علی میرزاخانی: جنگ تهدید بزرگی برای صادرات نفت است

علی میرزا خانی، سردبیر سابق روزنامه دنیای اقتصاد گفت: اگر جنگ روسیه و اوکراین ادامه پیدا کند صادرات نفت با یک تهدید بزرگ مواجه می‌شود. صادرات نفت روسیه نیز به تدریج در حال تحریم است و اگر جنگ اوکراین و روسیه ادامه پیدا کند برای صادرات نفت ایران هم خطرناک است.

او در گفت‌وگو با انصاف نیوز توضیح داد: صادرات نفت و انرژی بیشتر از اینکه از جنگ اوکراین متأثر باشد، از تحریم‌ها متأثر است و ما به دلیل تحریم‌ها بازارهای رسمی را از دست داده‌ایم و صادرات نفت را به صورت غیر رسمی انجام می‌دهیم. اگر جنگ روسیه و اوکراین ادامه پیدا کند صادرات نفت با یک تهدید بزرگ مواجه می‌شود. چون صادرات نفت روسیه نیز به تدریج در حال تحریم است و این موضوع نیز در بازار غیر رسمی چین و هند جای می‌گیرد. اگر جنگ اوکراین و روسیه ادامه پیدا کند برای صادرات نفت ایران خطرناک است.

تأثیر برجام بر بازار نفت

میرزاخانی می‌گوید: اگر برجام امضا نشود و طرفین برجام به توافق نرسند ممکن است بازار غیر رسمی نیز با تهدید مواجه شود اما اگر برجام امضا شود صادرات نفت ایران برای اینکه بازارهای از دست رفته خود را نیز پس بگیرد، موقعیت بسیار خوبی دارد. چرا که الان بسیاری از کشورهای جهان تمایل ندارند از روسیه نفت وارد کنند. اگر در بعضی بازارها ایران جایگزین روسیه شود می‌تواند بازارها را پس بگیرد البته این یک فرصت کوتاه مدت است که ممکن است ایران با پایان جنگ این فرصت‌ها را از دست بدهد. ایران هر چه زودتر برجام را با حفط خط قرمزهایی که وجود دارد احیا کند می‌تواند به دلیل تحریم‌ها از این موقعیت استفاده کند.

تغییر قیمت‌ها تأثیر منفی روی بورس ندارد

میرزا خانی درباره‌ی بازار بورس هم گفت: بورس به عنوان بخش مالی اقتصاد، تابع بخش واقعی اقتصاد است. لازم است متغیرهای بنیادی اقتصاد را تقویت کنیم و با حفظ قدرت خرید مردم قیمت‌ها را واقعی‌تر کنیم. سیاست‌ها باید خط قرمزی داشته باشد که حمایت‌ها و رفاه مردم را دربربگیرد و اشکالات آن را رفع کند ولی واقعی شدن قیمت‌ها در بخش‌های مختلف اقتصادی به دلیل اینکه بخش واقعی اقتصاد را تقویت می‌کند، توجیه اقتصادی تولید را بالا می‌برد، حتماً بخش مالی را نیز تحت تأثیر صحیح قرار می‌دهد. جهت کلی بورس افت نیست. تغییرات قیمت‌ها تأثیر منفی روی بورس ندارد.

او توضیح داد: بخش مالی ما متأثر از تورم است و بخش واقعی که تورم پیدا می‌کند بورس نیز متورم می‌شود. ظاهرش بهبود اوضاع است اما باطن آن اگر حبابی باشد ممکن است بترکد. مثل وقایع سال ۹۹ در بورس که بهبود شاخص بورس ناشی از افزایش تورم بود نه ناشی از بهبود شاخص‌های اقتصادی.

تقاضای مصرفی توانایی خرید ۴۰ متر خانه را به زور دارد

 میرزاخانی درباره‌ی قیمت مسکن نیز گفت: در بازار مسکن دو تحلیل وجود دارد، یکی آنکه کمبود مسکن داریم یعنی کمبود عرضه‌ی مسکن داریم. یک تحلیل دیگر آنکه کمبود تولید مسکن نداریم بلکه مسکنی که تولید می‌شود معطوف به تقاضای مصرفی مردم نیست بلکه معطوف به تقاضای سرمایه گذاری کسانی است که مسکن دارند اما مسکن را برای حفط ارزش پول خود انبار می‌کنند. طبیعی است که اگر تعادل بخش مسکن درست انجام شود و عرضه مسکن باید معطوف به تقاضای مصرفی باشد. تقاضای مصرفی این روزها توانایی خرید ۴۰ یا ۵۰ متر را هم به زور دارد. توانایی خرید متراز های ۱۱۰ یا ۱۲۰ برای تقاضای سرمایه گذاری وجود دارد. افراد متراژهای بالا را به عنوان خانه دوم یا سوم می‌خرند که گاهی برای آن اجاره هم نمی‌دهند.

گسل متراژی ناشی از تعادل مخرب است

این تحلیلگر اقتصادی درباره‌ی تقاضا در بازار مسکن گفت: بحث خانه‌های خالی راه حل متفاوتی دارد. گسل متراژی یا تعادل مخرب باید بین تقاضا و عرضه باشد نه بین عرضه با تقاضای سرمایه گذاری یا تقاضای سفته بازی. گسل متراژی ناشی از تعادل مخرب است. سازنده‌ها به جای آنکه به تقاضای مصرفی پاسخگو باشند به تقاضای کسانی که مسکن را برای سفته بازی می‌خواهند و برای سرمایه گذاری می‌خواهند و حفط ارزش پول می‌خواهند پاسخگو هستند. قیمت مسکن افت پیدا نمی‌کند و دولت هم مجبور است بحث ساخت مسکن را اتخاذ کند.

دولت باید ساخت انحرافی مسکن را اصلاح کند

سردبیر پیشین روزنامه دنیای اقتصاد درباره‌ی سیاست‌های اخیر در حوزه‌ی مسکن گفت: دولت باید ساخت انحرافی مسکن را اصلاح کند و آن را معطوف به تقاضای مصرفی کند. اطراف شهرهای بزرگ نیز از بلند مرتبه سازی پر است و این‌ها معطوف به مصرف نیست. در اقتصاد متعادل این هم جایگاه خودش را دارد ولی در اقتصادی که وضعیت مسکن آشفته است، سیاست‌های اقتصادی و تنطیم گری ها اشکالات اساسی دارد.

وام راه حل گرانی مسکن نیست

 میرزا خانی درباره‌ی وام مسکن گفت: وام راه حل گرانی مسکن نیست. در همه جای دنیا مسکن را هیچ کس با پس انداز گذشته نمی‌خرد بلکه با پس انداز آینده می‌خرد. مسئولیت‌هایی که دولت در حوزه تنظیم گری دارد در همه جای دنیا هست. چه حسنی دارد کسی که تمام پول‌هایش را سی سال پس انداز کند وزمانی که تصمیم می‌گیرد خانه بخرد ببیند قیمت‌ها ۵۰ برابر شده است؟! وام راه حل کافی نیست. به جای سازندگان به خریداران وام بدهند. سیاست‌های افزایش قیمت افسار گسیخته در کنار وام جواب می‌دهد.

عقب ماندگی ایران در حوزه حمل و نقل

 او همچنین درباره‌ی حمل و نقل داخلی و بین شهری گفت: در دنیا سیاست گذاری‌های مربوط به حمل و نقل درون شهری معطوف به مترو است وحمل و نقل بین شهری معطوف به گسترش راه آهن است که ما در حوزه‌هایی مثل اتوبان‌سازی‌ها خیلی عقب ماندیم. در گسترش متروها نیز عقب ماندگی‌های معناداری داریم.

انتهای پیام