آیا ابراهیم رئیسی در سفرهای استانی وعده پوپولیستی میدهد؟
اصل و اساس سفرهای استانی دولتها، سفری بدون تشریفات در اعماق مناطق دورأفتاده کشور است تا دولتمردان شنیدن درددلهای اقشار بسیار ضعیف مردم در مناطق دورأفتاده تصمیمگیریهای مؤثری داشته باشند اما آیا این هدف در سفرهای استانی دولتها محقق شده است؟
به گزارش قرن نو، از سال ۸۴ که محمود احمدینژاد به صندلی ریاست جمهوری تکیه زد، همه میدانستند که او سیاستهای پوپولیستی را در دستور کار خود قرار داده و یکی از برنامههای این سیاست سفرهای استانی بود.
اکنون نیز سفرهای استانی در برنامه دولت سیزدهم جایگاه ویژهای دارد و برخی بر این باورند که رد پای سیاستهای پوپولیستی احمدینژاد در این سفرها دیده میشود. آمارها نشان میدهد که تنها در ۹۰ روز نخست دولت سیزدهم، رئیسی و کابینه وی ۱۰ سفر استانی را در کارنامه عملکرد خود به ثبت رساندهاند و این سفرها به قوت ادامه دارد به نحوی که بر اساس آمارها رئیسی پس از تشکیل کابینه، به طور میانگین ۹ روز ریاست جمهوری ( دولتداری) و یک روز سفر استانی (ایرانگردی) داشته است.
همچنین به گفته صولت مرتضوی، معاون اجرایی رئیس دولت سیزدهم، حدوداً در ۱۷ سفر استانی رئیس دولت در سال گذشته ۱۵ هزار میلیارد تومان اعتبار تخصیص پیدا کرده که منبع تأمین این هزینهها منابع مردمی است.
همچنین دولت سیزدهم مبلغ ۵۲۵ میلیارد تومان را برای مصوبات سفرهای استانی در نظر گرفته است و در سرفصل بودجه ۱۴۰۱نهاد ریاست جمهوری اضافه کرده است.
اما در این میان آنچه که موردسؤال افکار عمومی قرار دارد این است که این سفرها تاکنون چه بازخوردی داشته و تا چه اندازه در حل مشکلات کشور مؤثر بوده است؟
تحلیلگران و کارشناسان سیاسی رویکردهای متفاوتی را نسبت به این سفرها دارند. عدهای بر این باورند که این سفرها رویکردی تبلیغاتی داشته و گرهی از کار مردم باز نمیکند و گروهی دیگر بر این باورند که سفرهای استانی آثار مثبتی داشته و میتواند گرهگشا باشد.
مزایای سفرهای استانی
اینکه رئیس قوه مجریه به جای به تکیه بر صندلی و افتتاح مجازی پروژهها، ترجیح میدهد در میان مردم حضور داشته باشد، فرصتی مغتنم و ارزشمند برای اداره کشور است.
در حقیقت سفرهای استانی یکی از شیوههای خوب آشنایی با چالشها و فرصتها در هر استان بوده و باعث میشود تا دولتمردان چشماندازی از هر استان برای تصمیمگیریهای کلان در کشور داشته باشند. عدهای بر این عقیدهاند که سفرهای استانی روحیه وحدت و همدلی و در نتیجه سرمایههای اجتماعی را افزایش میدهد.
لطف الله فروزنده فعال سیاسی اصواگرا در این باره می گوید؛ در جریان این سفرها و در کنار تکمیل برنامهها و پروژههای نیمهتمام، وقتی رئیس جمهور و برخی از وزرا از نزدیک از مناطق مختلف استانها بازدید میکنند، مردم بالاترین مقام اجرایی کشور را در میان خود دیده و این امر در روحیه مردم تأثیرمثبتی دارد. چنین رفتاری باعث میشود تا مردم مسئولان را جزئی از خود احساس کنند که در حل مسائل آنها مشارکت دارند.
بهزاد رحیمی نماینده مردم سقزو بانه در مجلس هم معتقد است سفرهای استانی رئیسی آنهم در روزتعطیل، نشانه نظارت رئیس دولت بر عملکرد مدیران محسوب میشود و موجب تلاش بیشتر مدیران برای حل مشکلات مردم خواهد شد.
وعدههای سرخرمن و شفاف نبودن مصوبات سفرهای استانی
اما نگاهی به عملکرد دولتمردان در طول سالهای گذشته تا کنون نشان میدهد که سفرهای استانی مانند تیغی دولبه است که اصولاً برآیند آنها با انتظارات مردم تطابق نداشته و تنها اثرمثبت آن بعد ارتباطی آن است. بنابراین یکی از انتقادات وارد به این سفرها شفاف نبودن مصوبات استانی است.
اصولاً هر مصوبهای براساس درآمد و پولی که دولت دارد در قانون بودجه میآید؛ اگر قرار است وعدهای داده شود و مصوبهای شکل بگیرد باید در بودجه وارد شد اما وقتی مصوبات در بودجه نیاید یعنی پولی وجود ندارد و در نتیجه توقع ایجاد میکند که عدم اجرای آن هم نتیجهاش افزایش نارضایتی مردم خواهد بود.
عملی نشدن وعدهها خطری است که اعتماد مردم به دولت سیزدهم را تهدید میکند. اگرچه بسیاری بر این باورند که بر خلاف انتقادات رویکرد دولت رئیسی با دولت احمدی نژاد در سفرهای استانی متفاوت است و فرق میکند که چه کسی به سفرهای استانی میرود.
اما مسئله اینجاست که بایستی وعدههای که در جریان این سفرها داده میشود عملی شود. در غیر این صورت نه تنها نمیتواند موجب افزایش سرمایههای اجتماعی شود و بلکه عملکردی معکوس دارد.
ناصرایمانی تحلیلگر مسائل سیاسی با اشاره به اینکه این سفرها میتواند اعتماد مردم به دولت را که در گذشته خدشه دار شده، بازسازی کند، گفت: اگر نیاز بود تا مسئولان در جایی دستوری را صادر کنند باید اسیر احساسات منطقهای نشوند و وعدهای که میدهند حتی اگر کوچک هم باشد، قابلیت اجرایی و تحقق در کوتاهمدت داشته باشد.
مسعود پزشکیان نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی نیز در باره این مصوبات تاکید دارد: گاهی این مصوبات غیرعلمی است، مانند برخی از مصوبات زمان احمدی نژاد که خیلی از آن ۱۰۰ سال دیگر هم خیلیهایشان ممکن است اجرا نشوند.
حشمتالله فلاحتپیشه نماینده مجلس دهم نیز معتقد است که بسیاری از سیاستهای توسعهای ایران به دلیل همین آفت دچار مشکل و شکست شدند. این کارشناس سیاسی تأکید دارد: جامعه ایران ظرفیت شکلگیری پوپولیسم جدید را ندارد؛ مشکلات مردم به حدی جدی است که اولین داور دولتها مردم هستند. رئیسی، بهجای آنکه گرفتار کارهای پوپولسیستی شود؛ میتواند جلسات و شوراها را در سفرهای استانی تشکیل داده و مشکلات استانها را حل کند.
نقشی فراموششده استانداران و فرمانداران
از سوی دیگر سؤالی که دررابطه با این سفرها مطرح میشود نقش استانداران و فرمانداران است. کارشناسان سیاسی تأکید دارند که تصمیمات پایتخت و مراکز تصمیمگیری کشور میتواند انواع مشکلات استانها را برطرف سازد و لزوماً نیازی به حضور فیزیکی و سخنرانی که رویکرد پوپولیستی داشته و رنگ بوی تبلیغاتی دارد، وجود ندارد.
در شرایطی که هر منطقهای دارای استاندار منصوب دولت است و در دورهای که مشکلات به راحتی قابل رصد و شناسایی است، آیا براستی انجام این تعداد سفرهای استانی ضروری است؟
از سوی دیگر اگر استانداران یا فرمانداران قادر به حل مشکلات حوزه خود نیستند و برای بررسی و حل مشکل حتماً به حضور شخص رئیس دولت نیاز است دیگر پس داشتن این استانداری و فرمانداری و غیره چه لزومی دارد؟
اساساً در یک سیستم سالم، نیازی به سفرهای این چنینی عالیترین مقام قوه مجریه نیست. تجربه در کشورهایی پیشرفته از جمله آلمان و سوئیس و ژاپن و… نشان میدهد رؤسای دولت شهر به شهر نمیگردند اما وضعشان به مراتب بهتر از ماست.
انتهای پیام