پدر مالک فرزند است؟
گراوند: پدران قتل مظلوم هستند
فرشید یزدانی، مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان در پاسخ به این سوال که «آیا یکی از معضلات در زمینه کودکآزاری حس تملک خانواده (به ویژه پدر) نسبت به فرزندان است؟»، گفت: اگر در قالب قوانین موجود به این موضوع نگاه کنیم، بخشی از فقه باید به آن پاسخ دهد. وقتی گفته میشود پدر مالک فرزند است، در بخشی نگاه سنتی و بخش دیگر مباحث فقهی به طور جدی دخیل است. اما اگر خارج از قوانین نگاه کنیم کودکان جزو املاک والدین نیستند، بلکه مسئولیت آنها با پدر و مادر است. البته این آزارها در قانون حمایت از نوجوانان (نه درباره قتل بلکه سایر آزارها) پیشبینی و مجازاتهایی برای آن تعیین شده است.
انصاف نیوز: «یکی از معلولان ذهنی در مرکز توانبخشی گچساران به شدت مورد آزار جسمی قرار گرفته است». این خبر تلخ و تکاندهندهای که چند روز است در فضای مجازی و خبرها منتشر شده است. انگار قرار نیست کودک آزاری از بین برود. نه در ایران و نه در جهان. آمار دقیقی هم از کودکآزاری ها وجود ندارد چرا که این معضل پنهان بوده و «آبرو» بزرگترین نقش را در پنهانکاری کودکان و خانوادهها دارد. مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودک در همان روزهای ابتدایی بازگشایی مدارس هشدار داد؛ «باز شدن مدارس یکی از دلایل افزایش 20 درصدی آمار کودکان پسر آزاردیده است. مهمترین و رایجترین خشونت در دوران کرونا و قبل از آن، خشونت روانی بوده و بسیاری از این کودکآزاریها اعلام عمومی نشده و زیر پوست جامعه باقی میمانند.» این هشدار نیز همچون دیگر هشدارهای کارشناسان مورد توجه و پسند مسئولان قرار نگرفت و این روزها شاهدیم که فیلمهای رویارویی معلمها و دانشآموزان، سهم بسزایی از فضای مجازی را به خود اختصاص داده و این معضل اجتماعی به شدت رو به افزایش است.
از سوی دیگر طبق ماده 5 قانون حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب سال1381 مجلس؛ کودکآزاری از جرائم عمومی است و احتیاج به شکایت شاکی خصوصی ندارد. در ماده 6 همین قانون به صراحت اعلام شده؛ «کلیه افراد و مؤسسات و مراکزی که به نحوی مسؤولیت نگاهداری و سرپرستی کودکان را بر عهده دارند مکلفند به محض مشاهده موارد کودکآزاری مراتب را جهت پیگرد قانونی مرتکب و اتخاذ تصمیم مقتضی به مقامات صالح قضائی اعلام نمایند. تخلف از این تکلیف موجب حبس تا شش ماه یا جزای نقدی تا پنج میلیون ریال خواهد بود».
با وجود این دو ماده قانونی اگر اسمش را بیتفاوتی نگذاریم، مدیران مدارس به دلیل عدم آگاهی یا ترس از آبروریزی، کودکآزاریها را به ضابطان قضایی اطلاع نمیدهند و کودکآزاری به صورت مستمر زیر پوست جامعه رخنه و رشد کرده، هر روز یک فاجعه پنهان به بار میآورد.
اما این روزها با افزایش فشارهای روحی و روانی ناشی گرانیها، دوباره زنگ هشدار افزایش کودکآزاری به صدا درآمده است و به نظر میرسد، کودکآزاریها دیگر خانه و مدرسه نمیشناسد.
فرشید یزدانی، مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان در گفتوگو با خبرنگار انصاف نیوز در تشریح خشونتهای تهدیدکننده کودکان در مدارس، تاکید کرد: متاسفانه نظام آموزشی کشور مبتنی بر تکگویی است و این یک نوع خشونت محسوب میشود. در حقیقت کلیت نظام آموزشی، چارچوب خشونتورزانه را در قالب خود جای داده است.
او درباره خشونت روانی که بر کودکان وارد میشود، گفت: تحقیرهایی که به صورت عمدی، غیرعمدی، مستقیم یا غیرمستقیم توسط مربیان صورت میگیرد، خشونت روانی علیه کودک است. علت بروز چنین خشونتی در مدارس، نبود آموزههای مستمر مربیان درباره «ارتباطات با کودکان دانشآموز» است.
آمار رسمی از کودک آزاری وجود ندارد
فرشید یزدانی افزود: البته که خشونت فیزیکی نیز اتفاق افتاده و گاهی این خشونت وارد فضای عمومی میشود. اما بسیاری از این خشونتها به دلیل محدودیتهای موجود، در فضای عمومی مطرح نمیشوند. البته در دوره شیوع بیماری کرونا و مجازی شدن کلاسها، خشونتهای فیزیکی کاهش پیدا کرد. اما طبق اعلام رسمی در دوره کرونا و قرنطینه کودکآزاری افزایش یافته آن هم در خانهها.
فرشید یزدانی در پاسخ به این سوال که چقدر از کودکآزاریها به صورت رسمی اعلام میشود و چند درصد در خانه و خانواده پنهان میماند؟ تاکید کرد: بیشتر کودکآزاریها در خانه و فضای بسته رخ میدهد. بنابراین بسیاری از این خشونت و آسیبها پشت دیوار خانهها پنهان میماند. نه فقط در دوران بازگشایی دوباره مدارس بلکه در تمام دوران، تنها بخش بسیار کوچکی از این خشونتها در عرصه عمومی بروز و ظهور پیدا میکنند.
او با بیان این که «آمار دقیقی از این کودک آزاریها وجود ندارد»، افزود: اما قطعا بخش مهمی از خشونتها به نهادهای رسمی اعلام نمیشود. این خشونتها زیرپوست جامعه مانده و سالها بعد آثار خود را بروز میدهد.
مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان در مورد علل افزایش این خشونتها در خانه و دوره کرونا، گفت: در دوره کرونا به دلیل فشار روانی و مالی خانوادهها، حضور مستمر کودکان در خانه، ارتباط زیاد و فضای بسته (به ویژه خانههای کوچک) و نبود تفریحات، شاهد افزایش خشونت و کودکآزاریها بودیم.
او در پاسخ به اینکه چرا مسئولان مدارس از ترس آبروی مدرسه، موضوع مهم کودکآزاریها را به ضابطان قضایی گزارش نمیدهند؟ تاکید کرد: احتمال اطلاع مدرسه از کودکآزاری در خانه و خانواده کم است. از سوی دیگر بخشی از اطلاعرسانی نکردن مسئولان مدارس به این دلیل است که آنها ارتباطات خانوادگی را جزو ارتباطات فردی میدانند، در حالی که عدم خشونتورزی بخشی از حقوق جمعی است.
اطلاع ندادن کودکآزاری جرم است
او با اشاره به این که مسئولیت اطلاعرسانی سریع کودکآزاری به سازمانهای ذیربط نیازمند آموزش است، افزود: کودکآزاری باید به صورت مشخص بیان و به بهزیستی و پلیس گزارش شود. طبق ماده 6 قانون حمایت از کودکان و نوجوانان مصوبه سال 1381 و قوانینی که در سال 1399 به تصویب مجلس رسید، اگر کسی از خشونت علیه کودکان اطلاع داشته باشد و این موضوع را گزارش ندهد، مرتکب جرم شده است.
مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان در پاسخ به اینکه چرا در مدارس انواع کودکآزاریها برای دانشآموزان تشریح نمیشود؟ گفت: متاسفانه در نظام آموزشی، به آشنایی با حقوق کودکان و امور زندگی توجه کمی شده است. در حالی که علاوه بر خشونتهای جسمی، خشونتهای روانی و جنسی نیز نیازمند تشریح و آموزش هستند.
او تاکید کرد: باید توجه داشت که خشونتهای جنسی به شدت تابو هستند و از ترس مفهومی به نام «آبرو»، خانواده و کودکان آزارهای جنسی را پنهان میکنند. اما مشخص نیست زمانی که کودک در حال آزار و نابودی است، آبرو چه نقشی ایفا میکند؟
فرشید یزدانی با اشاره به این که خلاء جدی و اساسی در نظام آموزشی وجود دارد، گفت: آموزش و پرورش باید آموزههای خودمراقبتی را ترویج دهد. اما نه تنها کودکان بلکه مربیان و خانوادهها نیز از این آموزشها محروم هستند. در چنین شرایطی طبیعتا کمتر از حقوق کودکان دفاع میشود چون درک درستی از آزار کودک در جامعه وجود ندارد.
تشخیص کودکانی که در معرض آزار هستند
مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان با اشاره به این که علائمی وجود دارد و میتواند جامعه را نسبت به کودکان آزاردیده، حساس میکند، گفت: افراد با دیدن این علائم میتوانند موضوع کودکآزاری را به سازمانهای مربوطه اطلاع دهند. تغییر رفتار کودکان در زمینه تحصیل، افت تحصیلی، نداشتن حضور ذهنی در کلاس، ارتباط او با دیگر دانشآموزان، نوع درس خواندن، پاسخ دادن مطالب درسی و تغییر رفتار مشخص در کودکان مانند پرخاشگری نشانههایی از آزار او است. علاوه بر آن اشکال مختلف افسردگی در کودکان مانند سکوت زیاد و در خودفرورفتگی نیز نشانهای از آزار کودکان است.
یکی از معضلات در زمینه کودکآزاری حس تملک خانواده (به ویژه پدر) نسبت به فرزندان است؟ چه راهکارهایی برای حساس کردن مجلس وجود دارد؟ او در پاسخ به این سوال تاکید کرد: اگر در قالب قوانین موجود به این موضوع نگاه کنیم، بخشی از فقه باید به آن پاسخ دهد. وقتی گفته میشود پدر مالک فرزند است، در بخشی نگاه سنتی و بخش دیگر مباحث فقهی جدی دخیل است. اما اگر خارج از قوانین نگاه کنیم کودکان جزو املاک والدین نیستند، بلکه مسئولیت آنها با پدر و مادر است. البته این آزارها در قانون حمایت از نوجوانان (نه درباره قتل بلکه سایر آزارها) پیشبینی و مجازاتهایی برای آن تعیین شده است.
کمبود بودجه جهت حمایت از کودکان آزاردیده
یکی دیگر از مشکلاتی که مددکاران و سازمان بهزیستی با آن روبرو هستند، صدور احکام پس دادن کودکان در معرض آسیب و آزار به خانواده و بازگشت این کودکان به شرایط بد گذشته است.
چرا قانونی برای برنگشتن کودکان به خانههای ناامن وجود ندارد؟ مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان پاسخ به این سوال گفت: از نظر اجتماعی و روانشناسی خانواده بهترین و امنترین مکان برای کودک است. بخشی از نظام حمایتی به این موضوع باور جدی دارد. این باور درست است اما خطا زمانی رخ میدهد که خانواده کودک خود را مورد آزار قرار داده و شرایط خانه را برای کودکان ناامن میشود ولی آنها تحت حمایت جدی قرار نمیگیرند.
او با اشاره به این که برای کودکان در معرض آسیب یا آزاردیده مکانیزم حمایتی مناسبی وجود ندارد، تاکید کرد: بخشی از این حمایتها به توان حمایتی و اجرایی نهادهای مرتبط بستگی دارد. نهادهای مدنی و حاکمیتی امکانات محدودی برای حمایت از کودکان دارند. بنابراین تخصیص بودجه مناسب جهت حمایت از کودکان در معرض آسیب و آزار یکی از راهکارهای کاهش آسیب است.
فرشی یزدانی گفت: رقم دقیق این بودجه با توجه به سرانه کودکان، میزان خشونت، هزینه خانه برای حفاظت از کودکان و هزینه نیروی آن مجموعه محاسبه میشود. درست است که نمیتوان بودجه دقیقی برای این موضوع برآورد کرد، اما مسلما با توجه به حجم آسیبها بودجه کنونی بسیار کم است.
مدیر عامل انجمن حمایت از کودکان در پایان افزود: مجلس و دولت نگاه حاشیهای به حوزه اجتماعی داشته و توجه کمتری به این حوزه دارند. در حالی که حوزه اجتماعی، آسیب و لطمههای جدی به جامعه وارد میکند.
خودکشی روحی پدران قاتل
هنوز «لایحه تشدید مجازات پدر مرتکب قتل فرزند» به تصویب مجلس نرسیده است در حالی که «قتلهای خانگی»، یکی از کودکآزاریهایی است که این روزها صدر خبرها را از آن خود کرده. چرا پدر، خود را مالک فرزند دانسته و اجازه هر آزاری را به خود میدهد؟
اردشیر گراوند، جامعه شناس در پاسخ به این سوال تاکید کرد: پدر فکر میکند با رفتار خشونت آمیز میتواند مدیریت وجهه تربیتی فرزند خود را به دست گیرد. گاهی والدین، معلم یا حتی دوستان منشا خشونت هستند. همیشه رفتارها خشونت محسوب نمیشوند، بلکه وجه تربیتی دارند.
این جامعه شناس و پژهشگر اجتماعی افزود: گاهی والدین فرزندان خود را تنبیه بدنی میکنند. البته قانون نیز برای افراد مجازات تعیین میکند، تا کسی از مرز ارزشهای جامعه عبور نکند.
گراوند در پاسخ به این سوال که چرا پدری که فرزند خود را به قتل رسانده، با مجازات کمی روبروست؟ گفت: زمانی که جرم یا مسئله جنسی برای فرزند پیش میآید، پدر مرتکب قتل میشود. پدر مقصر این قتل نیست بلکه نظام اجتماعی است که پدر را مسئول تمام کارهای فرزندش دانسته و او را مجبور به قتل میکند. پدر و مادری که دست به قتل فرزندشان میزند، مظلومتر از هر کس دیگری است. در حقیقت والدین خودکشی میکنند تا فرزندکشی. اما این در صورتی است که فضای مجازی، دوستان، همکاران، دانشگاه، همسالان و… در این خطا سهیم هستند. سهم خانواده و والدین در قتل فرزندان تنها 10 الی 15 درصد است.
او راهکار کاهش قتلهای ناموسی و فرزندکشی را تشریح کرده و تاکید کرد: جامعه باید فرزند را محصول نظام اجتماعی بداند و خانواده نیز به 10 درصد سهم خود در تربیت فرزندان پاسخ دهد تا حجم این خشونتها کاهش یابد.
انتهای پیام
من فقط می دونم پدر هر چیه فرزند می خواد باشه ولی اونو کس دیگری به دنیا آورده و نه ماه مامن او بوده .