بهشتی پور: اجازه ندهیم تجربه های تاریخی را دوباره تجربه کنیم
حسین بهشتی پور طی یادداشتی در آرمان ملی نوشت: بيانيههاي مجلس سنا با مصوبات آن فرق دارد. بيانيهها، بيان موضع گيري اکثريت نمايندگان مجلس آمريکاست که البته از نظر سياسي ديدگاههاي مجلس سنا را انعکاس ميدهد. ولي بايد توجه داشته باشيم اگر رئيسجمهور آمريکا واقعا بخواهد با ايران به توافق برسد حتي ميتواند مصوبات مجلس سنا را به فاصله 90 روز، 120 روز يا 180 روز معلق کند، چه رسد به بيانيهها؛ يعني اجراي قانوني که مجلس سنا تصويب کرده را ميتواند به حالت تعليق درآورد و اين را مرتبا تکرار کند. همانطور که در موضوع برجام ديديم تحريمها به حالت تعليق درميآمد و هر 120 روز يکبار تمديد ميشد و حتي ترامپ هم سه بار اين کار را انجام داد و در مرحله چهارم بالاخره از برجام خارج شد. پس بحث اصلي اين است که ما به توافقي برسيم و از اين فرصت استفاده کرده و فضايي براي اقتصاد کشور ايجاد کنيم. در انتخابات ميان دورهاي مجلس نمايندگان آمريکا که آبان ماه امسال برگزار ميشود چنانچه بايدن بتواند با ايران به توافق برسد به منزله يک برگ برنده و فرصت خوبي خواهد بود. اما اينکه نگران باشيم ممکن است جمهوريخواهان اکثريت را به دست بياورند و حتي رئيسجمهور بعدي ايالات متحده از جمهوريخواهان باشد، چندان اهميت ندارد. عدهاي که ميگويند ممکن است دولت بعدي آمريکا اين توافق را زير پا بگذارد، آنوقت شرايط مثل الان خواهد شد و ما چيزي را از دست نميدهيم. بنابراين بهترين ايده اين است که يکسري فضاي جديد براي اقتصاد کشور بهوجود آورد که در اين فضا با انجام يکسري اصلاحات، اثربخشي تحريم را کم کند. آنها که ميگفتند صنعت هستهاي نابود شد، ديدند بعد از اينکه ايران توافقات خود را طي پنج مرحله کنار گذاشت، ذخاير اورانيومش به 18 برابر آنچه در برجام مشخص شده رسيده است. بنابراين اگر صنعت هستهاي نابود شده بود ايران چطور توانست ظرف دو سال به چنين ذخايري برسد؟ بنابراين واقعيت اين است که ما ميتوانيم فضاي مثبتي ايجاد کنيم و با توافق يک نفس و فضاي جديدي در اقتصاد کشور بهوجود آورد و با انجام يکسري اصلاحات در نظام بانکداري که مثل بختک روي اقتصاد ايران است و همچنين اصلاح نظام ماليات و افزايش توليد بتوانيم اثربخشي تحريم را خنثي کنيم. اما در مورد بحث مربوط به ايران و آژانس با ديپلماسي ميتوانستيم جلوي صدور قطعنامه را بگيريم. هرچند فرصت کم است اما پيشنويس اعلامي دارد روند سالهاي گذشته 84 تا 87 را تداعي ميکند که قطعنامه پشت قطعنامه در شوراي حکام صادر ميشد. بدي اين قطعنامهها اين است که به عنوان يک سند حقوقي تلقي ميشود و عملا مستندسازي و يکسري پرونده سازي عليه ايران است. درست است که محتواي اين قطعنامهها ظلم آشکار و سياسي کاري است ولي اينکه ما اينها را اينگونه تفسير ميکنيم يک موضوع است ولي دنيا اينگونه برخورد نميکند. اينها سند ميشود و مورد استناد دشمنان ايران قرار ميگيرد و امکان دارد که براساس همينها مثل گذشته پرونده ايران را به شوراي امنيت سازمان ملل ارجاع دهند. بنابراين ما بايد پيشگيري کنيم و اجازه ندهيم که تجربههاي تاريخي تکرار شود. بايد جلوي اين روند را با ديپلماسي فعال، ابتکارات تازه و ارائه طرحهاي جديد براي همکاري با آژانس بگيريم و آن را متوقف کنيم.