کدام بانکداری الکترونیکی؟
امیر هاشمی مقدم، پژوهشگر فرهنگی و عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز، در یادداشتی دربارهی مشکلات بانکداری الکترونیکی این روزها نوشت:
هفته پیش برای تفکیک یک خانه دو طبقه، قرار شد کارشناس سازمان نظام مهندسی استان اصفهان بیاید بازدید. شماره حساب داد برای واریز ۹۸۱ هزار تومان هزینه کارشناسی. از همین مرحله، اعتبار «بانکداری الکترونیکی» مشخص شد:
۱- زنگ زدم به سازمان نظام مهندسی استان اصفهان و پرسیدم آیا شماره کارت یا درگاه الکترونیکی ندارند برای پرداخت تا مجبور نشوم بروم توی صف بانک؟ پاسخم یک «نع!» قاطعانه بود. البته شماره کارت داشتند؛ اما چنانچه هزینه را به آن واریز میکردم، باید از فولادشهر میرفتم به آن اداره در اصفهان تا تاییدش کنند؛ که طبیعتا زمان بیشتری میگرفت.
۲- حساب اصلی من بانک ملی است، در حالیکه پول را باید به حساب تجارت واریز میکردم. یعنی باید به دو تا بانک میرفتم و در هر بانک نوبت میگرفتم برای دریافت و پرداخت پول.
۳- از حدود ۲۰ سال پیش که کارت بانکی دریافت کردم تا اکنون، سقف برداشت از دستگاههای خودپرداز ۲۰۰ هزار تومان است. یعنی در حالیکه در این سالها بیشتر کالاها چند هزار درصد تورم داشته، اما سقف برداشت از دستگاههای خودپرداز همچنان همان است که ۲۰ سال پیش بود. واقعا مسئولین بانک مرکزی پیش خودشان چه فکری کردهاند که همچنان سقف پرداخت دستگاههای خودپرداز را دست نزدهاند؟ امروزه با ۲۰۰ هزار تومان چکار میشود کرد؟ این مبلغ یعنی ۶ دلار، که علیرغم همه ادعاها، زندگی ما در ایران هم وابسته به دلار شده و با بالا و پایین رفتن آن، هزینه زندگی و بهای تقریبا همه کالاها دستخوش تغییر میشود. چرا من نتوانم از دستگاه خودپرداز مبلغ ۹۸۱ هزار تومان دریافت کنم که دیگر نیازی به معطلی چند ساعته در دو بانک مختلف نباشد؟ در هیچ کشور دیگری سقف دریافت پول از خودپردازها اینقدر پایین نیست. در ترکیه هر بار ۱۵۰۰ لیره (برابر با تقریبا ۳ میلیون تومان پول ایران) میتوانستم از کارت بانکیام دریافت کنم و چنانچه فرم درخواست در بانک را پر میکردم، این رقم تا ۳۵۰۰ لیره هم افزایش مییافت. برای درک بهتر ارزش این پول، اجارهبهای یک آپارتمان متوسط در پایتخت ترکیه حدود ۱۵۰۰ لیره است. اما در کشور خودم که این روزها اجاره بها در شهرهای کوچک (همچون فولادشهر) هم گاهی بیش از پنج میلیون تومان شده، سقف برداشت از خودپرداز به شکل توهینآمیزی تنها ۲۰۰ هزار تومان است. این در حالی است که ایران نخستین کشور خاورمیانه بود که از دستگاه خودپرداز برای خدمات به مشتریانش استفاده کرد (سال ۱۳۵۱)؛ اما شوربختانه خدماتش در این زمینه اکنون تقریبا از بیشتر کشورهای خاورمیانه عقبتر و کمتر است.
۴- فولادشهر با جمعیتی تقریبا ۱۲۰ هزار نفری، تنها یک شعبه بانک ملی دارد که آن هم چون در نزدیکی محلات قدیمی (A) است، از محلات جدیدتر (B و C) فاصله بسیار دارد که گاه برای رسیدن به آنجا باید چند ایستگاه تاکسی عوض کرد. البته این شهر تا چند ماه پیش دو تا شعبه داشت که هر دو همیشه شلوغ بود. اما به یکباره یکی از شعب را بستند و اکنون تنها یک شعبه به این جمعیت خدمات میدهد. تقریبا محال است شما پس از دریافت نوبت از دستگاه، کمتر از دو ساعت معطل شوید. شخصا بارها تجربه بیش از سه ساعت معطلی در این شعبه را هم داشتهام. حتی بسیاری اوقات صندلیهای انتظار پر از مشتری میشود و بسیاری از مشتریان برای ساعتها یا روی پا در انتظار میایستند یا بیرون از بانک منتظر مانده و هر چند دقیقه یکبار وارد میشوند تا ببینند نوبتشان شده یا نه. همیشه هم به خاطر این معطلیهای زیاد میان مشتریان و کارمندان بانک اختلاف و گاه درگیری لفظی رخ میدهد.
به سخن ساده، برای واریز یک فیش بانکی دقیقا یک صبح تا ظهر را در بانکها و یا میان بانکها در رفت و آمد سپری کردم. اینکه همه مشکلات و مسائل بانکی را به تحریمها گره بزنیم، گره از مشکلات باز نمیکند. بسیاری از این دست مشکلات کمترین ارتباطی با تحریمها ندارد و بیش از تحریم، مرتبط است با سطح بسیار پایین خدمات بانکداری.
انتهای پیام