ترس تندروها از حضور ناطق نوری، استقبال میانه روهای دو جناح از آمدن او به صحنه | برنامه اصولگرایان و اصلاح طلبان برای مجلس 1402 چیست؟
مطهره شفیعی در آرمان ملی نوشت: انتخابات مجلس دوازدهم در سال 1402 برگزار ميشود اما هنوز تکليف دو جريان سياسي کشور براي حضور يا عدم حضور در اين انتخابات مشخص نشده است. اصلاحطلبان بيش ازاصولگرايان در تصميمگيري براي انتخابات مجلس آينده دچار ترديد هستند چرا که انتخابات مجلس يازدهم که طي آن بيشتر کانديداهاي اين جريان ردصلاحيت شدند، در ذهنشان وجود دارد و تضميني براي تاييد کانديداهاي اين جريان در انتخابات 1402 نيست. جريان اصولگرا اما با توجه به تجارب قبلي، خود را پيروز ميدان ميداند مانند مرتضي طلايي که ميگويد: «اگر تمامي تشکيلات ذيل جريان اصولگرا وارد عرصه رقابت انتخاباتي شوند، مردم ديگر اقبالي به شعارهاي اصلاحطلبان از خود نشان نخواهند داد.» اما آنچه طلايي ذکر کرد، داراي مهر تاييد از سوي همه جريانهاي اصولگرا نيست چنانکه در انتخابات مجلس دهم نام اصولگرايان برجستهاي مانند علي لاريجاني در ليست اصلاحطلبان ذکر شد. با توجه به چنين شرايطي گزينه اجماع يا فعاليت حول محور بزرگان اعتدالي دو جناح قابل طرح است و حتي شايد ارائه ليست مشترک. چندي قبل قائم مقام حزب اعتمادملي در پاسخ به اين پرسش که آيا احتمال دارد در مسير انتخابات 1402 برخي از اصلاحطلبان و عقلاي جريان اصولگرا بر سر اشتراکات با يکديگر توافق کرده و حتي ليست مشترک منتشر کنند، بيان داشت: «آقاي خاتمي پيش از اين گفته بودند که بايد با عقلاي جريان مقابل به گفتوگو بنشينيم که اين مهم واقعي و عملي است. در زمان باقي مانده به انتخابات مجلس دوازدهم بهتر است جريانات سياسي که به دنبال برگزاري انتخابات سالم، رقابتي و آزاد هستند با يکديگر به گفتوگو بنشينند. زيرا اين اقدام يک حرکت مهم به سوي دموکراسي خواهد بود.»
دو مصلح مورد تاييد سياسيون
براي عملياتي کردن اين طرح به حضوربزرگاني از هر دو جناح سياسي کشور نياز است که مورد اعتماد اصلاحطلبان و اصولگرايان باشند. بزرگاني مانند عبدا… نوري از جريان اصلاحطلب و ناطق نوري از جريان اصولگرا. دو شخصيتي که سالهاست با فضاي سياسي خداحافظي کردند اما از آنها خواسته ميشود در جايگاه ديگري به ايفاي نقش بپردازند. علياکبر ناطق نوري و عبدا… نوري دو وزير کشور؛ دو مصلح سياسي و…. شايد در نگاه اول برخي تصور کنند که اين دو شخصيت چه اشتراکاتي با يکديگر دارند که اينگونه نامشان در کنار هم قرار گرفته است. دو شخصيتي که يکي رقيب ديگري براي رياست مجلس بود و 11راي بيشتر ناطقنوري را بر اين کرسي نشاند. بيترديد بايد اذعان داشت که شباهتي در آنها وجود دارد که سبب نزديکيشان ميشود و آن هم ژن اعتدال و ميانهروي است.
تصميم شيخ نور چيست
بدون شک جفاهايي از سوي تندروها به ناطق نوري شد اما او اهل اعتراض نبود و سکوت کرد. محمد عطريانفر فعال سياسي اصلاحطلب، داستان کنارهگيري شيخ نور از سياست را چنين توضيح داد: آقاي ناطق از شخصيتهاي ملي در عرصه اصولگرايي است. با توجه به سابقه فعاليت و حضور آقاي ناطق در دولت و پارلمان، او به عنوان يک سياستمرد معقول و معتدل همچنان تا زمانهاي طولاني ميتواند در عرصه سياست نقشآفرين باشد. متأسفانه در سال 84 و در آستانه انتخابات رياستجمهوري، احمدينژاد رفتاري تند و غيراخلاقي را نسبت به آقاي علياکبر ناطق نوري جلوي رسانهها انجام داد. اين کار احمدينژاد بسيار براي آقاي ناطق سنگين تمام شد چون او کسي بود که از نردبان اعتبار آقاي ناطق بالا رفت. آقاي ناطق نوري انتظار داشت در درون اصولگراها نوعي انضباط درون گروهي را در حق آقاي احمدينژاد اعمال کنند که چنين اتفاقي نيفتاد. در يک گام ديگر آقاي علياکبر ناطق نوري انتظارش اين بود که از ايشان اعاده حيثيت شود تا پاسخي باشد به اتهام زنيهاي احمدينژاد اما متأسفانه هيچ کدام از اين انتظارات مشروع، بحق و انساني آقاي ناطق را کسي پاسخ نداد. به همين خاطر آقاي ناطق نوري يک نوع بازنشستگي زودرس را براي خود اعلام کرد» اما مدتهاست که پيامهايي از سوي دو جريان به لواسان ارسال و از اوخواهش ميشود تا به ياري جناحهاي سياسي بپردازد و با همراهي بزرگان جريان اصلاحات براي انتخابات 1402 برنامهريزي کنند.
ترس از حضور ناطق نوري
در جريان اصلاحات هم بزرگاني هستند که ميتوانند در کنار ناطق نوري نااميدي و ترديد انتخاباتي از جريانهاي سياسي را بزدايند. از جمله اين شخصيتها ميتوان به عبدا… نوري اشاره کرد. شخصيتي که خود را اسير حاشيه نميکند و مدتهاست که سياستورزي او در عرصه علني نيست. هنوز بهطور رسمي نامي از عبدا… نوري براي سازماندهي انتخابات به ميان نيامده است اما ترس ودلهره در رفتارهاي دلواپسان اصولگرا مشهود است. مانند احمدينژاد که اخيرا گفته است: «گشت ارشاد از زمان آقاي عبدا… نوري و مسئوليت ايشان در وزارت کشور در سال 68 آغاز شد، آقاي نوري که اصلاحطلب و آن زمان وزير کشور بود. سر خيابانها مينيبوس ميگذاشت و آرايش خانمها را آن هم با سرباز چک ميکرد. ما همان زمان اعتراض ميکرديم. طي سالهاي 63، 64 و 65 در خيابان وليعصر هر روز درگيري بود. دختر خانمها و آقاياني که موهاي بلندي داشتند يا کراوات ميزدند يا خانمها کفشهايي ميپوشيدند که چراغ داشت! يک عده موتور سوار ميآمدند، کراوات را ميبريدند، موها را قيچي ميکردند و ما همان زمان معترض بوديم. در زمان آقاي هاشمي و آقاي خاتمي مقداري بالا و پايين شد. آقاي هاشمي در انتخابات آمد و گفت اگر احمدينژاد بيايد، پيادهروها را ديوارکشي ميکند و آسانسورها را جدا ميکند، من به تلويزيون رفتم و گفتم چرا اينقدر هجمه ميکنيد؟ مثل اينکه من وارد محدوده ممنوعه شدهام.» يا سايت دلواپس مشرق نوشت: «در کانال تلگرامي او تقريبا هيچ اشارهاي به مسائل سياسي نميشود؛ جز چند پيام تبريک يا تسليت! ميگويند او سياستمداري است که همه چيز را بوسيده و به دنبال زندگي شخصياش رفته است. هر بار هم که کساني به سراغ او رفتهاند با پاسخ قاطع «نه!» در بازگشت به عرصه سياسي از جانب او روبهرو شدهاند. آخرين بار آن مربوط به سال 1387 است؛ که گروهي از دانشجويان نزديک به طيف تندرو دفتر تحکيم وحدت به سراغش رفته؛ تا او را قانع به حضور در انتخابات رياستجمهوري کنند؛ اما پاسخ او طبق پيشبينيها منفي بوده است.
انتهای پیام