سابقه مقابله با گرد و غبار در تگزاس
اعتماد نوشت: در حوزههاي فعاليتهاي مربوط به انرژيهاي پايدار و استفاده پايدار از امكانات پيش رو، اصليتري نكته بر اين است كه ما براي آيندگان چه به يادگار ميگذاريم. در زمينه كشاورزي پايدار سوال اصلي اين است كه منابع آبي و خاكي كه براي نسل آينده ميگذاريم چه هستند؟ و آيا ما از اين منابع به قدر كافي محافظت ميكنيم؟ در يادداشت «اهواز همچنان هوا ندارد»، به اين نكته اشاره شد كه از اين پس بايد در انتظار توفانهاي خاك بيشتري باشيم و در اين آمادگي، پيشگيري و اطلاعرساني بسيار مفيد خواهد بود. اشاره كرديم كه توفانهاي شن و خاك مخصوص ايران و كشورهاي همسايه نيست و دامنه آن از جنوب اروپا و شمال آفريقا شروع ميشود و به هندوستان و چين ميرسد. سخن از اين رفت كه پوشش گياهي موثر و هماهنگ با آب و هواي منطقه، تاثير شگرفي بر كنترل توفانهاي خاك دارد. بهطور كلي، در منطقه خليج فارس، كويت به عنوان كشوري با پوشش گياهي فقيرتر از بقيه كشورها شناخته ميشود و در حدود ۳ ماه از سال دچار حملههاي توفاني و خاكي ميشود. در مقايسه با كويت، توفان خاك، بحرين را با 5.6 درصد از سال، قطر را با 7.1 درصد در سال و ابوظبي را با 3.9 درصد در سال مورد حمله قرار ميدهد. بادهاي خاكي در كويت ميتوانند تا ۹۳-۱۰۹ كيلومتر در ساعت برسند. عددي كه به راحتي ميتواند زندگي را مختل و بينايي را از بين ببرد. در مورد توفانهاي خاكي، به خصوص در مناطق صنعتي مطالعه تجربه تگزاس خالي از لطف نيست. تگزاس و ايالتهاي نزديك به آن در مركز و جنوب امريكا، در سالهاي دهه 1930 ميلادي، اصطلاحاً به «غبارستان» يا «خاكسارگاه» شهرت داشتهاند
اين اصطلاح كه در انگليسي به Dust Bowl معروف است به ناحيهاي گفته ميشود كه به دليل فرسايش خاك و كمباراني، توان خاك از بينرفته و باعث به وجود آمدن توفانهاي گرد و غبار شده است. توفانهايي كه موجب مهاجرت بسياري و خالي شدن شهرها از سكنه شدند.
تاثير بد اين توفانها موجب شديدتر شدن ركود اقتصادي امريكا در آن سالها شد. اما ريشه اصلي اين توفانها را بايد در سياستهاي كشاورزي غلط دولت فدرال بعد از جنگ داخلي امريكا در مورد كشاورزي در منطقه جستوجو كرد. بعد از جنگ داخلي، دولت فدرال بسياري از كارگران را تشويق به كار كشاورزي در دشتهاي غربي كشور كرد. اقدامي كه موجب شد دولت متراژ قابل توجهي زمين در اختيار كشاورزان غير حرفهاي قرار دهد. بسياري از كساني كه به تازگي در آن منطقه ساكن شده بودند، با اعتقاد به ضرب المثل قديمي «باران به دنبال گاوآهن است» شروع به كشاورزي كردند. بسياري از مهاجران، دلالان زمين وسياستمداراني بودند كه تصميم داشتند با مهاجرت و سرمايهگذاري در غرب امريكا، ره صدساله را يك شبه طي كنند. در واقع مفهوم رسيدن به «روياي امريكايي» در اين تصميمگيريها بيتاثير نبوده است. به اين ترتيب بود كه كيلومترها زمين پوشيده از پوشش گياهي صحرايي آن منطقه، كه اغلب گياهان بوتهاي با ريشههاي محكم و قوي بودند از بين رفتند و جاي آنها گندم كاشته شد. با وارد شدن ايالات متحده به دوران بزرگ ركود اقتصادي در سالهاي ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۹، قيمت گندم بهشدت كاهش يافت و كشاورزان در تلاش براي وسعت زمينهايشان، گياهان صحرايي بيشتري را نابود كردند.
توفانهاي گرد و خاك از همان سالها شروع شد. بيش از ۲.۵ ميليون نفر در آن دوران ايالتهاي غبارآلود تگزاس، نيومكزيكو، كلورادو، نابراسكا، كانزاس و اوكلاهاما را در دهه ۱۹۳۰ ميلادي ترك كردند و يكي از بزرگترين مهاجرتهاي داخلي تاريخ امريكا را ثبت كردند. تنها ايالت اوكلاهاما ۴۴۰ هزار نفر از ساكنين خود را از دست داد. بسياري از آنها به دليل فقر زياد به ايالتهاي غربيتر مهاجرت كردند. از سال ۱۹۳۵ تا ۱۹۴۹ در حدود ۲۵۰ هزار نفر از اوكلاهاما به كاليفرنيا مهاجرت كردند. آنها به اصطلاح «اوكي» Okies خوانده ميشدند و در ايالتهاي ميزبان با تبعيض، تضعيف نيرويكار و دستمزدهاي رقتانگيز روبرو شدند. بسياري از آنها مجبور به زندگي در خانهها يا ماشينهاي كارواني شدند. غبارستان در فرهنگ و هنر توجه هنرمندان و موسيقيدانان و نويسندگان بسياري را برانگيخت. جان اشتاين بك خوشههاي خشم را در سال ۱۹۳۹ نوشت و در آن از وضعيت اسفبار خانواده «اوكي« ياد كرد. دورتا لانج، عكاسي بود كه فقر را در اين روستا به تصوير كشيد و آنها را براي اداره امنيت FDR فرستاد. اكستاندر هوگ هم مناظر Dust Bowl را نقاشي كرد.
اين مشكل با راهحلهاي ايالتي يا استاني حل نشد و تبديل به يك مشكل كلي در كشور شد و دولت فدرال رسما در حل اين مساله دخالت كرد. مساله در كنگره امريكا مطرح شد و اول از همه، دلايلي كه موجب تخريب محيطزيست منطقه شده بودند مورد توجه و تحليل و بررسي قرار گرفت.در سال ۱۹۳۵، كنگره امريكا سرويس خدماتي جديدي راه انداخت كه در راس آن پروژه ايجاد جنگل و جنگلكاري قرار داشت. اين برنامه، سيستم قديمي كشاورزي در منطقه را كاملا عوض كرد و كشاورزان محلي را مجبور به كاشت درختان به عنوان بادشكن در سراسر دشت مركزي امريكا كرد. اين سرويس مبارزه با فرسايش خاك كه اكنون سرويس حفاظت از منابع طبيعي در امريكا شناخته ميشود، تكنيكهاي جديدي براي مبارزه با مشكل فرسايش خاك اجرا كرد.(1) سال ۱۹۳۹، به عنوان سالي شناخته ميشود كه بالاخره توفانها فروكش كردند و كنگره امريكا اعلام كرد كه توانسته با معضلي كه يك دهه به طول انجاميده مبارزه كند و پيروز ميدان باشد. در واقع اين زمان است كه كشاورزان ميآموزند كه به كشاورزي پايدار روي بياورند و راههاي نگهداري مفيد از خاك را بياموزند. در حدود ۲۰۰ ميليون درخت، براي حفظ خاك منطقه و جلوگيري از توفانهاي خاك و شن كاشته شد. درختاني كه در مقابل بيآبي مقاوم بودند و موجب به هم پيوستن خاك ميشدند. بعد از ۵ سال تلاش مستمر در منطقه، توفانهاي خاك به اندازه ۶۵ درصد نسبت به سالهاي اول كاهش يافت.
تجربه تگزاس ميتواند براي روي آوردن به كشاورزي پايدار در مناطقي كه دچار توفانهاي گرد و خاكي ميشوند مفيد باشد. در اين ميان، خداحافظي كشاورزان با سيستم كشاورزي كه شايد نسل به نسل در بين خانوادههاي آنها بوده سخت باشد. اما رويكرد آيندهنگر، و آموزش اين رويكرد در مناطق خشك، هم ميتواند به اشتغالزايي در منطقه كمك كند، و هم از مهاجرت آنها به شهرهاي بزرگتر و مواجهه آنها با نوعي جديد از فقر و بيخانماني جلوگيري ميكند. در استاني مانند خوزستان، دو اصل مهم بايد سرلوحه وارد شدن به كشاورزي پايدار باشد: يك: جلوگيري از سيستم سنتي كشاورزي، كاشت و برداشت محصولاتي با مصرف آب بالا و فقيركننده خاك؛(2) و دو: تبديل حداقل ۳۵۰ هكتار از زمينهاي كشاورزي به سيستم كشاورزي پايدار با كاشت معادل ۲۲۰ ميليون اصله درخت در منطقه.
تجربه بيش از 10 سال توفان و خاك در تگزاس و راه مقابله با آن نشان داده است كه با اين مساله بايد به عنوان يك مشكل ملي، و نه استاني برخورد شود. رسيدن گرد و غبار و ريزگردها به تهران و ديگر شهرهاي مركزي به ما ثابت كرد كه بايد عزمي ملي در بازسازي جنگلهاي زاگرس داشته باشيم. خوزستان، ايلام، كردستان و لرستان را سبز كنيم. وامهاي طولاني مدت با بهرههاي كم، از راه نقدينگي نفت، به سيستم درختكاري منطقه تزريق كنيم. خوزستان، استاني كه نام و خاكش پيوند خورده با پوشش گياهي خوزي و نخلستان است را دوباره سبز كنيم. بهترين راه جبران جنگ و جبران از بين بردن ثروت ملي اين استان، دوباره سبز كردن آن است.
منابع در دفتر روزنامه موجود است.