گزارش میدانی | واکنش مردم به نظرسنجی دولت دربارهی امید به آینده
محمد توکلی، انصاف نیوز: «70 درصد مردم امیدوار به آینده»؛ این تیتر خبری بود که چندی قبل در روزنامهی ایران، ارگان رسانهای دولت، منتشر شد. خبری که با انتقاداتی از سوی منتقدان دولت و اصرار این روزنامه بر صحیح بودن نتایج نظرسنجی یاد شده همراه بود.
انصاف نیوز در گزارش میدانی پیشِ رو دیدگاه مردم استانهای آذربایجان شرقی، اصفهان، تهران، خراسان رضوی و خوزستان را دربارهی این نظرسنجی پرسیده است. متن این گزارش را میتوانید در ادامه بخوانید؛ با این توضیح که گفتههای مردم به دلیل الزامات انتشار در رسانه اندکی ویرایش شده است.
شفیع سلطانی معلمی که به تازگی بازنشسته شده و اهل تبریز است، دربارهی این نظرسنجی میگوید که بستگی دارد این نوع نظرسنجیها را بین چه کسانی انجام داده باشند. اگر بین مردم عادی برگزار شده باشد که خب نتیجهی آن آشکار است و مصداق «آنچه عیان است چه حاجت به بیان است» خواهد بود اما اگر بین منسوبان و خانوادهی مسئولان سابق و فعلی برگزار شده باشد طبیعی است که نتیجهی متفاوتی هم رقم خورده باشد، این تفاوت در نتیجه به نوع زندگی این دو گروه و شکافی که بین آنان ایجاد شده برمیگردد. مردم عادی ناامید هستند و نزدیکان مسئولان امیدوار به بهره بردن از امکاناتی که در اختیارشان قرار داده شده است.
محسن کاملی، دانشجو و اهوازی است، او ترجیح میدهد تا در پاسخ به سوال ما دربارهی نظرسنجی دولتی اخیر به موضوع نظرسنجی در ایران از نگاهی کلیتر بپردازد و میگوید: تا آنجایی که من به واسطهی رشتهی تحصیلیام دنبال کردهام اصولا نظرسنجیها در ایران از استانداردهای علمی به دور هستند و این موضوع صرفا به این نظرسنجی اخیر که روزنامهی ایران آن را منتشر کرده برنمیگردد. نمیشود صرفا موضوع را در چارچوب رقابتهای سیاسی نگاه کرد و باید پذیرفت که سبک و سیاق نظرسنجی چه به لحاظ شکل انجام آن و چه در خصوص پرسشهای مطرح در آن و فاکتورهای دیگر فاصلهای نجومی با مفهوم علمی نظرسنجی در جهان دارد. برای مثال میتوان نظرسنجیهای گالوپ را با نظرسنجیهایی که حتی معتبرترین نهادها و سازمانها در ایران منتشر میکنند مقایسه کرد.
مهدیه، زنی میانسال و اهل مشهد است که در یکی از هتلهای این شهر به کار خدماتی مشغول است، او دربارهی این نظرسنجی با اشاره به وضعیت معیشتی و زندگی شخصی خود گفت: اینها دارند با این حرفها فقط خودشان را گول میزنند وگرنه حتما با خبر هستند که بیشتر مردم در این چند سال در چه شرایطی هستند و چه مشکلاتی دارند. این چیزهایی که در روزنامهها مینویسند فقط برای سرگرم کردن مردم است تا حواسشان از دزدیهایی که باعث این مشکلات شده منحرف شود.
ضیاءالدین فرخی، فعال رسانهای که ساکن اصفهان است دیدگاه مثبتی به نظرسنجی منتشر شده در روزنامهی دولت دارد و میگوید: نباید از نتایج نظرسنجی دولت متعجب یا برآشفته شد؛ اقشار مختلف جامعه عملکرد دولت فعلی را با دولت سابق به طور خودآگاه و یا حتی ناخودآگاه در ذهن خود مقایسه میکنند و بعد به این پرسش که آیا به آینده امیدوارند یا نه پاسخ میدهند. طبیعی است که وقتی درصد بالایی در جامعه دولت رئیسی را بیشتر از دولت روحانی در وسط میدان و تلاش برای حل مشکلات میبینند امیدشان به آینده نیز افزایش پیدا کند. نباید با نگاه سیاسی به این موضوع نگریست و آنچه در این نظرسنجی انعکاس یافته بیشتر یک بحث روانی است تا موضوعی سیاسی.
احمد نیری که خود را کارمند یک سازمان دولتی معرفی کرده و در جنوب تهران زندگی میکند در پاسخ به این سوال که «آیا نتایج نظرسنجی دولت با آنچه در جامعه میبیند شبیه است؟»، گفت: واقعا نمیدانم و نمیشود به این سوال پاسخی قطعی داد بهخاطر اینکه همهی مردم از ترسی که دارند نظر واقعی خودشان را نمیگویند. ممکن است افرادی که در این نظرسنجی مشارکت کردند هم دیدگاه واقعی خودشان را نگفته باشند و از واهمه و ترسی که از دستگاههای حکومتی به وجود آمده است نظری غیر واقعی را گفته باشند و همان هم به عنوان نتایج نظرسنجی منتشر شده باشد.
مریم آذرنژاد، خیاط و اهل تبریز است، او دربارهی نسبت نتایج این نظرسنجی با وضعیت واقعی مردم در جامعه گفت: آنچه که ما و احتمالا مسئولان هم میبینند این است که گرانی بیداد میکند و به خاطر همین مشکلات اقتصادی نمیتوان هیچ امیدی هم به آینده داشت. این ناامیدی هم فقط برای این دولت یا دولت قبل نیست و از وقتی من یادم میآید در این مملکت نمیشد به آیندهای امیدوار بود.
عبدالعلی فتاحی یک رانندهی تاکسی در آبادان است که به گفتهی خودش به عنوان شغل دوم به این کار مشغول است؛ او در واکنش به نظرسنجی چندی قبل منتشر شده در روزنامهی دولت میگوید: من نمیدانم این آقایان از کجا نظرسنجی کردند اما فکر نمیکنم هیچ کس به اندازهی صنف ما حرف واقعی مردم را شنیده باشد. تا جایی که ما شنیده و به چشم دیدهایم مسافری نیست که در این تاکسی بنشیند و از بالا تا پایین مملکت را مورد عنایت قرار ندهد. مردم از همه چیز خسته هستند و دیگر بریدهاند.
یک کافهدار در مشهد که خود را سلیمان معرفی کرده دربارهی این نظرسنجی با اشاره به تعاریف مختلف از «امید» میگوید: بستگی دارد که امید به آینده را چگونه تعریف کنیم. اگر به معنای میانگین طول عمر را مدنظر داشته باشیم که با عنوان «امید به زندگی» شناخته میشود نتایج این نظرسنجی نادرست نیست و در این ده تا بیست سال اخیر ایران در حوزهی سلامت پیشرفتهای خوبی داشته و میانگین طول عمر هم افزایش داشته است اما اگر این امید که در نظرسنجی از آن یاد شده امیدواری به آیندهای بهتر یا امید داشتن به عملکرد دولت باشد بعید میدانم خیلی علمی و دقیق باشد و یا حداقل با مشاهدات ما در جامعه همخوانی ندارد.
سمانه، دانشجوی دانشگاه صنعتی اصفهان با بیان اینکه «دست همهشان در یک کاسه است» میگوید: زمان روحانی هم از این حرفها میزدند و اصلا اسم دولتش را هم دولت امید گذاشته بود اما دیدیم که چه افتضاحی شد، دولت رئیسی هم همینطور است و از این حرفها میزنند که همهاش تبلیغات سیاسی است نه واقعیتهای جامعه. واقعیت جامعه را باید در صفحات حوادث دید که مردم از نداری به خودکشی رسیدهاند.
یک کارگر افغانستانی که در تهران زندگی میکند و تمایلی به معرفی خود هم نداشت، گفت: من به سیاست خیلی علاقه دارم و این نظرسنجی را و حرفهایی که دربارهاش زده شده چند هفته قبل دیدم، نسبت به وضعیتی که ما در این چند وقت در افغانستان پیدا کردیم وضع شما خیلی بهتر است و باید هم امیدوار باشید اما واقعا اسم این وضعیت ما در ایران و افغانستان و یا حتی در عراق هر چه که هست زندگی نیست!
مسلم بیگی، اهل تبریز و بازنشستهی شرکت مخابرات است؛ او با اشاره به اینکه سالهاست که این نوع شعارها را شنیده و دیگر فقط به آنها میخندد گفت تجربهی چند ده سالهی من و مطالعات مفصلی که در مورد تاریخ معاصر ایران داشتهام میگوید انتهای این مسیری که آقایان در حال حرکت در آن هستند بنبست است و اگر میخواهند امیدی در جامعه شکل بگیرد باید ریل را عوض کنند.
شکور از اهواز که شغل آزاد دارد در پاسخ میخندد و میگوید که حتما با همین نظرسنجیها مملکت را اداره میکنند که وضعیت همه چیز اینقدر به هم ریخته است.
یک طلبهی حوزهی عملیهی مشهد پیرامون نظرسنجی منتشر شده در روزنامهی دولت میگوید: امیدمان باید به خدا باشد نه این بندگان اما احتمالا خود این آقایان هم از نتایج این نظرسنجی خندهشان گرفته و باورش نکرده باشند که اگر باور کرده باشند وامصیبتا خواهد بود!
رها صمدی، فعال حوزه زنان از اصفهان که مسئولیت یک خیریه را برعهده دارد با اشاره به فعالیتهای خود گفت: درصد افرادی که در دو تا سه سال اخیر به موسسهی ما مراجعه کردهاند چندین و چند برابر شده و در این یک سال هم که مدعی هستند امید مردم افزایش پیدا کرده مطلقا هیچ تغییری در جهت کاهش این مراجعات ایجاد نشده است. وضعیت معیشتی اقشار ضعیف جامعه نامساعدتر از آن چیزی است که برای عموم مردم و مسئولان حتی قابل تصور باشد.
رضا، معلم دبیرستان که در شرق تهران زندگی میکند گفت: مسئلهای که از خودِ این نظرسنجی اهمیت بیشتری دارد این است که آن را به وزارت اطلاعات و نهادهایی از این دست منتسب کردهاند بنابراین چندان نمیتوان به آن خدشهای وارد کرد اما به هر حال آنچه در جامعه جریان دارد با نتایج این نظرسنجی تفاوت محسوسی دارد.
سعید صدوقی که در یک سوپرمارکت در تبریز مشغول کار است، میگوید: بخشی از امید به آینده وضعیت اقتصادی است اما مسائل اجتماعی هم برای مردم مهم است و اگر واقعا دنبال امید دادن به مردم هستند باید کمی سختگیریها را کمتر کنند تا ملت نفس بکشد.
خانم فهیمی، خانهدار از آبادان با بیان اینکه «وضعیت مملکت خیلی خراب شده است»، میگوید: با هزار وعده و وعید پارسال به آقای رئیسی رای دادیم اما وضعیت را در این یک سال بدتر هم کردهاند به جای اینکه شرایط بهتر شود.
دختری نوجوان که اهل مشهد است با اشاره به سختگیریهای اجتماعی در این شهر میگوید: امید برای منِ نوجوان یعنی اینکه آزاد باشم و راحت تفریح کنم و سرگرمی داشته باشم که در ایران، مخصوصا مشهد اصلا امکانش را ندارم.
محسن شریعتنژاد، کارگر ساختمانی و اهل اصفهان معتقد است که وضعیت نسبت به گذشته بهتر شده است؛ او در مورد نظرسنجی روزنامهی دولت گفت: معلوم است که زندگی سخت است، برای ما کارگرها از همه سختتر است اما وضعیت نسبت به قبل قابل تحملتر شده؛ قبلا اصلا توجهی به قشر کارگر نمیشد و همهاش شعار بود اما امسال وضعیت دستمزدها خیلی بهتر شده و ما دیده میشویم.
میثم، دانشآموزی اهل تهران که امسال کنکور داده است، ترجیح میدهد که در پاسخ به سوال ما پیرامون نظرسنجی و امید به آینده در جامعه به حاشیههای کنکور 1401 بپردازد، او میگوید: امید ما دانشآموزها قبول شدن در کنکور و رفتن به دانشگاه است که امسال اینقدر وضعیت برگزاری کنکور افتضاح بود و تقلب کردند که امیدمان ناامید شده است. سال بعد هم که با این تغییرات معلوم نیست چه اتفاقی قرار است بیفتد. ای کاش کمی هم حواس مسئولان به ما دانشآموزها بود.
مهین، راننده تاکسی و اهل تبریز است. او نگاه متفاوتی به موضوع نظرسنجی دولتی اخیر دارد و با اشاره به یک تناقض میگوید: مردم ایران، حتی در زندگی شخصی و خصوصی خودشان هم در بهترین حالت هم که باشند معمولا ناراضی هستند و بهخاطر همین خیلی عجیب و غریب است که نتایج این نظرسنجی مثبت بوده و مردم گفتهاند که به آینده امیدوار هستند.
مقداد صفانژاد نقاش و اهل خرمشهر است، او نگاهی مثبت به این موضوع دارد و میگوید: اینکه مشکلات در کشور هست موضوع واضحی است و نمیتوان تکذیبش کرد اما امید به آینده به عملکرد مسئولان ارتباط دارد و نه وضعیت کشور. احتمالا مردم از عملکرد مسئولان دولت رضایت دارند و امیدوارند که در آینده نتایج این عملکرد شرایط را بهتر کند و مشکلات را بکاهد.
خانم صدری، بازنشستهی وزارت کشاورزی از مشهد میگوید: به جای این نظرسنجیبازیها بهتر است که حق و حقوق ما را بدهند؛ ما جای پدر و مادر این مسئولان هستیم خجالتآور است که با سیاستبازی باعث شوند ما به خیابان بیاییم. اگر دنبال امید هستند حق همهی مردم را بدهند نه اینکه چند ماه است ما را برای دو ریال بالا و پایینتر مسخرهی خودشان کردهاند.
مجتبی ماهینینژاد، اهل اصفهان که به گفتهی خودش «در جستجوی یک شغل آبرومند» است، نیز در واکنش به نظرسنجی دولت گفت: با 40 سال سن و دو مدرک تحصیلی معتبر بیکار هستم، با این وضعیت من و امثال من چطور باید امیدوار باشیم؟!
مهتاب، مربی مهدکودک که در تهران زندگی میکند نیز میگوید: این نظرسنجیها را برای این بچهها هم تعریف کنیم حتما میخندند، خیلی عجیب است که مسئولان آن را باور کنند و بر اساس چنین نظرسنجیهایی هم تصمیمهایی برای کشور بگیرند.
[عبدالله صامتی، صدرا جمشیدیان، شروین و شیرین شیرانی در تهیهی این گزارش میدانی کمک کردهاند]
انتهای پیام
مسئولان ما اگر به این آمارها دل خوش کنند، زمام دار نیستند،از قافله عقب ماندگان هستند که به هر گردی که در دور دست می بینند، به رسیدن به قافله دل خوش میکنند.
… ایننظرسنجیدروغاست
مطمئنم خوددولت مردان ومسئولین بلندمرتبه کشورهم زمانیکه نتیجه این نظرسنجی را دیده اند خیلی خندیده اند.
تورم و گرانی را باید بزرگترین اقدام رئیس دولت اهل اقدام فعلی دانست