عباس سلیمی نمین: وجود یک موسسه خنثی مانند روزنامه اطلاعات لازم است | چند سالی است تندروها در هر دو جناج جولان میدهند
عباس سلیمی نمین گفت: من فکر می کنم حضور نیروهای تندرو در عرصه مسائل سیاسی و فرهنگی، موجب عقب راندن یا انزوای نیروهای مولد اصلاح طلب شده است. اگر آقای صالحی بتواند در این مسأله تغییر ایجاد کند تا نیروهای مولد بتوانند به میدان بیایند و تولید اندیشه را پی بگیرند؛ و از این طریق نیروهای جنجالی که جز ایجاد دعوای سیاسی کارکردی ندارند را عقب بزنند و فضای امنی برای نیروهای مولد فکری ایجاد کنند.
به گزارش جماران یک فعال سیاسی اصولگرا با تأکید بر اینکه آقای دعایی یک روزنامه کاملا خنثی را مدیریت می کردند، گفت: من فکر می کنم حضور نیروهای تندرو در عرصه مسائل سیاسی و فرهنگی، موجب عقب راندن یا انزوای نیروهای مولد اصلاح طلب شده است. اگر آقای صالحی بتواند در این مسأله تغییر ایجاد کند تا نیروهای مولد بتوانند به میدان بیایند و تولید اندیشه را پی بگیرند؛ و از این طریق نیروهای جنجالی که جز ایجاد دعوای سیاسی کارکردی ندارند را عقب بزنند و فضای امنی برای نیروهای مولد فکری ایجاد کنند.
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با عباس سلیمی نمین را در ادامه می خوانید:
تحلیل شما از متن حکم رهبری به مدیرمسئول جدید روزنامه اطلاعات و تأکید ایشان بر «توجه به سلایق مختلف سیاسی» چیست؟
این پیام نشان می دهد که رهبری نمایندگان خودشان را متنوع می خواهند تا بتوانند به صورت حداکثری جریانات را مرتبط با مدیریت کلان کشور کنند. مرحوم آقای دعایی ارتباطاتش با طیفی از جامعه بسیار خوب بود اما صرفا در حد ارتباط بود و خیلی نمی توانیم تولید فکر از این جریان را در آن متبلور ببینیم. استنباط من این است که رهبری با انتخاب آقای سید عباس صالحی هم این ارتباط را می خواهند دنبال کنند و هم در واقع تولید اندیشه از یک جریان را در قالب یک روزنامه خواستار هستند.
البته اطلاعات فقط روزنامه نیست و یک مؤسسه کلان رسانه ای است. طبیعتا کار رسانه ای جهت گیری هایی دارد و مسائلی را نفی و مسائلی را تأیید می کند. یعنی فعل و انفعالاتی دارد که این فعل و انفعالات می تواند برخی را به موافقت و برخی را به مخالفت سرگرم کند. آقای دعایی یک روزنامه کاملا خنثی را مدیریت می کردند که به هیچ وجه موضع گیری نداشت.
تعبیر شما از «روزنامه خنثی» به دلیل مواجهه این روزنامه با تندروی ها و عدم تندروی آن نیست؟
خنثی یعنی اینکه حتی در مقام نقد تندروی ها هم بر نمی آمد. می خواهم به این نکته اشاره کنم که رهبری تمایل دارند آنچه در روزنامه های مختلف یا مؤسسات مطبوعاتی صورت می گیرد، منعکس کننده تولیدات فکری و اندیشه ای یک جریان باشد. علی القاعده وقتی مولد شد یک عده را به مخالفت و یک عده را هم به موافقت بر می انگیزد. اشاره کردم که آقای دعایی بخشی از این مأموریت را داشتند که با یک طیف ارتباط داشتند و این ارتباطات سازنده هم بود، اما این ارتباطات بیشتر در حد مسائل انسانی و اخلاقی تبلور می یافت.
من فکر می کنم از این جهت نیازمند کارهای بیشتری است برای اینکه ما تولیدات فکری یک جریان را در یک مؤسسه مطبوعاتی داشته باشیم. البته مراد من نزاع های سیاسی نیست. تولید اندیشه و فکر می تواند شأنیت یک طیف سیاسی را متبلور کند و به جامعه هم غنا ببخشد.
شما تأکید دارید که مؤسسه مطبوعاتی یا روزنامه باید تولیدات فکری یک جریان را منعکس کند. ولی به نظر می رسد تأکید رهبری مبنی بر اینکه این روزنامه باید سخنگوی قشری از جامعه باشد که جای دیگر حرف آنها شنیده نمی شود، منافی انتقال دیدگاه دیگر افراد جامعه نیست. نظر شما در این خصوص چیست؟
قطعا این امر در آن مستتر هست اما در عین حال باید یک طیف را نمایندگی کند و اصلا رسانه نمی تواند بدون جهتگیری باشد. طبیعتا اگر سعه صدر داشته باشد که بسیار مطلوب تر است و می تواند یک رسانه را چند وجهی کند. این ایده آل است و غالبا رسانه ها این طور نیستند که هم یک طیف سیاسی را نمایندگی کنند و هم به مخالفین آن طیف سیاسی فرصت حضور، پاسخگویی و متنوع ساختن تولیدات بدهند.
روزنامه اطلاعات باید از حالت خنثی بودن خارج شود و طبیعی است که یک عده مواضعش را نپذیرند و پاسخ خواهند داد و اگر پاسخ آنها را قانع نکرد به دستگاه قضا مراجعه خواهند کرد. این یک مؤسسه رسانه ای فعال خواهد بود. ولی آقای دعایی در طول 40 سال مدیریت یک بار هم دادگاه نرفتند. یعنی هیچ کسی از ایشان شکایت نکرد. آقای دعایی به لحاظ اخلاقی آدم بسیار متواضعی بود که این اخلاق جاذبه داشت؛ نه کنش های رسانه ای که هم تولید را بر می انگیزد و هم مخالفتی به دنبال دارد. امکان ندارد که شما تولیدی داشته باشید که همه از آن راضی باشند؛ یک نوآوری موجب واکنش های متنوع می شود.
آقای صالحی در میان مردم و سیاسیون به عنوان یک چهره سیاسی اصلاح طلب شناخته نمی شود، چه طور می تواند در روزنامه اطلاعات این طیف را نمایندگی و حرف آنها را منتقل کند؟
شناخت و تعریف من از ایشان با شما متفاوت است. آقای سید عباس صالحی در دولت آقای روحانی وزیر ارشاد بود و قبل از آن هم به عنوان یک نیروی اصلاح طلب شناخته می شد. عملکردش در دولت آقای روحانی هم بیانگر این است که با یک جریان خاص کار می کند و با جریان اصولگرا خیلی ارتباط ندارد. اما به هر حال آقای صالحی در جایگاهی قرار گرفته که آقای دعایی بودند. یعنی طبعا چنین ویژگی هایی را دارا است و می تواند مورد اقبال و اعتماد یک جریان قرار بگیرد.
با توجه به اینکه آقای صالحی در دولت اعتدال وزیر ارشاد بوده، آیا می توانیم این طور برداشت کنیم که رهبری با انتصاب ایشان به دنبال کنترل تندروها بوده اند؟
به نظر من اصلا چنین مأموریتی برای ایشان نیست. ایشان می خواهد ارتباطات یک طیف سیاسی با عالم رسانه و از سوی دیگر با مدیریت کلان کشور را فعال کند. آقای سید عباس صالحی دارای چنین ارتباطاتی هست و می تواند این مسأله را مؤثرتر از آقای دعایی پیگیری کند.
چه توصیه ای به آقای صالحی در مدیریت روزنامه اطلاعات دارید؟
من فکر می کنم حضور نیروهای تندرو در عرصه مسائل سیاسی و فرهنگی، موجب عقب راندن یا انزوای نیروهای مولد اصلاح طلب شده است. اگر آقای صالحی بتواند در این مسأله تغییر ایجاد کند تا نیروهای مولد بتوانند به میدان بیایند و تولید اندیشه را پی بگیرند؛ و از این طریق نیروهای جنجالی که جز ایجاد دعوای سیاسی کارکردی ندارند را عقب بزنند و فضای امنی برای نیروهای مولد فکری ایجاد کنند.
متأسفانه الآن چند سالی است که هم در جناح اصولگرا و هم در جناح اصلاح طلب تندروها بشتر جولان می دهند که هیچ اهل فکر و تولید اندیشه هم نیستند، یعنی قابلیت این کار را ندارند؛ و جریانات مولد از آنها می ترسند و می گویند ما 40 سال زحمت کشیده ایم و یک کسی با یک توهینی شخصیت ما را زیر سؤال می برد، چرا ما باید در تولید اندیشه فعال باشیم که یک عده اگر به مذاقشان خوش نیامد شروع به تخریب کنند؟!
من انتظار دارم آقای صالحی در یک طیف فکری بتوانند فضایی را ایجاد کنند که نیروهای اهل فکر با آرامش کامل به تولید اندیشه بپردازند.
انتهای پیام