سلسله قتل های خانوادگی و آشنایان در سال ۱۴۰۰
شهروندآنلاین نوشت: جنایتهایی که روی ریل قتلعامهای خشن از سال۱۴۰۰ تاکنون رخ داده، سرعت بیشتری به خود گرفته است. در این یک سال هم مانند سالهای گذشته قتلهای زیادی در کشور اتفاق افتاد که بهصورت رسمی از سوی مسئولان اعلام نشد. اما آسیبشناسان و جامعهشناسان درباره قتلهایی که انتشار یافت، نظرات گوناگونی را مطرح کردند.
قتل پشت قتل، خون پشت خون؛ از غزل تا مبینا
این روزها قتلهای فجیعتری رخ میدهد. جنایتها رنگوبوی تلختری به خود گرفتهاند. در این یک سال جنایتهای خشن زیادی رخ داد که افکار عمومی را بهشدت برانگیخت. از پرونده جنایی بابک خرمدین تا قتل غزال در اهواز و دور افتخار با سر بریده. از به رگبار بستن چهار سرباز در پادگان بوشهر تا قتلعام فجیع همسر و برادرزن در رضوانشهر که به دست داماد رقم خورد تا جایی که گوش مادرزنش را هم برید. از قتل آتشین عروس سقزی تا قتلعام هشت نفر در کنگان. از جنایت هولناک در زاهدان تا قتلعام برادران در اهواز. از جنایت خانواده قنبر، رگبار خانواده آقای کاشانی و تراژدی غمانگیز خانواده شاهمیرزایی هم نمیشود غافل شد.
اما میزان خشونت در خانواده و جامعه به کجا رسیده است که بهراحتی از یک فرد قاتل میسازد تا دستش به خون اعضای خانوادهاش، دوست و آشنا آلوده شود؟ قصه پرغصهای که مانندش را کم نخواندهایم و کم نشنیدهایم و هنوز هم در گوشه و کنار شهرهای مختلف کشور تکرار میشود. تکرار رفتار مشابه در بروز جرم و جنایت همواره وجود داشته که در مورد قتلهای اخیر هم کموبیش میتواند مصداق داشته باشد.
جنایت هولناک رضوانشهر
دلخراشترین جنایت فروردین ماه امسال به دست داماد خانوادهای در روستای هاشمآباد هفت دغنان رضوانشهر رقم خورد. پانزدهم فروردین دامادی که همسر و برادر همسرش را به قتل رساند و گوش مادرزنش را هم برید.
قاتل ۴۸ ساله ساعت ۲:۳۰ بامداد وقتی همسرش در خواب بود، او را با چاقو و برادرزنش را با اسلحه شکاری به قتل رساند، پس از آن هم گوش مادرزنش را با چاقو برید.
با آگاهی ماموران انتظامی، قاتل در مدت دو ساعت پس از ارتکاب جنایت هنگامی که در حال خروج از گیلان بود، در منجیل دستگیر شد. قاتل در ضیابر صومعهسرا زندگی میکرد و همسرش به دلیل اختلافات خانوادگی به منزل پدرش به هاشمآباد رضوانشهر رفته بود.
قتل ۳ کودک به دست مادر رامهرمزی
خبر این قتلعام هم در همین فروردین ماه ۱۴۰۱ سروصدا کرد. جایی که زهرا مادر ۲۷ساله افسرده به دلیل اختلالات عصبی و اختلافات خانوادگی در زمانی که همسرش در محل کار حضور داشت، دست به قتل دو پسر ۱۰ و ۶ساله و یک دختر سه سالهاش زد و سپس خود را نیز حلقآویز کرد.
خشم مهارنشدنی داماد بوشهری
داماد خشمگین دیگری درست همان ۱۵فروردین ماه حمام خون دیگری در جنوب کشور به راه انداخت. صدای شلیک چند گلوله سکوت محلهای در بندر گناوه استان بوشهر را شکست.
داماد ۲۳ساله مادرزن ۵۰ساله و همسر ۱۶سالهاش را به قتل رسانده و برادرزنش را مجروح کرده بود.
دختر ۱۶ساله خانواده با همسرش اختلاف پیدا کرده و قصد جدایی داشت، اما قاتل مخالف طلاق بود و وقتی دید تلاشهایش برای منصرفکردن همسرش از جدایی به جایی نمیرسد، تصمیم به این جنایت گرفت.
او نیمههای شب و پس از درگیری با خانواده همسرش، آنها را هدف گلولههای خشم خود قرار داده بود. متهم در طرح مهار پلیس دستگیر شد.
قتلعام ۴ سرباز
قتل پشت قتل، خون پشت خون؛ از غزل تا مبینا
یک یک یک هم چهار سرباز پادگان نیروی دریایی سپاه پس از هفت ساعت از آغاز قرن جدید قربانی گلولههای خشم همخدمتی خود شدند.
ساعت 2 بامداد اول فروردین ماه بود. شهرام، نیما و دیگر سربازان پادگان منطقه دوم نیروی دریایی سپاه بوشهر در خوابگاه خواب بودند که همخدمتیشان کلاشینکف به دست بالای سرشان حاضر میشود.
میگویند اختلاف داشته، خصومت انگیزهاش بوده است. اما هر چه بود چهار همخدمتیاش را تیرباران میکند و میگریزد. متهم در مسیر فرار به خوزستان بود که دستگیر میشود. اما هنوز انگیزهاش از این جنایت آغازین سال جدید مشخص نیست.
جنایات اکبر خرمدین و پرونده جنجالیاش
قتل پشت قتل، خون پشت خون؛ از غزل تا مبینا
این چهار پرونده جنایی هولناک در ۱۵ روز ابتدای سال جدید شکل گرفتند، اما سال گذشته هم قتلعامهای خشن بسیاری را گذراندیم. مردی ۸۰ساله که پسرش بابک، دختر و دامادش را به قتل رسانده بود، یکی از پرچالشترین قتلهای سال گذشته بود.
هر چند نمیتوان گفت انگیزه او از این قتلها بهراستی ناموسی بود یا نبود، ولی آنچه از رفتار و گفتار او در رسانهها منتشر شد نشاندهنده آن است که اکبر، فرزندان و داماد خود را با انگیزه اصطلاحا شرافتمندانه کشته است.
او که گفته بود به هیچ وجه از کشتار اعضای خانوادهاش ناراحت نیست و عذاب وجدانی ندارد، روز ۳۰ آبان سال ۱۴۰۰ در زندان رجاییشهر درگذشت.
قتل غزل و دور افتخار با سر بریده
قتل پشت قتل، خون پشت خون؛ از غزل تا مبینا
شانزدهم بهمنماه سال گذشته هم پرونده پرسروصدای دیگری اتفاق افتاد. قتل ناموسی یا قتل به خاطر شرف!؟ قربانی دختری ۱۷ساله به نام غزل بود که توسط همسرش به قتل رسید. قاتل با لبخندی به لب، سر بریده غزل را در دست گرفت و با قمهای در دست، در خیابان و میدان کسایی اهواز دور افتاد تا همگان شاهد این جنایت باشند.
این رویداد در پی اختلافات خانوادگی رخ داده بود. قاتل هم پس از چهار ساعت شناسایی و در یک عملیات ضربتی در مخفیگاهش دستگیر شد.
تیرباران در کنگان
با آغاز نوروز ١٤٠٠ بود که هشت زن و مرد کنگانی تیرباران شدند. قاتل با سلاح جنگی کلاشینکف در چهار درگیری هشت نفر را به قتل رساند و متواری شد. عامل این جنایت پسرعموی کینهجو و سابقهدار بود که دخترعموها، پسرعمو و مادربزرگش را به رگبار بست.
مردی ٥٠ساله که با فهرست بلندبالایی از افرادی که تصمیم گرفته بود به قتل برساند، جنایتهایش را آغاز کرد، اما پیش از اینکه به زندگی اسامیای که در فهرستش قرار داشت پایان دهد، در تله پلیس گرفتار شد. او هدف گلوله تکتیراندازها قرار گرفت و کشته شد.
قتلعام فجیع فروردین
عامل این جنایت که به شیشه اعتیاد داشت، ابتدا در اهواز پدر، مادر و دو برادر همسر اول خود را به قتل میرساند و سپس با مراجعه به خانه همسر دوم اقدام به قتل پدر و مادرزن دوم، پسر خود و برادرزن دوم خود میکند. متهم بعد از این جنایتها به زندگی خود نیز خاتمه میدهد.
ماجرا از آنجا آغاز شد که مرد جوانی به نام فائز کربلاوی درحالی که یک قبضه اسلحه کلاشینکف در دست داشت، وارد خانه همسر اولش شده و چهارنفر از اعضای خانواده آنها به نام جعفر کربلاوی ۶۵ساله، جسیمه جمیلی ۶۰ساله، عبدو کربلاوی ۴۵ساله نابینا و ثمین کربلاوی ۳۳ساله را به قتل میرساند.
قاتل پس از قتلعام هولناک اهواز به سمت شهرستان کارون میرود. او به محض ورود به خانه همسر دوم خود، پدر، مادر و برادرزاده همسر دوم و پسر ۹سالهاش را به گلوله میبندد و سپس دست به خودکشی میزند.
پسرعموهای جنایتکار
صبح روز ۱۱ تیرماه ۱۴۰۰، قتلعام سه برادر و فرزند نوجوان یکی از آنها بر سر زمین کشاورزیشان در روستای تختیه بخش اسماعیلیه اهواز، لحظات پرالتهابی را در روستا رقم زد.
عامل این جنایت دو پسرعمو بودند که پا به فرار گذاشتند.
تیرباران خانواده قنبر
قتل پشت قتل، خون پشت خون؛ از غزل تا مبینا
پانزدهم تیرماه سال گذشته بود که پدرزن، برادرزن، مادرزن و همسر، قربانیان کینه و نفرت داماد گتوندی شدند. قاتل ۳۰ساله همه را کشت غیر از دختر آخر قنبر که تالاسمی دارد و تازه دیپلم گرفته بود. او هم پس از جنایت گریخت که خیلی زود دستگیر شد.
جنایت تلخ زاهدان
قتل پشت قتل، خون پشت خون؛ از غزل تا مبینا
اما تراژدی دیگری که سال گذشته رقم خورد مربوط به قتلعام یازدهم خرداد ماه بود. عاملان جنایت درپی اختلاف بر سر موادمخدر با پدر خانواده دو زن، سه پسر و سه دختر را در یکی از محلات شهر زاهدان به رگبار بستند.
سرکرده این جنایت که ۲۶سال دارد، بهصورت حرفهای در امر قاچاق موادمخدر فعالیت داشت و با کمک پنج نفر از همدستانش این قتلعام هولناک را رقم زده بود.
معمای قتلعام خانواده شاهمیرزایی
قتل پشت قتل، خون پشت خون؛ از غزل تا مبینا
راز جنایت خانهای در شهرک اوج کرج هم از آن پروندههای معمایی بود که سیام خردادماه سال گذشته فاش شد.
جسد پدر خانواده هفت روزی بود که کشف شده بود، اما اثر و نشانهای از همسر و دخترش نبود، در حالی که ماموران بهدنبال سرنخی از این ماجرا میگشتند، در میان رختخوابها با صحنه وحشتناکی روبهرو شدند.
این بار جسد مادر و فرزند در کمد خانه پیدا شد. این پایان داستان غمانگیز خانواده شاهمیرزایی بود که به دست زوج میهمانشان به قتل رسیده بودند. این زن و شوهر دستگیر شدند، اما عامل جنایت پیش از فاشکردن جزئیات ماجرا در اداره آگاهی جان خود را از دست داد.
سرنوشت مبهم پرونده جنایی خانواده پروین
قتل پشت قتل، خون پشت خون؛ از غزل تا مبینا
بیستوششم تیرماه بود که یکی از خانههای روستای عریان تپه مرند با قتلعام سه عضو خانواده به خون کشیده شد. همان روزی که فردی ناشناس با اسلحه کلاشینکف وارد خانه محمد پروین شد و اهالی خانه را با شلیک گلوله از پای درآورد و از مهلکه گریخت.
دختر نوجوان مرندی، مادر و ناپدریاش به طرز فجیعی به قتل رسیدند. هنوز عامل این جنایت شناسایی نشده است.
اختلاف مرگبار استاد دانشگاه با همسرش
قتل پشت قتل، خون پشت خون؛ از غزل تا مبینا
صبح روز پانزدهم مرداد، قتلعام سنندج اتفاق افتاد. این قتلعام در یکی از روستاهای سنندج به نام خلیفه ترخان رخ داد.
در این قتلعام پنج نفر به ضرب گلوله به قتل رسیدند. قاتل اعضای خانواده همسر خود را به همراه یکی از دوستان خود قتلعام کرد. قاتل بعد از قتلعام دست به خودکشی زد.
سوءظن خونین در لرستان
قتل پشت قتل، خون پشت خون؛ از غزل تا مبینا
هشتم شهریور سال گذشته دختر جوانی به نام مبینا سوری ۱۴ساله، اهل و ساکن بخش سوری استان لرستان که همسر یک فرد روحانی بود؛ با انگیزه ناموسی توسط یکی از اعضای خانواده خود به قتل رسید.
خانواده مبینا بهخاطر سوءظن نقشه قتل او را کشیدند. بعد مبینا را در خانه خودش با روسری خفه کردند و بعد از قتل گفته بودند که او خودکشی کرده است. تا اینکه ماموران پلیس برای تحقیقات وارد عمل شدند و مظنونان پرونده را بازداشت کردند.
قتل عروس سقزی
قتل پشت قتل، خون پشت خون؛ از غزل تا مبینا
مبینا تنها عروسی نیست که به دست شوهرش به قتل رسیده است. هشتم خرداد هم گلاله شیخی، عروس سقزی قربانی خشم همسرش شد؛ کیومرث نفس را از عروس کردستان گرفت و جسدش را به آتش کشید.
کیومرث با کار همسرش مشکل داشت. همین مسأله میشود سرآغاز درگیری گلاله و همسرش. کیومرث در ماشین با مشت به سر گلاله میزند. او پس از دستگیری در بازجوییها به ماموران گفته بود: «وقتی او را بیحال دیدم، نبضش را گرفتم، اما نبض نداشت. در مسیر از پمپبنزین ۴ لیتر بنزین خریدم و جسدش را به منطقه چاپان خارج از سقز بردم و گلاله را به آتش کشیدم.»
انتهای پیام