«خانه احزاب» گره کور «تحزبگرایی» را باز نکرد
در فضایی که مستقلبودن به برندی محبوب برای برخی تبدیل شده است،اکثر پیشکسوتان سیاسی از لزوم حزبگرایی و فعالیت خانه احزاب برای گرهگشایی فعالیتهای سیاسی سخن میگویند.
لیلا شریف در خبرآنلاین نوشت: فعالیت حزبی، در تاریخ سیاسی ایران را باید موضوعی مهم اما فراموش شده به شمار آورد. اصل بیست و ششم قانون اساسي، نیز امکان قانونی لازم را برای ظهور و بروز این مهم مدنظر قرار داده است و بر این موضوع تأکید دارد که«احزاب، جمعیتها، انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای،اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده آزادند، مشروط به این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهور اسلامی را نقض نکنند.»
با وجود چنین فضای قانونی و احساس نیاز ی که در عالم سیاست، وجود دارد، فعالیت احزاب در کشورمان چند رنگ و بوی واقعی به خود نگرفتهاند و بیشتر محدود به فضای پر جنب و جوش ایام انتخاباتهای مختلف تبدیل شده است.
ورود دولتهای مختلف به بحث تحزب اما متفاوت بوده است، چه آنکه دولت اصلاحات که با توسعه سیاسی بر سر کار آمده بود تاکید زیادی بر تحرکات حزبی داشت و در مقابل دولتی مانند دولت احمدینژاد که خود را مستقل از احزاب می دانست چندان بهایی به حرکتهای حزبی نمیداد.
در میان تمام حرف و حدیث ها در مورد فعالیت احزاب، دولت یازدهم از زمان روی کار آمدن تلاش کرده است تا با نگاهی جدید و جدی وارد فضای سخن و عمل در مورد فعالیت احزاب شود. چه آنکه «حسن روحانی» خود جز طرفداران فعالیت حزبی به شمار میرود و از زمان ورود به پاستور و به دست گرفتن فرمان دولت یازدهم، دستور حرکت در مسیر تقویت احزاب و مهم تر از همه احیاء«خانه احزاب» را صادر کرد و این مسئولیت را بر دوش وزیرکشور اصولگرایش قرار داد.
رحمانی فضلی نیز در اولین روزهای حضورش در ساختمان فاطمی، دست به کار شد و علاوه بر برپایی نشستهایی با احزاب مختلف، اعضای کمیته اجرایی خانه را نیز مشخص کرد. تا از این طریق گره فعالیت خانه احزاب که با مانع تراشیهای دولت احمدینژاد، به گره کور تبدیل شده بود، آرام آرام گشوده شود.
*سایه بلند اختلاف بر سر خانه احزاب
خانه احزاب، قرار بود، سقفی باشد برای هم اندیشیهای احزاب کشورمان، خواستهای که در طول زمان پیچ و خم های بسیاری را پشت سر گذاشت.
سال79 بود که خانه احزاب در دولت اول اصلاحات فعالیت خود را با هم نشینی اصولگرایان و اصلاح طلبان آغاز کرد. دور اول و دوم به ترتیب با ریاست اصلاح طلبان و اصولگرایان همراه شد، اما این هم نشینی صلحآمیز چندان دوام نیاورد و از دور سوم، افتاد مشکلها.
در دور سوم، اصولگرایان با رد نتیجه انتخابات در خانه احزاب، از تقلب سخن به میان آوردند تا اولین جرقههای تنش در خانه احزاب زده شود.
اما اختلاف ها به همین جا ختم نشد، با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد و نگاه خاص «رئیس دولت نهم» به فعالیت حزبی، آتش اختلاف خانه احزاب شعلهورتر شد. احمدی نژاد نه تنها به فعالیت حزبی اعتقادی نداشت بلکه با بیان این جمله که «نظام ما تنها یک حزب دارد و آن ولایت است»، راه را برای حذف یکباره خانه احزاب مهیا کرد.
در نهایت در سال90، درست زمانی که خانه احزاب تصمیم داشت برای انتخاب اعضای جدید شورای مرکزیش، جلسه گذاشته و تصمیم بگیرید؛ با فرمان ایست، مسئولان وزارت کشور دولت احمدینژاد مواجه شدند.
وزارت کشور به بهانه اختلافهای پیش آمده در خانه احزاب، با تمدید نکردن مجوز این تشکل، راه را برای ادامه مسیر مسدود کرد. حتی برای آنکه مطمئن شوند که هیچ فعالیتی در خانه احزاب ظهور و بروز پیدا نمیکند، مسئولان وقت وزارت کشور، قفل محلی را که در اختیار «خانه احزاب» بود را تعویض کرده و مانع از حضور اعضا در خانه احزاب شدند. در ادامه نیز اسناد و مدارک «خانه احزاب» از سوی مسئولان وزارت کشور ضبط شد تا مهر«تمدید نشد»، بر پرونده خانه احزاب در دولت احمدینژاد ثبت شود.
*چالش اصولگرایانه و اصلاح طلبانه درباره خانه احزاب
تأکید بر فعالیت حزبی حرف مشترک چهرههای مختلف اصلاح طلبی و اصولگرایی است اما از بین همین حرف مشترک، حدیتهای اختلاف افکن در خانه احزاب بروز کرد.
هر قدر که اصلاح طلبان بر لزوم فعالیت خانه احزاب به خصوص پس از انتخابات دور سوم، تأکید کردند، این اصولگرایان بودند که همان دوره را عاملی برای پایان یافتن فعالیت خانه احزاب دانسته و حضور پر رنگ اصلاح طلبان را ناشی از تخلف در انتخابات خانه احزاب معرفی کردند.
افرادی همچون اسدالله بادامچیان عضو حزب موتلفه اسلامی که در دسته مخالفان فعالیت خانه احزاب جای میگیرد و در این راستا گفته بود «ما معتقدیم پرونده خانه احزاب باید مختومه شود. باید به جای آن مثلا «باشگاه احزاب» راه بیندازیم… خانه احزاب یک اسم بدنام است و نباید دیگر آن نام به کار برده شود، اصلا (نامش را) بگذارند لانه احزاب.آنها (اصلاحطلبان) اصرار دارند خانه احزاب باشد چون میخواهند وزارت کشور و کمیسیون احزاب را در منگنه بگذارند و جنگ ایجاد کنند.»
اما در همان زمان که این بحثها داغ بود، حسین کاشفی که ریاست خانه احزاب در پنجمین دوره را برعهده داشت، معتقد بود که «دامن زدن به اختلافات و تضعیف مجمع عمومی فعلی، کاری پیش نمیرود. خانه احزاب متعلق به همه احزاب از جمله اصلاحطلب و اصولگراست اما متأسفانه برخی میگویند که خانه احزاب جایگاه اصلاحطلبان شده است، در حالی که اینطور نیست و کسی نمیتواند یک مورد نشان دهد و بگوید که برخلاف نظرات مجمع عمومی و اعضای شورای مرکزی تصمیمی گرفته شده است.»
سرانجام پس از همه این مخالفت ها و بگو مگوهای سیاسی میان اصلاح طلبان و اصولگرایان در مورد خانه احزاب، این تشکل فعالیت خود را با حمایت دولت یازدهم از سر گرفت. اما ارسال نامههایی همچون نامه اعضای جبهه پیروان خط امام و رهبری به معاون سیاسی وزیر کشور در آستانه برگزاری مجمع عمومی خانه احزاب در سال 93، نشان از آن داشت که این اختلافها شاید کم رنگ شده باشند، اما همچنان وجود دارند. چه آنکه تشکلهای عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری در نامه خود تاکید کرده بودند که «خانه احزاب باشگاهی از احزاب کشور باشد و محلی برای ابزار جناحی شدن نگردد و هیچگونه رقابتی برای قبضه کردن آن توسط برخی احزاب صورت نپذیرد و اداره آن به صورت مشارکت همه احزاب باشد.»
*گشایش درهای خانه احزاب در دولت یازدهم
رحمانی فضلی براساس دستوری که از روزهای نخستین آغاز به کار دولت یازدهم دریافت کرده بود، کمر همت به بازگشایی درهای خانه احزاب بست.
سرانجام در اردیبهشت ماه سال 94 بود که مجمع عمومی خانه احزاب با رأی گیری هیئت رئیسه موقت خود را تعیین کرد.مصطفی کواکبیان با ۷۷ رای به عنوان رئیس و حسن غفوری فرد با ۳۳ رای به عنوان نایب رئیس در هیئت رئیسه موقت خانه احزاب جای گرفتند.
پس از گذشت نزدیک به سه ماه نیز نوبت به انتخاب هیئت رئیسه دائم رسید. براساس قرعه کشی انجام شده در خانه احزاب مقرر شده بود که هر یک از گروه های اصولگرا، مستقل و اصلاح طلب به ترتیب در سالهای اول، دوم و سوم ریاست خانه احزاب را به عهده بگیرند.
برهمین اساس حسن غفوری فرد از اعضای حزب موتلفه به عنوان رئیس خانه احزاب انتخاب شد، تا در سال اول پرچم دار اصولگرایان در خانه احزاب باشد.
خانه احزاب در تکاپوی جریان سازی انتخاباتی یا درگیر با اختلافات درونی
حزب گرایی دغدغه ای است که در دوران انتخابات به شدت از سوی سیاستمداران کشورمان مورد توجه قرار می گیرد ، اما زمانی که این برهه از تاریخ سیاسی کشورمان به پایان برسد، هر فردی به مسیر خویش بازگشته و حتی آنهایی که به پیروزی دست یافتهاند، به یکباره فراموش میکنند که از پله کدام جناح سیاسی بالارفته اند.
در همین راستا است که فعالیت خانه احزاب بیشتر به چشم میآید و باید توقع داشت که برون داد هم نشینی احزاب مختلف دستاوردی فراتر از حرف و سخن باشد. در واقع فضای سیاسی کشورمان در کنار لزوم فعالیت تشکلهایی همچون خانه احزاب، بیش از همه نیازمند دریافت نتایج اثرگذار از این «خانه» است. چرا که با وجود سر و سامان گرفتن تقریبی خانه احزاب در سال 94، این تشکل حرکتی را در راستای انتخابات مجلس دهم از خود نشان نداد و تنها به فعالیتهای داخلی وبرگزاری جلسه محدود شد.
در واقع در روزگاری که بسیاری از افراد پیروز انتخابات، پس از استفاده از ظرفیتهای احزاب و به دست آوردن پیروزی، به حزب پشت کرده و با افتخار از مستقل بودن خود سخن میگویند، لازم است که تشکلهایی همچون خانه احزاب، راه را برای قوت گرفتن فعالیت حزبی باز کرده و با نگاه به انتخابات ریاست جمهوری آتی، نقش پر رنگ تری را در آینده سیاسی کشورمان به عهده بگیرند.
انتهای پیام