وقتی فقه از مزیت نسبیاش استفاده نمیکند
جابر تواضعی، روزنامهنگار در یادداشتی با عنوان «وقتی فقه از مزیت نسبیاش استفاده نمیکند» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
قدیم روزه گرفتن دو مدل بود. با سحری و بی سحری. روزه نگرفتن – لااقل در محیطی که من زندگی میکردم – محلی از اعراب نداشت. آنهایی که میخواستند روزه نگیرند، حداقل باید رنج رفتوبرگشت تا حد ترخص شهر را به جان میخریدند.
این روزها اما روزه گرفتن عجیبتر از روزه نگرفتن شده است. در ماه رمضان همه مریض میشوند و هزارتا بیماری از زخم معده سردرد و سنگ کلیه به سراغشان میآید. یا اساساً تعریف روزه را از نخوردن و نیاشامیدن از اذان صبح تا اذان مغرب تغییر میدهند. یکی روزه میگیرد و آب میخورد، اینیکی روزه است و سیگار میکشد، آنیکی بینماز روزه میگیرد. خیلیها هم اسم شناسنامهای روزه را عوض میکنند به فستینگ. برایش دلایل علمی میتراشند یا نهایتا برای رژیم لاغری و پاکسازی روزه میگیرند.
این بلبشوی کمدی، از منظر فقهی یک تراژدی است. با خط کش فقه، روزه همان چیزی است که سالها در رسالهها دیدهایم. فقهی که گرچه همچنان زور میزند حرف خودش را به کرسی بنشاند، اما قابل پیشبینی است همانطور که در مورد درستی وضو با لاک یا درستی روزه با سیگار کوتاه آمده، با استناد به اصل «مقتضیات زمان و مکان» بهعنوان مزیت نسبی فقه، در آیندهای نزدیک در مورد خیلی چیزهای دیگر و حتی حجاب هم عقبنشینی خواهد کرد تا افراد کمتری از دایره دینداری بیرون بمانند.
از اینطرف، جامعهای که همچنان محتاج معنویت است، از اساس در حال بازاندیشی در مصادیق آیینی آن است و حاضر به پذیرش بیقیدوشرط معنویت دستوری هم نیست. نتیجه این تراژدی حتی از منظر جامعهشناسی چندان خوشایند نخواهد بود. اما لااقل جامعه تا حد زیادی از ریا و سالوس و عوامفریبی پاک خواهد شد.
انتهای پیام
الزامات ناشی از انتشارکرونابسیاری از تقیدات روزه به تعریف فقهی اش رادگرگون کرد…مخصوصاورود زعامت شیعه ایت الله سیستانی وصدورمجوزات شان..دربرابراین همه گیری خطرناک…
سلام جناب تواضعی!
اگر در ادامه نام شما، عنوان «روزنامه نگار» نمیامد، فرصت این پیدا میشد که پاسخ معقول و استدلالی و فقهی در خصوص مسائل یاد شده در یادداشت شما، مطرح بشه! بلبشوی کمدی وار، در افکار حضرتعالی جریان داره و «تراژدی»، ذهن مشوشی هستش که عادت داره به چیزهایی که نه در تخصصش هستش و نه ازش سر در میاره، لفّاظی کنه و اظهار لحیه کنه و تیپ روشنفکری بگیره.
عقب نشینی از ضروریات یا واجبات و یا اصول دینی برای حفظ تعداد دینداران، جریان انحرافی مسیحی بود که برای این هدف، شریعت رو از دین مبین مسیحیت تقریبا حذف کرد. و این هیچ ارتباطی با اصل «مقتضیات زمان و مکان» در فقه ما نداره. بافته های ذهن خودتون را به فقه و جریان هدایت فقهی نسبت ندهید. اگر در این باره پرسش دارید و مشورتی نیاز دارید، حتما با اساتید فقه و اصول حوزه مشورت کنید.
محصولات انچه میگوییدچندان پنهان نیستند…بدیده خونین نوشته صورتحال…کدام استاد..کدام فقیه؟؟؟
عالی بود پاسخ شما