حریم شخصی دیگران
الهه باقریسنجرئی در روزنامه شرق نوشت: چند بار این گفتوگوها را شنیدهایم؟ چند بار خودمان راوی خبرهای اینچنینی بودهایم؟ چقدر از کنکاش در حریم شخصی افراد لذت بردهایم؟ چند بار شخصیترین اخبار زندگیمان را دهانبهدهان از دیگران شنیدهایم؟ اصلا چقدر حریم شخصی خود و دیگران را میشناسیم؟
: «خبر داری مجید پسر سعید لاستیکفروش رفته ترکیه؟ مثل اینکه خانواده زنش کارش رو جور کردن.
-کدوم پسرش؟ بزرگه؟ اون که داشت از خانومش جدا میشد؟
: نه بابا، اون که جدا شد. زنه هم همهچیزش رو کشید بالا. معلوم بود از اولش هم از این دختر بیسروزبونها نبود. چند بار پسره رو کشیدم کنار بهش گفتم حواست به زنت باشه، به خرجش نرفت. حالا باید یه بار سعید اومد مغازه بپرسم ازش چی شده دقیقا. گمونم خیلی وقته عروسش رفته اما یه کلمه حرف نزده. انگار ما غریبهایم.
-والا آدم چی میتونه بگه. آخه پسرش هم یهجوری بود. انگار مریض بود. خیلی همیشه ساکت بود. لابد مشکلی داشته.
: اصلا خونوادگی عجیبن. آدم نمیتونه از کارشون سر در بیاره. خود سعید هم یهو وضعش خوب شد.
-ولش کن. خودت چطوری؟».
آنطور که در بحثهای اجتماعی گفته شده، مباحث مربوط به حریم خصوصی به چهار قسمت تقسیم میشود:
– حریم خصوصی در منازل و اماکن: حق اولیه افراد در مصونبودن از تعرض و تجاوز به منازل و اماکن و بهطور کلی همه مکانهای سرپوشیده یا محصور متعلق به آنها.
– حریم خصوصی جسمانی: حق اشخاص در حمایت و مصونیت از تعرض به تمامیت جسمانی و بدنی آنها، ازجمله جنبههای مرتبط با سلامت جسمی و روحی و نیز مشخصات و خصوصیات محرمانه بدنی آنها.
– حریم خصوصی اطلاعاتی: عبارت است از حق اولیه افراد در محرمانهماندن و جلوگیری از تحصیل، پردازش و انتشار دادههای شخصی مربوط به آنها، مگر در موارد مصرح قانونی.
– حریم خصوصی ارتباطاتی: حق اشخاص در امنیت و محرمانه باقیماندن محتوای کلیه اشکال و صور مراسلات و مخابرات متعلق به آنها.
«یه چیزی خیلی عجیب بوده همیشه برام. نمیدونم چرا فهمیدن جزئیات زندگی دیگران همیشه برای همه جذابه. حتی برای خود من. انگار شده وسیله تفریحمون. شما نگاه کن. مثلا یه فیلمی از جزئیترین مسائل خصوصی زندگی یه فرد منتشر میشه، همه درموردش حرف میزنن. نظر میدن. قضاوت میکنن. اصلا انگار اخبار پربازدید هم رفته سمت همین داستانا. نهفقط توی ایران، همه جای جهان انگار اینطوریه. مثلا چرا باید خبر طلاق یه بازیگر هالیوودی آنقدر پرطرفدار باشه. یادمه اون موقعها که تازه میشد با بلوتوث گوشیها فیلم ارسال کنیم واسه همدیگه، گوشی همه پر شده بود از فیلمهای یواشکی؛ از آرایشکردن و کارهای ساده افراد بگیر تا دعواهای خانوادگی و خصوصیترین مسائل زندگیشون. واقعا انگار حریم خصوصی معنی نداره. یه حریم عمومی داریم همه زیر سایه اون داریم
زندگی میکنیم».
اینها مصادیقی از نقض حریم خصوصی افراد است که الهه دانشجوی فلسفه آنها را بیان کرده است. بهطور کلی، مفهوم مترتب بر واژه «حریم شخصی/ خصوصی» تأکید بر فضای خاص کاملا فردی و خصوصی افراد دارد که جز در مواردی که به دیگری یا خود فرد آسیبرسان بوده و خطرساز باشد، کسی حق ورود به آن و شکستن امنیت و آن خلوت و حریم را ندارد. آنطور که پیش از این در گزارشهای بسیاری آمده، هرچند ارائه تعریف مورد اجماع در مورد حریم خصوصی دشوار است، اما تعدادی از تعاریفی که حقوقدانها از این مقوله ارائه کردند، عبارتاند از: حق شخص مبنی بر اینکه تنها به حال خود رها شود، حق اشخاص مبنی بر اینکه آزادانه تصمیم بگیرند تحت چه شرایطی و تا چه میزانی، خود، وضعیت و رفتارشان را برای دیگران فاش کنند، حق اشخاص دایر بر اینکه در مقابل هرگونه مداخله در زندگی یا امور شخصی یا امور خانوادگی از طریق ابزارهای فیزیکی یا افشای اطلاعات مصون بمانند. حریم خصوصی متشکل از سه رکن محرمانگی، گمنامی و تنهایی است.
در بحث حقوقی، حریم خصوصی به حوزهای از حیات افراد اطلاق میشود که خصوصی و تعرضناپذیر است؛ اما در علم روانشناسی، حدود حریم خصوصی به دو بخش تقسیم میشود:
1. حریم فیزیکی: فضای حریم خصوصی بدن انسان به اندازه طول یک دست است. به این معنا که اگر ما سر یا بدن خودمان را از این فاصله به فرد دیگری نزدیکتر کنیم، وارد حریم خصوصی فیزیکی او شدهایم.
2. حریم روانی: شامل موارد زیر است: الف- اطلاعات شخصی مربوط به زندگی خصوصی و خانوادگی، ب- افکار، نظرات و عقاید شخصی و ج- احساسات.
آموزش در شناخت حدود حریم شخصی، نقش حیاتی دارد
مونا، معلم دبیرستان است. او با اشاره به تغییرات باوری و آگاهیهایی که در نسل جدید نسبت به زمانهای دورتر ایجاد شده، میگوید: «امروز توی مدرسهها مثل قدیم نیست که بتونیم دانشآموزا رو برای انجامدادن یا انجامندادن کاری مجبور کنیم. زمان ما اینطوری نبود. یادمه جلوی در مدرسه صبحبهصبح کیفهامون رو میگشتن؛ مثلا میخواستن مراقب باشن به خلاف کشیده نشیم. آخه یه بچهمدرسهای چه خلافی میتونه بکنه؟ فقط غرورمون رو میشکستن. یادمه یه بار یکی از همکلاسیهامون، پدر و مادرش از هم جدا شده بودن. ماها هم هیچکدوم نمیدونستیم. حالا به هر دلیلی دوست نداشت کسی بفهمه. چند بار هم که همسر مادرش اومده بود دنبالش، یهطوری رفتار کرده بود که فکر میکردیم پدرشه. این هم همیشه عکس جوونیهای پدرش رو توی کیفش داشت. یه بار توی مدرسه موقع گشتن کیفهامون عکس پدرش رو پیدا کردن. مدرسه رو کرده بودن قیامت که انگار چه جنایتی کرده. فکر میکردن به راه خلاف کشیده شده به قول خودشون. آخرش هم تمام مدرسه متوجه شدن که پدر و مادر این از هم جدا شدن. اینکه مدیر و ناظم میدونستن یا نه رو نمیدونم اما خب توی اون سن به هر دلیلی دوست نداشت همکلاسیهاش خبردار شن. واقعا نمیفهمم چرا انقدر اصرار داشتن با ورود به حریم شخصی، ماها رو تحقیر کنن. حالا چیزی هم نبودا که بخوایم قایم کنیم اما هرچی بود برای ما مهم بود. اینا رو گفتم که بگم بچههای الان خیلی فرق کردن. یعنی آگاهتر شدن. هم آموزش دیدن یا بالاخره یهطوری متوجه شدن که به زندگی کسی کار نداشته باشن، هم اینکه اگر کسی وارد حریم خودشون بشه، برخورد میکنن که به نظر من این خیلی اتفاق خوبیه».
در یک تعریف کلی، افشاگری و افشای مسائل حریم خصوصی افراد، یعنی آشکارکردن هر نوع رفتار، کردار، پندار، نوشتار و گفتاری که حامل یا عامل آن به هر انگیزه و انگیختهای سعی در نهانداشتن آن دارد. بر همین اساس میتوان به جهات گوناگون، این کنش را تقسیمبندی و طبقهبندی کرد.
«من سوم دبستان بودم. یه همسایه داشتیم که چهار تا دختر داشت؛ دو تا دبیرستانی، دو تا دبستانی. دخترهاش همبازی من و خواهرم بودن. اسم اون دو تا بزرگها فروغ و فاطمه بود. یادمه یه مدت فروغ ناپدید شد. هیچ خبری ازش نبود. هرچی میرفتیم دم خونهشون که مثلا بیان پیش ما یا ما بریم پیششون و آمار فروغ رو میگرفتیم، هر بار یه چیزی میگفتن. خونه عمهشه. رفته خرید. رفته جایی برمیگرده. تا یه مدت بعد هم که دیگه اصلا مادرش نذاشت ما بریم خونهشون. بقیه بچهها رو هم نمیدیدیم. چند ماه بعد، یه بار نیروی انتظامی ریخت جلوی درشون و خیلی شلوغ شد. اون روز فهمیدیم فروغ خودش رو کشته! به همین سادگی. گویا پدرش تصمیم گرفته بوده که فروغ با پسر فامیلشون ازدواج کنه. این دختر طفلی هم دوست نداشته و میخواسته بره دانشگاه. یعنی همیشه رؤیاش دانشگاهرفتن بوده. پدرش هم حکم کرده بوده که باید ازدواج کنی و حتی نذاشته دیگه برای امتحانهای آخر سال مدرسه بره. اون هم خودش رو میکشه. و جالب اینجاست که پدر خانواده نهتنها برای زنده فروغ، نهتنها برای احساسات، زندگی، باور و رؤیاهای فروغ تصمیم گرفته بوده، حتی برای مرده دختر بدبخت هم تصمیم گرفته بوده. چون بعد از اینکه میبینه دخترش خودکشی کرده، یواشکی توی حیاط خونهش چالهش میکنه. به همین راحتی. یعنی انگار نه انگار که فروغ هم زندگی داشته. زندگی فقط و فقط برای پدر فروغ بوده».
سمیرا، 40 ساله و متأهل است و خیلی زود و تلخ، بدون آنکه معنی واژه حریم خصوصی را بداند، با مفهوم نقض آن آشنا شده است.
آنچه از کودکی در ما نهادینه شده، در تمام جامعه سیطره دارد
سپهر، دانشجوی سال سوم حقوق، برداشت دیگری از تبعات نقض حریم خصوصی دارد. او باور دارد وقتی نقض حریم خصوصی در فرهنگ، آداب و رفتارهای ما از کودکی نهادینه شده، طبیعی است که شاهد شکستنش در مسائل بزرگتر اجتماعی باشیم: «من یه خواهر بزرگتر دارم. نمیگم خانواده بیفرهنگی دارم اما این جمله، خیلی تکراری و عادی بود توی خونه ما: «برو ببین خواهرت داره چیکار میکنه». الان که فکر میکنم میبینم از همون بچگی نقض حریم شخصی رو بهمون یاد دادن. یعنی یا این مدلی یاد دادن یا جلوی چشم ما، حریم بقیه شکسته شده، ما هم توی ناخودآگاهمون رفته. مثلا یادمه بقال محل، همیشه آمار همه رو میداد یا یادمه گاهی جلوی مردای خانواده رو میگرفت و میگفت که دخترت با فلان لباس رفت بیرون. پسرت این ساعت برگشت خونه. یعنی اصلا براش تعریف نشده بود که به زندگی دیگران کاری نداشته باشه. در واقع حق قانونی خودش میدونست که توی جزئیترین و خصوصیترین مسائل بقیه دخالت کنه. خب معلومه با این پذیرش و باور فرهنگی (البته ضدفرهنگی) امروز توی جامعه شاهد اینهمه نقض حریم خصوصی هستیم».
موارد زیادی وجود دارد که میتوان تحت عنوان حریم خصوصی از آنها یاد کرد، اما در کل نقض حریم خصوصی در انواع مختلف، یک جرم است و از راههای قانونی میتوان با آن به مقابله برخواست. از جمله این موارد میتوان به تهدید انتشار عکسهای خصوصی، ضبط مکالمات و تهدید به انتشار آنها، شنود مکالمات و… اشاره کرد. بهعلاوه اینکه در دنیای امروز که عصر دیجیتال است، مصادیق نقض حریم خصوصی، نسبت به گذشته بیشتر و متفاوتتر شده است که البته، بهگفته بسیاری از کارشناسان و مسئولان مرتبط، پایینبودن آگاهی افراد از حق و حقوقشان در مقابل نقض حریم شخصی نیز عامل دیگری است که به تکرار این نقص فرهنگی
دامن میزند.
براساس مطالب حقوقی منتشرشده، حریم خصوصی سه عنصر دارد که عبارتاند از:
1. خصوصیبودن
2. مخفیبودن
3. مصونبودن در برابر نظارت و مداخله دیگران
در آخر در چارچوب قانون بودن که بسیار مهم تلقی میشود.
علاوه بر سه عنصر مذکور، این حق اساسی ابعاد گوناگونی دارد که عبارت است از:
۱. حریم خصوصی فردی: حریم بدن فیزیکی افراد
۲. حریم خصوصی رفتار فردی: فعالیتهای سیاسی و جنسی
۳. حریم خصوصی ارتباطات فردی: محاورات فرد
4. حریم خصوصی اطلاعات فردی: اطلاعات شخصی افراد (که این مورد با شکلگیری و گسترش ارتباطات اینترنتی و فضای مجازی بیشتر مورد تهدید قرار میگیرد)
حال این سؤال مطرح است که در حقوق ایران مصادیق حریم خصوصی افراد چیست؟
1. بهعنوان مثال: در اصل ۲۲ قانون اساسی بیان شده که حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است؛ مگر در مواردی که قانون تجویز کند. پس این اصل حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص را مصون از تعرض و یا به عبارت دیگر جزء حریم خصوصی آنها منظور داشته است.
2. همچنین در اصل ۲۵ قانون اساسی عنوان شده که بازرسی و نرساندن نامهها، ضبط و فاشکردن مکالمات تلفنی، افشای مخابرات تلگرافی و تلکس، سانسور، عدم مخابره و نرساندن آنها، استراق سمع و هرگونه تجسس ممنوع است؛ مگر به حکم قانون.
3. ماده ۱۰ قانون مسئولیت مدنی نیز میگوید کسی که به حیثیت و اعتبارات شخصی یا خانوادگی او لطمه وارد شود، میتواند از کسی که لطمه وارد آورده است، جبران زیان مادی و معنوی خود را بخواهد.
حال همانطور که بیان شد مصادیق نقض حریم خصوصی در فضای مجازی در طی دهه گذشته بسیار اهمیت پیدا کرده است، بههمینخاطر وجود قوانین حریم خصوصی در فضای مجازی بیشازپیش احساس میشود. در همین راستا ماده ۶۴۰ کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی و مواد ۱۲، ۱۶ و ۱۷ قانون مجازات جرائم رایانهای، حیثیت شهروندان را مورد حمایت قانونی قرار دادهاند. درواقع، این قوانین از حریم خصوصی شهروندان حتی در فضای مجازی به صورت غیرمستقیم حمایت کیفری کردهاند.
در حقیقت اگر کسی بدون اجازه، وارد حریم شخصی فرد دیگر شود، هم به لحاظ مدنی و هم به لحاظ کیفری، دارای مسئولیت است و به مجازات ورود به حریم خصوصی، قابل پیگرد قانونی است. تطابق مواد مذکور، هرکس به وسیله سامانههای رایانهای یا مخابراتی، صوت یا تصویر یا فیلم خصوصی یا خانوادگی یا اسرار دیگری را بدون رضایت او منتشر یا در دسترس دیگران قرار دهد، یا پس از تغییر و تحریف مبادرت به انتشار آن کند؛ به نحوی که منجر به ضرر یا موجب هتک حیثیت او شود، به حبس و جزای نقدی محکوم خواهد شد. درصورتیکه این تغییر و تحریف به صورت مستهجن باشد، مرتکب به حداکثر هر دو مجازات محکوم میشود.
بیاطلاعی از حقوق قانونی نقض حریم خصوصی، بزرگترین آسیب افراد است
«حالا خدا رو شکر گذشتیم از اون روزهایی که یکی یه عکس پرسنلی کجومعوج از کسی پیدا میکرد، طرف رو به هزار روش تهدید میکرد. الان دیگه با این فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، دیگه کمتر این مدل تهدیدها پیش میاد؛ اما انگار با تغییر سبک زندگی، مدل تهدیدها و سرککشیدن افراد به حریم خصوصیمون هم متفاوت شده. همین چند ماه پیش خواهر یکی از دوستام، با یه پسری آشنا شده بوده. توی چت یکم به هم ابراز علاقه کرده بودن، بعد چون پسره یکم لات و اینا بود، خواهر دوستم نخواست ارتباطش رو ادامه بده. باورتون میشه پسره تهدید کرده بود که اسکرینشات چتهات رو میارم به بابات نشون میدم؟؟؟ این هم کمسنوسال بود ترسیده بوده. دوست من میگفت اگه زودتر میفهمیدم میرفتم از اون پسر شکایت میکردم؛ چون ظاهرا اسکرینشات پیام و تهدید به انتشارش، نقض فضای خصوصیه. البته این رو تازه فهمیدما. دوستم بهم گفت. خودش هم رفته سرچ کرده فهمیده. خب یه داستان دیگه هم هست، اونم اینکه ما اصلا آموزش ندیدیم که چیا نقض حریم خصوصیمونه. همینطوری تا یه نفر میاد تهدید یا اخاذی میکنه میترسیم و خودمون رو توی دردسر میندازیم».
یاسمن، این روایت را درمورد ناآگاهی از حق و حقوق شهروندی میگوید؛ کسی که دانشجوی یکی از دانشگاههای معتبر است و به گفته خودش خیلی زود وارد جامعه شده؛ اما هنوز هم از آسیبهای آموزشندیدن زندگی اجتماعی در امان نیست.
اختلالات شخصیتی، از عوامل نقض حریم خصوصی دیگران است
دخالت در حریم خصوصی دیگران، دلایل متعددی دارد که بسیاری از آنها به تحلیلها و بررسیهای روانشناسانه و جامعهشناختی نیاز دارد. آنطور که در برخی گزارشها منتشر شده، نیاز به دیدهشدن و قرارگرفتن در کانون توجه، یکی از مهمترین و محوریترین نیازهای روانی-اجتماعی افراد است. بنا بر این نیاز، کسب لذت تسلط و تأییدشدن، یکی از دلایلی است که ما را به دخالت در حریم خصوصی دیگران ترغیب میکند. در کنار افرادی که نیاز به دیدهشدن و مورد تأیید قرارگرفتن دارند، کنترلگران نیز از دیگر افرادی هستند که گاهی باعث دخالت در زندگی افراد و نقض حریم خصوصی دیگران میشوند. این افراد کسانی هستند که همیشه میخواهند نقش اول را برعهده داشته باشند و مهمترین فرد در یک جمع باشند. این افراد، شخصیتی کنترلگر دارند. اساسا همیشه میخواهند از همه چیز مطلع باشند؛ اطلاعداشتن از هر موضوعی یکی از بزرگترین لذتهای زندگی این افراد است. آنها درباره هر مسئلهای نظری دارند. در بسیاری موارد، کنترلگران در نظارت و بررسی امور زندگی دیگران و باید و نباید گفتن، از مراجع قانونی نیز جلوتر حرکت میکنند.
سجاد، فروشنده قطعات یدکی خودرو، در یک آپارتمان 16واحدی زندگی میکند و مدیر ساختمان است. او درمورد نقض حریم خصوصی در فضای همسایگی میگوید: «یه همسایه داریم، طبقه چهارمه و با آسانسور تردد میکنه؛ یعنی ارتباط چندانی حتی در حد سلاموعلیک هم با همسایههای سهطبقه پایینتر نداره؛ اما تقریبا آمار تکتک واحدها رو از خودشون بهتر داره و جالبه که درموردشون و حتی جای اونها هم تصمیم میگیره. پارسال زمستون، همسایه طبقه سوم برای بچهش تولد گرفته بود. اتفاقا چون هم خودش بچه کوچیک داشت و هم مهموناش، حدود ساعت 7 مهمونیش رو شروع کرد که تا 11 شب تموم بشه. حالا میگم مهمونی نه که فکر کنی چه خبر بودهها. چند تا خانواده دور هم جمع شده بودن. یکم هم اگه توی راهرو پشت در خونهشون میایستادی، صدای آهنگ میاومد؛ یعنی واقعا مزاحمتی نداشتن. این همسایه طبقه چهارمیه چند بار رفت دم خونهشون، تذکر داده که چرا مهمونی مختلط گرفتید! یکم داشت درگیری میشد که زنگ زدن به من، رفتم کلی باهاش حرف زدم آرومش کردم. آخرم به من گفت تو غیرت نداری و رفت. منم گفتم تموم شد. نگو رفته خونه زنگ زده 110، اونها هم اومدن. اما میدونی چی شد؟ وای خیلی خوب بود. 110 اومد همین طبقه چهارمی رو جریمه کرد. همین که میخواسته مهمونی اون یکی رو خراب کنه. خیلی حال کردم. 110 بهش گفته این مهمونی خانوادگی و توی حریم خونه خودشون بوده، مزاحمتی هم نداشته، تازه بهش گفتن چون هزینه کرده بوده برای مهمونی و تو خراب کردی باید جریمه هم بدی. اینا رو گفتم بگم بعضیا دیگه از پلیس و امام جمعه و اینا هم جلوتر میرن. آخه یکی نیست بگه به تو چه. واسه چی میخوای همه تحت کنترل و اراده تو زندگی کنن».
حق بر مشاعات برای چه کسانی است؟
آنطور که تجربه نشان داده، نهتنها برخی افراد به دلایل متعدد که نیاز به بررسی روانشناختی و جامعهشناسانه دارد، به حریم خصوصی دیگران تجاوز میکنند؛ بلکه گاهی هم حریم خود را بزرگتر از واقع و حدود قانونی تصور میکنند و در مقابل ورود دیگران به حریمی که برای آنها نیست، دردسرهایی ایجاد میکنند. در بسیاری موارد، شاهد درگیریهایی درمورد جای پارک ماشین در خیابان، استفاده از پیادهروها و فضای عمومی از سوی مغازهداران، کسبه و… بودیم که در صورت اعتراض، با جملاتی مانند «جلوی خونه خودمه، دم مغازه خودمه، اختیارش رو دارم» مواجه شدیم.
پریسا، ساکن یکی از خیابانهای منتهی به بازار است. کنار منزلشان، چند مغازه تأسیسات برودتی است که معمولا از مواد شیمیایی استفاده میکنند. او، چند ماه گذشته به خاطر استفاده غیرقانونی کسبه از پیادهرو، دچار مشکل شده بود. «صبح ساعت 8 داشتم با خواهرم میرفتم خرید. از جلوی یکی از این مغازه تأسیساتیها رد شدم. هر بار که قبلا رد میشدم نگران بودم لباسم به جایی نگیره کثیف بشه. آخه همیشه جلوی در مغازه توی پیادهرو کلی روغن و سیاهی ریخته. نزدیک مغازه که شدم، دیدم چشمام داره میسوزه و سرفهم گرفته بود. فکر کردم به خاطر آلودگی هواست؛ اما هرچی به مغازه نزدیکتر میشدم، میدیدم داره بیشتر میشه. اصلا انگار رنگ هوای اون یه تیکه تغییر کرده بود. یهو چشمم افتاد به کنار باغچه پیادهرو، دیدم یه چیزی روی زمین داره میجوشه و کف میکنه. تا بخوام بفهمم چیه، خواهرم از شدت سرفه حالش بد شد و استفراغ کرد. حالا بماند که چقدر به خاطر خواهرم ترسیده بودم و فضای بدی بود؛ اما وقتی داد و بیداد کردم، شاگرد مغازه بهم گفت ظاهرا اسیدی رو کنار خیابون ریخته بودن که روز قبلش برای شستوشو استفاده کرده بودن. منم وقتی اینو فهمیدم واقعا گیر دادم به صاحب مغازه که اینجا مدرسه هست، اگه یه بچه مدرسهای همینجا میخورد روی اینها زمین و صورتش میسوخت چی. جالبه پررو پررو بهم میگفت جلوی مغازه خودمه، اختیارش رو دارم. تو که دیدی بو میاد از اونور میرفتی. واقعا به همین سادگی! اون روز کار به 110 رسید و کلی صاحب مغازه اخطار گرفت که دیگه هیچی حق نداره توی پیادهرو بذاره یا بریزه و به زور و خواهش از من و خواهرم رضایت گرفت؛ اما از چند روز بعد دوباره جلوی مغازه همون وضع سابق شد».
استفاده از فضاهای عمومی، از سوی بسیاری از شهروندان، مالکان و کسبه، با تصور اینکه مقابل ملک خودشان است، موضوع جدیدی نیست و همیشه مشکلاتی برای عابران پیاده ایجاد میکند. مهمتر از همه، بسیاری افراد، قانون مشاعات در کوچه و خیابان را نمیدانند و همین باعث میشود که یا به حق دیگران تجاوز کنند یا اجازه دهند که به حقشان تجاوز شود. آنطور که در منابع حقوقی گفته شده، براساس اصل 9 ماده 96 تبصره 6 کتاب مجموعه قوانین و مقررات شهرداریها اراضی، کوچهها، میدانها، خیابانها و معابر عمومی واقع در محدوده هر شهر، ملک عمومی محسوب شده و تعرض در این معابر، تخلف تلقی میشود و باید شهرداریها با متخلفان برخورد کنند.
در دین اسلام، قانون و تبصرههای حقوقی، بارها و بارها بر حفظ حقوق فردی و انسانی اشخاص تأکید شده است. از طرفی، مصادیق نقض حریم خصوصی تعریف شده و برای آن، مجازات تعریف شده است؛ اما در بسیاری موارد، آنطور که از این روایات مشخص است و هرکدام از ما تجربه کردیم، افراد بدون آگاهی از قوانینی که مربوط به نقض حریم خصوصی است، یا به محدوده فرد دیگری تجاوز میکنند یا اینکه اجازه میدهند کسی حریم شخصی آنها را بشکند که در بسیاری از موارد، چون آموزشهای لازم در این خصوص وجود نداشته، حتی افرادی که به حریمشان تجاوز شده، اعتراض و شکایتی هم نمیکنند.
انتهای پیام