردم و در کنار آنان، مشکلات و نابسامانیها را لمس میکنند و به سان اکثریت مردم، ضمن دفاع از کلیت حکومت، منتقد رفتارهای ناصحیح میباشند ولی چون تریبون ندارند، صدایشان برد چندانی ندارد و حکومت و مخالفان هم در کتمان این صدا، «اتحاد نانوشته!» دارند.
- روحانیون تریبوندار در حکومت بخصوص امامان جمعه و جماعت و نهادها و… هم با رفتارهای ناصحیح خود به «نمود» بالا دامن میزنند و کمک میکنند. متأسفانه غالب امامان جمعه خود را موظف به توجیهگری مطلق اعمال و رفتار حکومت میدانند حال آنکه باید واسطه مردم و حکومت و رساننده فریاد نارسای مردم «مستضعف و ناتوان از بیان» به گوش حاکمان باشند. در سالهای قبل از انقلاب نهاد روحانیت، طلایهدار عدالت خواهی، استکبار و استبدادستیزی، آزادی طلبی و سردمدار مطالبات اجتماعی بود [نمونه آن نهضت تنباکو و نهضت مشروطیت و …]، و در دهه اول بعد از پیروزی هم این مردم ناتوان و مستضعف غالبا میدیدند که سخنان ناگفتهشان از زبان روحانیان بزرگ و امامان جمعه به گوش حکومت میرسد لذا به آنان دلبسته و امیدوار بودند ولی در دهههای اخیر شاهد این پیشتازی و همراهی از جانب روحانیت نیستند مثلا کشاورزان محروم اصفهان در مدتی که معترضانه در بستر خشکیده زاینده رود اجتماع اعتراضی برپاکرده بودند، شاهد حضور و همراهی محسوس روحانیت در دفاع از اعتراض و خواستههای به حقشان نبودند و همینطور مردم دیگر نقاط کشور بخصوص در اعتراضات گسترده و دامنهدار سالهای اخیر این همراهی و پشتیبانی را از روحانیت کمتر لمس کردهاند و طبیعی است که دیگر آن عشق سابق به این قشر را نداشته باشند.
- گر چه «آخوند کشی» خوابی تأویل ناشدنی است ولی سقوط روحانیت از جایگاه «امامت و محبوبیت» کاملا ممکن است و تا حدود زیادی واقع شده و برای متوقف ساختن این سیر سقوطی و بازیافتن دوباره به جایگاه متعالی و محبوبیت مردمی سابق، باید علاوه بر همرنگی با مردم، باز هم بزرگان روحانیت سردمدار جریان دفاع از حقوق مردم و آزادیهای قانونی و شرعی شوند و نشان دهند «نهاد روحانیت» غیر از «نهاد حکومت» است و پشتیبانی از حکومت اسلامی گر چه وظیفه همه دینداران بخصوص روحانیت و پیشوایان دینی است ولی پشتیبانی حقیقی، در حفظ نظام بر صراط مستقیم، اصلاح اعوجاجات و انجام دقیق و محکم «النصیحة لائمة المسلمین» و «امر به معروف و نهی از منکر» حاکمان است. روحانیت باید بیش از دیگران عامل به «امر به معروف و نهی از منکر» نسبت به متصدیان حکومت باشد و حدیث «أَحَبُّ إِخْوَانِي إِلَيَّ مَنْ أَهْدَى إِلَيَّ عُيُوبِي(کافی، 2/639)» را عملا تحقق بخشد.
انتهای پیام
تنها راه رهایی همه ما فرمایش حضرت رسول است که می فرماید :
ویسر و لا تعسر و بشر ولاتنفر (سهل گیر وسخت مگیر و بشارت ده و ایجاد نفرت مکن)است.
ولی خیلی دیر شده است و تنفر همه جا را گرفته است…
چه متن دقیق و پرباری؛ سپاس
اقایان روحانیون محترم با کمال احترام دست از سر مردم بردارید
اگر آخوند خودش را نکشد کسی نمیتواند او را بکشد،اما صد حیف که او در حال خودکشی است.بقول قاضی شارح:او خود خویشتن بر دار کرد.