افشاگری؛ از عهد ناصری تا جمهوری اسلامی
محمد توکلی، انصاف نیوز: ماجرای افشاگری دربارهی سفر خانوادهی رئیس مجلس یازدهم به ترکیه که حاشیههای مرتبط با آن همچنان ادامه دارد بار دیگر بحث دربارهی موضوع «افشاگری» را در محافل سیاسی و رسانهای مطرح کرده است. برخی، افشاگریها را در راستای مقابله با فساد دانسته و بسیاری نیز معتقدند این نوع افشاگریهای سیاسی بیشتر از آنکه ناشی از فسادستیزی باشد به رقابتهای جناحهای درون قدرت با یکدیگر بازمیگردد.
برای نمونه، پرویز امینی، تحلیلگر اصولگرا و از چهرههای نزدیک به نهادهای قدرت در ایران در مورد افشاگری اخیر علیه قالیباف در یادداشتی نوشته است:
«راهبرد افشاگری بیش از همه متکی به اطلاعاتی است که در اختیار همگان نیست. به جای قوت جامعه مدنی و حوزه عمومی، نتیجه قوت و قدرت نهادهای بهرهمند از اطلاعات است و درز اطلاعات نیز به جای در نظر گرفتن نفع عمومی، عمدنا ناشی از اهداف پشت صحنه این نهادها برای پیروزی در کشمکشهای قدرتطلبانه و به جای مواجهه جامع با همه خطاکاران و همه خطاهای حکمرانی، به شکل گزینشی اهداف یا به قول معروف طعمههای افشاگرانه خود را انتخاب میکند. راهبرد افشاگری به جای قویسازی مردم و نهادهای مدنی، نهادهای برخوردار از اطلاعات را قوی میکند و افشاگری به جای تقویت روندهای اطلاحطلبانه، پروژههای تسویه حساب بخشهای مختلف قدرت علیه یکدیگر را توسعه میدهد».
«راهبرد افشاگری نشانه ضعف مردم سالاری و پرکشمکش بودن بخشهای مختلف قدرت است. به تعبیر خیلی شفافتر، راهبرد افشاگری در مقایسه با راهبرد مدنی و دموکراتیک شفافیت، یک پروزه «مافیایی» برای حذف رقیبان و افزایش سهم و جایگاه خود در سازمان قدرت است نه اصلاح خطاهای حکمرانی»
مسعود فروزنده، تاریخپژوه در گفتوگو با انصاف نیوز با اشاره به اینکه موضوع افشاگری در تاریخ معاصر به دوران ناصرالدین شاه بازمیگردد، میگوید: افراد با افشاگری چه با موضوعات سیاسی و چه در موضوعات اقتصادی اولین هدفی که دنبال میکنند چیزی نیست به جز حذف رقیب در افکار عمومی. افراد برای اینکه حریف را خدشهدار کنند و آبرویش را ببرند و او را به مثابهی لکهی ننگ به جامعه معرفی کنند دست به افشاگری میزنند.
آقای فروزنده دربارهی احتمال دست داشتن نیروی خارجی در افشاگریهای سیاسی گفت: منشاء اصلی خیلی از افشاگریها داخلی است اما در برخی از موارد که نیروی داخلی نمیتواند دست به افشاگری بزند ممکن است از نیرو و رسانهی خارجی کمک بگیرد و افشاگری با هدایت و یا پمپاژ خارجی همراه باشد. این احتمال به شکل کلی وجود دارد.
وی دربارهی افشاگریها در دوران پس از انقلاب میگوید: در بعد از انقلاب چنین مسئلهای تا پایان جنگ کاربردی نداشت اما در دورهی سازندگی این مسئلهی افشاگریها هم اوج گرفت و تا به حال هم همچنان در چرخهی افشاگری و حذف هستیم.
متن کامل گفتوگوی انصاف نیوز با مسعود فروزنده، تاریخپژوه دربارهی افشاگری در تاریخ معاصر ایران را میتوانید در ادامه بخوانید:
انصاف نیوز – «افشاگری» در تاریخ معاصر از چه زمانی آغاز شده است و چه کسانی سردمدار افشاگریها بودهاند؟
مسعود فروزنده: اوج افشاگریها در زمان ناصرالدین شاه بود. در آن زمان هر قراردادی میخواست به انجام برسد، همچون قرارداد رژی یا قرداد رویتر و چه دربارهی دیگر برنامههای توسعه که ناصرالدین شاه دنبال میکرد بخشی از تجار داخلی، روحانیون و همینطور افراد متعصب شروع به «افشاگری» میکردند که «شاه دزدید و برد و خورد» و یا «اینها دارند مملکتفروشی میکنند» و… افشاگری در تاریخ معاصر به دوران توسعهی دوم دورهی ناصرالدین شاه برمیگردد. قبل از آن و در زمان محمدشاه چنین افشاگریهایی نداشتیم و یا خیلی کم بود در دوران فتحعلیشاه هم خیلی اندک بود به دلیل اینکه امر توسعه مغفول مانده بود.
انصاف نیوز – شرایط افشاگریها در دوران مظفرالدین شاه به چه شکل بود و آیا همان وضعیت زمان ناصرالدین شاه ادامه پیدا کرد؟
مسعود فروزنده: در دوران مظفرالدینشاه افشاگریها بیشتر هم شد و به حدی رسید که حتی امینالسلطان را بعد از اینکه از مجلس بیرون میآید بهخاطر اینکه رشوه گرفته ترور کردند.
گروههای رادیکال برای حذف حریف از دشنام، رشوه، اختلاس و امثالهم در دورهی مشروطه استفادهی بسیاری کردند. به دلیل اینکه مردم به دنبال عدالتخواهی بودند و تنها جایی که میشد مردم را علیه شخصیتها تحریک کرد اتهامات اقتصادی به آنان بود.
پیش از آن دوره اتهامات سیاسی بسیار موثر بود؛ برای مثال میگفتند «این یکی نوکر انگلیس است» یا میگفتند «آن یکی نوکر روسیه است» و مانند آن اما در اوج دوران مشروطه که مردم به دنبال عدالتخواهی بودند اتهامات اقتصادی علیه افراد بود که خیلی موثر واقع میشد.
انصاف نیوز – در دوران پهلوی اول و دوم وضعیت افشاگریها به چه شکلی بود؟ آن زمان بیشتر افشاگریهایی که صورت میگرفت از جنس اتهامزنیهای اقتصادی بود یا سیاسی؟
مسعود فروزنده: در دورهی پهلوی اول خود دولت رضا شاه برای اینکه امثال علیاکبر داور، جعفرقلیخان بختیاری و دیگر نخبگان را حذف کند اتهامات مختلف اقتصادی را به آنان وارد میکند. یکی از اتهامات تسعیر ارز بود و یا دیگر اتهامی که علیه یکدیگر مطرح میکردند تبانی و اختلاس بود؛ این موارد را مستند به اسناد دادگستری تهران مطرح میکنم.
در دورهی محمدرضا پهلوی نیز وقتی به سالهای 1333 تا 1357 نگاه میکنیم که دربار برای حذف حریف بیشتر اتهاماتی که مطرح میکرد اتهامات سیاسی بود اما در سالهای منتهی به انقلاب افشاگریها درباره کسانی که به فراماسونری یا سفارت انگلیس وابستگی بیشتری داشتند شروع میشود.
از قضا مطبوعات آن دوران هم به افشاگریهایی در زمینهی اختلاس، رشوه، تبانی و دزدی دست میزدند. اگر روزنامههای سالهای 1356 و 1355 را بخوانید خبرهای انبوهی از محاکم قضایی را میبینید که برای بازرگانان، تجار، صنعتگران و حتی مسئولین کشوری برگزار میشود.
اما اینکه جناحهای سیاسی برای حذف رقیب خود اتهام اقتصادی بزنند در سالهای دههی چهل و پنجاه خیلی کم بود.
انصاف نیوز – و وضعیت افشاگریها در پس از انقلاب به چه شکلی بوده است؟
مسعود فروزنده: در بعد از انقلاب چنین مسئلهای تا پایان جنگ کاربردی نداشت اما در دورهی سازندگی این مسئلهی افشاگریها هم اوج گرفت و تا به حال هم همچنان در چرخهی افشاگری و حذف هستیم.
انصاف نیوز – افشاگریهای پس از انقلاب بیشتر از جنس افشاگریهای سیاسی بوده یا اقتصادی؟
مسعود فروزنده: افشاگریها چه با موضوعات سیاسی و چه موضوعات اقتصادی وجود داشته و اساسا در افشاگری اولین هدفی که دنبال میکنند چیزی نیست به جز حذف رقیب در افکار عمومی. برای اینکه حریف را خدشهدار کند و آبرویش را ببرند و او را به مثابهی لکهی ننگ به جامعه معرفی کند.
انصاف نیوز – در عمل این افشاگریها چه پیش از انقلاب و چه در سالهای پس از انقلاب تا چه میزان کاربرد داشته و توانسته است چهرههای سیاسی را حذف کند؟
مسعود فروزنده: دربارهی اینکه در عمل چقدر چنین کاری در حذف افراد کاربردی داشته است میتوانم بگویم که افشاگری در ایزوله کردن و یا انزوای گروهها به شرطی که دولت یا محاکم قضایی وارد نشوند تاثیری نداشته است.
انصاف نیوز – در موضوع خدشهدار شدن افراد در افکار عمومی چطور؟ آیا افشاگریها توانسته است افکار عمومی را علیه برخی چهرههای سیاسی بسیج کند؟
مسعود فروزنده: در واقع افشاگران میخواهند بهگونهای در وهلهی اول حاکمیت و قوه قضاییه را مجبور به واکنش کنند و در این چند سال اخیر هم افکار عمومی را علیه رقبا بسیج کنند. که این بسیج افکار عمومی علیه رقبا تا به حال خیلی موثر واقع شده است.
انصاف نیوز – برخی مدعی هستند که در افشاگریها دست خارجی هم وجود دارد و به نوعی بسیاری از افشاگریهایی که علیه چهرههای سیاسی در طول تاریخ معاصر و همینطور پس از انقلاب انجام گرفته است با هدایت قدرتهای خارجی انجام شده؛ این ادعا تا چه میزان با واقعیتهای تاریخی منطبق است یا میتوان آن را ادعاهایی از جنس تئوری توطئه دانست؟
مسعود فروزنده: منشاء اصلی خیلی از افشاگریهایی که در تاریخ معاصر و همینطور سالهای پس از انقلاب صورت گرفته داخلی است اما در برخی از موارد که نیروی داخلی نمیتواند علیه فرد یا افرادی دست به افشاگری بزند ممکن است از نیرو و رسانهی خارجی کمک بگیرد و افشاگری با هدایت و یا پمپاژ خارجی همراه باشد. این احتمال به شکل کلی آن وجود دارد اما برای مثال دربارهی افشاگری اخیر نمیتوان چنین ادعایی را مطرح کرد.
انتهای پیام
افشاگری در دوره جنگ هم وجود داشت از جمله درباره سفر مک فارلین. آدم وقتی بخواهد درباره همه چیز اظهار نظر کند، نتیجه اش مصاحبه بی مایه می شود.