چند تحلیل از روابط ایران با روسیه و سفر باقری کنی
نامه نیوز پیرامون سفر باقری کنی به روسیه و همچنین تصمیمات مرتبط با برجام چند مصاحبه انجام داده است که در این پست همگی در کنار هم قرار داده شده اند.
«دولت همه تخم مرغها را در سبد روسیه نگذاشته است»
حسین ابراهیمی گفت: ایران علاوه بر این روسیه با کشورهای دیگر مانند ترکمنستان، پاکستان، آذربایجان و… روابطش را توسعه داده است و حتی اکنون مشغول مذاکره با عربستان هم هستیم.
وضعیت ارتباط ایران و روسیه چگونه است؟ آیا یک ارتباط سازنده است یا آنکه فراتر از آن؟ این پرسش در روزهای اخیر و به ویژه پس از سفر علی باقری کنی به روسیه در میان کارشناسان و رسانهها بیش از پیش مطرح است.
حسین ابراهیمی، فعال و تحلیلگر سیاسی، درباره این موضوع به «نامهنیوز» گفت: «هم دولت اعلام کرده است و هم سیاستهای کلی نظام مبتنی بر این است که با همسایگان ارتباط خوبی داشته باشیم. در این میان روسیه یکی از همسایگان شمالی ما در دریای خزر است که منطق اقتضا میکند روابطی مناسب با این کشور داشته باشیم. دولت سیزدهم برخلاف دولت قبل که تمام تمایلش نزدیکشدن به غربیها بود، ضمن اینکه ارتباط را با غرب قطع نکرده اما از سر تأمین منافع ملی میکوشد روابطمان با روسیه را تقویت کند».
او ادامه داد: «اگر روابط با روسیه قویت نمیشد، عملا امکان عضویت دائم ایران در پیمان شانگهای میسر نمیشد. روسیه جزو پنجکشور دارای سهم از دریای خزر است و بیشترین سهم را هم دارد؛ پس باید ارتباطمان با این کشور تقویت شود».
این فعال سیاسی همچنین بیان کرد: «روسیه طرفدار آن است که ایران به منافعش برسد البته دولت همه تخم مرغها را در سبد روسیه نگذاشته است و علاوه بر این کشور با کشورهای دیگر مانند ترکمنستان، پاکستان، آذربایجان و…روابطش را توسعه داده است و حتی اکنون مشغول مذاکره با عربستان هم هستیم. اصلا ایران تمایل دارد با همه کشورها به جز رژیم صهیونیستی ارتباطی منطقی داشته باشد اما با رعایت عزت ملی».
ابراهیمی در پایان درباره منتقدان سیاست خارجی دولت گفت: «کسانی که دولت را در حوزه سیاست خارجی تخریب میکنند طرفداران غرب هستند. خوب است اگر انتقاد سازنده از آنها بشنویم اما آنها به نوعی حافظ منافع غرب شدهاند. سیاست جمهوری اسلامی ایران همواره سیاست نه شرقی، نه غربی بوده است و اکنون هم همین سیاست در دستور کار است. ما تسلیم روسیه نیستیم اما حتما برای توازن قدرت در عرصه بینالمللی با روسیه ارتباطمان را گسترش میدهیم و این به معنای نقض سیاست نه شرقی، نه غربی نیست».
اسماعیل گرامی مقدم: ارتباط کنونی ایران با روسیه خارج از عرف بینالمللی است
اسماعیل گرامیمقدم گفت: روسیه از پرونده هستهای ایران بیشترین منافع را برده است و در مراودات جهانی برای خود سهمخواهی کرده است.
ارتباط ایران و روسیه موضوعی است که در چندروز اخیر و مشخصا پس از سفر علی باقری کنی، عضو ارشد مذاکرهکننده ایران به روسیه محل بحث رسانهها و کارشناسان قرار گرفته است؛ اینکه چرا چنین مقامی بلافاصله پس از مذاکرات دوحه راهی روسیه میشود؟ و آیا مناسبات ایران و روسیه در مقطع کنونی خارج از یک ارتباط معمول است؟
اسماعیل گرامیمقدم، فعال و تحلیلگر سیاسی، درباره این موضوع به «نامهنیوز» گفت: «ارتباطی که اکنون دولت سیزدهم با دولت روسیه برقرار کرده، خارج از عرف و قواعد بینالمللی است. کشور ایران ریشه عمیق و طولانی استقلالطلبی دارد و نباید دولتمردانش اینگونه شتابزده در ارتباط با کشور مانند روسیه عمل کنند. حتی کشورهایی که وابستگی ذاتی و تاریخی به یکدیگر دارند مانند آمریکا و انگلستان هم سعی میکنند در ظاهر استقلال خود از یکدیگر را حفظ کنند یا همین مثال در روزگار کنونی درباره کشورهای هند و انگلیس و کشورهای فرانسه و الجزایر که سابقه ارتباط استعماری میان آنها دیده میشود هم صادق است و الجزایر و هند میکوشند استقلال خود را بر همگان نشان دهند. من نمیگویم ایران استقلال ندارد اما مسئله این است که سفر آقای باقری به روسیه آن هم بعد از مذاکره مهم دوحه چندان جالب به نظر نمیرسد».
او ادامه داد: «در سال 85 مقالهای به رشته تحریر درآوردم و از چنبره روسیه بر پرونده هستهای ایران نوشتم. از همان زمان تا کنون روسیه از پرونده هستهای ایران بیشترین منافع را برده است و در مراودات جهانی برای خود سهمخواهی کرده است و سالها باید بگذرد تا مشخص شود که روسیه چه امتیازاتی را زیر سایه پرونده هستهای ایران در عرصه بینالمللی اخذ کرده است. روابط روسیه با ایران هم، چندان صادقانه نبوده است و میدانیم که این کشور هنوز هم نتوانسته نیروگاه بوشهر که تعهد به انجامش را داشت، به سرانجام برساند یا فراموش نمیکنیم وقتی پرونده ایران به بند هفت منشور ملل متحد برده میشد که در پی آن سایه جنگ بر سر ایران افکنده میشد، روسیه هیچ کاری نکرد یا آنکه روسیه به تمام قعطنامههای شورای امنیت علیه ایران رأی مثبت داد در صورتی که کشوری دارای حق وتو است. همین چندماه پیش هم در شراطی که مذاکرات در معرض به نتیجهرسیدن بود، با پیشنهادات و طرح موضوعات جدید روسیه بار دیگر به تعویق افتاد».
این فعال سیاسی همچنین درباره ضرورت رعایت سیاست موازنه قدرت در عرصه بینالمللی بیان کرد: «در گذشته یک شعار خوبی وجود داشت؛ شعار نه شرقی، نه غربی که حکایت از ضرورت ایجاد روابط متوازن در جهان داشت. امروز ما صرفا به شرق نگاه میکنیم و حتی مراوداتمان با شرق هم در چارچوب عرف و قواعد بینالمللی نیست و میبینیم بدون هیچ توافق یا قراردادی با روسیه به سمت همپیمانی با این کشور میرویم که چنین شرایطی میان ایران و روسیه صرفا به نفع روسیه است زیرا ما نصیبی از چنین رابطه بدون ضمانت اجرا نداریم».
گرامیمقدم در پایان در پاسخ به این پرسش که آیا ارتباط کنونی دولت ایران با روسیه ناشی از نوعی ضدیت با سیاست خارجی دولت قبل است، گفت: «ما نشانهای از وادادگی دولت قبل در برابر غربیها نداریم. تمام همت دولت قبل این بود که ارتباطی متوازن با شرق و غرب برقرار کند و این کار را هم به خوبی انجام داد. در دولت آقای خاتمی هم همین منش دیده میشد و دولت آقای روحانی هم کوشید همان میزان روابطی که با غرب دارد، با شرق هم داشته باشد و به همین دلیل هم در انعقاد برجامِ اول موفق بود؛ در عین حال که همان زمان هم روسیه کارشکنیهایی انجام میداد اما با همه مشکلات دولت وقت توانست از آن گردنه سخت عبور کند و با امضای برجام میان طرفهای مذاکره تحریمهای سنگین و خطرناک شورای امنیت از سر ایران رفع شد. مخالفان برجام میگفتند که دولت با غربیها بیشتر مراوده دارد؛ خب چه باید میکرد؟ در شرایطی که چهار کشور از میان شش کشور طرف مذاکره ایران، غربی بودند، باید بیشتر با چین و روسیه مذاکره میکرد؟ این که معقول نبود اما از آن زمان تا کنون مخالفان برجام و دولت قبل با تکیه بر همین دست حرفها دولت قبل را غربگرا معرفی میکنند که سخنی کاملا غلط است و حالا هم که دولت دست خودشان افتاده به جای آنکه سعی کنند منافع ملی را تأمین کنند، تصور میکنند راه درست، پیروی از روسیه است».
علی صوفی: هم اقتصاد گره خورد هم مذاکرات
فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: دولت آقای رئیسی به مردم وعده داد که اوضاع شان بهتر می شود اما عملا نشد چون اوضاع داخلی بدتر از گذشته شد و هم بیشتر از دولت گذشته منتظر نتایج مذاکرات هستند.
سیدابراهیم رئیسی با شعار گره نزدن اقتصاد و معیشت مردم به مذاکرات برجامی پیروز انتخابات شد و در 11 ماه گذشته نیز این شعار را با جدیت دنبال کرد اما امروز این سئوال مطرح می شود که چقدر دولت او نتوانسته به شعار رئیس دولت جامه عمل بپوشاند.
علی صوفی در گفتگو با نامهنیوز درباره تحقق گره نخورد اقتصاد به مذاکرات در دولت سیزدهم گفت: قطعا این دولت نتوانست شعار یادشده را محقق کند چون الان هم مذاکرات گره خورده و هم اوضاع داخلی گره خورده است. اگر آقای رئیسی به شعار خودش کاملا واقف بود که چه می گوید و برای آن برنامه داشت طبعا تحریمها را خنثی می کرد و اثر آنها را در اقتصاد کشور به حداقل میرساند؛ در این صورت اوضاع اقتصادی کشور بهتر می شد.
وی افزود: آقای رئیسی منتقد دولت آقای روحانی بود و اعتقاد داشت که «دولت آقای روحانی اقتصاد و معیشت مردم را به مذاکره هسته ای با 1+5 گره زد که این کار اشتباهی بود چون منجر به اوضاع نابسامان داخلی و ریزش شاخص های اقتصادی شد اما ما اقتصاد را به مذاکرات گره نمی زنیم.» اما الان می بینیم در هر دو عرصه گره ایجاد شده است.
این فعال سیاسی اصلاح طلب بیان کرد: امروز دولت سیزدهم بیشتر از گذشته درگیر مذاکرات هسته ای است و بیشتر از گذشته این مذاکرات را طول می دهد و برای آن انرژی می گذارد، از آن طرف هم بیشتر دولت آقای روحانی منتظرند که مذاکرات به نتیجه برسد. خیلی جاها نیز مسئولان دولت سیزدهم تلویحا و حتی صراحتا گفتند که «این میزان در مذاکرات پیشرفت کردیم و توانستیم این مقدار پول را به کشور برگردانیم، وضعیت تحریم ها این طور می شود و فروش نفت نیز آن طور خواهد شد.»
وی افزود: دولت آقای رئیسی به مردم وعده داد که اوضاع شان بهتر می شود اما عملا نشد چون اوضاع داخلی بدتر از گذشته شد و هم بیشتر از دولت گذشته منتظر نتایج مذاکرات هستند.
بهشتی پور: اگر ظریف هم بود به مسکو میرفت
حسن بهشتیپور به سایت «خبرسراسری» گفت: قرار نبود دوحه آخرین دور مذاکرات باشد؛ همینکه بعد از مدتها دور هم صحبت کردند بنظرم این را می توان یک موفقیت نسبی دانست.
به گزارش نامهنیوز، به نقل از سایت خبرسراسری، حسن بهشتیپور، استاد روابط بینالملل، در آغاز درباره وضعیت مبهم مذاکرات دوحه و شکست و پیروزی در آن گفت: «این تعبیرها تعبیرهای درستی نیستند مذاکرات دوحه اصلا قرار نبود پیروزی یا شکست داشته باشد یعنی این واژهها بهنظر من واژههای صحیحی برای توصیف آنچه در دوحه گذشته نیست. قرار بود بعد از سه ماه مذاکره با میانجیگری اتحادیه اروپا انجام شود که انجام شد و یکگام به جلو رفتیم یعنی مذاکرات راکد بینتیجه با اینکه 90درصد کارها حل شده بود بهخاطر آن 10درصد باقی مانده بلاتکلیف مانده بود حالا این یک موفقیت است که با میانجیگری بورل این طرفین دور هم گفتوگو کردند و قرار نبود دوحه آخرین دور مذاکرات باشد؛ همینکه بعد از مدتها دور هم صحبت کردند بنظرم این را می توان یک موفقیت نسبی دانست. شکست اگر به این معنا بود که هر دو طرف می گفتند دیگر هیچ مذاکرهای نخواهیم داشت و موضوع رها میشد آن وقت می توان ادعا کرد که شکست خورده است. از اول هم قرار نبود این مذاکرات به نتیجه صددرصدی برسد و صرفا یک گام رو به جلو بود که بعد از سه ماه که برجام به کما رفته بود از کما خارج شود».
او در ادامه درباره موارد مورد بحث مذاکرات دوحه افزود: «بعید میدانم موضوعات گذشته دیگر قابل برگشت نیست چون از اول یک اصل را دو طرف پذیرفتند و مرتب آمریکا و ایران که دو طرف اصلی مذاکرات هستند اعلام کردند یا ما راجع به همه چیز به توافق میرسیم یا در مورد هیچ چیز به توافق نمیرسیم به همین دلیل هم با وجود حل 90درصد مسائل مذاکرات ادامه دارد در حالیکه میتوانستند مرحلهبهمرحله تعهدات را اجرا کنند؛ بنابراین این اصل را فعلا دو طرف متاسفانه پذیرفته اند. اگرچه طولانیشدن مذاکرات به زیان ایران و آمریکاست اما ایران بیشتر در این مسیر ضرر میکند».
این استاد دانشگاه سپس درباره شائباتی درباره اختلافات امیرعبداللهیان و باقری کنی اشاره کرد: «این حرفها در رسانهها برای تضعیف روند مذاکرات گفته میشود بهنظر من مذاکرهکنندگان ایرانی باید پشتیبانی 80میلیون نفر را داشته باشند و یکپارچه و با قوت بروند و به نتایجی که به نفع کشور هست برسند اینکه اینگونه گفته شود که چنین اختلافاتی وجود دارد صرفا مذاکرات را فرسایشی میکند. تصمیمگیرنده نیز امیرعبداللهیان و باقریکنی نیستند بلکه شورای عالی امنیت ملی تصمیمگیرنده است. در تاکتیکهای مذاکراتی نیز باقریکنی و امیرعبداللهیان نزدیکاند. واقعیت این است که طرف آمریکایی و طرف ایرانی هردو می خواهند بیشترین امتیاز را بگیرند و حاضر نیستند انعطاف لازم را از خود نشان دهند».
بهشتیپور در پایان درباره پیام سفر باقری کنی به مسکو گفت: «این هم یکی از مشکلات ماست که در ایران تلقی میشود که باید دیپلمات حتما باید به ایران بیاید بعد به کشور دیگر برود. برای کار دیپلماتیک هر دیپلمات باید به هر جایی که لازم باشد در چارچوب منافع کشور سفر کند؛ همانطور که در زمان گذشته ایراد میگرفتند چرا ظریف با کری قدم زد و خندید و… اینها حرفهای رسانهای برای داغکردن فضاسازی یک جناح علیه جناح مخالف است اما واقعیت این است که باقریکنی به جایی که صلاح باشد باید برود و هیچ اشکالی ندارد که از قطر به مسکو برود یا از مسکو به پکن و پاریس و وین و توکیو برود، این کار دیپلمات است چرا ما در داخل کشور همه چیز را جناحی تحلیل میکنیم؟ از آن طرف نیز باید گفت که کار دیپلماسی عمومی توضیحدادن به مردم است میتوانستند خبر سفر باقریکنی به مسکو را منابع ایرانی منتشر کنند تا اینقدر بهانه دست مخالفین نیوفتد و تیم مذاکراتی را تضعیف نکنند. من خط مشی باقری را قبول نداشته و ندارم اما به عنوان یک ایرانی تضعیف او را درست نمیبینم و اگر انتقادی هم دارم در مصاحبهها و یادداشتها میگویم. در داخل ایران هم انتقاداتی که میشود جناحی است و دلسوزانه نیست من مطمئنم اگر ظریف هم بود به مسکو یا هر جای دیگر میرفت. این حرفها نیز ناشی از بی اعتمادی به دیپلمات هاست بنابراین این یک مشکل اساسی است».
انتهای پیام