فریدون مجلسی: فقر مطلق در دالان صعودی است
اعتمادآنلاین نوشت: فقر مطلق در دالان صعودی قرار گرفته است. قدرت خرید دهکهای محروم کاهش پیدا کرده است. در کل معیشت در شرایط دشواری قرار گرفته و زندگی برای کمبرخوردارها سخت شده است.
فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین کشور و تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل در یادداشت روزنامه اعتماد نوشت: هرگونه تحلیل و ارزیابی نیازمند دادههای اطلاعاتی شفاف و جامعی است که تحلیلگر از طریق آن بتواند نسبت به پیشبینی چشمانداز پیش رو اقدام کند. بدون بهرهمندی از این دادههای اطلاعاتی شفاف، اساسا تحلیل معنا پیدا نمیکند و در خوشبینانهترین حالت، بدل به رمز و اسطرلاب و احتمالات میشود.
فال و رمز و اسطرلاب هم برای هیچ انسان خردمندی، رهاوردی به دنبال ندارد. در خصوص چشمانداز پیش روی برجام نیز به نظر میرسد، تحلیلگران با یک فقر اطلاعاتی مواجه شدهاند که امکان پیشبینی آینده را دشوار میکند. امروز اکثر تحلیلگران، کارشناسان و حتی عموم مردم معتقدند برای حل مشکلات اقتصادی و معیشتی باید مشکل تحریمها رفع شود. اقتصاد ایران با تورم بالا مواجه و رشد نقدینگی به وضعیت خطرناکی رسیده است.
فقر مطلق در دالان صعودی قرار گرفته است. قدرت خرید دهکهای محروم کاهش پیدا کرده است. در کل معیشت در شرایط دشواری قرار گرفته و زندگی برای کمبرخوردارها سخت شده است. بنابراین موضوع لغو تحریمها، امروز به مطالبه جدی اکثر مردم ایران بدل شده است. اما بنا به دلایل گوناگون این ضرورت هنوز به سرانجام مورد نظر نرسیده است. نباید فراموش کرد که ایران یکی از کشورهای ثروتمند در سطح جهان است. از ظرفیتهای نفتی و گازی گرفته تا داشتههای ارتباطی، تاریخی، گردشگری و از معادن متنوع گرفته تا نیروی انسانی جوان و متخصص، همگی، ایران را به یک کشور «بهرهمند» بدل کرده است.
اما بهرغم این ظرفیتهای اقتصادی و راهبردی، مردم ایران با مشکلات معیشتی فراوانی دست به گریبان هستند. متاسفانه برخی دولتها در ایران به جای برنامهریزیهای توسعهای با توزیع یارانههای مستمر، اقتصاد کشور را با مشکلات عدیدهای مواجه ساختهاند. دولتهایی که در سالهای قبل، قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل را کاغذ پاره میدانستند، ریشه بسیاری از مشکلات امروز را سببساز شدهاند. در شرایطی که ایران در سالهای پس از جنگ در زمان دولتهای سازندگی و اصلاحات تلاش کرده بود تا نوع خاصی از سیاست تنشزدایی را اعمال کند و مناسبات نسبتا معقولی با جهان پیرامونی پایهریزی کند، روش مدیریتی دولتهای نهم و دهم باعث شد تا ایران در چنبره قطعنامههای پی در پی شورای امنیت قرار بگیرد و نهایتا زنجیرهای از تحریمها، کشورمان را گرفتار کند.
از این زمان است که ثبات از بازارهای اقتصادی ایران رخت برمیبندد و جای خود را به نوسانات پی در پی میدهد. تورمهای افسارگسیخته از راه میرسند و فقر جولان میدهد. دولت دهم به خیال خود برای حمایت از مردم، اقدام به پرداخت یارانههای نقدی کرد؛ یارانههایی که سنگ بنای کسری بودجه در سالهای بعد را ایجاد کرد و کشور را وارد گردابی از مشکلات پایانناپذیر کرد. هرچند دولتهای یازدهم و دوازدهم، تلاش کردند تا آب رفته را به جوی بازگردانند و نوع تازهای از سیاست تنشزدایی را در پیش بگیرند اما ظهور ترامپ مجموعه این تلاشها را از میان برد. با عبور از این دوران دولت دوازدهم در سالهای پایانی فعالیتهایش، تلاش برای احیای برجام را در دستور کار قرار داد. اما به دلیل نزدیکی به انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم، قرار شد تا دولت جدید این روند را دنبال کند.
اما حضور چهرههایی که از اساس با برجام مخالف بودند، از همان ابتدا خوشبینیها را در خصوص سرانجام برجام کاهش داد. بهرغم همه این گزارهها اما مردم خواستار احیای برجام هستند و از تصمیمسازان تحقق این امر را خواستار هستند. همین امروز که من با شما صحبت میکنم، عراق اعلام کرده که قادر به پرداخت بدهیهای خود به ایران نیست و به همین دلیل، بسیاری از پروژههای مشترک میان دو کشور با مشکل مواجه شده است.
از سوی دیگر دهها میلیارد دلار از داراییهای ایران در سایر کشورها مسدود شده است و به دلیل تحریمها امکان ورود به کشور را ندارند. در کنار این گزارهها جریان سرمایهگذاری در کشور و نوسازی صنایع نیز نیازمند حضور شرکتهای بینالمللی و سرمایهگذاران خارجی است.