پروندهی هستهای ایران در کشاکش معناها
قفل مذاکراتی محصول تضاد گفتمانی
احسان سپهوند، کارشناسی ارشد دیپلماسی و سازمان های بین المللی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
این روز ها بار دیگر و کما فی السابق کلاف ناموزون پرونده هسته ای چشمان نگران ایرانیان رنجور و نجیب را معطوف خود کرده است. این حساسیت اجتماعی پیرامون مذاکرات هسته ای از ماه اوت 2002 همزمان با اولین زمزمه ها حول وحوش فعالیت های هسته ای ایران تا به امروز بی تردید یادآور لحظات تلخ وشیرینی در ذهن تاریخی مردمان این سرزمین بوده است. تلخی ها و شیرینی ها آنجایی موضوعیت دو چندان می یابد که همواره علیرغم شعار های دولت مردان در خصوص عدم گره زدن سرنوشت اقتصادی کشور به مذاکرات، آنچه در این دوخت و دوز به سرنوشت مذاکرات گره کور میخورد، حداقل های معیشتی بر سفره های کوچک شده و رنگ باختهِ این روز های ایرانیان است. به هر رو اینک از روی کار آمدن دولت سیزدهم حدود یکسال میگذرد و آنچه روند احیای برجام نامیده می شود در این یک سال به نفس های آخر نزدیک ونزدیک تر شده است. نتیجه مذاکرات نامرسوم غیر مستقیم بین هئیت های ایرانی و آمریکایی در دوحه طی هفته گذشته این مهم را در اذهان مخاطبان این مذاکرات زنده کرد که دست های توافق کننده اینک در دور ترین فاصله از هم قرار دارند. به بهانه این رویداد نویسنده این سطور بر آن است که بر مبنای تضاد گفتمانی بهوجود آمده بین تهران و واشنگتن پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم، نگاهی به این مبحث داشته باشد.
در تعبیر ارنستو لاکلائو(Ernesto Laclau) و شانتال موف (Chantal Mouffe) از اندیشمندان به نام تئوری تحلیل گفتمان۱، گفتمان ها بسترهایی هستند که اشیاء و پدیده ها تنها از طریق آن معنا می یابند و در واقع هیچ واقعیت پیشینی و از قبل تعیین شده ای وجود ندارد. ۲ در بیانی کلی تر گفتمان ها مجسم کننده معنا و ارتباطات اجتماعی وشکل دهنده ذهنیت ارتباطات اجتماعی و سیاسی به مثابه قدرت هستند ۳. به تعبیری گفتمان ها هویت را تعیین نمی کنند، بلکه سازنده موضوعات بوده و در فرآیند سازندگی مداخله خود را پنهان می کنند ۴. پس گفتمان را می توان نظامی از روابط که ایده ها را صورت بندی می کند نام نهاد. در این نظام دال ها نشانه هایی از بیان مدلول هستند. با نگاهی به توضیحات فوق در مییابیم که حاکمیت دولت ها در واقع تنها شکل نهایی قدرت می باشند و این گفتمان ها هستند که درون مایه معنابخش قدرت را در بر می گیرند.
در تعاریف گفتمانی ارائه شده توسط لاکلائو و موف هر رخداد اجتماعی را که منجر به برقراری رابطه ای بین عناصر شود به گونه ای که هویت عناصر دچار تغییر وتبدیل شود، مفصل بندی ۵ نامیده می شود. کلیت ساختاریافته و ساختمند ناشی از رخداد مفصل بندی، گفتمان را شکل می دهد. در این روند یک سری جایگاه ها و مواضع افتراقی پدید می آیند. این جایگاه ها را مادامی که درون یک گفتمان مفصل بندی شده باشند وقته ۶ می نامیم و در وضعیت دیگر هر جایگاه که به درون مفصل بندی گفتمان ورود نکند عنصر ۷ نامیده می شود. هدف هر گفتمان تبدیل عناصر به وقته هاست ۸. در این چرخه مفهومی تجلی مرکزی معناها با عنوان دال مرکزی شناخته می شود که نشانه برجسته و ممتازی است و سایر نشانه ها و دال های فرعی در سایه آن نظم می یابند.
با توجه به توضیحات فوق می توان چنین نتیجه گرفت که دال مرکزی گفتمان دولت سیزدهم در حوزه مذاکرات احیای برجام نوعی تقابل بازدارنده در نظر گرفته شده است. رد پای این گفتمان در دوران سرپرستی هئیت مذاکره کننده ایرانی توسط سعید جلیلی مشهود است که مقاومت در برابر خواسته های آژانس بین المللی انرژی اتمی،سیاست تهاجمی و طلبکارانه نسبت به غرب، افزایش ظرفیت غنی سازی و امتیاز خواهی بهواسطه نفوذ منطقه ای را می توان از وقته های درون این گفتمان در نظر گرفت. این موضوع کاملا در تضاد با دال مرکزی گفتمان مذاکره کنندگان ایرانی در دولت های یازدهم و دوازدهم است که دال مرکزی آن به نوعی تعامل سازنده به جهت خروج پرونده ایران از شورای امنیت سازمان ملل متحد و رفع تحریم ها بود. در طرف مقابل گرچه کابینه دموکرات بایدن پس از عبور از یکجانبه گرایی ترامپ به ریل اجماع سازی اوباما به عنوان کانون سیاست خارجی دول دموکرات بازگشته است اما نشانه هایی از محافظه کاری با توجه به بحران اوکراین نیز در روند دولت بایدن به چشم می خورد. در قبال ایران اینک دال مرکزی گفتمان سیاست خارجی امریکا بین الملل گرایی لیبرال است که این دال مرکزی وقته هایی از جمله نهاد گرایی لیبرال، چند جانبه گرایی، فراآتلانتیک گرایی، حقوق بشر وترویج دموکراسی و همچنین مداخله گرایی بین المللی را در روند مفصل بندی خود جای داده است ۹. با توجه به این مباحث در واقع بازگشت به برجام مسیر محدود سازی توان هسته ای در کنار فروکش کردن توانایی موشکی ایران از سوی دولت بایدن خواهد بود که این دو هدف را کاهش نفوذ منطقه ای ایران از منظر دولت بایدن تکمیل خواهد کرد.
در نهایت با توجه به تضاد گفتمانی حاد در طرفین این مذاکرات راه بسیار پر پیچ وخمی تا احیای احتمالی برجام پیش روی طرفین قرار دارد این در حالیست که مسیر فعلی گام به گام به سوی آنچه مکانیسم ماشه نامیده می شود به پیش می رود.
منابع مورد استفاده:
1.Discourse Method
2.محمد رضا رسولی، پویا نعمت الهی. نظریه گفتمان از ساختار گرایی تا پسا ساختار گرایی، نشر لوگوس،1400. صفحه 80
- فوکو، میشل. مراقبه و تنبیه، ترجمه افشین جهاندیده، نشری نی، چاپ هفدهم، 1399.صفحه 48
- تاجیک، محمد رضا. متن، وانمود و تجلیل گفتمان: تهران، فصلنامه گفتمان، تابستان 1377. صفحه 15
5. Articulation
6. Moment
7. Element
8. Laclau, Ernesto and Mouffe, Chantal: Hegemony an Socialist Strategy, Toward a Radical Democratic Politics, (London, Verso publication) p. 105
9. سید جلال دهقانی فیروزآبادی، فیروزه رادفر. سیاست خارجی بایدن در قبال جمهوری اسلامی ایران، تهران: فصلنامه مطالعات راهبردی، زمستان 1399، شماره چهارم
انتهای پیام