مجلسی: زایمان یوزپلنگ و کمک از اندونزی
فریدون مجلسی در روزنامه شرق نوشت: سالهاست از نسل در آستانه نابودی یوزپلنگ ایرانی میگویند و مینویسند و چه ماجراهای اجتماعی و سیاسی پشت سر گذاشته است. زایمان «ایران» یوزپلنگ بسیار تلخ بود. این چه سری است که هر تلاشی برای بقای نسل گونههای در حال انقراض میشود، نارسیده به این دیار میپرسد، دیار عدم کجا باشد. چند سال پیش چند ببر آوردند و به محض ورود مشمشه گرفتند و مردند! بعد چند رأس گورخر آوردند که در زمان بهرام هم شکاری باب طبع بود و به محض ورود در سنگری سقوط کردند و مردند؛ اما این یوزپلنگ با آن تولههای زیبا تراژدی ملی شد. حالا گیریم نیاز واقعی به سزارین بوده است! چگونه یک تازهکار در چنین موردی به خودش اجازه داده خودسرانه بار مسئولیت را برعهده بگیرد؟ چگونه به جای مشورت درباره تغذیه خودسرانه آنها را بغل کرده و با پستانک شیر گاو دادهاند؟ چگونه با مرگ اولی به فکر دومی نیفتادند؟ چگونه با مرگ دومی ناگهان به فکر دامپزشک کارشناس اندونزیایی افتادند!! مگر توله یوزپلنگ بچه سوسمار است؟ مگر این کشور با اینهمه دامپزشک و دانشکده یک کارشناس قابل نداشت؟
در کشوری که هزاران سال سابقه دامداری و پرورش حیوانات و فرهنگی بیطاری دارد، چگونه به فکر راهی به این دوری تا اندونزی افتادند! بپرسید تا همین صد سال پیش در اندونزی دامپزشک و کلمه دامپزشکی وجود داشت؟ فوتبال که نیست که برای بالابردن درآمدهای مدیریتی خودشان به استخدام کارشناسان کُروات و کنیایی و کلمبیایی متوسل شوند! آیا فکر نکردند که چه اهانتی به نظام دامپزشکی کشور میکنند؟ با چه کسی مشورت کردند؟ هزینهاش را چه کسی میپردازد؟ اکنون یک یوزپلنگ ماده نازا و یک توله نر ناتوان روی دستمان مانده و پروژه افزایش نسل در حال انقراض یوزپلنگ. دستکم شما که با کلونینگ و شبیهسازی از تکسلول گوسفند برهای تولید کردید، حالا ببینید با شبیهسازی از تکسلول یوزپلنگ سابقا مادر میتوانید چند توله در شکم چند گربه پرورش دهید. با دامپزشک مشورت کنید. شاید شیر گربه با مزاج توله برجایمانده سازگار باشد. اگر نشد کارشناس از پاراگوئه بیاورید و در مهمانسرای سازمان محیط زیست کنار اتاق یوز زندهمانده اسکان دهید.
انتهای پیام