خرید تور نوروزی

پرسش قابل تامل درمانگر اعتیاد از مجری بسیجی طرح نظارت

درمانگر اعتیاد هم به دنبال واگذاری نظارت بر مراکز درمانی اعتیاد از سوی وزارت بهداشت به بسیج جامعه‌ی پزشکی، در نامه‌ای انتقاداتی را به این طرح وارد کرده و پرسیده: می دانید چرا از بسیج به اسم نظارت کمک خواسته‌اند؟ و چرا فقط در بخش مراکز درمانی و نه در کارخانجات تولید کننده و نه در سیستم توزیع؟

«مرتضی طباطبایی حسینی»، درمانگر اعتیاد، در نامه‌ای که در اختیار انصاف نیوز قرار گرفته نوشت:

مسوول محترم امضا و اجرای قرارداد نظارت بسیج؛ جناب دکتر عابدی!

مصاحبه‌ی شما یک فرار به جلو، گریز از پاسخگویی و اتهام به افرادی بود که مثل شما تریبون ندارند.

اطمینان دارم که شما هم مثل من سخن مولای متقیان را شنیده‌اید که حاکمان و مسولان می‌بایست در برابر مردم و شهروندان پاسخگو باشند (نقل به مضمون) فراتر از آن مطمئنم که می‌دانید جواب سؤال را نباید با اتهام داد.

به عنوان یک شهروند از شما به عنوان یک مسوول که قرارداد نظارت بر عملکرد مراکز درمان اعتیاد را امضا کرده و مجری آن هستید چند سوال واضح دارم و امیدوارم به جای پاسخ روشن، به دنبال فرافکنی و سفسطه بافی نباشید.

سؤال اول: ضرورت ورود بسیج به موضوع نظارت را چه کسی تعیین می‌کند؟ شما؟ وزارت بهداشت؟ یا قانون و رهبری؟

لطفاً واضحا بفرمایید اگر سلیقه‌ی شما یا وزارت بهداشت است که کار از بیخ بن غلط و غیرقانونی است و کار غیر قانونی هم در کشور اسلامی ایران هم جرم و هم گناه است.

اگر هم ملاک شما قانون و منویات رهبری است؛ لطفاً به طور واضح مستندات قانونی که به موجب آن به شما اختیار امضاء و اجرای چنین قراردادی را داده است بیان کنید.

آیا مدیران بالادستی شما در باره‌ی تبعات فرهنگی، اجتماعی، امنیتی و ملی موضوع به خوبی توجیه شده‌اند؟ یا یک طرفه آنان را به قاضی برده و مشابه مصاحبه‌ی منسوب به خودتان معترضین را اقلیت متخلف معرفی کرده‌اید؟

ضمن این که شما فرموده‌اید این مبلغ دو میلیارد تومان پول بیت المال برای آموزش بازرسین منتخب (نقل به مضمون) که عمدتاً کارمند وزارت بهداشت هستند و برای انجام پروژه توسط آنان هزینه می‌شود. سؤال اصلی در اینجا این است که آیا بازرسین فعلی تابعه‌ی وزارت بهداشت سالم کار می‌کنند یا فاسد هستند؟ اگر سالم هستند که چه نیازی به دیگران و بسیج و هزینه‌ی دومیلیارد تومانی برای ده درصد باقی مانده وجود دارد؟ اگر خدای ناکرده بازرسین فعلی نا سالم کار می‌کنند که خوب باز هم به طریق اولی می‌توانند با آن نود درصد مورد اشاره‌ی شما جابجا شوند و گروه جدید با حقوق فعلی خود کار جدید را به عهده گیرند و باز هم چه نیازی به حضور بسیج و صرف دو میلیارد تومان؟

جناب عابدی، امام حسین به کوفیان فرمود: اگر دین ندارید، لا اقل آزاده باشید. در حال حاضر که به حمد الله به برکت وجود ولی فقیه ما خود را تابع می‌دانیم، سؤال من این است که بر اساس چه استدلال شرعی و عقلی و جوانمردانه می‌خواهید دومیلیارد تومان از اموال بیت المال را برای چنین امری که شرایط قانونی آن بر اساس شنیده‌ها مهیاست و نود درصد نیروها از وزارت مربوطه هستند، هزینه کنید؟

به نقل از وزیر بهداشت فرموده‌اید که نظارت بر مجری، نباید توسط خود مجری صورت گیرد و نیاز است ناظرانی از بیرون هم بر کار مجریان نظارت کنند؛  برادر عزیز! ما هم با شما و جناب وزیر هم عقیده‌ایم اما سؤال اصلی ما این است چه کسی بر اساس کدام مجوز قانونی برای بسیج چنین نقشی قائل شده است؟ در شرایطی که حراست، سازمان بازرسی کل کشور، مجلس، رسانه‌های نوشتاری و دیداری و شنیداری و در سطح کلان نهادهای اطلاعاتی رسماً حقوق و بودجه برای چنین نظارتی دریافت می‌کنند، کجای کار خدای نکرده از چشم این همه ناظر قانونی مغفول مانده است که برای پوشش آن کاستی فرضی، نیاز به هزینه کرد دو میلیارد تومانی و نظارت بسیج را احساس کرده‌اید؟

به راستی گمان برده‌اید معترضین به زعم شما اندک و متخلف و مردم شریف و ولی نعمتان این مرز و بوم نیاز به قیم دارند؟ مگر نه اینکه در کنار نهادهای نظارتی قانونی، قوه قضاییه و مجلس و کمیسیون اصل نود حضور دارند؟ اگر شما و کسانی که شما را به این وادی دعوت کرده‌اند قانونمندید که بسم الله مستندات خود را ارائه کنید که چرا به باور و معترضین به زعم شما اندک و متخلف با عقد چنین قرارداد سنگینی، موجودیت نهادهای ناظر قانونی را به چالش کشیده‌اید؟

آیا واقعاً درک این مطلب که با دو میلیارد تومان چند فرصت شغلی برای کسانی که به نان شب محتاجند می‌توان ایجاد کرد سخت است؟ دلیل شرعی و قانونی شما برای صرف چنین بودجه‌ی هنگفتی از بیت المال چیست؟ نتایج این اتفاق قرار است چند میلیارد تومان به سفره‌ی افراد بی بضاعت بازگرداند؟ با توجه به سخن امام حسین، پاسخ بگویید که سراپا گوشیم.

سؤال دوم: فرموده‌اید فلسفه‌ی وجودی بسیج این است که هر جای این کشور نیاز هست حاضر شود فرقی هم نمی‌کند… هر جایی از این کشور که مجموعه‌های دولتی احساس کنند نیاز به کمک دارند و یک کاری روی زمین مانده است بسیج وارد میدان می‌شود.

سؤال واضح این است: آیا منظور شما این است که بسیج بدون توجه به قانون و شرح وظایف و اساسنامه‌اش هر جا از او بخواهند وارد می‌شود؟ یا سرپرستان و مدیران ارشد آن باید قانونمند و با توجه به دستورات فرمانده کل قوا انجام وظیفه کنند؟ آیا چارچوبی برای اقدامات وجود ندارد؟ آیا کسی به عنوان مسؤول موضوعات اهم را از مهم جدا نمی‌کند؟ آیا به صرف تعارف کردن به شما به عنوان معاون بسیج جامعه‌ی پزشکی بلافاصله بدون در نظر گرفتن جوانب قانونی و عواقب احتمالی آن، حتی بدون مشورت با مدیران محترم، تعارف را می‌پذیرید و وارد می‌شوید؟ و اگر کسی معترض شد به جای پاسخ قانونی، اورا متخلف خطاب می‌کنید؟

سؤال دیگر من از شما به عنوان معاون بسیج جامعه‌ی پزشکی این است که گیرم که به شما تعارفی زده شد برای انجام کاری از سوی مسوولی در دولت، آیا شما فاقد اراده یا فاقد اطلاعات کافی در باره‌ی موضوع هستید؟ اگر وضعیت و فرهنگ و زندگی مردم با تقاضای مسوولین مورد اشاره‌ی شما در معرض تهدید قرار بگیرد چطور؟ به عواقب آن می‌اندیشید؟

در شرایط فعلی آیا قاچاق داروی متادون را از نظر علمی و اجتماعی کم خطرتر می‌دانید یا قاچاق مواد مخدر؟ و آیا برای درمان بیماران معتاد، محیط کلینیک را ولو با یک پزشک به زعم شما متخلف، ارجح‌تر و امن‌تر و بهتر می‌دانید، یا مراجعه‌ی بیماران به عطاری‌ها و فروشندگان غیرمجاز داروهای ترک اعتیاد؟ به عنوان یک دکتر مسوول در بسیج، ترجیح می‌دهید نتیجه‌ی ورود به زعم شما بسیجی‌وار و متعهدانه‌تان به موضوع، گرایش بیماران به مراکز درمانی دارای مجوز قانونی باشد یا مراجعه‌ی آنان به بازار سیاه و غیر مجاز؟ کمی با وجدان خود خلوت کنید و پاسخ سؤالات فوق را همانند بسیجیان راستین، به درستی پاسخ گویید زیرا تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد. پاسخ شما، نیت واقعی شما را از ورود به موضوع، خواه درست یا نادرست، بر همگان آشکار خواهد کرد و پایه‌ای است برای توجیه یا توجه به نتایج اقداماتتان.

برادر گرامی! اخیراً در دو استان اجرای طرح اتاق تزریق امن تصویب و به عنوان پایلوت قرار بر اجرای آن است. سؤال من از شما این است برای رگ غیرت شما آیا اهمیتی ندارد که مواد لازم برای این اتاق‌های تزریق از کجا قرار است تأمین شود؟ اگر با الفبای تولید دارو آشنایی داشته باشید می‌دانید تولید ماده‌ی مورد نیاز در چنین حجم کمی اصلاً مقرون به صرفه نیست، حال سؤال اصلی این است آیا قرار است برای تولید مواد مخدر به کارخانجات سوبسید داده شود؟ قرار است مواد مخدر را از قاچاقچیان تهیه کنند؟ از مواد پر از سرب اکتشافی تأمین کنند؟ یا از خارج بخرند؟ چه کسانی مسوول تهیه خواهند شد؟ بر چه اساسی انتخاب می‌شوند؟ در صورت نشت، تبعات احتمالی آن چه خواهد بود؟ آیا این موضوع به امنیت ملی مربوط نیست؟ یا ورود بسیجی‌وار شما فقط به موارد خاص با بودجه‌ی خاص محدود می‌شود؟ آیا تخلف به زعم شما آن اقلیت متخلف را که به هر شکل سعی در حفظ بیماران خود در درمان دارند، سنگین‌تر می‌دانید؟

تعداد زیادی از بیماران مصرف کننده، با مصرف مواد سنگین شده با سرب، مسموم یا فوت شده‌اند، این در صورتی است که بر اساس شنیده‌ها و طبق آزمایشات مربوطه، مواد قاچاق شده به کشور، در ابتدا فاقد چنین مسمومیتی بوده‌اند، همزمان عده‌ای در داخل، بیرق کشت خشخاش و ارائه‌ی تریاک خالص به مصرف کنندگان به دست گرفته‌اند که میلیاردها تومان سود در صورت اجرای چنین طرحی به جیب برخی‌ها وارد می‌کند. احیاناً این مساله روحیه‌ی شما را کمی تهییج نمی‌کند برای کسب اجازه‌ی ورود به موضوع؟

این که نشت داروهای متادون به گفته‌ی معاون کاهش تقاضای ستاد از مبادی خاص دیگری از تولید به توزیع صورت می‌گیرد و این که وزارت بهداشت دو سال است از هولوگرام‌دار کردن داروها استنکاف می‌کند به رگ غیرت شما ابدأ فشار وارد نمی‌کند؟ برایتان اهمیتی ندارد کسانی که از شما و آبروی بسیج برای بازرسی مایه گذاشته‌اند، دو سال است از هولوگرام‌دار کردن داروها و کنترل بازار قاچاق طفره می‌روند؟ احیاناً برای شما اهمیتی ندارد طبق چه چک لیست غیر عقلانی و غیرحقوقی و پر از ایراد، بسیجیان عزیز را به بازرسی از مراکز می‌فرستند؟ شما که انشالله خون خود را رنگین‌تر از کارکنان مراکزی که به توصیه‌ی کارفرما از آنان بازدید می‌کنید نمی‌دانید؟ اگر نتیجه‌ی عملکرد شما را با همان متر و طبق همان چک لیست بسنجیم که ما را انشالله عفو خواهید کرد! بر اساس نظر همان بیمارانی که شما قرار است با پرسش از آنها عملکرد ما را صفر یا یک ارزیابی کنید، اکثریت آنان به ما دستخط داده‌اند در صورت ورود بازرسین بسیج به کلینیک و دیده شدن اطلاعات پرونده‌شان که بر اساس امانت به ما گفته‌اند، یا تماس تلفنی با آنان، اولاً از ما و مسببین شکایت می‌کنند و ثانیاً برای ادامه‌ی درمان به کلینیک مراجعه نخواهند کرد و ثالثاً پرونده‌ی خود را از کلینیک خواهند خواست. تازه این فقط شامل بیمارانی است که وسع مالی آنها اجازه‌ی تهیه‌ی دارو از بازار آزاد را به آنان نمی‌دهد، آنهایی که توان مالی دارند ضمن مراجعه به بازار سیاه و فروشندگان غیرمجاز تا کنون مصرانه بارها خواستار خارج کردن کلیت پرونده‌ی خود از کلینیک هستند و گوششان بدهکار مسوولیت مراکز برای نگهداری پانزده ساله‌ی پرونده‌ها نیست.

به عنوان یک مسوول پاسخ دهید آیا برایتان مهم نیست که فقط شایعه‌ی بازرسی توسط بسیج تعداد زیادی از بیماران را از مراکز درمانی مجاز به سمت بازار سیاه دارو سوق داده است؟ یا تکلیف شما چیز دیگری است؟ به کجا چنین شتابان؟ آیا توجه دارید با عملکرد خود آب به آسیاب چه گروهی می‌ریزید؟

تا حالا شده از خود بپرسید چرا از بسیج به اسم نظارت کمک خواسته‌اند؟ و چرا فقط در بخش مراکز درمانی و نه در کارخانجات تولید کننده و نه در سیستم توزیع؟ تا حالا شده از خودتان بپرسید چرا حجم داروی متادون موجود در بازار چندین برابر کل سهمیه‌ی تحویل شده به مراکز درمانی سراسر کشور است؟

آیا فهم این که به هیچ مرکزی کارتن پلمپ شده‌ی قرص متادون تحویل داده نمی‌شود و کارتن‌های پلمپ غیر مجاز موجود در بازار سیاه قطعاً از جای دیگری باید نشت کرده باشد نیاز به IQ بالای 120 دارد؟ آیا این که افرادی از شما کمک خواسته‌اند که به گفته‌ی مسوولین سابق بعضاً روزانه یکصد میلیون تومان درآمد دارند اصلاً به رگ غیرتتان فشار نمی‌آورد؟ گیرم که این درآمد مشروع و قانونی بوده باشد؛ آیا فلسفه‌ی وجودی آن هم مشروع و قانونی بوده است؟ آیا از هیچ رانت یا امتیاز خاصی استفاده نشده است؟

اینکه چگونه فرد یا افرادی در این مدت زمان محدود 37 ساله که 8 سال آن کشور در جنگ بوده و هنوز از عوارض آن رنج می‌برد، به یکباره چنین ثروت عظیمی به دست می‌آورند، آیا شما را برای همکاری حتی مردد هم نمی‌کند؟

اعتقاد من این است که بر سیستم مالیاتی کشور باید افسوس خورد که برخی افراد از درآمد شرعی و قانونی خود می‌توانند چنین حجمی از ثروت را در این مدت کم جمع‌آوری کنند، وگرنه والدین من و بسیاری از ما هر یک پس از سی سال کار دولتی و بازنشستگی کماکان در سن بالای هفتاد سال ناگزیر از کارکردن برای گذران زندگی خود و فرزندانشان هستند یعنی ماحصل نود سال کار (مجموعاً) به یک هزارم چنین درآمدی در ماه نمی‌رسد.

پس لطفاً برای اجرای این قرارداد نادرست از نام و قداست بسیج مایه نگذارید. استفاده از جایگاه قدرت خود را به حساب بسیج نگذارید. اندکی به اطراف خود بهتر و بیشتر بنگرید آن اقلیت به زعم شما متخلف، طبق قانون، هم حق حیات دارند هم حق پرسش و شما نه به عنوان دکتر عابدی، بلکه به عنوان معاون بسیج جامعه‌ی پزشکی موظفید برای تک تک پرسش‌های فوق، بدون فرافکنی، جواب مستدل و قانونی ارائه کنید.

دوباره از شما استدعا می‌کنم اجازه ندهید قداست نام بسیج در ذهن فرزندانمان مخدوش شود و بسیج را با قراردادهای دومیلیارد تومانی و بدون پاسخگویی قانونی عجین ببینند که مسوولیت چنین تخریبی فقط به عهده‌ی شما و کسانی است که شما را تشویق به این کار می‌کنند وگرنه بسیج در نظر امثال من که به چشم خود حضور بی بدیل مدافعان بی توقع وطن را در میدان‌های گونه گون نبرد و دفاع مقدس دیده‌اند همواره عزیز و مقدس خواهد بود اما فراموش نکنید نسل جدید عیار سازمان‌ها را با نتایج عملکرد و مسوولیت پذیری و عاقبت اندیشی سرپرستان، فرماندهان و مسوولانشان می‌سنجند.

از کوبیدن بر طبل اختلاف و بی منطقی دست بردارید.

بیا تا قدر یکدیگر بدانیم که تا ناگه زیکدیگر نمانیم

چو مؤمن آیینه مؤمن یقین شد چرا با آیینه ما روگرانیم

کریمان جان فدای دوست کردند سگی بگذار ما هم مردمانیم

غرض‌ها تیره دارد دوستی را غرض هارا چرا از دل نرانیم

خموش کن مرده وار ای دل ازیرا به هستی متهم ما زین زبانیم

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا