کنفرانس تهران ۴۳ کنفرانس تهران ۲۲
/ پوتین در تهران /
امیر چاهکی، تحلیلگر سیاست خارجی، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است به مناسبت سفر ولادمیر پوتین رئیس جمهور روسیه به تهران نوشت:
نخستین سفر رهبر همسایه شمالی به ایران در ۱۹۴۳ میلادی در مهمترین دوران جنگ جهانی دوم صورت گرفت که به نام تهران ۴۳ نزد روسها معروف شده و فیلم سینمایی محبوبی هم به نام «تهران ۴۳» در سالهای شوروی ساخته شد و هنوز هم معروف است. ژوزف استالین رهبر مقتدر شوروی در نوامبر ۱۹۴۳ در کنفرانس تهران با وینستون چرچیل و فرانکلین روزولت در محل سفارت شوروی در تهران -که هم اکنون سفارت فدراسیون روسیه است- دیدار داشت. در تعیین تهران به عنوان محل نشست، استالین نقش تعیین کنندهای داشته و پیشنهادات چرچیل و روزولت در مورد شمال آفریقا و عراق را رد کرد. کنفرانس تهران نقش مهمی در هماهنگیهای تهاجمی و تسلیحاتی روسیه و متفقین داشت؛ توافقاتی در مورد گشایش جبهه جدید در غرب اروپا هم انجام شد و اولین بار در مورد جهان پس از جنگ نیز گفتوگو صورت گرفت.
اهمیت کنفرانس تهران در نزد تاریخنگاران شوروی از زوایای مختلفی بررسی شد. ژوزف استالین در تمام دوران طولانی زمامداری خود تنها دو بار به خارج از مرزهای شوروی سفر کرد که بار اول همین سفر به تهران بود و بار دوم در ۱۹۴۵ در پوستدام آلمان بار دیگر با رهبران وقت انگلیس و امریکا ملاقات کرد. ولادیمیر پوتین دومین رهبر در طول تاریخ روسیه تزاری، شوروی سوسیالیستی و فدراسیون روسیه بود که اولین بار برای شرکت در دومین نشست سران کشورهای حوزهی دریای خزر، ۱۶ اکتبر ۲۰۰۷ به ایران آمد و به دنبال این سفر نظرات پوتین نسبت به نقش ایران در منطقه و ظرفیت فرامنطقهای ایران و تاثیرگذاری روابط مسکو و تهران بر روابط مسکو و واشنگتن که در زمان بوش پسر به پیچیدگیهای جدیدی سمت و سو گرفته بود تکوین گردید.
ولادیمیر پوتین از اولین روزهایی که در سال ۲۰۰۰ میلادی رسما رئیس جمهور روسیه شد، دغدغهی احیاء فدراسیون روسیه را داشت که به قول خودش ویرانهای در همه حوزههای حیات اقتصادی نظامی و تمامیت ارضی بود و عملا درگیر جنگ داخلی در منطقه قفقاز شده بود. نگاه پوتین به شرق در بستر حمایتهای عربستان از شورشیان چچنی و داغستانی از طریق اسلحه و تامین کامل مالی، منفی بود و باید به موضعگیری درست ایران در طی شورشهای خشونتآمیز جنگجویان چچنی در حمایت از دولت مرکزی روسیه که در زمان حضور حسن روحانی در شورای عالی امنیت ملی و با تحلیل درست از شرایط داخلی فدراسیون روسیه بود اشاره کرد. تیم مشاوران و نزدیکان اولیه پوتین، بازماندگان از همفکران بوریس یلتسین اولین رئیس جمهور روسیه و معتقد به همگرایی و تعامل با غرب و آمریکا بودند که رهبر آنها آناتولی چوبایس، معتقد به شیوه رشد غربی و پذیرش معیارهای کامل دموکراسی کلاسیک در حکمرانی بود و بتدریج از تیم کنار گذاشته شد و هیچ پست مهم دولتی نداشت و پس از آغاز حمله نظامی روسیه به اوکراین در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ از کشور بدون اعلام مواضع رسمی خارج شد.
در دوران اول ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین که از سال ۲۰۰۰ میلادی آغاز شد نگاه کرملین به شرق و حتی چین نگاهی به سوی شرکای اقتصادی و یا نظامی قابل اتکا نبود و همه توجه در سیاست خارجی و اقتصاد کلان به غرب و آمریکا بود و نیاز اروپا به حاملین انرژی و منابع و زیرساختارهای آماده روسیه نیز منافع مستقیمی برای روسیه داشت و امروز هم هنوز ادامه دارد. در دورههای بعدی نخست وزیری و ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین، نگاه غرب به روسیه و نوع حکمرانی او تغییر کرد و دولتهای بوش و اوباما به اختلاف نظرات بیشتری با حاکمیت روسیه رسیدند. از نظر مسکو توسعهی ناتو به شرق و پذیرش کشورهای سابق اردوگاه سوسیالیسم مثل لهستان و نیز جمهوریهای سابق شوروی لتونی ٫ استونی ٫ لیتوانی به پیمان نظامی اتلانتیک شمالی، تهدید مستقیم روسیه محسوب میشد و درگیری مستقیم اروپا و مسکو در ۲۰۱۴ میلادی در مسائل داخلی اوکراین که منجر به فرار رئیس جمهور وقت -ویکتور یانوکوویچ- به روسیه و رئیس جمهور شدن میلیاردر غربگرای اوکراینی -پطر پاراشنکو- شد و دوره جدید بحران سیاسی و عدم باور روسیه به کشورهای غربی و بویژه آمریکا به عنوان شرکای جهانی آغاز گردید.
پوتین بعد از یک دوره نخست وزیری در نوامبر ۲۰۱۵ به عنوان رئیس جمهور به تهران رفت و برجستهترین نکته آن درخواست ولادیمیر پوتین برای ملاقات با آیتالله خامنهای بلافاصله پس از ورود به تهران بود و کاروان ریاست جمهوری از فرودگاه مستقیم به محل اقامت رهبری رفت و نزدیک به سه ساعت مذاکرات مستقیم صورت پذیرفت. اهمیت این گفتوگو تنها در مسائل کلیدی مربوط به سوریه و اسرائیل و نقش و برنامههای آمریکا در منطقه و فرامنطقهای نبود، بلکه نشان دهنده درک کرملین از نقش کلیدی رهبری در ایران بود. رهبری روسیه در ابتدا درک واقع بینانهای از آنچه که در ایران میگذرد نداشت و ایرانشناسان روسی و دیپلماتهای مرتبط با بخش ایران دسترسی نزدیکی به اداره ریاست جمهوری پوتین نداشتند. سفرهای پوتین بخش نگاه به شرق را در وزارت امور خارجه روسیه و کرملین تقویت کرد، ولی حجم تبادلات بازرگانی دو کشور نسبت به ظرفیتهای دو کشور قابل توجه نبود و محافل روسی و برخی در وزارت امور خارجه روسیه معتقد بودند که علیرغم شعارهای ضد آمریکایی، فعالان اقتصادی و بخش مهمی از حاکمیت ایران غربگرا هست و منافع ایران را در پیوستن سیستماتیک به اقتصاد اروپا و آمریکا و جذب سرمایه گذاریها و محدود نگه داشتن روابط با فدراسیون روسیه میداند. در این باب میتوان به دو مورد خاص اشاره کرد که مورد استناد طرف روسی قرار میگرفت، تلاش اولگ دریپاسکا -میلیاردر روسی- و از حلقه نزدیک و خاص رئیس جمهور روسیه پوتین و کمپانی تلفن همراه مگافون، که یکی از سهامداران آن همسر سابق ولادیمیر پوتین -لودمیلا پوتین- است. در سالهای گذشته کمپانی میلیاردر روسی و مگافون روس، علیرغم تلاشهایی که برای سرمایهگذاری داشتند و هزینههای انجام شده از ایران خارج شدند. مگافون براساس قوانین ایران شریک ایرانی انتخاب کرد که در حقیقت انتخاب خصولتی بود و سازمان شستا شریک فنی تجاری مگافون گردید و سرانجام مگافون علیرغم داشتن دفتر و تجهیزات از ادامه پروژه اعلام انصراف داد.
نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در ایران و آغاز فعالیت دولت آیت الله رئیسی، مورد استقبال کرملین قرار گرفت، نگاهی به مقالات و سخنرانیهای یکسال اخیر فعالان سیاسی، نمایندگان مجلس دوما و مدیران دولتی روسیه نشان میدهد که تحولات سالهای اخیر ایران توسط کارشناسان روسی دنبال میشد و از نگاه مسکو، دولت آیت الله روحانی غربگرا و فاقد علاقمندی برای توسعه و تحکیم روابط اقتصادی سیاسی با فدراسیون روسیه بود. روسیه و ایران در سالهای اخیر در حوزه میدان! عملیات و تفاهم مشترک داشتند که نمونه جدی آن سوریه و تثبیت موقعیت رژیم بشار اسد و کنترل مجدد دولت وی بر بخش اعظم سرزمین سوریه هست که حاصل حمایت نظامی ایران و روسیه و جنگیدن نیروهای ایرانی در کنار ارتش وفادار به اسد و آموزش آنها و حمایت هوایی و تسلیحاتی روسیه از دمشق است. در سوریه هم حملات متعدد اسراییل به مواضع و مقر مستشاران نظامی ایرانی و سکوت و خاموش ماندن سیستم پیشرفته ضدهوایی اس ۴۰۰ مستقر در پایگاه دائمی روسیه در سوریه، سوالات زیادی را برای جمهوری اسلامی ایران بوجود آورده که پاسخ روشنی در سطح عمومی تاکنون شنیده نشده است. تا قبل از ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ نتانیاهو و پس از او نفتالی بنت سفرهای متعددی به مسکو داشتند که همواره یکی از مسایل روی میز گفتوگو، فعالیتهای جمهوری اسلامی در سوریه بود و هرگز توقف و یا تغییری در حملات هوایی و موشکی اسراییل به مواضع نیروهای سپاه پاسداران در سوریه رخ نداد. و در یکسال اخیر ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی نیز روسیه کماکان در هنگام حملات جنگنده بمب افکنهای اسرائیلی به مواضع ارتش بشار اسد و مستشاران نظامی، پدافند ضدهوایی پیشرفته خود را غیر فعال میکند که میتواند حاکی از اطمینان به عدم حمله به پایگاه خود و نیز اطلاع از زمان حمله راکتی و موشکی و هوایی اسراییل باشد.
دور جدید مذاکرات برجام در وین نشانگر هماهنگی جدی هیئت ایرانی و روسی بیش از دوره قبل بود و علی باقری کنی، مذاکره کننده ارشد هیئت ایرانی، بیش از هرکس با میخاییل اولیانوف رئیس دائمی هیئت روسی در سازمانهای بین المللی وین، ملاقات داشت، پدیدهای که در دورههای قبل شاهد آن نبودیم. انتخاب قطر برای انجام مذاکرات غیرمستقیم دو جانبه ایران و آمریکا را نیز میتوان اینگونه ارزیابی کرد که طرف آمریکایی تلاش دارد مانع تاثیرگذاری روسیه بر روند مذاکرات حداقل در زمان انجام اینگونه مذاکرات شود. بخش اعظم ایرانیان تا قبل از دور جدید مذاکرات وین در دوره آیت الله رئیسی، از شخصیتهای حال حاضر روسیه تنها ولادیمیر پوتین و سرگی لاوروف را میشناختند و در ماههای اخیر سخنان جنجالی و نیز عکس دو نفره در محل معروف برگزاری کنفرانس تهران، ۱۹۴۳ سفیر فدراسیون روسیه با سفیر انگلیس در تهران نام جگریان را نیز به حافظه مردم افزود؛ ولیکن دور جدید مذاکرات وین، نام میخاییل اولیانوف را به نامی آشنا برای دنبال کنندگان مذاکرات وین تبدیل کرد.
۲۴ فوریه ۲۰۲۲ نقطه آغاز رویدادهایی شد که هم شاید موقتا نقشه سیاسی اروپا را تغییر داد و نیز مناسبات و محاسبات در روابط سیاسی و اقتصادی اروپا با روسیه را برهم زد و مذاکرات ایران و آمریکا و نیز نوع روابط ایران و روسیه را تغییر داد؛ پوتین در شرایطی به ایران میآید که تحریمهای همه جانبه و بیسابقهای از سوی اروپا و آمریکا و کانادا و ژاپن و استرالیا بر علیه دولت روسیه، اقتصاد، صنعت، نانوتکنولوژی، بانکداری و حاملین انرژی، طلا و سنگهای قیمتی، راهآهن و کشتیرانی و بیمه وضع گردید؛ ذخائر ارزی و طلا روسیه که در بانکهای خارجی بود توقیف شد، همه قراردادهای لیزینگ با شرکتهای هواپیمایی روسیه توسط شرکتهای خارجی که بیشتر ایرلندی بودند یکطرفه لغو شد و خواهان عودت هواپیماها شدند و به یکباره بیش از ۵۰۰ هواپیمای بویینگ و ایرباس و … در صورت پرواز به خارج روسیه توقیف میشوند و تمام کشورهای اروپایی آسمان خود را بر روی هواپیماهای از مبدا روسیه مسدود کردند و کمپانیهای کوچک و بزرگ غربی، پروازهای خود را به مقصد روسیه به حال تعلیق درآوردند.
کمپانیهای خودرو سازی جهانی که بسیاری از آنها کارخانههای ساخت خودرو در داخل روسیه ایجاد کرده بودند، در طی چند هفته پس از ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ کارخانههای خود را تعطیل کردند و برخی از آنها سهام خود را به طرف روسی با بهای نازل فروختند؛ اولیگارشی مالی نزدیک به پوتین در گوشه و کنار جهان مورد حمله دولتها قرار گرفتند و اموال و داراییهایی که داشتند و یافت شد توقیف گردید. در چنین شرایطی ولادیمیر پوتین به ایران میآید. در ۱۹۴۳ کنفرانس تهران، روسیه، انگلیس، آمریکا مسایل مهمی را که بر روند جنگ جهانی دوم داشت، بررسی کردند؛ کنفرانس تهران ۲۰۲۲ نیز بین سه قدرت جهانی و منطقهای برگزار میشود که مسایل مهمی را بررسی خواهند کرد که برای منطقه و برخی برای جهان اهمیت دارد: – اولین دیدار میان پوتین و اردوغان پس از آغاز جنگ روسیه بر علیه اوکراین در تهران خواهد بود؛ اردوغان به عنوان سیاستمداری خود را نشان داده که با همه موافق است و در عین حال مخالف همه و ضمن حفظ روابط تجاری، توریستی ترکیه با روسیه که در شرایط بحران اقتصادی امروز کشورش مهم است، روابط ترکیه با اوکراین را هم حفظ کرده و حتی پهپاد هم برای اوکراین فرستاده.
اردوغان تلاش جدی دارد تا خود را واسطه مذاکرات و صلح احتمالی بین روسیه و اوکراین قرار دهد و در سه ماهه اخیر بارها تقاضای ملاقات با پوتین را داشت که مسکو طفره رفت و سرانجام این ملاقات دو جانبه در خلال کنفرانس تهران صورت خواهد پذیرفت؛ اردوغان همیشه تلاش داشته تا نقش قدرت فرا منطقهای که آرزوی همیشگی او بوده ایفا کند و در مقابل، امتیازات بیشتر اقتصادی و نظامی از آمریکا و غرب را بدست آورد .
– جنگ داخلی در سوریه که ایران و روسیه در یک جبهه قرار دارند و ترکیه هنوز حامی بخشی از مخالفان مسلح بشار اسد است که روسیه گروه تروریستی میداند و از سوی نیروهای اسلامگرای منطقه قفقاز هم نیرو میگیرد و ولادیمیر پوتین معتقد است که بخشی از آنها برای عملیات تروریستی به روسیه باز میگردند. عملیات ماههای اخیر ارتش ترکیه در سوریه مورد انتقاد شدید ایران و روسیه قرار دارد که قطعا موضوع گفتوگوها خواهد بود. از زمان ترامپ ترکیه قصد داشت بخشی از خاک سوریه را که در مجاورت مرزهایش قرار دارد اشغال کند تا بدین ترتیب محدوده امنیتی برای خود ایجاد کند که مورد توافق آمریکا قرار نگرفت.
– بحران غلات و محدودیت جدی صادرات غلات از طریق بندر اودسا اوکراین که برای جلوگیری از تهاجم روسیه مینگذاری شده و در نشست ترکیه که با حضور سازمان ملل متحد و اوکراین و روسیه برگزار شد توافقاتی صورت گرفت که در کنفرانس تهران نیز بررسی خواهد شد.
- در شرایط محاصره کشتیرانی و هوایی روسیه قطعا ایران موقعیت بسیار مناسبی برای ترانزیت کالا خواهد بود و در طی ماههای اخیر نیز اقداماتی صورت گرفته که یکی از مشکلات آن عدم کیفیت مناسب زیر ساختارهای ترانزیتی مناسب در ایران است که میتواند اراده عملی طرف ایرانی را برای اقدامات مشخص بیشتر کند. بسیاری از بنادر جهان ورود کشتیهای روسی را ممنوع کردهاند که به همین دلیل هزینه لجستیکی ترانزیت کالا بسیار افزایش یافته؛ گرچه امارات متحد عربی محدودیتی برای کشتیهای روسی اعمال نمیکند ولی کوتاهترین راه برای رسیدن به بنادر بزرگ کشورهای عربی حوزه خلیج فارس ترانزیت کالا از طریق خاک ایران تا بندر عباس است.
- محدودیت جدی روسیه برای واردات کالاهای خارجی مورد نیاز، ایران را به شریکی مطمئن از نظر مسکو تبدیل کرده؛ گزارشات غیر رسمی متعدد حاکی از افزایش تبادلات بازرگانی ایران و روسیه است و سفرهای متعدد هيئتهای روسی به ایران نیز مشاهده میشود در رسانههای روسی به نقش ایران در شرایط خاص امروز روسیه اشاره میشود و تجربه ایران در مقابله با تحریمهای چندین ساله آمریکا که در بخشهایی از آن بسیار مبالغه میشود .
ملاقات دو رئیس جمهور ابراهیم رئیسی و ولادیمیر پوتین از دیدگاه سیاسی اهمیت زیادی در شرایط فعلی عدم مذاکره مستفیم آمریکا و ایران در مورد مسائل فی مابین و بلاتکلیف ماندن آینده برجام در نگاه غرب دارد و قطعا موضوع مورد علاقه تهران و مسکو هم هست و مقامات کاخ سفید و از جمله مشاور امنیت ملی جو بایدن از سفر پوتین به تهران عملا ابراز نارضایتی و نگرانی کرده است. از سوی دیگر نوع استقبال از ابراهیم رئیسی در مسکو که انتقادات زیادی را نسبت به تیم تشریفات و شخص او به همراه داشت، شاید این ملاقات را مهمتر جلوه دهد و تاکیدی بر صمیمیت دو رئیس جمهور باشد؛ اگر به تغییر نگاه کرملین نسبت به تهران در طی سالهای اخیر و تحول ناگزبر در آن بعد از ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ توجه کنیم، ملاقات آیت الله خامنهای با ولادیمیر پوتین و مسایلی که در آن مطرح میشود اهمیت خاصی خواهد داشت.
کرملین ساختار قدرت را در جمهوری اسلامی دیگر خوب میشناسد و بر اختیارات محدود ریاست جمهوری آگاه است. آنچه در ماههای اخیر مشاهده میکنیم تاکید تیم مذاکره کننده ایرانی بر هماهنگی با طرف روسی در مورد برجام بوده که قطعا در نشست آیت الله خامنهای و ولادیمیر پوتین مورد بحث قرار خواهد گرفت و هر دو رهبر، بارها از بیاعتمادی به صداقت رهبران آمریکا سخن گفتهاند. موضوع سوریه و اسراییل نیز نمیتواند از بحثهای مهم به همراه آینده جنگ روسیه و اوکراین مورد بحث قرار نگیرد. در حالیکه دو حاکمیت جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه در شرایط مشابه عدم مناسبات دوستانه با آمریکا قرار دارند، در بسیاری از مسائل اقتصادی ناشی از تحریمها و نیز مسائل سیاسی اجتماعی داخلی شبیه هم نیستند. مشکلات اقتصادی امروز ایران که پس از سالها تحریم و اشتباهات مدیران ارشد کشور و نوع حکمرانی بوده، روشن است؛ اما در روسیه به دلیل وابستگی اروپا به حاملین انرژی و عدم امکان جایگزینی در کوتاه مدت، حتی پس از آغاز تحریمهای وسیع همه جانبه غرب صادرات نفت و گاز ادامه یافت و تاکنون نیز علیرغم کاهش جدی حجم واردات نفت، گاز و زغال سنگ هنوز ادامه دارد و دریافت ارز حاصل از صادرات نیز متوقف نشد.
از سوی دیگر واردات گروههای مختلف کالایی متوقف شده و بدین ترتیب نیازی به تامین ارز برای واردکنندگان وجود ندارد و ذخیره ارزی بانک مرکزی روسیه افزایش یافته و در این شرایط نرخ برابری روبل نسبت به دلار بعد از کاهش شدید در چند هفته اول آغاز جنگ (۲۴ فوریه) که به بیش از صد دلار رسیده بود، به نرخ برابری زیر ۶۰ روبل برای یک دلار آمریکا رسید که در چند سال اخیر بیسابقه محسوب میشود. نقش اولیگارشی مالی روسیه که در رابطه نزدیکی با اداره ریاست جمهوری روسیه قرار دارند در حمایت از کرملین و دور زدن تحریمها بسیار موثر خواهد بود. این میلیاردرهای روسی از امریکای لاتین تا کانادا و آفریقای جنوبی و نیوزلند و سنگاپور سیستمهای پیچیده مالی و بازرگانی دارند که کشف آنها در صورت تلاش غرب در کوتاه مدت به سادگی امکانپذیر نیست و به نوعی آمادگی نسبی برای این شرایط را داشتند؛ در حالیکه در شرایط تحریمی واسطهگران ایرانی و خارجی با دریافت درصدهای غیرواقعی خدماتی ارائه میدادند که بیشتر مواقع مورد وثوق سرویسهای اطلاعاتی غرب قرار داشت و هرگاه اراده میکردند کانال مسدود میشد و در مواقعی هم دلالان، سرمایههای کشوری را به یغما میبردند؛ البته شرایط تحریمی ایران امروز هم دشوار است و افرایش نرخ هر بشکه نفت در شرایط کاهش شدید صادرات، کمکی به تامین هزینههای کشور بوده است. مقایسه نگاه مردم به حاکمیت در روسیه و ایران نیز متفاوت است. بعد از آغاز جنگ با اوکراین در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ نرخ اعتماد به حکمرانی پوتین از حدود پنجاه و پنج درصد به بیش از هفتادو پنج درصد رسید و برخی انستیتوهای نظرسنجی آن را بیش از هشتاد درصد تعیین کردند. این در حالیست که روسیه خود را درگیر جنگی کرده است که روزانه نه تنها ویرانی و تلفات انسانی بیشماری برای اوکراین داشته، بلکه ضربات جدی به برنامه توسعه روسیه وارد کرده و هزینههای سنگین مالی و انسانی نیز برای کشور و مردم بوجود آورده است. در حوزه اقتصادی نیز شرایط دشوارتر شده و چشم انداز پایان یافتن تحریمها نیز وجود ندارد. جالب اینجاست که نوع دموکراسی عمومی تا قبل از آغاز جنگ در ۲۴ فوریه نیز مطلوب نبود؛ البته انتقاد به همه ارکان حاکمیت و دولت امکانپذیر بود به جز انتقاد به شخص پوتین. بعد از جنگ که در روسیه «عملیات ویژه نظامی» نامیده میشود، آزادی بیان و مطبوعات محدودتر شد و لایحه مصوب دوما عملا انتقاد به عملکرد ارتش و وزارت دفاع و هر آنچه مربوط به جنگ با اوکراین میشود عمل کیفری میداند و مجازاتهای سنگین دارد.
علیرغم همه این مشکلات و محدودیتها، حمایت مردم روسیه از عملکرد و نوع حکمرانی ولادیمیر پوتین نرخ بالای هفتاد درصد با هر بدگمانی نسبت به آمار دارد. باید توجه داشت که حمایت از نوع حکمرانی و محبوبیت تفاوتهایی دارد. کنفرانس تهران ۲۰۲۲ برای هر سه کشور ایران، روسیه و ترکیه اهمیت زبادی دارد. آنچه که برای ایران باید اهمیت داشته باشد فقط ظرفیتهای امروز افزایش مبادلات تجاری و همکاری اقتصادی و احتمالا انتقال تکنولوژی صنایع دفاعی و تسلیحات نیست، چون بخشی از این شرایط به دلیل تحریمهای بیسابقه غرب بر علیه فدراسیون روسیه بوجود آمده و جنگ در قلب اروپا بعد از همه خسارات اقتصادی حاصل از پاندمی جهانی بحران جدیتری برای اروپا و غرب به طور کلی و منبعث از آن برای بخشهای بزرگی از مردم جهان بوجود آورده است و نمیتواند طولانی مدت ادامه داشته باشد. سیاستی که اردوغان در پیش گرفته را میتوان هوشمندانه تلقی کرد. کشور مهم عضو ناتو که روابط خاص خود را با دشمن امروز پیمان نظامی ناتو -یعنی فدراسیون روسیه- حفظ و توسعه داد و حتی بدنبال شرکت در احیای اوکراین بعد از جنگ است. تعارض با عربستان و اسراییل را به همکاری اقتصادی و سرمایهگذاری سوق داد.
مشکل اصلی درک منافع ملی کشور است چرا که هر چند ممکن است پیشنهادات جذابی از سوی مسکو امروز مطرح شود و نیز همکاری عملی صورت گیرد، ولی تعامل ایران با اروپا و آمریکا و ژاپن که در قالب توافقنامههای راهبردی و نیز لوایح مرتبط با گروه ویژه اقدام مالی میتواند صورت پذیرد، نه تنها هیچ ضربهای به هر نوع توافق تجاری و اقتصادی با روسیه و چین وارد نمیکند که بهرهوری ایران از توافقات با روسیه بیشتر میشود و ایران میتواند به شریک استراتژیک و قابل اتکا برای چین و روسیه نیز تبدیل شود.
انتهای پیام
با سلام
اختیارات محدود ریاست جمهوری بنظرم درست نیست و اگر سیاست های کلی نظام مدنظر شما است بحث دیگر و به این شکل مطرح کردن جای بحث دارد.
سگ تو روح غربگرایان وطن فروش…..!