خرید تور تابستان

جشن سال نو طبری آخرین نفس‌هایش را می‌کشد!

یک مازندران شناس گفت: زبان فارسی به دلیل سیاستگذاری‌های اشتباه، زبان‌های محلی که می‌توانست خرده فرهنگی باشد برای حفظ فرهنگی ملی در برابر تهاجم فرهنگ شرق و غرب، را قورت داده است و اصلا مهم نبوده است به همین دلیل بخش عمده‌ای از آنها از بین رفته است.

انصاف نیوز: سال نو طبری یا نوسال طبری؛ مبداء این گاه شماری بر اساس سال شماری و محاسبات قدیم از سال ۴۸۹ قبل از میلاد، و همزمان با شاهنشاهی قباد ساسانی است. برخی از روستاها و شهرهای مازندران و گلستان هم این روز را جشن می‌گیرند.

رحیم موسوی، مازندران‌شناس درباره سال طبری و جشن‌هایی که برگزار می‌شود به خبرنگار انصاف نیوز گفت: آغاز سال طبری مصادف با 2 مرداد هر سال است. البته امسال وهیجک (کبیسه به زبان عربی) بوده است و فردا اول سال طبری است. چون اندرگاه را نگاه می‌داشتند. سال طبری 12 ماهه و 30 روزه است و 5 روز اندرگاه وجود دارد. در زبان مازندرانی به این 5 روز شیشک گفته می‌شود و 4 سال یکبار رخ می‌دهد تا سال را ثابت نگه دارند. این سال تا اواسط ساسانیان گردان بود اما از دوره قباد ساسانی به بعد ثابت ماند. اکنون در سال 1534 طبری هستیم که ارتباطی با مبدا هجری خورشیدی ندارد. این سال با فرمان یکی از پادشاهان مقتدر ساسانی آغاز شد.

او درباره جشن‌ اول سال طبری گفت: آغاز سال نو طبری به جز آیین «مارمه» جشن خاص دیگری ندارد. مبنای این سال مرداد است چون محصولات بهتر بوده و کشاورزان می‌توانستند مالیات خود را بپردازند. در حقیقت ماهیت متفاوتی نسبت به جشن نوروز داشته است. جشن سال نو طبری مختصر برگزار می‌شده و برای آن بوده که حساب و سال و ماه در دست‌شان باشد.

رحیم موسوی با بیان اینکه «بسیاری از جشن‌های وابسته به گاه شماری در سراسر ایران بسیار محدود است»، افزود: متاسفانه در حال حاضر جشن مهرگان، تیرگان، سده و… برگزار نمی‌شود. در مازندران هم چند جشن بیشتر باقی نمانده است. علاوه بر آغاز سال نو طبری، 28 تیرماه عید ما یا جشن عید مردگان است و از باستان باقی مانده است. جشن فروردگان و تیرگان در 12 آبانماه است که هنوز باقی مانده است.

این مازندران‌شناس افزود: در قدیم اول سال نو (برای تحویل سال) فردی که خوش‌ قدم بود و معمولا کودکی به سن بلوغ نرسیده یا افراد پاکدل بودند، با تکه سبزه‌ای بیرون از خانه می‌ایستادند، در می‌زدند و وارد خانه می‌شدند. هیچ کس حق نداشت از خانه بیرون بیاید تا افراد خوش قدم وارد خانه شوند. این آیین را مارمه می‌گفتند که به معنی آوردن ماه و سال نو است. این آیین داخل خانه‌های مردم برگزار می‌شد آنهم توسط افراد خوش قدم برای آن که سال پربرکت و پرمحصولی داشته باشند. بعد از آمدن اسلام هم این آیین شکل اسلامی پیدا کرده و با ورود فرد خوش قدم صلوات هم می‌فرستند.

او با بیان این که «گاه‌شماری‌های قومی و محلی در ایران کمرنگ شده است»، تاکید کرد: چون در دوره پهلوی اول قرار شد تقویم کنونی را تهیه کنند. تقویم‌های ایران تا قبل از آن و در طول تاریخ تقویم‌ها ماه 31 یا 29 روزه نداشت. تیمی در دوره پهلوی اول تقویم کنونی را تهیه کردند و قدمت آن به 100 سال هم نمی‌رسد. تقویم خورشیدی از دوره ساسانی بوده اما مبدا آن بعد از اسلام تغییر کرده است. در دوره ساسانی مبدا تقویم‌ها تاجگذاری شاهی بود که در آن دوره زندگی می‌کرد. مثلا می‌گفتند: «دوم امرداد سال 3» یعنی دوم امرداد سال سوم سلطنت انوشیروان. بعد از یزدگرد سوم دیگر پادشاهی نبود و تقویم جلوسش بر سلطنت به بعد را نگه داشتند که به تقویم یزدگردی معروف شده است. کما اینکه هنوز سال زرتشتی‌های ایرانی یزدگردی است. مبداء دیگر زرتشتی به نام مجوسی است که مبنای آن سالمرگ یزدگرد سوم بوده و در اسناد تاریخی سده اول و دوم اسلامی هم نشانه‌هایی از آن وجود دارد.

رحیم موسوی بیان کرد: در ایران گاه شماری محلی در استان‌های کردستان، لرستان، بلوچستان، ایلام، مازندران و اقوام دینی مانند صبی، کلیمی‌ها، مسیحی‌ها و… وجود داشته که مبدا و نام ماه‌های آن متفاوت است. این تقویم‌ها و گاه شماری‌ها نفس‌های آخرشان را می‌کشند و اگر تاکنون نمرده‌اند به دلیل همت و پایداری تعداد محدودی از ایرانی‌هاست.

او در پاسخ به این سوال که «چرا به این گاه شمارها اهمیت داده نمی‌شود؟»، گفت: به همان دلیل که به زبان‌های مختلف اهمیتی نمی‌دهند. پیش می‌آید که برخی می‌گویند بخشی از زبان شما فارسی اصیل است. بی‌سوادترین فرد در زبان‌شناسی باستانی هم می‌داند که زبان مازندران یک زبان مستقل است و هیچ ربطی به فارسی ندارد. در زمانه تغییرات زبانی کلمات فارسی به این زبان آمده و در سریال‌های مختلف کمی دهان‌شان را می‌چرخانند و می‌گویند زبان مازندرانی است در حالی که اگر یک مازندرانی صحبت کند شما حتی یک کلمه از آن را متوجه نمی‌شوید. وقتی پدر و مادران ما مازندرانی صحبت می‌کنند، نسل جدید مازندران هم متوجه نمی‌شوند. اما برخی در هر جای دنیا که باشند به زبان محلی صحبت می‌کنند.

این مازندران‌شناس با بیان این که «پایه و اساس یک فرهنگ زبان است»، تاکید کرد: با گرفتن زبان، عناصر فرهنگی هم نابود می‌شود. مثلا امروزه مردم مصر به زبان عربی صحبت می‌کنند و فرهنگ مصری ندارند. یکی از عناصر مهم فرهنگی گاه شماری است. اگر گاه شمارهای کردی و مازندرانی هنوز پابرجاست به دلیل آن است که زبانشان نفس‌های آخر را می‌کشند. گاه‌شمار، آداب و رسوم و آیین‌ها روی زبان‌ها سوار هستند. زبان فارسی هویت ملی و زبان میانجی بین اقوام ایرانی است. با وجود آن که زبان‌های محلی می‌توانست خرده فرهنگ‌هایی باشد برای حفظ فرهنگی ملی در برابر تهاجم فرهنگ شرق و غرب، اما به دلیل سیاستگذاری‌های اشتباه زبان فارسی متاسفانه زبان‌های محلی را قورت داده است. اهمیت ندادن به این زبان‌ها باعث شده که بخش عمده‌ای از آنها از بین رفته است. اگر همین طور پیش برویم، چیزی حدود 2 دهه دیگر چیزی به نام زبان مازندرانی یا طبری نخواهیم داشت.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. هیچی دیگه فقط تو این گیر و دار زبان مازندرانی را کم داشتیم که به لطف این آقا به جمع استقلال طلبان زبان و گویش اضافه شد. کل مدرک و سند ایشان هم به این است که چون شما متوجه نمی شوید پس کاملا مستقل است. عجب!

    2
    1

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا