تریدینگ فایندر

چرا جام جهانی فوتبال جذابیت دارد؟

آنچه برای انسان هیجان‌انگیز بوده و او را در خلسه‌ای پرسش‌آمیز قرار می‌دهد، پیش‌بینی‌ناپذیر بودن برخی رویدادها و پدیده‌هاست. عدم قطعیت این وقایع و تمایل فطری بشر برای دانستن آنچه در فرجام یک فرایند رخ می‌دهد حالت مشترک در بین افراد بشر است. در طول 90 یا 120 دقیقه زمان یک مسابقه‌ی فوتبال، هر لحظه و هر اشتباه می‌تواند آبستن حوادث و رویدادهای بزرگی شود که…
به گزارش انصاف نیوز، سید مرتضی حسینی در فرهنگ امروز نوشت: موسم جام جهانی است. بار دیگر هرم گرمای تابستان با طعم هم‌زمان لذت و هیجان ترکیب شده است. این بار قرعه‌ی میزبانی این مسابقات معظم به نام کشوری خورده که پیوندی ناگسستنی و تاریخی با فوتبال دارد. برزیل، سرزمینی که نامش با تلخی قهوه و شیرینی تکنیک‌های ناب فوتبال عجین شده، میعاد دوستداران فوتبال خواهد بود که پس از انتظاری چهارساله، رقابت بهترین‌های این ورزش مهیج را به نظاره می‌نشینند. بیستمین دوره‌ی جام جهانی در حالی برگزار می‌شود که فوتبال به‌عنوان پدیده‌ای چندوجهی و سیال این توانایی را یافته است که حوادث و رویدادهای سیاسی جهانی همه شور و همه شر را تحت‌الشعاع قرار دهد. درباره‌ی پیامدهای اقتصادی و فرهنگی این مسابقات و میزان گردش مالی و درآمدزایی آن‌ها بسیار گفته شده است، اما آنچه در این نوشتار مختصر مطمح نظر است چرایی جذابیت جام جهانی فوتبال است که در یک بازده‌ی زمانی یک‌ماهه نگاه میلیاردها علاقه‌مند از سراسر جهان را به خود معطوف می‌سازد.
 
فوتبال و جذابیت‌های ذاتی
با اندکی اغماض می­توان گفت که فوتبال تنها رشته‌ی ورزشی است که مسابقات جام جهانی آن از رقابت‌های المپیکش حساس‌تر و پربیننده‌تر است. بخش عمده‌ای از اهمیت و جذابیت مسابقات جام جهانی فوتبال به هیجان ذاتی این رشته‌ی ورزشی بازمی‌گردد. فوتبال درون خود واجد عوامل جذابیت‌زایی است که به ساختمان یا «ساختار» این رشته مربوط می‌شود. این جذابیت در نظر مشتریان و مخاطبان حاصل عناصری است که عمده‌ترین آن‌ها را می‌توان این‌گونه برشمرد:
 1-پیش‌بینی‌ناپذیری و غیرمنتظره بودن: آنچه برای انسان هیجان‌انگیز بوده و او را در خلسه‌ای پرسش‌آمیز قرار می‌دهد، پیش‌بینی‌ناپذیر بودن برخی رویدادها و پدیده‌هاست. عدم قطعیت این وقایع و تمایل فطری بشر برای دانستن آنچه در فرجام یک فرایند رخ می‌دهد حالت مشترک در بین افراد بشر است. در طول 90 یا 120 دقیقه زمان یک مسابقه‌ی فوتبال، هر لحظه و هر اشتباه می‌تواند آبستن حوادث و رویدادهای بزرگی شود که گاه سرنوشت یک تیم را با پیشینه‌ی تدارکاتی مفصل و سوابق قابل توجه عوض کند. این اشتباه می‌تواند سُرخوردن ساده‌ی بازیکنی بزرگ همچون کاپیتان «استیون جرارد» در زمین خودی باشد که سبب شد «دمبا با» بازیکن سیه‌چرده‌ی چلسی با فرصت‌طلبی از او توپ‌ربایی کرده و با گل‌زنی مقابل لیورپول حسرت 25 ساله‌ی سرخ‌پوشان آنفیلد برای قهرمانی در لیگ برتر جزیره را تداوم بخشد و یا زدن ضربه‌ی پنالتی به آسمان آبی لس‌آنجلس توسط «روبرتو باجو» در فینال جام جهانی 1994 آمریکا. در مورد عوض شدن نتایج در زمانی اندک و برنده شدن تیم‌هایی که حتی با اختلاف 3 گل از حریف عقب بودند هم به وفور می‌توان نمونه‌های تاریخی ارائه داد که از حوصله‌ی این بحث خارج است.    
 
2- برخورداری از فراز و فرودهای ناگهانی و کشنده: علاقه‌مندان فوتبال چه در هنگام تماشای یک مسابقه و چه در زمان پیگیری دوره‌ای از مسابقات (به‌صورت تورنمنت یا لیگ) معمولاً شاهد نوسان کیفیت و شیوه‌ی بازی تیم خود هستند. حتی تیم‌های قدرتمندی که فاصله‌ی زیادی با حریفان دارند بر یک مدار نمی‌گردند و احتمال لغزش و ناکامی‌شان وجود دارد. در طول یک مسابقه هر لحظه این امکان وجود دارد که تیمی که در لاک دفاعی فرورفته با یک ضدحمله‌ی برق‌آسا تمام برنامه‌های حریف قَدَر خویش را آشفته کند.
 
3- تنوع و گونه‌گونی در صحنه‌ها: تنوع صحنه‌های بی‌شمار فوتبالی که پیامد تنوع تاکتیک‌ها و میزان خلاقیت ستاره‌ها در ادوار مختلف است باعث شده تا هر فوتبال‌دوستی در ذهن خود بایگانی بزرگی از تصاویر و لحظات ناب داشته باشد و بتواند برای هر حرکتی، تصویری خاص را به ذهن بیاورد. احتمال دارد که صحنه‌ای شبیه برخی از این برش‌های تصویری انباشته‌شده، به شکلی دیگر در یک مسابقه‌ی فوتبال تکرار شود، در این صورت تماشاگران دست به قیاس‌های دل‌چسب و خاطره‌انگیزی خواهند زد که منجر به بازخوانی برخی خاطرات راکد در اذهان جمعی خواهد شد. درعین‌حال هیچ مسابقه­ای کاملاً شبیه مسابقه‌ی دیگر از کار درنمی‌آید و انگار همیشه تازگی و بدعتی در کار است.
 
 4- فوتبال نمونه‌ی 90 دقیقه‌ای زندگی: فوتبال برای برخی خود زندگی است. «زندگی و دیگر هیچ، بخشی از عنوان کتاب مشهور اوریانا فالاچی است. معادل واژه‌ی زندگی در این نام زیبا، برای من فوتبال است. فوتبال یعنی زندگی. روزی که یک اتفاق فوتبالی نیفتد معنای یک روز نافرجام را دارد، انگار خورشید مثل همیشه غروب نمی‌کند!» [1] حتی اگر این دیدگاه بیشینه‌گرا و احساسی را نپذیریم، نمی‌توان انکار کرد که فوتبال می‌تواند آینه‌ی تمام‌نمای یک زندگی باشد. تلاش برای بقا، برنامه‌ریزی، اتفاقات پیش‌بینی‌نشده، مصدومیت، خلاقیت، اخطار، اخراج، کامیابی و ناکامی، همکاری با همنوعان، قدر فرصت‌ها را دانستن، امیدوار بودن حتی در لحظات سخت و پرفشار و… مواردی هستند که می‌تواند بین زندگی و فوتبال مشترک باشند.
 بااین‌حال، فوتبال با همه‌ی تلخی‌ها و شیرینی‌هایش چون در زمانی حدود 90 دقیقه فشرده‌ شده، از غلظت بیشتری برخوردار است و ازاین‌رو حالتی دراماتیک به خود می‌گیرد. درست مثل کاری که هنر و ادبیات با زندگی می‌کند؛ یعنی فشرده کردن و حذف زوائد مزاحم از جهان واقعی زندگی، زوائدی که مانع فشرده‎سازی برای تولید احساس و اندیشه می‌شوند. علاوه بر این موارد که ناظر بر جذابیت درونی فوتبال است برخی عناصر بیرونی هم این وضعیت را تقویت می‌کنند.
 
تلویزیون و دگرگونی در رابطه‌ی تماشاگر و فوتبال
 از دهه‌ی 1970 میلادی بود که فناوری پخش مستقیم تلویزیونی، جام جهانی فوتبال را هم دربرگرفت. این امر باعث شد تا حجم بسیار وسیع‌تر و متنوع‌تری از افراد در یک زمان خاص حول یک مسابقه‌ی فوتبال به ابراز احساسات درونی پرداخته و با آن هم‌ذات‌پنداری کنند. گسترش پدیده‌ی پخش مستقیم تلویزیونی چون خاصیت «هم‌زمانی» داشت، توانست افراد علاقه‌مند را به هم متصل و ایجاد هویت کند. وقتی تلویزیون مسابقه‌ای را مستقیم پخش می‌کند نه تنها هزاران نفر در استادیوم بلکه میلیون‌ها نفر هم از تلویزیون در جریان این رخداد قرار گرفته و در هیجاناتش در یک زمان واحد سهیم می‌شوند. از آن مهم‌تر به‌طور هم‌زمان از این اشتراک احساسات یکدیگر باخبر می‌شوند، به‌این‌ترتیب زمان و مکان در هم فشرده می‌شود، این فشردگی از نظر جامعه‌شناسی تولید هویت را تسریع می‌کند؛ چراکه به پدیدار شدن آگاهی از وجود خود به‌عنوان یک گروه (مثلاً گروه هواداران فلان تیم) کمک می‌کند. در نتیجه‌ی این فرایند رسانه‌ای، این جمع تماشاگر علاقه‌مند از یک «مقوله» تبدیل به یک «گروه» می‌شوند؛ یعنی از «در خود بودن» درمی‌آیند و به جمعی «برای خود» تبدیل می‌شوند. [2]
آنان همدیگر را پیدا می‌کنند و «مایی» می‌سازند که نماد درست می‌کند، مناسک می‌آفریند، فلسفه می‌سازد، تعصب خلق می‌کند، فشار اجتماعی ایجاد می‌کند، نیروی خود را پیوسته تکثیر می‌کند و پراکنده می‌سازد و در نهایت به‌صورت تقاضای اجتماعی در دستور کار قرار می‌گیرد؛ یعنی در اقتصاد به تولید و توزیع هرچه بیشتر و بهتر فوتبال (به‌مثابه‌ی یک کالا) بدل شده و در سیاست به تلاش افراد و نیروهای سیاسی و حتی کشورها برای نزدیکی به فوتبال و بهره‌برداری از آن تبدیل می‌شود.
 زمانی که پخش مستقیم تلویزیونی به مدد توسعه‌ی ماهواره‌ای، جهانی شد این هم‌زمانی‌ها و هویت‌آفرینی‌ها از محدوده‌ی کشورها گذشت و به امری جهانی بدل شد. در نتیجه هویت‌سازی، نمادآفرینی و نفوذ در پایگاه‌های اجتماعی ابعادی بس وسیع‌تر، فراملی و جهانی پیدا کرد. اگر زمانی نه‌چندان دور به دلیل گسترش وسایل ارتباط جمعی، فوتبال فراتر از یک ورزش صرف توانسته بود در میان ملل مختلف و طبقات و اقشار گوناگون مردم جهان با ایده‌ها و اعتقادات رنگارنگ نفوذ کند، امروزه و در دهه‌ی دوم قرن بیست‌ویکم به زبان مشترک جهانی تبدیل شده است.
«مایکل ریل» (Michael Real) در کتاب «فرهنگ رسانه‌ی جمعی‌شده» (Mass- mediated Culture) مسابقات فوتبال را منظره­ای اسطوره‌ای خوانده و عقیده دارد که در جوامع غیردینی، ورزش از خیلی جهات شبیه مذهب است. [3] به نظر می‌رسد توسل به فوتبال به‌عنوان عنصری آرامش‌بخش و مرهم‌گونه و اجماع انسان‌هایی با علایق و پایگاه‌های طبقاتی مختلف حول آن، وجه شبه‌ی این تشبیه باشد.
 از سوی دیگر شیوه‌های مدرن تصویربرداری در دهه‌ی اخیر و استفاده از دوربین‌های متعدد و مجهز باعث شده تا مسابقات فوتبال همچون یک فیلم سینمایی دارای وجوه بصری چشم‌نواز و خاطره‌انگیز شود. «پخش تلویزیونی فوتبال، شکل هنری بسیار پیچیده‌ای است و از این لحاظ به فیلم‌های آوانگارد شبیه است که در آن جریان سیال ذهن در زمان جلو و عقب می‌رود و به طرز نامنظمی از این برهه به آن برهه‌ی زمانی می‌جهد. پخش آهسته، تقریباً معادل رجعت به گذشته (فلاش‌بک) در سینماست و استفاده از آن، ماهیت پخش تلویزیونی فوتبال (و اخیراً سایر ورزش‌ها) و به‌طورکلی ذائقه‌های مخاطبان امروز را دگرگون ساخته است. [4]
 تعدد بازیگران (بازیکنان، مربیان، داوران، تماشاگران، بازیکنان ذخیره و …) در یک مسابقه‌ی فوتبال باعث شده تا خلاقیت کارگردانان تلویزیونی برای ارائه‌ی تصاویری ماندنی و به‌موقع از وقایع باز باشد. این‌گونه است که از رویدادهای جام جهانی در 2 دهه‌ی اخیر تصاویر بیشتری در یادها مانده و هرچه عقب‌تر برویم این تصاویر کم‌رنگ‌تر و کلی‌تر می‌شود.
 
عقبه‌ی تاریخی جام جهانی، گنجینه‌ی ذهنی مخاطبان
 تاریخ جام جهانی فوتبال سرشار از اتفاقاتی است که با وقایع فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هر دوره گره خورده است. حتی رویدادهایی که صرفاً ورزشی محسوب می‌شود نیز می‌تواند سایر اتفاقات را زنجیروار به هم پیوند زند. حمایت همه‌جانبه‌ی موسولینی از ایتالیای دهه‌ی 1930، تعطیلی جام جهانی در ایام جنگ جهانی دوم، قهرمانی آلمان خسته از جنگ در جام جهانی 1954، فینال جنجالی 1966، سومین قهرمانی برزیل و پله با تیم رؤیایی 1970، هم‌گروهی آلمان غربی و شرقی در جام جهانی 1974، میزبانی و قهرمانی پرحرف‌وحدیث آرژانتین در جام جهانی 1978، درخشش اسطوره‌ای به نام دیه‌گو مارادونا در سال 1986 و گم شدنش در غبار دوپینگ در جام جهانی 94 آمریکا، مسابقه‌ی ایران و آمریکا در جام جهانی 98 فرانسه، درخشش کره جنوبی، ترکیه و سنگال در اولین جام جهانی به میزبانی آسیایی‌ها در سال 2002 و حرکت غافل‌گیرکننده‌ی زیدان در فینال جام جهانی 2006 از رخدادهایی است که می‌تواند سرفصل هریک از ادوار بیست‌گانه‌ی جام جهانی قرار گیرد. بماند که دنیایی از رویدادهای جزئی‌تر ورزشی و غیرورزشی در جام‌های جهانی فوتبال به وقوع پیوسته که سازنده‌ی پشتوانه‌ی تاریخی، ورزشی این مسابقات است. با تکیه بر چنین پیشینه فربهی است که جام جهانی فوتبال وجهی فراتر از یک دوره مسابقه‌ی ورزشی یافته است. هویت جهانی مسابقات فوتبال به آن کارکردی فراملی داده و عامل پیوند افراد، گروه‌های اجتماعی، دولت‌ها و تمدن‌ها شده است. در فوتبال به دلیل ماهیت پویا و چندگانه‌اش ایده‌ی خاصی دنبال نمی‌شود و در نتیجه شرایط مناسبی برای پیوند افراد، گروه‌ها و دولت‌ها در بستر فوتبال فراهم شده است. جام جهانی آخرین پرده‌ی رقابت میان تیم‌ها، سیاست‌ها، تاکتیک‌ها و مربیان و سرمایه‌گذاران و فرهنگ‌هاست، در این عرصه همه‌ی شرکت‌کنندگان چیزی برای عرضه دارند. از طرف دیگر جام جهانی محلی برای پایان دوران ورزشی برخی بازیکنان و ستاره‌ها هم محسوب می‌شود و همین امر بر جذابیت‌های آن می‌افزاید. در فوتبال نیز همچون نظام‌های دمکراتیک که با ظهور افراد جدید، افراد قدیمی (ولو کاربلد و متبحر) کنار می‌روند و میدان را برای نیروهای جوان باز می‌گذارند.
  دستاورد جام جهانی فوتبال دیده شدنِ ندیده‌هاست. در این مسابقات تماشاچیان نیز بخشی از بازی‌ هستند، بازیکنان و مربیان همراه با رسانه‌ها و سکونشینان بازی را می‌سازند و پیروزی و شکست نه دستاورد یک گروه که دستاوردی همگانی است. به لحاظ محتوایی، جام جهانی فوتبال جلوه‌های زیبایی دارد؛ چراکه رنگ‌ها، لهجه‌ها، فرهنگ‌ها، تخصص‌ها و تاکتیک‌ها در کنار سیاست‌ها و جهت‌گیری‌های متعدد اقتصادی در کنار هم حاضرند. [5] فستیوالی از فرهنگ‌های مختلف با بهانه‌ای هیجان‌انگیز به نام فوتبال!
 
پی‌نوشت‌ها:
[1]   بخشی از مقدمه مترجم کتاب «فوتبال علیه دشمن»، سایمون کوپر، ترجمه عادل فردوسی‌پور، تهران: چشمه،1389، ص 9.
[2] حسین قاضیان، مسابقه یا نمایش؟ مهرنامه، شماره چهارم، مرداد 1389، ص 121.
[3]   آرتور آسابرگر، روش‌های تحلیل رسانه‌ها، ترجمه پرویز اجلالی، تهران،1379، ص 184.
[4]  همان، ص 179.
[5]  تقی آزادارمکی، سیاست در زمین فوتبال، مهرنامه، شماره چهارم، مرداد 1389، ص 124.
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا