برتری افرادی که کتاب میخوانند
عماد افروغ گفت: یکی از عواملی که مردم ما را از خواندن کتاب بالاخص کتب اندیشهای بازداشته، این تصور است که خواندن این دست کتابها در زندگی روزمره آنان فایده و منفعتی ندارد.
جهان متفاوت کتابخوانها| عماد افروغ: مردم ما میگویند کتاب بخوانیم که چه بشود؟!
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، ضعف و فقدان قدرت اندیشه و تفکر در موضوعات مختلف جامعه ما را بر آن داشت تا با عماد افروغ، استاد دانشگاه و جامعهشناس در باب چرایی دوری مردم از فضای جدی فکری و اندیشهای گپی بزنیم که در ادامه بخشهایی از این گفتوگو را میخوانید.
محتوای آثار موجود از لحاظ کیفی ضعیف هستند
عماد افروغ در ابتدا گفت: مسأله سوق دادن جامعه به سمت کتاب و مطالعه آثار جدی و در پی آن تقویت فرایند تفکر و اندیشه در عرصههای مختلف یکی از اساسیترین موضوعات و دغدغههای حال حاضر جامعه است. ما باید در وهله اول ضعفهای موجود در این مسأله را بپذیریم و به دنبال توجیهسازی و بهانهتراشی برای آن نباشیم؛ بلکه با پذیرش واقعیت و ریشهیابی آن به سمت آسیبشناسی و ترمیم نقایص برویم. بیتوجهی به آثار عمیق و نداشتن علم کافی در مورد مسائل از مشکلات اصلی جامعه ماست. فارغ از اینکه از لحاظ کمّی و آمار سرانه مطالعه، کتابخوانی ما در چه وضعیتی قرار داد ـ که باید گفت نسبت به قبل دچار افت شده است ـ از لحاظ کیفی هم اقبال به آثار محتوایی، بالاخص در باب مسائل جدی و مهم فکریِ مورد نیاز جامعه، بسیار ضعیف و نامطلوب است. گرچه هنوز ما شاهد چاپ آثار خوب و ارزنده در حوزه فکر و اندیشه هستیم، اما سؤال این است که رغبت و خرید این نوع آثار سازنده در چه حدی است؟
بیتوجهی به شایستهسالاری قشر متفکر، جامعه را مأیوس میکند
وی افزود: این فقدان مطالعه و دوری از کتب جدی میتواند دلایل متعددی داشته باشد ـ که به عقیده بنده یکی از دلایل آن این است که متأسفانه در جامعه ما فکر و اندیشه و تضارب فکر و گفتوگو، از جایگاه و ارزش والایی برخوردار نیست. به نوعی در عرصههای مختلف جامعه چه در سطح خرد و میانی و چه در سطح کلان و در تعامل دولت با مردم و نخبگان، دیالوگ و توجه به سایر آرا و نظرات وجود ندارد. به تعبیری در نظر گرفتن آرای مختلف در اخذ تصمیمات چندان موضوعیتی ندارد. بیتوجهی به شایستهسالاری و گماردن افراد ناآگاه در مناصب رسمی موجب شده تا قشر کثیری از فعالان فکری و اندیشهای سرخورده و مأیوس شوند.
افروغ خاطرنشان کرد: اطلاع نداشتن دقیق از موضوعات مهم در ساحات مختلف سیاسی، اجتماعی، فکری، فرهنگی و… و بر اساس پنداشتهای غلط از جایگاه و ارکان اصلی کشور، ذهنیتهایی را ایجاد میکند که مبتنی بر آن اگر کسی بخواهد برخلاف این پیش ذهنیتها و باورهای غلط حرفی بزند با یک هجمه گسترده و برنامهریزی شده، همراه با هتاکی و لودگی از سوی یک سری افراد به اصطلاح طرفدار و بعضاً کاسب پنداشتهای غالب و هژمونیک روبهرو میشود.
تضارب آرا و اختلافات فکری، خود عامل شکوفایی هستند
او گفت: این در حالی است که هدف و رسالت انسانی ایجاب میکند که هرچه بیشتر به سمت خواندن و دانستن و فهم بیشتر و عمیق تر روانه شویم. به تعبیر امام علی علیهالسلام در حکمت ۲۰۵ نهج البلاغه: «هر ظرفی با ریختن چیزی در آن پر میشود، جز ظرف دانش که هرچه در آن جای دهی، وسعتش بیشتر میشود.» به تعبیری هرچقدر بیشتر بخوانیم، هم به نادانی خود بیشتر پی میبریم، هم متوجه میشویم که چه بسیار مطالبی بودند که از آن بیخبر بودیم، هم اینکه هر دانش جدید منجر به پرسشهای جدیدی میشود که باید به دنبال پاسخ آنها بود. با این حال ما شاهد این هستیم که کتب و آثار فکری و جدی در عرصههای مختلف به دلیل عدم استقبال، غریب و مظلومند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: یکی دیگر از عواملی که مردم ما را از خواندن کتب بالاخص کتب اندیشهای بازداشته، این تصور است که خواندن این دست کتب در زندگی روزمره آنان فایده و منفعتی ندارد. به هر حال ما از خواندن آثار مختلف به دنبال یک دلالت عملی هستیم که به کارمان بیاید و کمتر کسی کتاب و نظر را فقط بهخاطر دانستن یک نظر میخواند. متأسفانه ما در تبیین نظری و تفهیم نیاز به آثار فکری و بسترسازی برای این دلالت عملی در سطح کلان و مربوط به سیاستهای حاکمیتی، ضعیف عمل کردهایم؛ به شکلی که شخص خودش را نسبت به چنین مطالعاتی بینیاز میبیند. ریشه بخشی از این ضعفهای اندیشهای به خود دولتها برمیگردد که فضای گفتوگو و تضارب اندیشه را فراهم نمیکنند و البته بخشی هم به خود مردم و توجیهات و بهانهتراشیهایشان بر میگردد.
افروغ ادامه داد: گستره فرهنگ شفاهی و انتشار مطالب در فضای مجازی گرچه در جای خود میتواند محسنات فراوانی داشته باشد، اما هیچگاه جای کتاب، به ویژه کتابهای عمیق و سرشار از دلالتهای فکری و اندیشهای را نمیگیرد. فضای کتابخوانی اقتضائات خاص خودش را دارد؛ به طور مثال شما نمیتوانید با یک صفحه گوشی کوچک به دنبال یک مطالعه عمیق باشید؛ چون قدرت یادداشتبرداری ندارید و تمرکز خودتان را از دست میدهید.
قشر اهل اندیشه هستند که به خوبی نواقص دولتی و حاکمیتی را برطرف میکنند
این پژوهشگر فرهنگی افزود: هیچ چیز نمیتواند جای اندیشه و تأمل فلسفی و ژرف را بگیرد. تعالیبخشی به فرهنگ بدون تردید نیازمند مطالعه آثار عمیق است. حتی در خصوص معرفت دینی نیز حضور در مناسک و مراسم دینی به رغم وجه قابل قبول عاطفی و احساسی آن، نمیتواند جایگزین تدبر و اندیشیدن و مطالعه آثار عمیق باشد.
افروغ گفت: موضوع عاملیت، به معنای به فعلیت درآوردن قابلیتهای انسانی محتاج تأمل و مطالعه است. بنابراین راه گریزی از مطالعه پیش روی ما نیست. با میدان دادن به حلقههای میانی فکری و علمی میتوان انگیزه دانستن و مطالعه را در سایر اقشار تقویت کرد. با مطالعه و فهم عمیق مسائل است که میتوان برخی سیاستها و تصمیم گیریهای غلط حاکمیتی و دولتی را متوجه و در مواجهه با آن موضع اندیشهای گرفت و بدون تردید دولت خیرخواه مردم باید با گشودگی و فرصت سازی مناسب به استقبال این اندیشهها و راه حلها برود. در غیر این صورت دلالتهای عملی این اندیشه ورزیها میتواند شکل غیر مسالمت آمیز دیگری داشته باشد. اگر ما نتوانیم از طریق اندیشه ورزی برای چالشهای اجتماعی و سیاسی طرح و پاسخ مناسبی پیدا کنیم از راههای غیر اصولی و نامرتبط سعی در حل آنها میکنیم که این خود بحران آفرین است.
انتهای پیام