خرید تور نوروزی

شکست برجام، شکست بایدن و ایران؟

قدير گلكاريان در روزنامه عصر آزادی نوشت: در چند روز گذشته پیوسته تحلیلهایی در نشریات خارجی و مقالاتی در روزنامه ها در رابطه با ایران نوشته میشود که همگی بر این ادعا صحه می گذارند که ایران در آستانه اتمی شدن است. پایان معامله حاصل از برجام نه تنها ایران را در سخت ترین شرایط اقتصادی و سیاسی قرار خواهد داد که شکست فاحش دولت بایدن را نیز رقم خواهد زد و عدم موفقیت در تعامل با ایران و به بن بست کشیده شدن برجام، زمینه را برای شکست مفتضحانه حزب دمکرات آمریکا و موفقیت جمهوری خواهان در انتخابات پارلمانی پیش روی را پایان عمر بایدن را تثبیت خواهد کرد و برای دومین دوره امکان ندارد بایدن دوباره رئیس جمهور ایالات متحده شود. حتی نشریه فارین افرز در مقاله ای استنباط می کند که جو بایدن، فتنه و آشفته بازاری که در سیاست بین الملل و به ویژه ایران ایجاد کرده، درو خواهد کرد. بنابراین، پایان برجام، پایان آرامش بین المللی خواهد بود و تنها گزینه های بدی را برای خنثی کردن ضربات ایران در راستای اتمی شدن پیش روی خواهد گذاشت.
ماه گذشته، برنامه هسته‌ای ایران وارد قلمرو خطرناک جدیدی شد. تهران اکنون دارای اورانیوم بسیار غنی شده برای ساخت بمب هسته‌ای است. در سر مقاله هفته پیش نوشتم که ایران موفق به غنی سازی شصت درصدی اورانیوم شده است و تنها فاصله اندکی با شرایط 90 درصدی برای تولید سلاح هسته ای دارد. این در حالیست که رابرت مالی، برای رفع نگرانی روانی در سطح سیاسی اعلام کرده است که ایران قصد تولید سلاح هسته ای را ندارد. (اگر لالایی بلدید، چرا کش و قوس می دهید؟!)
اما روند منفی مذاکرات در برجام حاکی از آن است که گویا عبارت «شکست» را باید پذیرفت. اما ایالات متحده و سایر کشورهای متحد به خوبی می دانند که ایران اکنون به دلیل پیشرفت های خود از سال 2019، توانسته است با کنار گذاشتن محدودیت های توافق هسته ای که در سال 2015 متعهد به آن بود، به سمت و سویی میرود که هیچ مورد علاقه غرب نیست.
با تمام ایراداتی که در زمینه تفسیر و تحلیل رفتارهای مذاکراتی ایران در طول دولتهای گذشته و عدم همکاری و درک مشترک مجلس و قوه مجریه صادق است، باید گفت که این ایالات متحده بوده است که ایران را به مسیری سوق داده است که به زعم آنها نگرانی عمده ای برای امنیت بین المللی محسوب می شود. جامعه بین‌الملل ماه‌ها، اگر نگوییم سال‌ها، فرصت داشته تا از هرگونه اقدامات منفی ایران جلوگیری کند ولی هیچگاه زمان لازم را برای حل و فصل بحران از طریق دیپلماتیک مورد استفاده قرار ندادند و اکنون که بقول اولیانوف، 99% مذاکرات به نتیجه رسیده بود، نادیده گرفتن موفقیتها در مذاکرات تنها بر روی یک موضوع، نه تنها برای ایران که دهها برابر برای ایالات متحده و متحدانش زیان خواهد داشت.
از آنجایی که دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان مدت‌ها مدعی شده‌اند که به ایران اجازه تولید سلاح‌های هسته‌ای را نخواهند داد، این واقعیت که ایالات متحده ممکن است نتواند از حمله ایران جلوگیری کند، سخت باید نگران باشند. بارها نوشته ام که ایران مثل عراق و یا سایر کشورهای جهان نیست که همچون لقمه راحتی از گلوی آمریکا پایین برود. لذا برای رفع بحران، ساده ترین راه حل بازگشت به توافق هسته ای است. طرفین به خوبی میدانند که انتظار برای تحقق یک معامله برای تضمین خواسته یک طرف میتواند مدت توافق را طولانی تر کند و حتی احتمال توافق کاهش دهد. همانطور که در فوق اشاره کردم، به بن بست کشیده شدن مذاکرات هم برای تهران و هم واشنگتن زیانبار است.
ایران بارها نشان داده است که در حرفها و ادعاهایش بلوف نمی کند و اگر به راستی ایالات متحده منطقی گام بر ندارد، دیر یا زود جامعه بین المللی ممکن است با ایران در آستانه دستیابی به سلاح هسته ای روبرو شود. اگر واشنگتن بخواهد به زعم خود از بمب ایران و پیامدهای منفی ناشی از آن جلوگیری کند، باید خلاقانه در مورد چگونگی مدیریت این وضعیت فکر کند.
ساعت شنی برای حصول توافق بیش از هر زمان دیگر رو به پایان است. دیگر جایی و فرصتی باقی نیست که آژانس و یا شورای امنیت برای ایران گزینه های بازدارنده باشند. به طوری که مقامات آمریکایی، خودشان مدعی هستند که ایران برای تولید سلاح هسته ای مواد کافی را دارند و تنها به چند هفته نیاز دارند. در حالی که برخی از کارشناسان خارجی تخمین زده‌اند که این کار می‌تواند در حدود ده روز هم انجام شود.
وضعیت به مرحله ای رسیده است که ایران خود را در حال نزدیک شدن به پایان شکست می بیند. لذا این واشنگتن است که باید به سرعت پاسخ دهد. جو بایدن گزینه دومی به غیر از توافق برجام ندارد. یا باید فاتحه همه چیز را بخواند و زمینه ساز ساختار سیاسی حزب خود شود و یا اینکه مثل اسلاف خود انگشت بر دگمه شروع جنگ بفشارد.
اما آیا گزینه نظامی به این سادگی قابل انجام است؟ اقدام نظامی علیه ایران نیازمند و بسته به بسیاری از عوامل دیگر است. از توافق و حمایت کشورهای منطقه ای گرفته تا نادیده گرفتن خیلی از موقعیتهای استراتژیکی ایالات متحده و حتی نابودی اسرائیل. از سوی دیگر ایالات متحده باید در خفا از B-2 بمب‌افکن‌های فوق پیشرفته خود معروف به شبح که با هزینه های بسیار بالا نگهداری می شوند استفاده کند تا به ایران هسته ای پایان دهد. برای رسیدن به این هدف همین هواپیماها نیازمند سفر سی ساعته است. آیا پدافند هوایی و موشکی ایران در این مدت در خواب خواهند بود؟
ایالات متحده ممکن است بخواهد چندین سایت هسته ای، سیستم های رادار و دفاع هوایی ایران را هدف قرار دهد تا خطر سرنگونی هواپیماهای آمریکایی را به حداقل برساند، یا از دفاع موشکی و سایر قابلیت ها در منطقه برای دفاع در برابر اقدامات تلافی جویانه ایران برخوردار باشد. لیکن اجرای برخی از این گزینه ها در چنین بازه های زمانی محدودی نه تنها غیرممکن است، بلکه ایالات متحده و اقمارش بیش از هر کسی زیان خواهند دید. از این رو به نظر نویسنده، گزینه نظامی به هیچوجه قابل اجرا نبوده و سرانجام ایالات متحده مجبور به یافتن راه حل دیگری است. راه حلی که برای خروج از بن بست در زمان محدود -تا شروع انتخابات- جو بایدن و حزبش را نجات دهد. این بار باید گفت که بایدن بیهوده موضوع را طولانی کرده و سیگنالهای لازم را در روزهای آتی خواهیم گرفت.
ایالات متحده باید بپذیرد و تحت تأثیر اسرائیل قرار نگیرد که ایران حق هسته ای شدن را ندارد. زیرا اگر ایران هرگز به بمب یا مواد شکافت‌پذیر لازم هم نرسد، حالا به وضعیتی رسیده است که دانش و فناوری لازم هسته ای شدن را دارد و شرایط اقلیمی، بحرانهای زیست محیطی، کمبود برق، بحران آب و … باعث شده است که ایران با جدیت به تکنولوژی هسته ای بیندیشد تا بتواند بر این نوع مشکلات فایق آید. از این رو باید ایالات متحده واقع بینانه به ایران بنگرد و گرنه قابلیت هسته‌ای ایران برایش همچنان چالش‌ سیاسی جدی خواهد بود و نخواهد توانست بر مسیر هموار دیپلماسی و روابط احتمالی گام بردارد. تهران به درجه ای از توانمندی هسته ای گام گذاشته که قادر است شمشیر هسته ای داموکلس را بر سر جامعه بین المللی آویزان نگهدارد. همین نادیده گرفتن قدرت ایران در دانش هسته ای است که باعث شده درک درستی از ایران نداشته باشند و در هر زد و بند سیاسی و یا دغل بازی دیپلماتیک، سیاست خارجی ایران را جسورتر و تهاجمی تر کرده اند.
شاید برخی منتقد به شیوه نامه سیاست بازدارندگی ایران در زمینه تولید و توسعه توان موشکهای بالستیک باشند ولی اگر این نمی بود اکنون نه بنده قادر به نوشتن و صراحت گویی شرایط بودم و نه به راحتی می توانستیم مقتدرانه و مدعیانه بگوییم که بایدن مجبور به قبول ایران اتمی است.
معلق بودن سرنوشت توافق هسته ای ایران، برای هر دو طرف زیانبار است. این در حالی است که چین و روسیه هنوز در راستای خواسته آمریکا حرکت نمی کنند و ایران هم بی آنکه کتمان کاری بکند،به صراحت از توسعه و غنی سازی اتمی سخن به میان می آورد. همچنین آژانس بین المللی اتمی خوب می داند که ایران تنها کشور تولید کننده اورانیوم بسیار غنی شده است که سلاح هسته ای ندارد. ایران بارها بیان داشته و به جامعه بین‌المللی اطمینان می دهد که به دنبال بمب نیست و در نتیجه احتمال اجرای گزینه های قهری کاهش یافته هستند. عقل سلیم حکم می کند که به جای اینکه کارها و شرایط به جاهای باریکی بکشد، به پرونده توافق هسته ای پایان بدهند که این به صلاح همه است. آن هم در شرایطی که دنیا با بحران جنگ روسیه- اوکراین و تهدید غذایی ناشی از آن دست به گریبان است. یک خطای محاسباتی خواهد توانست نه تنها منطقه، بلکه جهان را درگیر شرایط سختی کند که سالها جبران آن طول خواهد کشید.
وقت آن فرا رسیده است که ایالات متحده و متحدانش توانایی و شجاعت دیپلماسی واقعی را با ایران نشان دهند. در عین حال شورای امنیت ملی و دولت کنونی در کشورمان بار دیگر تمام شاخصهای لازم وقوع بحران را ارزیابی کند تا در برابر شرایطی قرار نگیرد که برداشتهایش با آنچه که اتفاق افتاده متناقض باشد.
خلبانان هر از گاهی برای تثبیت توانمندی و کارایی خود در هدایت هواپیما به مدلهای شبیه ساز پروازی(سیمولاتور) روی می آورند. این در واقع شناخت نقاط ضعف است. از این رو دولت نیز باید خود را در برابر شرایط ناخواسته در پشت سکان سیمولاتور سیاسی بداند و تمرین لازم را بکند و بداند که امکانات دیپلماتیک و نظامی و سایر ابعاد لازم در کشورداری قادر به عبور از شرایط ناخواسته است یا نه. نقاط ضعف و قدرت خود را بشناسد و سپس تصمیم بگیرد. نه گفتن به هر چیزی ساده و آسان است ولی عواقب آن را نیز باید سنجید.

—–
توضیح: بازنشر دیدگاه‌ها و مطالب دیگر رسانه‌ها در انصاف نیوز به معنای تایید آنها نیست

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. ‌سلام‌‌‌امریکا‌تا‌وقتی‌که‌فکر‌میکند‌ابر
    قدرت‌است‌به‌همه‌کشورهای‌جهان‌گیر
    میدهد‌منتها‌نوعش‌ومیزانش‌متفاوت
    است‌.بقیه‌کشورها‌‌مدعی‌قدرت‌هم‌به‌
    نوعی‌برای‌همسایگان‌ضعیف‌خود‌خط
    ونشان‌میکشند‌‌چه‌باید‌کرد‌تجارب‌تاریخ
    چه‌میگویند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا