خرید تور نوروزی

در ستایش روزنامه‌نگاری راه حل گرا | هادی خانیکی

هادی خانیکی در روزنامه اطلاعات نوشت:

هر زمان نو می‌شود دنیا و ما
بی‌خبر از نو شدن اندر بقا
مولانا
۱) شواهد فراوانی نشان می‌دهند که در «جامعه شبکه‌ای» امروز و در شتابندگی تاریخی بر آمده از «قدرت ارتباطات»، برای هیچ فرد و اجتماعی جایی برای ماندن در یک جهان فروبسته نیست، همه ناگزیر از زیستن در جهان‌های موازیند؛ جهان‌هایی که نه تنها متفاوت بلکه گاه متناقض و متعارضند و کنشگری مؤثر در هر عرصه‌ای، یافتن راه حل در تلاقی این تفاوت‌ها و تعارض‌هاست.
اگر من در این یادداشت‌ها از«جهان روزنامه‌نگارانه» آغاز کردم، بنا به تجربه‌ای بود که از این جهان اندوخته بودم و پنجره‌هایی که از آن ساحت به ساحت‌های دیگر از جمله جهان‌های دانش و فرهنگ و سیاست باز می‌شد، افق‌های آنها را دیدنی‌تر می‌کرد. جهان زیست روزنامه نگارانه، قدرت زبانی و توان شنیدن و دیدن را بیشتر می‌کند؛ البته نه روزگار ما برای روزنامه‌نگار و روزنامه‌نگاری جای «امن عیش» باقی گذاشته است و نه من توانسته‌ام مدام و مستمر در آن جهان بمانم، تنها کوشیده‌ام که از دنیایی که دوستش داشته‌ام و دارم کوچ نکنم و از زیسته‌هایش در جهان‌های موازی بهره بگیرم.
۲) یادداشت پیشین «در نکوهش روزنامه‌نگاری مسأله‌گریز» بود، هرچند که «مسأله‌گریزی» اختصاص به عالم روزنامه‌نگاری ندارد؛ دنیای آکادمیک و حتی جهان سیاست‌ورزی و حکمروایی هم معمولاً مبتلا به همین عارف بوده و است. فرار از پرداختن به مسائل سخت و بنیادین جامعه و ورود به عرصه «شبه مسأله‌ها» و «مسأله نماهای اجتماعی و فرهنگی و سیاسی»، موضوعی اساسی در فرآیند تحولات توسعه‌ای ایران است. وقتی مسائل جامعه به صورت مزمن و درهم تنیده و چند وجهی در می‌آیند و پرداختن به آنها نیازمند دانش و پژوهش‌ و شجاعت و صراحت بیشتر می‌شود، هزینه «نظرورزی مسأله‌محور» بالا می‌رود و صاحبنظران علمی و حرفه‌ای به کنار می‌روند و به کناره‌ها می‌پردازند. در چنین شرایطی است که سیاست‌گذاران و دست‌اندرکاران امور سیاسی و اجتماعی بیشتر طلب «راه حل» می‌کنند و از «مسأله» می‌گذرند و از همین‌جاست که دو دنیای با فاصله میان «جهان دانش و رسانه» از یک سو و «جهان سیاست و اجرا» از سوی دیگر شکل می‌گیرد؛ جهان اول باید به «مسأله بپردازد» ولی جهان دوم «راه حل» می‌خواهد و معلوم نیست «راه حل مشترک و آنی» برای «مسائل نامشترک و مزمن» چگونه می‌تواند به دست آید؟
۳) از همین‌جا میدان به روی «دانش ـ فن» جدیدی در عالم ارتباطات و دنیای حرفه‌ای روزنامه‌نگاری باز می‌شود: «روزنامه‌نگاری راه‌ حل‌گرا» که مفهومی جدید با پیشینه‌ای درخور است. روزنامه‌نگاری راه‌ حل‌‌گرا، گزارشگری دقیق و متقاعدکننده است درباره پاسخ‌های یک مسئله یا مسائل اجتماعی. البته ورود به این عرصه به دلیل زمینه‌های نامساعد و مرزهای درهم ریخته علمی و حرفه‌ای و سیاسی، چندان آسان نیست. از آنجا که سیاستگذاران و مسئولان اجرایی بیشتر به دنبال یافتن راه حل‌های شتاب‌زده در برابر مسائل انباشته جامعه هستند، بسیاری از روزنامه‌نگاران ترجیح می‌دهند که به منظور رهایی از اتهام مدافعه‌جویی سیاسی یا انتساب به دستگاه‌های رسمی از ورود به دایره راه حل‌ها پرهیز کنند. باید به این زمینه اجتماعی و سیاسی توجه کرد ولی در برابر آن نباید از رهاوردهای جدید علمی هم غافل ماند. روزنامه‌نگاری چه در مقیاس قدیم آن یعنی عالم نوشتاری و چه در مقیاس جدید آن یعنی دنیای مجازی، همواره نیازمند نظریه و دانش جدید است تا توان حرفه‌ای خویش را ارتقاء دهد و از جمله رهاوردهای جدید نظری و حرفه‌ای روزنامه‌نگاری راه حل‌گراست؛ گونه‌ای از روزنامه‌نگاری که چهار ویژگی مهم دارد:
نخست: برای مسأله‌ای مشخص و روشن راه حل ارائه می‌دهد؛ یعنی اگر مطلبی که نوشته شده پاسخی به یک مشکل نیست، نمی‌تواند به این نوع روزنامه‌نگاری منتسب باشد.
دوم: به مخاطب اطمینان می‌دهد که از روی پاسخ‌ها می‌توان به راه حل رسید.
سوم: بینشی را منتقل می‌کند یا درس‌هایی را می‌آموزاند که مبتنی بر زمینه‌ها و زیست‌جهان‌های مشترک با مخاطبان است.
چهارم: از محدودیت‌های راه حل‌گرایی واقعی غافل نیست، چیزی را به عنوان راه حل قطعی برای یک مسأله اجتماعی تعریف نمی‌کند، از کامل نبودن پیشنهادها باکی ندارد، از طرح نظر همه کسانی که نسبت به موضوع اشراف دارند، غافل نیست و به هر صورت به پیامدها و محدودیت‌ها و مخاطرات کار خویش واقف است.
۴) چرا روزنامه‌نگاری راه حل‌گرا مهم است؟ قاعده مسلط در حرفه روزنامه‌نگاری این است که با پرداختن به هر مسأله، مسیری برای حل آن گشوده می‌شود. روزنامه‌نگاران معمولاً وظیفه حرفه‌ای خود می‌دانند که از خطاها و اشتباهات بنویسند و بگویند و آنچه را می‌بینند افشا کنند. روزنامه‌نگاری راه حل‌گرا از مسئولیت متعارف فراتر می‌رود و این عرصه را می‌گشاید که برای روزنامه‌نگاران و روزنامه‌نگاری امروز صرفاً نوشتن درباره مسائل و مشکلات کفایت نمی‌کند، بلکه باید به توانمندی جامعه در فهم آنها و مواجهه با آنها نیز کمک کرد. شهروندان هم باید پاسخ‌های مناسب را برای رو‌به‌رو شدن با مشکلات بیاموزند و بتوانند به کار گیرند. در حقیقت روزنامه‌نگاری راه حل‌گرا نوعی روزنامه‌نگاری کنشگرانه است. پیوند بیشتری میان مخاطبان و رسانه برقرار می‌کند و تأثیر ملموس در ارتقای مباحثات اجتماعی و شکل‌گیری گفت‌وگوهای مؤثر در جامعه دارد. خلاصه اینکه «روزنامه‌نگاری راه حل‌گرا» برای این مهم است که میان نخبگان و شهروندان با رسانه‌ها نوعی مواجهه و گفت‌وگو شکل می‌دهد؛ جامعه فقط با بیان مشکلات و مسائل خویش از سوی روزنامه‌نگاران تغییر رفتار نمی‌دهد، شهروندان در پی آگاهی از راه حل‌ها و سرمشق‌هایی برای عبور از آنها هستند و البته این راه حل‌ها و سرمشق‌ها نمی‌توانند آمرانه و یکسویه باشند. باید نقش اصلی را به قدرت انتخاب مخاطبان از میان رویکردها و راهکارهای خردورزانه و افق‌گشای مطرح در این نوع روزنامه‌نگاری داد.
۵) تجربه اولیه من از این نوع روزنامه‌نگاری به همان دورانی در دهه ۶۰ بر می‌گردد که روزنامه باید برای تداوم جریان زندگی مردم میان مخاطرات پردامنه جنگ، راه حلی می‌یافت. جنگ شهرها، هیچ مکانی را از شهرهای بزرگ در امان نگذاشته بود، فقط یک روز در فروردین ماه ۱۳۶۶، شانزده بمب در حوالی دو مؤسسه مطبوعاتی بزرگ آن ایام یعنی کیهان و اطلاعات به زمین افتاد و شهروندان تهرانی نیز جز فرار بی‌هدف به حومه شهر چاره‌ دیگری نمی‌دانستند. اینکه روزنامه در چنین شرایطی چه باید بکند و صاحبنظران و کارشناسان حوزه‌های مختلف نظری و عملی چه اقدامی را کم‌خطر می‌دانند، مسأله‌ای جدی در برابر روزنامه‌نگاران و روزنامه‌نگاری آن ایام بود. پرداختن به این مهم ضرورتی بیش از بیان خاطره‌ها دارد و اگر «همدم سرطانی‌ام» اجازه دهد، هفته آینده به آن خواهم پرداخت.
به یاری خداوند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا