چند اعتراف دربارهی وضعیت رسانههای ما
انصاف نیوز، علی اصغر شفیعیان: به مناسبت روز خبرنگار چند نکته به نظرم رسید که یادآوری آنها شاید تلنگری باشد:
1 – متاسفانه بسیاری از اهالی رسانهها مشکلات خودشان را هم نمیتوانند حل کنند، چه برسد به این که صدای جامعه باشند. حق اهالی رسانهها در خود رسانهها معمولا نوش جان میشود، خیلیهایشان قرارداد ندارند، یا قراردادهای استعماری دارند، اما صدایشان درنمیآید. آن وقت شما از این اهالی رسانه، انتظار آزادگی دارید؟ این مساله ی حقوقی فقط یک مثال بود؛ در موارد بسیاری حقوق اهالی رسانه خدشه دار شده و حالا دیگر عادی شده، عادت شده، باور شده است.
2 – مدیران رسانهها اغلب کار رسانههای را با پول یا رانت به دست آوردهاند، از خبرنگاری شروع نکردهاند و لذا اصلا فهمی از کار خبری ندارند. چطور میتوان از آنها انتظار داشت که «رسانه» را درک کنند؟ این گونه است که خروجی رسانهها، به مخاطب نمیچسبد. این مدیران با اخلاق حرفه ای رسانه ای بیگانه اند، زیر بار هر فشار و خواسته ای هم می روند. برای همین هم بخشی از آنها به کاسبی خود مشغولند!
3 – رسانههای وطنی اغلب روابط عمومی هستند، یعنی فلسفهی فعالیتشان دفاع از کسی یا سازمانی است. در حالی که روابط عمومی و رسانه دو کار کاملا متفاوت دارند، روابط عمومی مدافع سازمانش است و رسانه منتقد و آزاد. خودتان مثالهای زیادی را بین رسانهها میتوانید پیدا کنید.
4 – رسانههای کشورمان معمولا «ارگان یک جریان سیاسی» تعریف شده اند، یعنی رسانه را سخنگوی یک دیدگاه میدانند و دیگر دیدگاهها را هم سانسور میکنند. حالا شاید نظرات مخالفان جناح دیگر را منعکس کنند اما هر چه رقیب را نزدیکتر احساس کنند سانسور آن بیشتر میشود. به ویژه نظر متفاوت هم جناحی و هم حزبیها که خط قرمز است برای این رسانهها. انتظار این نیست که مدیران رسانه ها سیب زمینی باشند اما لااقل نظرات دیگر را هم باید منتشر کنند که نمی کنند. جبهه گیری ها 100 درصد جناحی است معمولا.
5 – بخشی از رسانهها، بولتن تولید میکنند. یعنی چه؟ یعنی گزارشهایی خاص برای استفادههای خاص که معمولا فعالیتی سازمانی است، مثلا سازمانهای امنیتی! برای همین مرزی بین رسانه و فعالیت امنیتی قائل نمیشوند! وقتی این اصل را پذیرفتند، تولید محتوای آنها هم جنسی متفاوت پیدا می کند، وارد شدن به حوزه ی خصوصی را توجیه می کنند، گزارش های یواشکی تهیه می کنند، و هیچ اخلاقی دیگر معنی ندارد، چیزی شبیه به جاسوسی!
6 – اکثریت مطلق رسانههای موجود ما در ایران، با پول نفت میچرخند و آنهایی که به نوعی از رانت خبری و آگهی برخوردار نیستند، نمیچرخند! مشکل همین نفت است؛ کسی که پول نفت را در اختیار دارد و در هر حوزه ای از آن هزینه می کند، نتیجه ای بهتر از این نمی شود! با نفت نمی توان رقابت کرد، آن پول مفت هم با مدیریت غیرخصوصی نتیجهای تقریبا هیچ است. عین همان مشکلاتی که در فوتبال هم داریم، در صنعت هم داریم!
اینهاست که رسانهها به جای این که اطلاع رسان و ضدفساد باشند، معمولا سانسورچی و دستیار و ابزار فساد میشوند.
انتهای پیام
درود بر شما جناب شفيعيان كه داوطلبانه و بدون هر گونه فشارى ! حقايق را گفتيد. مراقب باشيد از طرف بولتن نويسان مورد هجوم قرار نگيريد !
آفرین به صداقت شما جناب شفیعیان ،
با در نظر گرفتن این حقایق تلخ موجود ، امید و وجدان بیدار جامعه ، شما خبرنگاران آزاده ، روشنفکران و فعالان اجتماعی هستند . کاری سخت و طاقت فرسا ، خدا قوت
بقول یکی از ژورنالیستهای قدیمی : نفت بلای سیاه ، و اگر این نفت نبود
، حکومت کردن هم این همه کشته و مرده نداشت.