مروری بر اصل 59 قانون اساسی
روزنامه همدلی نوشت: الف: به نظر میرسد که اصل پنجاهونه قانون اساسی بهمانند اصل دوم متمم قانون اساسی دوران مشروطه متروکه شده است. اصلی که بر مراجعه به آرای عمومی در مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تأکید دارد. با اینکه اصل فوق میتوانست راهگشای کشور در بسیاری از مسائل و مانع بحرانهای بزرگ اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی امنیتی باشد، اما قوه مقننه تاکنون ضرورتی ندیده که اصل فوق را اجرایی کند! عدم اجرای اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطه به اسلامیت احکام ضربه زد و عدم اجرای اصل ۵۹ قانون اساسی اما هم به جنبه جمهوریت ضربه میزند و هم به جنبه اسلامیت؛ زیرا که مبانی جمهوریت برگرفته از منابع دینی – اسلامی است. قطعاً طراحان و تدوینکنندگان قانون اساسی از طرح و تصویب اصل مذکور اهدافی را دنبال میکرده و فوایدی را بر آن مترتب میدانستهاند که با عدم اجرای اصل یادشده، از آن اهداف و بهرهها خبری نخواهد بود.
ب: در اصل پنجاهونهم قانون اساسی آمده است: «در مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همهپرسی و مراجعه مستقیم به آرا مردم صورت گیرد. درخواست مراجعه به آرای عمومی باید به تصویب دوسوم مجموع نمایندگان مجلس برسد.» به نظر میآید «همهپرسی» یادشده در اصل پنجاهونه، از اختیارات قوه مقننه است و نه از وظایف؛ اما سؤال جدی این است که از زمان تصویب قانون اساسی تاکنون آیا هیچ مسئله بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نداشتهایم که نیاز به همهپرسی و مراجعه مستقیم به آرا مردم را داشته باشد؟! و اگر داشتهایم (که داشتهایم)، موانع مراجعه به اصل فوق کدام است؟
ج: به دلیل اهمیت و جایگاه همهپرسی، در اصول مختلف از آن یادشده است. علاوه بر اصل پنجاهونه در اصل ششم قانون اساسی نیز میخوانیم: «در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکا آرای عمومی اداره شود … یا از راه همهپرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین میگردد.»
و همینطور در اصل یکصدوده که به وظایف و اختیارات رهبری میپردازد در بند سه بهفرمان همهپرسی اشارهشده است. طبق اصول قانون اساسی، مردم به دو طریق مستقیم و غیرمستقیم میتوانند در سرنوشت خود شرکت کنند. برای نمونه مردم در انتخاب نمایندگان مجلس شورای اسلامی بهطور غیرمستقیم و در انتخاب ریاست جمهوری بهطور مستقیم در سرنوشت خود شرکت میکنند بهطوریکه نظر اکثریت آنها فصلالخطاب است. حضور بیواسطه اما فقط در انتخابات ریاست جمهوری مطرح نشده است، اصل پنجاهونه هم راه را برای اینکه نظر مردم در موضوعات بسیار مهم و کلان، نظر آخر باشد بازکرده است.
د: واگذاری تصمیمات کلان و مهم به مردم (همهپرسی) فوایدی دارد.
۱- طبق اصل دوم قانون اساسی یکی از مبانی جمهوری اسلامی کرامت و ارزش والای انسانها است. همهپرسی یکی از مصادیق بها دادن به کرامت انسانهاست.
۲- حاکمیت مردم بر سرنوشت خود را که در اصل ۵۶ قانون اساسی مورد تایید قرار گرفته به مَنصه ظهور میرساند. در این اصل میخوانیم: «حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت خود حاکم ساخته است …»
۳- اکثریت مردم نهتنها مقابل طرحی که از طریق همهپرسی تصویبشده، نمیایستند بلکه از آن حمایت میکنند، زیرا احساس میکنند تصمیمی است که خودشان گرفتهاند.
۴- اگر مردم دچار خطا هم شوند دیگر بهنظام تصمیمگیری حکومتی ایرادی وارد نمیکنند.
۵- اگر کسانی با آن تصمیم مخالفت کنند، اکثریت رأیدهندگان خود پاسخ آنها را خواهند داد.
۶- مردم بهنظام حکومتی اعتماد و اطمینان بیشتری کرده، با او همراهی افزونتری خواهند کرد.
۷- در همین تجربه فرازوفرودهای تصمیمات کلان حکومتی، مردم در مسیر رشد عقلانی – اجتماعی، سیاسی و فرهنگی فزایندهای قرار میگیرند.
۸- بر وحدت، قدرت و امنیت ملی افزوده میشود.
۹- باعث دور شدن از مواضع اتهام برخورد قیممآبانه و بیاعتمادی به مردم، میشود.
۱۰- چهرهای توسعهیافته، زیبا و مردمی از جامعه و حکومت به دیگران نشان داده میشود.
ه: هنگامیکه به سنت رسول اکرم (ص) نگاه میکنیم میتوان همهپرسی را از مکانیزمهای اداره مملکت در آن زمان دید. ایشان نهتنها در امورات مهم مشورت میکردند که گاهی علیرغم اینکه خودشان نظری دیگر داشتند، اما نهایتاً بر اساس تصمیمی که دیگران گرفته بودند عمل میکردهاند. برای نمونه در جنگ احد، نظر شخصی ایشان جنگ در شهر مدینه بود ولی چون نظر جوانان جنگ در خارج از شهر بود، برای جنگ به بیرون مدینه عزیمت کردند. مثال دیگر آنکه در جنگ بدر، هفتاد نفر از نیروهای دشمن اسیر شدند، حضرت رسول اکرم (ص) درباره سرنوشت آنان با اصحاب مشورت کرد. تمامی صحابه به پذیرش «فدیه» رأی دادند و پیامبر (ص) هم پذیرفت.
و: سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی (ره) اطمینان به مردم و سپردن کارها (آنهم در تصمیمات کلان و مهم) به دست آنها بوده است. با اینکه یکی از شعارهای اصلی مردم در دوران مبارزات قبل از پیروزی انقلاب «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بود اما امام خمینی بازهم به آن اکتفا نکرده و نوع حکومت را به همهپرسی وابسته کردند. کاری که در هیچ انقلابی مسبوق به سابقه نبود.
ضمناً ایشان مردم را صاحبان اصلی کشور میدانستند و معتقد بودند کسی حق برخورد قیممآبانه با آنها را ندارد. امام خمینی در روز ۲۷مرداد سال ۱۳۵۸ در جمع نمایندگان مجلس خبرگان قانون اساسی در قم میفرمایند: «اکثریت هر چه گفتند آرای ایشان معتبر است ولو به خلاف، به ضرر خودشان باشد. شما ولیّ آنها نیستید که بگویید که این به ضرر شماست ما نمیخواهیم بکنیم. شما وکیل آنها هستید؛ ولیّ آنها نیستید…»
با توجه به اختلافنظر بخش بزرگی از مردم با مسئولان در برخی موارد، به نظر میآید دیگر صلاح نیست اصل ۵۹ قانون اساسی را بیش از این معطل گذاشته و از فوایدش محروم شویم.
عدد 59 ما را به یاد آیه 59 سوره النساء می اندازد که اتفاقا آن آیه هم در مورد تنازع بین مومنین است:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا ﴿۵۹﴾ النساء
در سوره النساء نیز همه مومنین در برابر قانون که همان قوانین الهی است یکسان دانسته میشوند حتی پیامبر و اولی الامر…
در زمان پیامبر رجوع به پیام جدیدی که بر ایشان نازل میشود منظور است (مورد سوره مجادله)…. (یا تبیین مجدد ایشان از دستورات نازله قبلی…زمانیکه کلیت دستورات قبلی خوب درک نشده باشند)
پس از رحلت پیامبر قرآن نازل شده کامل مرجع نهایی رفع اختلافات بین ماست…در این رجوع باید مرور روش رعایت اتصال آیات هر سوره و اتصال قول الهی که روش مورد تایید و معتبر است ، صورت گیرد…وحدت بین مومنین انعکاسی از حفظ اتصال قول الهی است…