کوی دانشگاه ۱۸ تیر ۷۸ + یادداشت مصطفی معین
به مناسبت سالگرد وقایع کوی دانشگاه چندین مطلب مرتبط این حادثه گردآوری شده است. یادداشت دکتر مصطفی معین نیز در کنار این اخبار قرارداده شده است.
روزنامه اعتماد در سال ۹۸ نوشت:
«حادثه کوی دانشگاه تهران شاید بزرگترین چالش دانشجویی پس از انقلاب باشد. اتفاقی که با توقیف یک روزنامه اصلاحطلب رقم خورد و تبعات سنگینی از خود به جای گذاشت. روز گذشته پایگاه خبری امتداد با مدیر کل وقت کوی دانشگاه تهران در زمان رخداد ۱۸ تیر ۱۳۷۸ گفتوگویی انجام داد تا او نیز چند روزی پس از سالگرد این واقعه از این چالش دانشگاهی بزرگ روایت خود را بیان کند؛ چرا که با وجود گذشت ۲۰ سال از این حادثه همچنان روایتها و زوایای پنهان زیادی درباره این فاجعه وجود دارد که مغفول مانده است.
محمدکاظم کوهی، مدیرکل وقت کوی دانشگاه تهران که از زمان آغاز ماجرای ١٨ تیر در کوی دانشگاه حضور داشته، در مورد چگونگی شروع این حادثه گفت: «اعتراضی که دانشجویان در هجدهم تیرماه سال ۷۸ نسبت به بسته شدن روزنامه سلام و سایر مسائل داشتند، اعتراضی کاملاً مرسوم و شناخته شده بود. عموماً عرف بر این بود که دانشجویان در موارد اعتراضی، اجتماعی را تا حد فاصل جلال آلاحمد یا درب اصلی کوی تشکیل میدادند و با هماهنگیای که ما با نیروی انتظامی، حراست کل و حراست وزارت علوم داشتیم، این تجمعات، بدون کوچکترین درگیری یا تنشی به پایان میرسید.»
او ادامه داد: «در ابتدای این تجمع اعتراضی، نیروهای کلانتری یوسفآباد، طبق معمول به محل خیابان کوی آمده بودند و پس از صحبت با دانشجویان، با شعارهایی نظیر «نیروی انتظامی، تشکر، تشکر» محل را ترک کردند.»
کوهی در مورد تفاوت این تجمع با سایر تجمعهای دانشجویی توضیح داد: «تفاوت این تجمع با سایر تجمعات در این بود که خودروهای زرهی یگان ویژه با مامورانی با لباسهای ضد شورش به فرماندهی شخصی به نام سردار امیراحمدی در مقابل کوی مستقر شدند. شخصاً، بلافاصله، پس از مشاهده این موضوع، از این فرد خواهش کردم که صحنه را ترک کنند؛ چرا که معتقد بودم این نحو استقرار نیروهای یگان ویژه، موجب تحریک دانشجویان میشود.»
او ادامه داد: «ایشان اما در پاسخ به خواهشی که کردم، من را با ضربهای به داخل جوی آب پرت کرده و در همین حین، دانشجویانی که شاهد ماجرا بودند، از این رفتار خشمگین شده و به بیرون آمدند.»
کوهی گفت: «حتی پس از این رفتار نیز باز خواهش کردم که حدوداً ۵ دقیقه زمان به ما بدهد تا دانشجویان را به داخل کوی برگردانده و حتی راضی به ترک محل اطراف نردهها کنیم. واکنش این فرد اما همچنان توأم با توهین و پرخاشگرانه بود و پس از آن دستور حمله به داخل کوی را صادر کرد.»
مدیرکل وقت کوی دانشگاه در مورد نقش سردار نظری نیز توضیح داد: «در این بین، فردی به نام سردار نظری، حدود ۵ دقیقه با بلندگوی دستی از دانشجویان خواست تا به خوابگاه برگردند. مساله مهم اما در این بود که جمع زیادی از افرادی که لباس شخصی به تن داشته و کاملاً سازماندهی شده به نظر میرسیدند، تحت فرمان ایشان نبوده و اساساً توجهی به دستورات او نمیکردند. مشاهدات من کاملاً این اطمینان را ایجاد کرده بود که نیرو، تحت امر آنها است، نه آنها تحت امر نیروی انتظامی.»
او ادامه داد: «به عنوان نمونه، حتی زمانی که به همراه دکتر سلیمانی، بنای رفتن به داخل کوی را داشتم، به سمت یکی از موتورسواران ناجا رفته و با تحکم از او خواستم تا ما را به داخل کوی ببرد. با اینکه این افسر درجهدار، مطلقاً شناختی از ظاهر و چهره من نداشت، به حکم اینکه لباس غیر نظامی بر تن داشتیم، با چشم گفتنی ما را به داخل کوی برد.»
کوهی افزود: «شورای عالی امنیت ملی، هفتهها با حضور مسئولان امنیتی و اطلاعاتی کشور، این فاجعه را بررسیکرد و نهایتاً نیز نتیجه بر این شد که هیچیک از اعتراضات و تجمعات دانشجویان، اقدامی از پیش تعیینشده و سازماندهی شده نبوده است.»
مدیر کل وقت کوی دانشگاه در مورد نیروهای لباس شخصی نیز توضیح داد: «نیروهای لباس شخصی در آن حادثه به داخل کوی رفته و با حرکت به سمت ساختمان دانشجویان خارجی و حتی حمله به دانشجویانی که در خواب بودند، آغاز و انعقاد نطفه درگیری را رقم زدند.»
او ادامه داد: «در ابتدای حمله لباس شخصیها به داخل کوی هم، وقتی یکی از نیروهای انتظامی در حلقه دانشجویان، نتوانسته بود از صحنه خارج شود، دانشجوها، کاملاً مراقب بودند که آسیبی به این فرد نرسد.»
کوهی در پایان گفت: «ماجرای ۱۸ تیر ۷۸، یکی از تلخترین و سیاهترین اتفاقات تاریخ انقلاب ما بود که رهبری نیز عنوان جنایت را برای آن به کار برده است. با این حال، با مسببین این حادثه، نهایتاً در حد دزد ریشتراش برخورد شد و البته، همین فرد، یکی از افسران ارشد حال حاضر در یکی از نهادهای انتظامی است.»
ماجرای کوی دانشگاه تهران که در ۱۸ تیر ۱۳۷۸ رقم خورد همچنان مسألهای حل نشده و مورد اختلاف میان جریانهای سیاسی است؛ مسألهای که برای چپ و راست سیاسی تمام نشده و به نظر میرسد برای هر دو سوی طیف همچنان زنده است. شاید از همین روی دو چهره سرشناس اصلاحطلبان و اصولگرایان نیز همچنان بر سر این واقعه تاریخی به بحث و تبادلنظر میپردازند. حادثه کوی دانشگاه تهران یکی از موضوعات مهم مورد بحث مصطفی تاجزاده و علیرضا زاکانی بود؛ دو چهرهای که بعد از مدتها یک مناظره را میان دو جریان فکری مختلف ترتیب دادند تا گرههای کور و نقاط پرحاشیه را به بحث و تبادل نظر بگذارند. کوی دانشگاه تهران نیز که در نهایت یک سرباز به جرم دزدیدن ماشین ریشتراش یک دانشجو مقصر شناخته شد از همین دست مباحث بود.»
روزنامه شرق ۱۹ تیر ۹۹ نوشت:
روزنامه همشهری ۲۱ تیر ۷۸ در خبری نوشت: «در پی وقوع حوادث دلخراش و تأثربرانگیز شب جمعه کوی دانشگاه تهران که در آن دانشجویان مستقر در خوابگاه مورد تعرض قرار گرفتند، دکتر مصطفی معین، وزیر فرهنگ و آموزش عالی، در اعتراض به این عمل استعفای خود را به رئیسجمهوری تقدیم کرد.
به گزارش روزنامه شرق، توقیف روزنامه سلام گروهی از دانشجویان دانشگاه تهران را به برپایی تجمعی اعتراضآمیز در داخل محوطه کوی دانشگاه ترغیب کرد. با وجود اینکه این تجمع با شعارهای تندی همراه بود؛ اما در ساعات پایانی شب به آرامی پایان یافت. بااینحال بامداد روز ۱۸ تیر گروهی از نیروهای لباسشخصی با همراهی برخی مأموران، ضمن حمله به کوی دانشگاه، دانشجویان را مورد ضرب و جرح قرار داده، عدهای را بازداشت کردند. این حمله موجی از اعتراضات را در دانشگاه تهران و پس از آن تبریز، ایجاد کرد. ماجرا در روزهای بعد با خروج دانشجویان از محیط کوی به ناآرامیهایی در سطح تهران تبدیل شد و در پی ورود گروههای غیردانشجو به غائله، کار به درگیری کشید و طبق گزارشهای رسمی دانشجویی به نام عزت ابراهیمنژاد در جریان درگیریها کشته شد.
حمله شبانه به کوی دانشگاه با واکنش شدید مسئولان دستگاههای مختلف دولتی مواجه شد؛ از آن جمله استعفای مصطفی معین، وزیر علوم وقت بود که در واکنش به این موضوع رخ داد. روزنامه همشهری ۲۱ تیر ۷۸ در خبری نوشت: «در پی وقوع حوادث دلخراش و تأثربرانگیز شب جمعه کوی دانشگاه تهران که در آن دانشجویان مستقر در خوابگاه مورد تعرض قرار گرفتند، دکتر مصطفی معین، وزیر فرهنگ و آموزش عالی، در اعتراض به این عمل استعفای خود را به رئیسجمهوری تقدیم کرد. رئیسجمهور در پاسخی به وزیر فرهنگ و آموزش عالی ضمن رد این استعفا از تلاشهای آقای معین و دیگر مسئولان در آرامکردن فضای متشنج کوی دانشگاه تقدیر کرد و با تأکید بر پرهیز از هرگونه خشونت و تشنج، آرامش را اساسیترین نیاز کشور و لازمه مهم توسعه سیاسی دانست.
متن پاسخ رئیسجمهور به استعفای وزیر آموزش عالی به این شرح است: ضمن ابراز تأسف فراوان و همدلی با جنابعالی و همه آنان که خود را در برابر امنیت، آزادی و استقلال کشور و شادابی و پیشرفت و سرزندگی دانشگاهها و مراکز علمی میهن مسئول میدانند، در پاسخ به استعفای شما، من نیز حادثه زشت و تلخ کوی دانشگاه تهران را محکوم میکنم و ضمن عذرخواهی از این اهانت به ساحت علم و دانشگاه، اعلام میدارم به یاری حق تا کشف همه ابعاد قضیه و برخورد مناسب با آن، پیگیری امور را ادامه خواهم داد و همانطور که میدانید، تصمیمهای مناسبی در این باب اتخاذ شده که به اطلاع مردم و دانشگاهیان رسیده است و خواهد رسید.
با قدردانی از دلسوزی و تدبیر شما و سایر همکاران عزیز، خصوصا تلاش بیوقفه در آرامکردن فضای سنگین متشنج جمعهشب گذشته، از جنابعالی که همکار خوب دولت و خدمتگزار امین و دردآشنای انقلاب و کشور و یار و همراه صمیمی دانشگاهیان عزیز هستید، میخواهم که همچنان محکم و استوار مسئولیت خطیرتان را ادامه دهید و در همه حال و همه جا به لطف خداوند و پشتیبانی ملت شریف و دانشگاهیان و دانشجویان عزیز مستظهر باشید. همه باید بدانیم که در شرایط حساس کشور آرامش و پرهیز از هرگونه خشونت و تشنج اساسیترین نیاز کشور و لازمه مهم توسعه سیاسی است و موفقیت دولت مرهون این آرامش است و مطمئن هستم دانشگاهیان عزیز و همه مردم شریف کشور با سلاح منطق و خویشتنداری، دولت و مسئولان را جهت پیگیری همهجانبه قضیه و مأیوسکردن کسانی که میکوشند تا از اوضاع به سود مقاصد سوء خود بهرهبرداری کنند، یاری خواهند کرد».
در پی صدور فرمان پیگیری واقعه کوی، کمیتهای ویژه در شورای عالی امنیت ملی مأموریت یافت تا ابعاد مختلف این موضوع را بررسی کند. اعضای این کمیته شامل ابراهیم رئیسی، رئیس سازمان بازرسی کل کشور، مرتضی رضایی، رئیس سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، عباسعلی فراتی، دادستان دادسرای نظامی استان تهران، احمد وحیدی، رئیس اداره اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، غلامرضا ظریفیان، نماینده وزیر فرهنگ و آموزش عالی، مصطفی تاجزاده و غلامحسین بلندیان از معاونان وزارت کشور و جمال شفیعی، نماینده وزارت اطلاعات زیر نظر علی ربیعی عضو دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در محل دبیرخانه مستقر شد تا مجموعه حوادث و عوامل مؤثر در واقعه کوی دانشگاه را در مقطع زمانی از ۲۱:۳۰ روز ۱۷ خرداد ۷۸ تا روز جمعه ۱۸ تیر همان سال مورد بررسی و تحقیق همهجانبه قرار دهد.
دکتر مصطفی معین پزشک و وزیر وقت علوم طی یادداشتی با انتشار چند تصویر نوشت :
امروز روز جمعه ۱۷ تیر است و بیست و سه سال از جمعه ۱۸ تیر ۱۳۷۸ گذشته است ولی هنوز هم…!؟
…هنوز هم اندوه غربت و مظلومیت دانشجویان مضروب، سر و دست شکسته، هم خارجی و هم ایرانی، وچهرههای غمزده و حیرتزده آنها که مورد شبیخون وحملهای بدتر از مغول در خانه خود قرار گرفته بودند در یادها باقیاست!
۱۸تیر یک تاوان بود، ️تاوان گناهان تاریخی و نابخشودنی جنبش سربلند دانشجویی که باید کفاره آنها را میداد وکم نبودند، ۱۶ آذر ۳۲، ۱۳ آبان ۵۷، ۲خرداد ۷۶ و..!
در آن روزها، شبها و لحظههای تلخ، برای مدیریت بحران و پیشگیری از خسارات بیشتر، ️بهجز عیادت از مجروحان در بیمارستان، حضور در کوی(تصویر۱)، ماندن شبانه در میان دانشجویان(تصویر۲)، استعفای اعتراضی(تصویر۳) در دفاع از حقوق آنان، حضور فعال در جلسات شورایعالی امنیتملی، مجلس و دولت، رفتن به جلسه دادگاه محاکمه عوامل جنایت(تصویر۴)، پیگیری تصویب طرح قانونی منع ورود نیروی مسلح به فضای دانشگاه در مجلس (ولی رد شدن آن در شورای نگهبان!) و… چه کار دیگری میشد انجام داد!
⁉️خلاصه، پرونده جنایتی که از رهبری نظام گرفته تا مسئولان سهقوه کشور و مراجع دینی، شخصیتها، انجمنها و نهادهای مختلف همگی آن را تقبیح و محکوم کرده بودند، در نهایت با مجرمیت سربازوظیفه اروجعلی ببرزاده به اتهام دزدیدن ریشتراش دانشجویان مختومه شد…ولی جنبش دانشجویی و دانشگاه به فاز سرخوردگی و بیتفاوتی مزمنی دچار گردید که تا این زمان هنوز ادامه دارد
و برخی از عوامل دستاندرکار آن فاجعه هم تا مسئولیتهای درجه اول کشور ارتقاء یافتند!
و اینگونه بود که این خشونتهای [….] باز هم به شکلها و شدتهای دیگر در تابستان۸۲، ۱۸تیر۸۸، آبان۹۸و…تکرار گردید!
و امیدوارم که بالاخره عقلانیت، منطق، قانونمداری و اخلاق جایگزین نابخردی، قدرتمداری، و خشونت گردد و دوران ثبات و امنیت و همبستگی و پیشرفت کشور در پیش باشد!
مناظره تاجزاده و زاکانی در دی ۹۷ در باره کوی دانشگاه:
ایرنا نوشت: مصطفی تاج زاده معاون سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات و علیرضا زاکانی نماینده پیشین مجلس و فعال سیاسی اصولگرا در مناظره ای با حضور رسانه ها به بررسی حوادث تیر ماه سال ۷۸ در کوی دانشگاه پرداختند.
مصطفی تاج زاده که در زمان وقوع حوادث سال ۷۸ کوی دانشگاه معاون سیاسی وزارت کشور بود تاکید دارد که مشکل معیارهای دوگانه است و معتقد است، هیچ نهادی پس از ۲۰ سال یک سند مبنی بر دخالت غیرخودی ها و براندازان در تحریک دانشجویان ارائه نکرده است.
علیرضا زاکانی نماینده پیشین تهران در مجلس اما معتقد است که امروز پیوستگی قدرت و ثروت بیداد می کند و تاکید دارد که رابطه سال ۷۸ و ۸۸ حلقه مفقوده همین جریان است و عواملش یکی است و اساس آن دعوای قدرت، ثروت اندوزی و تبعیت از بیگانه است.
تاج زاده با اشاره به اینکه مشکلات به حدی بالا هستند که تنها راه نجات استفاده از همه نیروهاست، معتقد است که برای کشف حقیقت باید هر چه در گذشته رخ داده را نقل کنیم.
زاکانی فعال سیاسی اصولگرا نیز تاکید می کند که ما به عنوان یک نیروی انقلابی هم ضرب و شتم دانشجو و هم پلیس را محکوم می کنیم.
**مشروح مناظره تاج زاده و زاکانی درباره علل حوادث سال ۷۸ کوی دانشگاه به این شرح است:
**برای کشف حقیقت همه مطالب اتفاق افتاده را باید نقل کنیم
مصطفی تاج زاده روز سه شنبه در جلسه مناظره با علیرضا زاکانی اظهار داشت: با تشکر از آقای زاکانی که پذیرفت این گفت و گو ایجاد شود و ای کاش پرچم دار این گفت و گو صدا و سیما و رسانه های داخلی می شدند تا جامعه احساس کند مهمترین مسئله ها را می تواند در رسانه های خود ببیند و انتخاب کند.
وی افزود: همین بحث ها باید آنجا انجام شود تا مردم ببیند و گوش کنند. همچنین از دانشجویان عزیز عذرخواهی می کنم، تمایل داشتم این اتفاق در دانشگاه باشد اما آقای زاکانی خواستند در محیط بسته باشد.
معاون سیاسی پیشین وزارت کشور عنوان کرد: معتقد هستم برای کشف حقیقت هرچه در گذشته اتفاق افتاده را باید نقل کنیم اما برای آینده باید هر چه می توانیم تسامح داشته باشیم. همین امروز هم یک گروه نمی تواند جامعه را اداره کند، حتی اصولگرا و اصلاح طلب هم امروز نمی توانند جامعه را اداره کنند.
تاج زاده ادامه داد: این قدر مشکلات بالا هستند که تنها راه نجات استفاده از همه نیروهاست. بعد از اتفاقات ۱۸ تیر، یک هیأتی به پیشنهاد آقای خاتمی در شورای امنیت تشکیل شد. ۵ نفر از سپاه، وزارت علوم، قوه قضائیه، وزارت کشور در این هیات حضور داشتند.
معاون سیاسی پیشین وزارت کشور بیان کرد: چون مصوبات شورا باید به تصویب رهبری برسد، ایشان دو نفر را اضافه کردند و تعداد افراد شورا از ۵ به ۷ نفر رسید. قرار شد دو نفر از سپاه و قوه قضائیه، سه نفر هم از وزارت ارشاد، کشور و اطلاعات در آن هیات حضور داشته باشند.
تاج زاده تصریح کرد: از آنجایی که هم رهبری و هم رییس جمهوری نظرشان این بود که هر چه زودتر مشخص شود چه اتفاقی افتاده است، این هیات کمتر از ۱۰ روز از ۱۸ تیر نگذشته بود که تشکیل شد. جلساتی گذاشت و بعد از تحقیقات مفصل میدانی، اطلاعاتی نهایتا گزارشی ارائه شد که در اختیار رهبری قرار گرفت و مورد تائید رهبری قرار گرفت و برای اولین و آخرین بار در تلویزیون قرائت شد.
معاون سیاسی پیشین وزارت کشور افزود: یافتههای دبیرخانه حاکی است که ۱۴ راهپیمایی در کوی دانشگاه تهران با توجه به اسناد موجود در طول سال ۷۶ منتهی به سال ۷۷ انجام شده که دو مورد آن به خارج از کوی کشیده شده است. این موارد غالباً با یک هسته ۱۰ الی ۱۵ نفره، از مقابل ساختمان شماره ۲۲ بین ساعات ۲۲ و ۲۳ آغاز و پس از خروج از درب نگهبانی و ورود به خیابان کارگر شمالی، به سمت اتوبان جلال آل احمد طی مسیر میشده است.
وی بیان کرد: جمعیت حاضر در این راهپیماییها به طور متوسط ۱۰۰ تا ۱۵۰ نفر ثبت شده است. در مقابل این اقدامات غالباً کلانتری یوسفآباد راهپیماییها را متوقف و با شیوههای مناسب راهپیمایان را به سمت کوی هدایت میکرده است. شعارهای این راهپیماییها نیز غالباً در ارتباط با موضوع بوده است. در نهایت معلوم شد این راهپیمایی سابقه داشته است.
وی افزود: اینکه کسی در کوی دانشگاه غربیه رفته است یا خیر؟ گزارشی به این کمیته واصل نشده است. آیا دانشجویان سازمان دهی شدند؟ معلوم شد که چنین چیزی نبوده است.
تاج زاده اضافه کرد: راهپیمایی طبیعی انجام شده است، شعار دانشجویان که ثبت شده تشکر تشکر است و دو ماشینش به محل ماموریت بر می گردد. بامداد ۱۵نفر بیرون کوی مشغول گفت و گو بودند که آقای امیراحمدی از ناجا به آنها می گوید داخل کوی شوند که قبول نمیکنند.
وی خاطرنشان کرد: وی از کلانتری های مختلف تقاضای نیرو میکند، چرا؟ معلوم نیست. به محض تقاضای ایشان نیروی انتظامی از کلانتری های اطراف می آیند.
تاج زاده اظهار داشت: آقای کوهی وارد گفت وگو می شود و می گوید ۵ دقیقه مهلت بدهید این ۱۵ نفر را داخل ببرم ولی ایشان قبول نمی کند درگیری می شود، سپس دانشجویان به پرتاب اشیا می پردازند و نیروی انتظامی هم مقابله می کند. در همین میان یکی از سربازان پایش به جدول برخورد می کند و توسط دانشجویان دستگیر می شود.
وی یادآور شد: سپس مواضع و شعارهای دانشجویان به تندی می گراید، ۵۰۰ تا ۶۰۰ سنگ پرانی از سوی دانشجویان شروع می شود. نیرو انتظامی مقابله می کند و در این فاصله مدیرکل سیاسی استان تهران در ساعت دو و ۱۵دقیقه به کوی می رود و می گوید من نماینده تاجزاده هستم و شروع می کند به آرام کردن که صدای شلیک گلوله از جنوب خیابان کارگر شمالی کار را خراب می کند.
معاون سیاسی پیشین وزارت کشور تاکید کرد: بعد از حضور جانشین فرمانده نیروی انتظامی درگیری ها به طور پلکانی اوج می گیرد، برخوردهای نیروی انتظامی از یک سو و دانشجویان از سوی دیگر به آشوب کشیده می شود.
تاج زاده گفت: به اعتقاد اعضای جلسه در آن شرایط جانشین منطقه بزرگ تهران فاقد تدبیر لازم بوده، بی تدبیری های نامبرده موجب ناآرامی ها می شود. نیروهای لباس شخصی در اینجا نیروهای ناجا را تشویق به حمله کردند و آنها را به دلیل حمله نکردن، با اهانت مورد سرزنش قرار دادند.
وی با بیان اینکه نظری سرپرست ناحیه انتظامی تهران بزرگ بدون دستور مافوق وارد کوی دانشگاه شد، اظهار داشت: ۲۵ تا ۳۰ نفر نیروی شخصی وارد کوی شدند و دانشجویان را مورد ضرب و جرح قرار دادند. در آنجا سه سرباز ناجا جا می مانند که این سربازان را به زیرزمین منتقل کردند و به دروغ گفتند دانشجویان، سربازان را گروگان گرفته اند.
معاون سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات ادامه داد: موسوی لاری ساعت ۶ صبح از سردار انصاری می خواهد به عنوان جانشین فرمانده کل دستور دهد نیروی انتظامی حق رفتن به کوی دانشگاه را ندارد، ولی سردار نظری تمرد می کند. در گزارش کمیته آمده است نیروهای لباس شخصی از ساعت ۲ بامداد وارد صحنه شدند و در ضرب و جرح دانشجویان دخالت داشتند.
تاج زاده با بیان اینکه گزارش به بی تدبیری عملکرد فرمانده مذکور اذعان کرده است، گفت: نظری بدون توجه به دستور جانشین فرمانده کل قوا در صحنه بوده است و مهارت های لازم برای فرماندهی انتظامی شهر تهران را نداشته و ورود به خوابگاه دانشجویان خلاف بوده است.
سرپرست پیشین وزارت کشور افزود: لطفیان فرمانده وقت نیروی انتظامی گزارش کمیته تحقیق شورای عالی امنیت ملی را قابل اعتناترین گزارش دانست و مرحوم هاشمی شاهرودی رئیس وقت قوه قضائیه نظر این کمیته را تایید کرد و اظهار داشت: قشر دانشجو در کوی دانشگاه تقصیری نداشت و مظلوم واقع شده است.
تاج زاده خطاب به زاکانی عنوان کرد: مشکل ما معیارهای دوگانه است، هیچ نهادی پس از ۲۰ سال یک سند مبنی بر دخالت غیرخودی ها و براندازان در تحریک دانشجویان ارائه نکرده است.
**تاج زاده: خیلی افراد از جریان اصولگرایی جدا شده اند
تاج زاده با اشاره به ریزش های جریان اصولگرا گفت: هیچ کس به اندازه لاریجانی مقابل اصلاح طلبان قرار نگرفت. علی مطهری سال ۸۲ علیه اصلاح طلبان با من نامه نگاری می کرد و حالا این چنین هستند. فکر کنید چه شده که از شما جدا می شوند.
سرپرست پیشین وزارت کشور افزود: هفت سال غیر قانونی در انفرادی بودم و اکنون شما می گویید امثال من لپ هایمان گل می انداخته است. نگهبان زندان من می گفت چه طور این زندان انفرادی را تحمل می کنید؟
وی در ادامه افزود: یک شب در انفرادی متوجه شدم که چشمم نمی بیند. دکتر اول فکر کرد دنبال مرخصی هستم. گفت برای سن است و… آخر متوجه شدیم چشم من یک نوعی از سکته داشته است.
تاج زاده تاکید کرد: من در تظاهرات بودم فردای آن روز مرا گرفتند و گفتند تو را روز ۲۳ خرداد گرفتیم و روز ۲۵ خرداد جبهه مشارکت از شما دعوت به تظاهرات کرده است.
** زاکانی: در ۴۰ سال گذشته توفیقات و معایب زیادی داشته ایم
علیرضا زاکانی نماینده پیشین مجلس و فعال سیاسی اصولگرا نیز در این مناظره سخنان خود را با تاثیرات پیروزی انقلاب اسلامی و به چالش کشیده شدن نظام سلطه جهانی آغاز کرد و گفت: پیروزی انقلاب موجب عظمت مسلمانان و به چالش کشیدن نظام سلطه شد. در این مسیر اگر عظمت ایران را می خواهیم باید از رهبری تبعیت و نوکری مردم را کنیم و اگر خلافش عمل کردیم آسیب دیدیم.
وی افزود: ما در چهل سال گذشته توفیقات و معایب زیادی داشتیم، چرا که هم دشمن بیرونی و هم موانع داخلی داشتیم.
زاکانی اظهار داشت: دشمن خارجی ما آمریکا و صهیونیسم و مانع درونی ضدانقلاب و ریزش ها هستند. آنهایی که به واسطه خوف و طمع وارد انقلاب شدند و به واسطه نرسیدن به موضوعات خود ریزش داشتند.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی بیان کرد: اهمیت مانع داخلی از دشمنان خارجی بیشتر است. معتقد هستم آنچه در موانع داخلی است پرستش قدرت، ثروت و قدرت بیگانه است. امروز در کشور عده ای طمع و ثروت اندوزی دارند، از قدرت های بیرونی تبعیت کرده و با زر و زور و تزویر شرایط را به سمتی می برند که مردم را مقابل اهداف و آرمان هایشان قرار دهند. تا وقتی این موانع داخلی اصلاح نشود ما نمی توانیم به اهداف انقلاب اسلامی برسیم.
وی با اشاره به اهداف انقلاب اسلامی تصریح کرد: روزهای نخستین انقلاب اسلامی می دانستیم چه نمی خواهیم و چه می خواهیم، اما نه تجربه اش را داشتیم و نه نیروی انسانی، اما امروز در چهل سالگی کسی از ما نمی پذیرد آزمون و خطا کنیم.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: کسانی که در مسیر ثروت اندوزی می روند مافیای پنهان هستند و رابطه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را ایجاد کردند که این مانع اصلی است.
وی ادامه داد: این افراد نه تعریفی از اصلاحات دارند و نه مشکلات مردم برایشان مهم است. راحت دروغ می گویند تهمت می زنند. اگر در عرصه اقتصادی کم بیاورند دست در جیب دانشجو می کنند.
زاکانی بیان کرد: امروز پیوستگی قدرت و ثروت بیداد می کند. رابطه سال ۷۸ و ۸۸ حلقه مفقوده همین جریان است. عواملش یکی است و اساس آن دعوای قدرت، ثروت اندوزی و تبعیت از بیگانه است.
این فعال سیاسی اضافه کرد: یک عده ای در عرصه سیاسی کم آوردند. روزنامه سلام تیتری زد که به واسطه آن بسته شد. همان شب در کوی دانشگاه در ایام انتخابات جمع قلیلی دست به آشوب زدند. در مهد کودک را شکستند.
وی بیان کرد: همه مردم به ورود پلیس نگاه می کردند، شکستن حریم و امنیت مردم به هر اسمی رخ داد. سپس پلیس در آنجا حضور پیدا کرد و عده ای آمدند و سه نفر را گروگان گرفتند. وزیر کشور دستور برخورد داد.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی اضافه کرد: ما هر دو طرف را محکوم کردیم، من روز جمعه وارد شدم آن تخریب ها را دیدم عمده تخریب ها از درون کوی بود. تحقیقاتی هم در این خصوص شد که ثبت و ضبط است. نیروی انتظامی هم تخریب کرد، باید حق و حقیقت را گفت. در مقابل کشته سازی صورت گرفت، اربعین گیری صورت گرفت.
این فعال سیاسی اضافه کرد: ما به عنوان یک نیروی انقلابی هم ضرب و شتم دانشجو و هم پلیس را محکوم می کنیم. سه نقر پلیس شهید شدند. ماحصل این مسیر این بود که می خواستند نظام با چالش اساسی روبرو شود، در آن زمان ما با دانشجویان به کوی رفتیم.
زاکانی گفت: تاجزاده، معین و شمس الواعظین آمدند. وضع را که دیدم خودم را حائل دانشجو و نیروی انتظامی کردم. از هر دو طرف می خوردم و همه را به آرامش دعوت می کردم. در آن ایام برای من واضح شد تاجزاده و دوستانش دوست ندارند این موضوع جمع شود. مسئولینی مثل معین با استعفا دادن آتش را بیشتر می کردند.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: تاجزاده و دوستانش دم از آزادی می زنند، اگر یادشان باشد آن سال روز یکشنبه ما درخواست جمع کردیم، حق شناس به من زنگ زد گفت تاجزاده خوشحال است که شما می خواهید تجمع قانونی برگزار بکنید. بیایید با تحکیمی ها راهپیمایی بگذارید. من گفتم وای به حال مملکتی که شما مدیرکل سیاسی اش هستید.
**زاکانی: وقتی کم آوردیم نباید دانشجو را ابزار قرار دهیم
زاکانی در ادامه سخنانش اضافه کرد: من آن زمان مسئول بسیج دانشجویی بودم، اطلاعیه من را می خوانید، شما چهره های جدید نفاق هستید. شما فقط نیروی انتظامی را محکوم می کنید که این جفا است. من می گویم سنگ زدن را محکوم کنید.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: ما به عنوان بسیج دانشجویی این را محکوم کردیم، آقای نقدی به من زنگ زد که این اطلاعیه چیست؟ گفتم دروغ است و من تکذیب می کنم. من می گویم دانشجو را ذبح نکنیم، این ظلم به دانشجو است که وقتی کم می آورید دانشجو را ابزار می کنید. این موضوع سازمان یافته بودن و یا بودن که شما می گوید عین آمریکاست، یعنی اینکه سناریوسازی می کنید، چهل سال این کار را کردید و دیگر تمام شد.
این فعال سیاسی بیان کرد: من دو طرف را محکوم می کنم نه یک طرف را، اما شما یکبار هم آن طرف را محکوم نکردید. من نفاق دارم یا طرفداران شما کشته سازی کردند، نفاق من دارم یا دوستان شما که پنهان شدند و گفتند که ما را دزدیدند. نفاق من دارم یا شما که اربعین سازی کردید. من که در وسط ماجرا بودم.
زاکانی در ادامه گفت: گزارشی که ذکر شد ناقص است چون من گزارش لحظه به لحظه از صحنه دارم. بنده تا روز آخر و برخلاف شما در صحنه بودم. در همان زمانی که آقای شاهرودی رییس قوه قضاییه بود دادگاه، آقای نظری را تبرئه کرد. بعد از تحقیقات میدانی عده ای تبرئه شدند، مشخص شد که اتفاقا آقای خاتمی و دیگران محل اتهام قرار گرفتند. به ویژه آقای خاتمی که فردای آن روز از آشوب بزرگی پرده برداشت که بحث کوی دانشگاه بود. ماحصل اتفاقات و مجموع شواهد نشان می دهد که این جریان دروغ می گوید.
وی اضافه کرد: باید همه ماجرا و نه بخشی از آن به صورت دقیق مورد تحقیق قرار گیرد. ماجرا زمینه دارد و بستر ماجرا هم باید مورد توجه قرار گیرد. کل گزارش ها باید خوانده شود که یک طرفه به قاضی نروند.
زاکانی در پاسخ به سخنان تاج زاده در خصوص برگزار این مناظره نیز گفت: حرف هایی را که زدید دلیل نبود که به یک تشکل دانشجویی مجوز ندهید. شاید سطحی ترین استدلالی که یک مسئول می توانست برای جلوگیری از آزادی بیاورد را گفتید. شما گفتید در دانشگاه باشد، اول که دانشگاه بسته بود و دوم اینکه ما می خواستیم رسانه ها باشند. در مورد لباس شخصی ها که گفتم به نوری و هاشمی و تایید خاتمی بر می گشت. اما ریشه آنان به دهه شصت برمی گشت. من نمی دانم اکنون با کدام تاجزاده روبرو هستیم.
این نماینده مجلس اظهار داشت: افراطی آن کسی است که سال ۸۸ سطل اشغال آتش زد و برخی گفتند آن ها مردان خداجو هستند. دنبال مجرم می گردید؟ از آقای یونسی بپرسید. افراطی کیست؟ چرا یک طرفه به قاضی می روید؟ سوت پایان را کشیدند، دیگر قرار نیست سر مردم را کلاه بگذارید. چه شد خاتمی رییس جمهوری وقت از نظری عذر خواهی کرد؟
**زاکانی: افراطی گری در هر زمانی بد است
وی یادآور شد: افراطی گری هر زمانی بد است. ما همیشه افراطی گری را محکوم کردیم. خیلی خوب شد که درباره این موضوع صحبت شد تا دمل چرکین باز شود. اتفاقا بیشترین کسی که کتک خورد بچه های بسیجی بودند. عین همین حادثه ۲۵ خرداد که رقم خورد.
این نماینده پیشین مجلس افزود: گزارش مجلس در روز ۲۵ را خودم نوشتم، بنده عضو گروه تحقیق بودم و باید دید چرا پخش نشد و الان پخش کنید. از چیزهایی سخن می گویید که برای من خنده دار است. سوم و چهارم تیرماه در مجلس توضیح دادم که چه جنایتی اتفاق افتاد، آقای ابوترابی و کواکبیان هم بودند، گزارش را تنظیم کردیم، در مجلس دعوا شد و مجلس را غیرعلنی کردیم. آقای کواکبیان پس از توضیحات من تشکر کردند. من سند ماجرا هستم در صحنه حاضر بودم و چوب آن را خوردم.
زاکانی بیان کرد: کسانی که به سفارت انگلیس رفتند، تشکل های آرم دار و دانشجویی بودند که پس از تجمع همزمان رفتند. افراطی ها به من وصل نیستند، این تشکل دانشجویی آسیب به سفارت را به من گفتند که گفتم شما اشتباه کردید.
این فعال سیاسی ادامه داد: نیروی انتظامی آمده بود و من به آقای نظری گفتم نیروهای خود را عقب بکشید، همزمان از بالای ساختمان کوکتل مولتف انداختند و نیروی انتظامی آسیب دید. هرکس به دانشجو و نیروی انتظامی تعرض کند غلط کرده است، بنابراین گزارش را من خودم نوشتم، خودم توضیح دادم و حقیقت را گفتم. پس از حقیقت گویی ناراحت نشوید و دروغ نگویید.
** اصولگرایان به اصول و اصلاح طلبان به اصلاحات واقعی پایبند باشند
زاکانی یادآور شد: اگر اصولگرایان به اصول و اگر اصلاح طلبان به اصلاحات واقعی پایبند نباشند سر مردم کلاه می گذارند.
وی افزود: آقای ناطق و آقای لاریجانی کسانی بودند که سال ۷۶ می خواستند انتخاب آقای خاتمی باطل شود. رهبر معظم انقلاب در این برهه از حق و حقوق ملت دفاع کردند، این داستان سال ۸۴ و ۸۸ و ۹۲ هم همین بود که حضرت آقا از حقوق مردم دفاع کردند.
وی تصریح کرد: تظاهرات غیرقانونی انصار حزب الله هم محکوم است، اما شما سال ۸۸ کشور را به یاد دارید، چهل میلیون رای مخدوش و آبروی کشور برده شد.
نماینده پیشین مجلس تاکید کرد: پیش بینی بنده از فتنه آینده چهار پایه است. پایه اول تشدید فقر، ایجاد ناکارآمدی برای خدمت به مردم، دعوت سیاسیون سهم خواه برای حضور مردم در صحنه، عامل چهارم هم منافقان هستند. این چهار عامل مردم را تحت فشار قرار می دهند. وی یادآور شد: این دوگانه یا مذاکره یا جنگ از کجا آمده است؟ من در ۷۸ خودم شاهد ماجرا بودم. اما درباره آینده باید حرف بزنیم. باید پاسخ این چهل سال را همه بدهیم، من کسی را تهدید نکردم و در برابر امثال مرتضوی و جاسبی، ما بودیم که ایستادیم.
زاکانی خاطرنشان کرد: فتنه آینده با روشنگری و شفافیت قابل پیشگیری و درمان است. من به شما می گویم چقدر دارایی دارم و دیگران هم باید بگویند.
این نماینده پیشین مجلس در ادامه سخنان خود به سه تعبیر از لباس شخصی ها اشاره کرد و گفت: در موج اول، گروهی که متعلق به نیروی انتظامی بودند وارد کوی دانشگاه شدند. گروه دوم کسانی هستند که احساس وظیفه می کنند می آیند دفاع می کنند و بعضا اشتباه هم می کنند. من شب نوزدهم با برخی از آنها درگیر شدم، به من گفتند لیبرال شده ای. گروه سوم هم رفقای آقای تاجزاده هستند.
وی ادامه داد: اردیبهشت ۱۳۷۷ زمان دادگاه کرباسچی، گروهی سردر دانشگاه تهران، علیه شهردار پیشین تهران شعار دادند و عده ای هم به عنوان چماقدار می خواستند با آنها برخورد کنند رفتیم جلوی آنها ایستادیم درگیر شدیم و چاقو را از دستشان گرفتیم و تحویل انتظامات دانشگاه دادیم چندی نگذشت که در خیابان شانزدهم آذر، علیه کرباسچی شعار می دادند سرما کلاه نمی رود. آقای ده نمکی پس از نماز جمعه رفت و به آنها گفتم کار اشتباهی کردید.
وی خاطرنشان کرد: در مجلس پنجم و ششم افراد را بردند محکوم کنند تا نگذارند کسی وارد کوی دانشگاه شود. من وارد شدن به کوی دانشگاه را غلط می دانم و آن را محکوم هم کردم. مجلس پنجم و ششم به ممنوعیت ورود به کوی دانشگاه رای نداد. برخی از دوستان شما گفتند که این رای طبیعی است مجلس نباید رای بدهد، ممکن است داخل کوی دانشگاه آر پی جی بزنند و نیروی انتظامی ناچار به رفتن به داخل کوی می شود.
زاکانی با محکومیت ورود به کوی دانشگاه تاکید کرد: شما نان لباس شخصی را می خورید، سال ۷۴ بر سر ماجرای سروش، روز قبل به آنها گفتم این کار اشتباه را نکنید، بگذارید او حرفش را بزند و ما هم حرف می زنیم ما منطق داریم و آنجا می ایستیم و از او سوال می کنیم، گفتند این کار را نمی کنیم و گوش نکردند.
وی ادامه داد: درباره سفارت عربستان و انگلیس هم اشتباه محض کردند، از داخل سفارت به من زنگ زدند به آنها گفتم شما غلط کردید داخل سفارت شدید، همان موقع بارها علیه آنها نوشته ام. به آنها گفتم برای چه وارد شدید.
این فعال اصولگرا بیان کرد: سابقه مبارزاتی خودتان را درباره فساد بگویید. می گویم چرا در شما فاسد نیست، اما من با فاسدهای خودمان مبارزه کردم.
**تاج زاده: فساد مطلوب نیست
وی ادامه داد: در زندان آقای طائب گفت که پرونده اخلاقی و مالی تو پاک است. به شوخی گفتم فکر می کردم دم و دستگاه شما قویتر از این حرف ها است. بعد گفتم من که خانه ام پر از شنود است، اطاق خوابم شنود است، به قول خودتان سر راهمان پرستو هم می گذارید؛ شما نمی دانید که این نظارت شما ما را چه قدر پاک نگه داشته است.
معاون سیاسی پیشین وزارت کشور با اشاره به بخشی از سخنان زاکانی درباره فساد در جریان اصلاحات، بیان کرد: گفتند، اطراف شما آدم فاسد هست، گفتم احتمالا هست چون ما یک طیف گسترده هستیم؛ اما فاسدان اصلاح طلبان با فاسدان شما جور در میآیند. چرا فاسدها باید جور شوند؟ ما به این اعتراض داریم.
تاج زاده اضافه کرد: شفافیت خیلی خوب است من هم طرفدارش هستم. فساد این کشور را از پا در می آورد. برای مبارزه با آن خودی و غیر خودی نکنیم همه را بررسی کنیم. کل ستادهای ما را در سال ۸۸، ۸۴ را به همراه ستادهای دیگران بررسی کنیم. قاضی پاک دست بگذاریم هرچه که گفت را قبول می کنیم.
وی افزود: فساد شرط ناپذیر است. مگر شما نمی گویید مردمی هستم، درباره توقیف مطبوعات چرا چیزی نگفتید؟
معاون سیاسی پیشین وزارت کشور تصریح کرد: رسانه های رسمی جمهوری اسلامی در این بیست ساله چه چیزی از ۷۸ منتشر کردند؟ ببینید کدام روایت درست تر است؟ این ها برای اینکه یک نفر را نجات دهند کل نظام را خراب می کنند. کافی بود بگویند این چهار فرمانده محکوم شدند، به جای داستان ریش تراش واقعیت را به مردم می گفتند. حالا که به این نتیجه رسیدیم که گفت و گو خوب است، از این به بعد هرجا که فکر کردیم اشتباه است، اصلاح کنیم.
تاج زاده در پایان تاکید کرد: من عقیده دارم که نقد خوب است. دو دیدگاه است در کشور یکی می گوید قطار انقلاب راه افتاده و عده ای باید پیاده شوند یک عده می گویند همه باید با هم حرکت کنیم.
خبرآنلاین در سال ۹۷: سعید حجاریان از عملکرد برخی که وی آنها را خودسر میخواند انتقاد کرد؛ چراکه عملکرد آنها به تحلیل وی باعث میشود تا دست و پای دولت در پوست گردو بماند و پاسخگوی رفتار آنها باشد.
سعید حجاریان در ویژ برنامه روز دانشجو که به همت انجمن اسلامی دانشجویان پیشرو دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد، اظهار کرد: در مدت زمان منتهی به شانزدهم آذر سال جاری، چند دعوتنامه برای حضور و سخنرانی در دانشگاهها دریافت کردم. دانشجویان از آینده کشور و مسائل و مصائب دانشگاه پرسیده بودند و من با ذهن تحلیلی قادر نیستم پرسشهای بزرگ را پاسخ دهم، زیرا اساسا تا نتوانم مسالهای را تجزیه کنم و به اجزایش بپردازم، پاسخگویی برایم ممکن نیست. بار غم عشق تو را گردون نیارد تحمل / چون میتوان کشیدن این پیکر لاغر من
وی ادامه داد: سعدی علیهالرحمه در باب چهارم گلستان درباره فوائد خاموشی فرموده است:
نشنیدی که صوفیای میکوفت
زیر نعلین خویش میخی چند؟
آستینش گرفت سرهنگی
که بیا نعل بر ستورم بند
من، نهایتاً بتوانم به کفش خود میخی بکوبم و توان نعلبندی ستور شما را ندارم! البته واقف هستم، زمانیکه اوضاع سخت میشود، قافلهها در گردنه نعلبندان گیر میکنند و همانجا، مشکل آغاز میشود.
حجاریان سپس گفت: نمیدانم نام عسگر گاریچی را شنیدهاید یا نه؟ وی، فردی خودسر بود و در همان گردنه -که در راه قم و تهران است- به ناموس و اموال مردم تعرض میکرد. در پی این اتفاقها، سیدین سندین به شاه نامه نوشته و ضمن درخواست برای تأسیس عدالتخانه، برکناری علاء الدوله، تغییر موسیو نوز و اجرای قوانین اسلام، برکناری عسگر گاریچی را هم خواستار شدند.
وی ادامه داد: اول بار که نامه را خواندم، بهنظرم خندهدار رسید که در میان خواستههای بلند بالا، خواستهای به این کوچکی هم از طرف مرحومین بهبهانی و طباطبایی مطرح شده است. اما، اکنون فکر میکنم شاید مسأله خودسرها -که امنیت مردم را به خطر میاندازند- دستکمی از مصائب عمده کشور نداشته باشد.
این تئوریسین اصلاحطلب سپس افزود: امروزه کار آنها به جایی رسیده است که، دست به هر عملی میزنند و دست و پای دولت را در پوست گردو میگذارند و دولت هم باید پاسخگوی رفتار آنها باشد.
حجاریان خاطر نشان کرد: در همین ماجرای ۱۶ آذر افرادی که بر خلاف قانون، مسلحانه وارد دانشگاه شدند و سه تن از دانشجویان را به قتل رساندند، اعضای گارد شاهنشاهی بودند. و به یاد دارم، هر سال در سالگرد این واقعه، یکی از شعارهای دانشجویان بههنگام ورود گارد به محوطه دانشگاه چنین بود: “مرگ بر این پلیس قانونشکن” وقتی پلیس قانونشکن باشد، دیگر سنگ روی سنگ بند نخواهد شد.
وی در ادامه گفت: در قضیه کوی دانشگاه هم پلیس قانونشکنی فراوان کرد. در جریان حمله به سفارتهای انگلیس و عربستان هم پلیس نظارهگر بود و عملاً راه را برای خودسرها باز گذاشت. در قضایای سال ۸۸ هم همچنین.
این فعال سیاسی اصلاح طلب اظهار کرد: اما، علت پیدایش گروههای خودسر چیست؟ معمولاً میتوان چند علت را برای این پدیده برشمرد. اولین آنها ضعف دولت مرکزی است. مثلاً، در عراق به علت ضعف دولت، میلیشیاهای مختلفی شکل گرفته و هر یک در حوزهای دست به اعمال خلاف قانون میزنند. علت دوم، مستور بودن دولت است. در این حالت، گروه خودسر وابسته به دولت است اما، برای آنکه دولت مسئولیت اعمال خود را نپذیرد، دست به دامن این گروهها میشود و آنها، با علم به اینکه مورد تعقیب قرار نمیگیرند دست به اعمال خودسرانه میزنند و دولت هم معمولاً ادعای بیخبری میکند یا حداکثر، پس از اعمال فشار جامعه یا نهادهای جهانی بعضی عوامل دست دوم را قربانی میکنند. مانند قتلهای زنجیرهای یا قتل جمال قاشقچی.
وی ادامه داد: علت سوم، تسویه حسابهای درونی دولت گانگستری است. گاهی فساد بیش از حد دامنگستر میشود و باندهای مافیاییِ درون دولت به جان هم افتاده و چون هر یک به حیطه دیگری تعرض میکنند، به دست گروههای خودسر ادب میشوند. این مدل را در امریکای لاتین بسیار دیدهایم. علت چهارم، ایدئولوژی است.
حجاریان همچنین گفت : شاید بعضی گروهها وابسته به سازمان مشخص و قدرت نباشند اما آنها به علت تعلقشان به ایدئولوژی یا دکترینی خاص، خود را محق میدانند تا دیگران را از میان بردارند.
وی با بیان اینکه «وظیفه دانشجویان در این شرایط، افشاگری تا حد ممکن است» به تبیین گفته خویش پرداخت و گفت: معمولاً این گروهها درون دخمههای تاریک به سر میبرند و تاباندن نور بر این دخمهها آنها را وادار میکند از حالت اختفاء بیرون آیند و دست خود را رو کنند یا لااقل از عواقب کار بترسند. افشاگری به هر طریق ممکن، وظیفه دانشجویانی است که، علاقه دارند کشور را به نحوی از شر این گروهها خلاص کنند.
این تئوریسین اصلاحطلب در پایان گفت: شاید روزنامهها نتوانند آنچنان که باید و شاید به این کار مبادرت ورزند اما فضای مجازی محل مناسبی برای روشنگری است. ولی باید دقت کرد اطلاعات صحیح و بررسی شده را در اختیار مردم گذاشت و الا، فضای مجازی هم تبدیل به لجنزاری میشود و خودسرهای مجازی در تاریکی میایستند و به سمت روشنایی تیر میاندازند و با اسامی مجعول و حتی ربات به جنگ اشخاص حقیقی میروند.
انتهای پیام
قبل از انقلاب اسلامی همه نیروها از جمله جنبش های
دانشجویی در استعمار ستیزی نقش داشتند.
ولی ایده های جوانان چه در ایران و چین الهام گرفته
از غرب است و لذا بعد از انقلاب جوان دانشجو
چیزی برای اضافه کردن به جامعه اسلامی را ندارد.
و لذا بعد از انقلاب چیزی به نام جنبش دانشجویی
یا نامربوط است و یا در خدمت دشمنان
شرم می کنم که ایرانیم شرم می کنم شرمنده ام جونای دانشگاه تهران کشته بشه دیگه چه ارزشی دارنده شرمنده ام جونای که خونتون ریخته میشه