متن و حاشیه جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان با هیئترئیسه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران
جلسهی پرسش و پاسخ دانشجویان با هیئترئیسهی دانشکدهی ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد که با حاشیههایی همراه بود.
بهگزارش دریافتی انصاف نیوز، روز دوشنبه، ۲۳ خرداد ۱۴۰۱ از ساعت ۱۱:۳۰ صبح و به مدت حدود سهساعتونیم، تالار فردوسی دانشکدهی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران میزبان جلسهی پرسش و پاسخ دانشجویان با هیئترئیسهی این دانشکده بود. پس از تلاوت قرآن، جلسه با حضور آقایان عبدالرضا سیف (رئیس دانشکده)، موسی دیباج (معاون اجرایی)، محمود فضیلت (معاون آموزشی) و همایون رضوان (رئیس امور دانشجویی-فرهنگی) بر روی سن آغاز شد. خانم خدیجه عالمی (معاون پژوهشی) نیز در جلسه حضور داشتند اما با تأخیر به جمع پیوستند و سالن را نیز زود ترک کردند. دانشجویان در طول جلسه پرسشهای خود را به صورت مکتوب یا به طور شفاهی پشت تریبون عنوان میکردند و گرچه همهی اعضای هیئترئیسه در جلسه حاضر بودند، عمدتاً رئیس دانشکده به پرسشهای دانشجویان پاسخ میداد.
قسمت مهمی از جلسه به مسائل آموزشی دانشکده اختصاص یافت. دانشجویان مشکلات متنوعی را مطرح کردند: از بازگشت سارق علمی به گروه فلسفه و خبر رفتن آقای قائممقامی از دانشکده، تا دروس عملی رشتهی باستانشناسی، دورهی کهاد برای دانشجویان ارشد، اساتید گروه تاریخ و حتی نحوهی جذب خود آقای رئیس دانشکده و اتهام رکود علمی که در گذشته به معاون پژوهشی فعلی دانشکده وارد شده بود! دانشجویان مشکلات محیطی و خدماتی دانشکده را نیز گوشزد کردند و امکانات مربوط به نابینایان (بهخصوص سرویسهای رفتوآمد)، ساعت کار دانشکده، کیفیت غذای بوفه، حیاطها و آسانسورها و… مورد بحث قرار گرفت.
سیف: میگویند رئیس نباید در امور دانشکده دخالت کند؛ اصلاً رئیس اگر دخالت نکند که رئیس نیست
از اولین مسائل مطروحه، حذف دروس آقای سیاوش گودرزی و خانم بهدخت نژادحقیقی از فهرست دروس رشتهی ادبیات در انتخاب واحد ترم جاری بود. یکی از دانشجویان کارشناسی رشتهی زبان و ادبیات فارسی با حضور در پشت تریبون عنوان کرد: «در نیمسال گذشته گروه ادبیات فارسی دو استاد مدعو داشت، دکتر گودرزی و دکتر بهدخت نژادحقیقی… اغلب دانشجوها از کلاس درس این دو نفر رضایت کامل داشتند و امیدوار بودند در سالهای بعدی بتوانند از وجود این دو نفر استفاده کنند… روز شنبه ۹ بهمن که اولین روز انتخاب واحد برای ترم جدید بود، دانشجوها طبق معمول انتخاب واحدشان را انجام دادند و ظرفیت کلاس دکتر نژادحقیقی به طور کامل پر شد و کلاس موازی ایشان که کلاس دکتر مجد بود هنوز پر نشده بود. بعد از ظهر همان روز، شنبه نهم بهمن، دانشجویان دیدند واحد برایشان حذف شده… بعد از اینکه پیگیری کردیم متوجه شدیم که این قطع همکاری نه از جانب این دو نفر بوده و نه از طرف گروه ادبیات فارسی. مشخص شد که رئیس دانشکده مستقیماً دستور حذف این واحدها را دادند و بهنوعی در امور آموزشی گروههای دانشکده دخالت کردند که این بهنحوی بر هم زدن ساختارهای دانشکده است… ما هفتاد امضا از دانشجوهایی که با این دو نفر درس داشتند جمع کردیم که گفته بودند از این کلاسها رضایت داشتند. این امضاها را به رئیس دانشکده هم دادیم. رئیس دانشکده به ما گفتند به دلیل اینکه فرایند جذب این دو نفر به طور کامل طی نشده، دانشگاه به ما اجازه نمیدهد به این دو نفر درس بدهیم. حالا من همین جا از هیئت رئیسه و رئیس محترم دانشکده میخواهم که جلوی دانشجوها بگویند که آیا تضمین میکنند هیچ گونه دخالتی، چه مستقیم و چه غیرمستقیم، از طرف هیئترئیسه و رئیس محترم دانشکده در راستای عدم جذب این دو نفر انجام نشود؟» این دانشجو در ادامه از زمزمههای دستور ریاست دانشکده مبنی بر حذف سنت اساتید مدعو به علت مشکلات مالی پرسید.
پاسخ آقای سیف به برخی از مسائل مطرحشده توسط دانشجویان (منجمله علت استفاده از اساتید سایر دانشکدهها برای داوری پایاننامهها)، نبود بودجهی کافی و فقر دانشکده بود. به همین ترتیب، وی در پاسخ به این دانشجو نیز با تأکید بر جایگاهشان در دانشکده گفتند: «دانشکدهی ادبیات از سال ۱۳۹۱ بدهکار است. یعنی استاد مدعو در گروههای مختلف دعوت کرده و حقوقشان را نداده است. مسئولش کیست؟ مسئولش مستقیماً رئیس دانشکدهی ادبیات است. در امور آموزشی هر اتفاقی بیفتد رئیس دانشکده مسئول است. میگویند رئیس نباید در امور دانشکده دخالت کند. اصلاً رئیس اگر دخالت نکند که رئیس نیست… نفر اول رئیس دانشکده است. دقت کنید. در ثانی ما از گذشته بدهی داریم. بروید بپرسید پول را چه کسانی ندادند؟ کجا رفتند؟ بنده برنامهریزی میکنم طبق این درآمدی که دارم یا تمایلی که دارم از اساتید دعوت میکنم. من به مدیر محترم گروه هم گفتم، گفتم اگر به دلیلی برای درسی نیاز باشد که استاد مدعو بیاید، ما باید مصوبه کنیم. باید ببینیم میتوانیم پولش را بدهیم یا نداریم؟» سیف همچنین گفت که فرایند جذب اساتید از طرف دانشگاه اتفاق میافتد و ایشان نمیتوانند کسی را که فرایند جذبش کامل نشده، استخدام کنند.
دانشجوی بعدی که پشت تریبون قرار گرفت، ابتدا به زمزمههای بازگشت آقای محمود خاتمی به گروه فلسفه اشاره کرد و گفت: «در میان همهی سارقان علمی که در جامعهی دانشگاهی ایران هستند، معدود کسانی توانستند به جایگاه رفیع رسوایی در سطح بینالمللی برسند. در یک محیط علمی مانند دانشکدهی ادبیات دانشگاه تهران باید حداکثر تلاش صورت بگیرد که از چنین افرادی برائت جسته شود. آیا ریاست دانشکدهی ادبیات اخبار مربوط به بازگشت آقای خاتمی را تأیید میکند؟» او در ادامه با اشاره به اخبار اخراج خانم زهرا حاتمی از گروه تاریخ، پرسید: «همانطور که بعد از ماهها هیچ شفافسازیای نسبت به کنار گذاشته شدن ناگهانی آقای دکتر گودرزی و خانم دکتر نژادحقیقی صورت نگرفته، آیا دانستن دلیل اخراج استادی با اعتبار و تعهد علمی خانم دکتر حاتمی نیز حق بدیهی دانشجویان این دانشکده نیست؟» در ادامه این دانشجو به زمزمههای رفتن آقای احمدرضا قائممقامی، استاد رشتهی زبانهای باستانی، از دانشکده نیز اشاره کرد و پرسید: «فکر نمیکنم جایگاه علمی ایشان بر هیچ کس که با دانشکدهی ادبیات برخوردی داشته است پوشیده باشد. اگر ریاست دانشکده نقشی در این اتفاق نداشتهاند، چگونه اجازه دادهاند که دیگرانی باعث زیان جبران ناپذیری شوند که در صورت وقوع این اتفاق به دانشجویان و دانشگاه تهران زده میشود؟ چه فشاری پشت استعفای ایشان است؟ و از آن مهمتر چه کسی عامل چنین فشاری بر ایشان است؟»
بهشتی: دربارهی مسئلهی دکتر خاتمی تابع مقررات دانشگاه هستیم
سیف ادعا کرد اطلاعی از استعفای آقای قائممقامی ندارد و افزود: «بنده دردم این نیست که با استعفای استاد خوب موافقت کنم. این را داشته باشید». در همین زمان آقای قائممقامی وارد سالن شد که با تشویق حضار همراه شد. آقای سیف سپس به مسئلهی آقای محمود خاتمی پرداخت. وی ضمن ارجاع این مسئله به مدیر گروه فلسفه، گفت که از طرف آقای خاتمی درخواستی به وی که رئیس دانشکده است برای بازگشت آقای خاتمی به تدریس نیامده است و آقای خاتمی به مدیر گروه درخواست فرستادهاند. آقای سیف، برخلاف تأکید قبلیاش بر جایگاه و اختیارات رئیس دانشکده، ادعا کرد که تصمیمگیری دربارهی چنین موضوعی در حیطهی وظایف او نیست: «یک درخواستی شخصاً خودشان به گروه دادهاند. پذیرفته که یک اشتباهاتی کرده. مدیر محترم گروه هم در گروه اعلام کردند. یک صورتجلسه فرستادند گروه ما و گفتند که با توجه به اظهار ندامت ایشان، مطلب ایشان به دانشکده ارجاع میگردد. ما هم هیچ کاری فعلاً انجام ندادهایم. بحثهای علمی گروهها و پذیرش استاد با گروههاست. من [ایندست مسائل مربوط به] گروه را نمیتوانم بگویم».
سپس آقای بهشتی، مدیر گروه فلسفه، پشت تریبون آمد و توضیحات بیشتری ارائه کرد. طبق گفتههای او، اظهار ندامت آقای خاتمی صرفاً اظهار تأسف برای عارضهای بوده که به خاطر آثار ایشان، نه فقط برای خودشان، بلکه برای اعتبار گروه و دانشگاه پیش آمده است. بهشتی بر رعایت قوانینِ مواجهه با تخلفات تأکید فراوانی کرد و گفت: «رأی صادرهی دانشگاه، دو سال تعلیق از کار آموزشی و محرومیت از دریافت حقوق بوده و انجام شده. پس از احراز تخلف، گروه تصمیم گرفت با ایشان همکاری آموزشی نداشته باشد، که این هفت سال بود. اینکه [رئیس دانشکده] فرمودند ما ارجاع دادیم از این جهت است که یک جا باید راجع به این یک تصمیمی گرفته شود. به هر حال گروه نظرش را اعلام کرده. ما تابع مقررات دانشگاه هستیم و هر تصمیمی که در این زمینه گرفته شود، گروه مطابق آن عمل خواهد کرد.»
قائممقامی: اسماً من مدیر گروه بودم، تصمیمات در جای دیگری گرفته میشد / انواع تخفیف و تحقیر را در حق من روا داشتند
پس از صحبتهای بهشتی، آقای قائممقامی به درخواست دانشجویان پشت تریبون آمد و دربارهی وضعیت خود توضیحاتی ارائه کرد: «همانطور که آقای دکتر سیف فرمودند بنده رسمی استعفایی نکردهام. ولی در آینده خواهشم این است که دانشگاه به واسطهی اینکه من را مسلوبالاختیار کرده، اجازه بدهد که من به جای دیگری منتقل بشوم. از قبل از عید بهمرور اختیارات بنده محدود شده. اسماً من مدیر گروه بودم، تصمیمات در جای دیگر گرفته میشد. کسی را میخواستم وارد [گروه] ایرانشناسی کنم، آقای دکتر دیباج در موردش تصمیم میگیرد. مجلهای که در اختیار من بوده، یازده مقالهاش که تأیید شده بوده، داوری داشته، روی سایت رفته بوده، شمارهی دیجیتال گرفته بوده، با موافقت آقای رئیس دانشکده از روی سایت برداشته شد».
او همچنین دربارهی سلب اختیاراتش در آزمون ورودی دکتری گفت: «اختیارات امتحانات در اختیار مدیر گروه است. آقای دکتر فضیلت برای من حکم زده بود که اختیار امتحان دکتری در اختیار توست، نمایندهی من تو هستی. پنجشش روز بعد بدون آنکه حکم خودشان را لغو کنند، برای کس دیگری [حکم] زدند [که] اختیارات تامی مثل تدوین منابع و سؤالات و… همه در اختیار این فرد سوم خواهد بود. عرض کنم یک روز قبل از امتحانات دکتری سؤالات را از داخل گاوصندوق برداشتند، سؤالات دیگری را گذاشتند. بنده و خانم آموزگار و خانم ورهرام را از حضور در مصاحبهی دکتری منع کردند. رفتند از پژوهشگاه میراث فرهنگی دو نفر آدم معلومالحال را برداشتند آوردند به جای ما که امتحان بگیرند. خودشان رفتند در جلسهی امتحان رشتهی زبانهای باستانی قرآن پرسیدند، از افراد وزن شعر پرسیدند. عرض کنم خدمتتان که که انواع تخفیف و تحقیر را در حق من روا داشتند».
در ادامه آقای قائممقامی پیشنهادی برای رفع مشکل ارائه کرد: «من فقط برای دانشجویان و فقط برای اینکه گروه نجات پیدا کند یک پیشنهاد دارم. شروط دیگرم را خدمت آقای دکتر سیف عرض خواهم کرد. آقای دکتر سیف بدون اینکه قوانین دانشگاه را رعایت کنند مقدمات انتزاع گروه ایرانشناسی را فراهم کردند. الآن اتفاقاً تکذیب میکنند چون حکم رسمی ندادند. فردی را که بر خلاف رأی رئیس دانشگاه منصوب کردند، فقط حکم ریاست زبانشناسی باستانی را برایش زدند. این حکم به اطلاع رئیس دانشگاه رسیده ولی رسماً نرسیده و باید رونوشت بشود. من اینها را به اطلاع رئیس دانشگاه رساندم، تخلف در دکتری را به اطلاع رساندم. این امتحان دکتری مخدوش است، بهکلی متقلبانه است. باید امتحان دکتری تجدید شود و حکم من را رئیس دانشگاه لغو کند و فرد دیگری هم که [در گروه زبانهای باستانی] هست اصلاً برای زبانهای باستانی استخدام نشده و گروه ایرانشناسی هر کجا میرود ذیل و زبرش هم باید برود… خواهشم این است که اگر گروه زبانشناسی لطف بفرماید من و خانم دکتر ورهرام را در گروه زبانشناسی بپذیرد و گروه زبانهای باستانی گرایشی بشود در رشتهی زبانشناسی دانشگاه تهران. امیدوارم این لطف را گروه زبانشناسی در حق ما بفرمایند، هیئترئیسهی دانشگاه هم اجازه بفرمایند. در غیر این صورت خواهش من از هیئترئیسهی محترم، جناب آقای دکتر سیف، این است که اجازه بفرمایند من با قلبی آرام و مطمئن از اینجا بروم و جای دیگر به خدمتم بپردازم. من از آقای دکتر فضیلت که این اواخر یک مقدار تندیهایی کردم عذر میخواهم. بدبختانه ایشان هم مانند من مسلوبالاختیار هستند. آقای دکتر سیف تصمیمات را میگیرند، دکتر دیباج وظیفهی سوسهآمدن را دارند.»
پس از اتمام این سخنان، تالار فردوسی از صدای تشویق دانشجویان پر شد.
رئیس دانشکده بدون پاسخ به هیچ یک از مسائل طرحشده توسط آقای قائممقامی، به انتقاد از او پرداخت: «چرا در دورهی هشتسالهی مدیریت آقای دکتر قائممقامی، گروهی که پیش از این افرادی مانند آقای ابوالقاسمی و علیاشرف صادقی، خانم زاهدی و مقدم و… در آن بودهاند، سه نفره شده است؟» در این زمان قائممقامی برای پاسخ به صحبت سیف دوباره پشت تریبون رفت، اما آقای دیباج خطاب به او گفت: «از زبان شما کلماتی جاری شد که درست نیست». آقای قائممقامی پاسخ داد: «شما عمل میکنید، من حرف میزنم». این صحبت ایشان با تشویق پیدرپی حضار مواجه شد. در پاسخ، رئیس دانشکده و باقی اعضای هیئترئیسه سن را ترک کردند. دانشجویان قصد داشتند از خروج هیئترئیسه از سالن جلوگیری کنند که تنها موجب برگشتن آقای دیباج به روی سن شد.
خروج رئیس دانشکده از جلسه
دیباج: بروید بپرسید استاد دیباج چگونه بود، من هیجانیترین و آنارشیستترین دانشجوی این دانشکده بودم
لحظاتی بعد یکی از برگزارکنندگان جلسه به روی سن آمد و خبر داد که آقای سیف علت خروجش از جلسه را رسیدن موعد نماز ظهر اعلام کرده است. دانشجویان به این اتفاق اعتراض کردند و انتظار آنها این بود که این مسئله پیش از خروج از جلسه توسط سیف به اطلاع حضار برسد. ناگفته نماند که دانشجویان در مدت زمان عبادت رئیس دانشکده، در تالار فردوسی بیکار نبودند و شنوندهی اظهارات آقای دیباج دربارهی سابقهی خود و نیز اهمیت احترام به اساتید بودند: «در میان اساتید این دانشکده بنده در حوزههای مختلف از جمله علوم انسانی بیش از دیگران کار کردهام و قلم زدهام… بیاحترامی به استاد نکنید. نمیگویم میخواهید. نمیتوانید [نکنید]. هیجان شما را میگیرد. من هم مثل شما بودم. من هیجانیترین و آنارشیستترین دانشجوی این دانشکده بودم. خبر ندارید. بروید بپرسید استاد دیباج چگونه بود. ولی به استاد احترام میگذاشتم… وقتی تحقیقاتم در فلسفه در آمریکا تمام شد، در حوزههای دیگر وارد شدم: در معماری وارد شدم، در تحقیقات مربوط به فضا وارد شدم، در وزارت خارجه بودم، مسئول آلمان و شوروی بودم، مجلهی سیاست خارجه سردبیرش بودم. سردبیر سه تا مجلهی علمی در کشور بودم، کارهای علمی کردم، نخوابیدم. در فضا و مکان نظریهای دارم، [کتاب] «فیالمکان»، چشم بشر را نسبت به فضا قدری باز کرده. موقعی هم برای ما فرصت بگذارید ما بیاییم بحث علمی خودمان را بکنیم… من با انسانهای گوناگون روبرو بودهام، حرفهای من به درد
میخورد…»
پس از پایان این صحبتها، قائممقامی بار دیگر پشت تریبون رفت و در پاسخ به ادعاهای سیف گفت: «آقای دکتر سیف فرمودند که این گروه ده عضو داشته، الان رسیده به سه. گروه زبانهای باستانی در طول تاریخش هیچ وقت بیشتر از پنج عضو نداشته. در زمانی که با زبانشناسی همکار بودند، بله. آن برای گذشتهی دور است که این دوتا یک گروه واحد بودند. اما من متهم شدم که اینها از دست من رفتند. آقای دکتر رضایی باغبیدی قبل از اینکه مدیریت من شروع بشود تشریف برده بودند. آقای دکتر مرادیان هم همینطور. با آقای دکتر عالیخانی دانشگاه رفتاری کرد که الآن دارد با من میکند. فرار کردند. خانم دکتر مقدم در دورهی من رفتند ولی من اصلاً قدرتی نداشتم. خود آقای دکتر سیف به من گفتند مژده که فلانی رفت. من چه کارهام؟» او سپس از تلاش مداومش برای جذب اساتید جدید گفت که به علت وجود موانع مختلف در داخل و خارج گروه زبانهای باستانی، به سرانجام نرسیده است.
در نهایت پس از سپری شدن حدود ۲۵ دقیقه، آقای سیف به جلسه بازگشت و گفت: «من واهمهای از جواب دادن ندارم… آقای دکتر قائممقامی قرار شد با من صحبت کند. باید یا حضوری [میآمد] یا نامه میداد. من نباید الان در تریبون دانشگاه بشنوم». در ادامه او از آقای گودرز رشتیانی، مدیر گروه تاریخ، خواست توضیحاتی دربارهی مسئلهی خانم حاتمی ارائه کند.
رشتیانی: ما واقعاً دوست نداریم هیچ همکاری از جمله سرکار خانم دکتر حاتمی را از دست بدهیم
در بخش اول جلسه سیف گفته بود حکم لغو قرارداد خانم حاتمی پیش از ریاست او صادر شده بوده و چند دلیل داشته: اول مخالفت گروه، دوم اینکه وی بر خلاف شرایط دانشگاه در مجلات ثبتشده در سیاههی JCR مقالهای چاپ نکرده، سوم اینکه او به فرصت مطالعاتی نرفته و چهارم طرح کاربردی. به گفتهی سیف دو شرط آخر توسط هیئترئیسهی جدید دانشگاه حذف شده اما دانشگاه از شرط مقالهی JCR کوتاه نیامده.
رشتیانی، به روی سن رفت و گفت: «هر استادی که وارد دانشگاه تهران میشود یک قرارداد دوساله با ایشان بسته میشود و برای هر استاد شرایطی را در نظر میگیرند. هیئت جذب دانشگاه در سال ۱۳۹۵ در حکمی که برای سرکار خانم دکتر حاتمی صادر کرده بودند چند شرط برای ایشان گذاشته بودند و تمدید قرارداد سال دوم به سوم منوط به انجام این شرایط است. بعد از اتمام قرارداد دوسالهی ایشان دربارهی مسئله در شورای گروه تصمیمگیری شد که من تصمیم را نمیگویم و مسئله به کمیتهی جذب دانشکده و دانشگاه ارجاع شد و قرارداد ایشان برای شش ماه تمدید شد تا در این شش ماه ایشان بخشی از شرایط را به جا بیاورند. بعد از شش ماه دوباره قرارداد ایشان را یک سال به طور مشروط تمدید کردند. بعد از یک سال دوباره برای یک سال دیگر مشروط تمدید کردند و در شهریورماه گذشته دوباره برای آخرین بار تصمیمگیری کردند که قرارداد ایشان تمدید بشود یا نه. دربارهی ایشان در مجموع پنج بار رأیگیری شده، از این پنج بار سه بار مخالفت بود و دو بار [آخر] موافقت ولی نهایتاً دانشگاه است که تصمیم میگیرد و در نهایت دانشگاه علیرغم نظر گروه و دانشکده، تشخیص داد که ایشان شروطی که برایشان در نظر گرفته بودند را احراز نکرده و قرارداد ایشان را تمدید نکردند».
او ادامه داد: «ما واقعاً دوست نداریم هیچ همکاری از جمله سرکار خانم دکتر حاتمی را از دست بدهیم. ایشان تقاضای بازبینی مجدد کردند به دانشکده و آقای دکتر سیف هم ارجاع دادند به گروه و ما بایستی روشی پیدا کنیم که به دانشگاه بگوییم سایر کارهای علمی ایشان میتواند معادل شرطی باشد که دانشگاه گذاشته است. در نهایت در این مورد دانشگاه تصمیم میگیرد ولی وظیفهی ما است که حتماً تمام تلاش خود را داشته باشیم».
آقای سیف اضافه کرد که این سیاست جذبی دانشگاه از قبل وجود داشته و برای اساتید دیگر هم هست و باید کمکم اصلاح شود: «ما برای خانم ورهرام هم دوباره مهلت گرفتیم. دانشگاه دوباره مهلت داده که یک مقالهی JCR چاپ کند. اگر نکند من نمیدانم سال بعد چه اتفاقی میافتد» او در پایان صحبتهای این بخش، مجدداً به مسئلهی قائممقامی بازگشت و افزود: «حتی اگر دکتر قائممقامی درخواست کتبی برای استعفا به من بنویسد، من مخالفت میکنم. جلوی شما دارم میگویم، دکتر قائممقامی همچنان استاد خوب دانشکدهی ادبیات هست و خواهد بود». قائممقامی نیز ضمن درخواست برای عدم انتشار فیلمهای جلسه، گفتند: «این یک مسئلهی خانوادگی است. بگذارید در خانواده حل بشود. من از وضع موجود ناراضیم، ولی خواهشم این است که فعلاً این مطلب اینجا بماند تا بعد از اینکه حل بشود».
سیف: برای دروس استاد گروه باستانشناسی که مورد اعتراض دانشجویان واقع شده دروس موازی ارائه خواهد شد
از جمله مشکلات آموزشی دیگری که مطرح شد، مشکلات مربوط به گروه باستانشناسی بود. آقای سیف راجع به برنامهی کاوش دانشجویان این گروه که طبق گفتهی اساتید مربوطه با مشکل بودجه مواجه است، گفت که دانشجویان نگران نباشند زیرا دانشکده از بنیاد مصلینژاد بودجهای گرفته و کاوش تعطیل نخواهد شد. آقای کریمیان، مدیر گروه باستانشناسی، در اوایل جلسه خبر دادند که کاروانسرای محمدآباد خره در قزوین مرمت نشده و استقرار دانشجویان در آنجا بسیار خطرآفرین خواهد بود. ایشان هم گفتند دنبال بودجه هستند تا خوابگاه دانشجویان را در مکان دیگری تأمین کنند. سیف همچنین دربارهی اعتراض دانشجویان این گروه به یکی از اساتید و جمع شدن حدود ۵۰ امضا برای عدم اختصاص واحد به او گفت: «برای نیمسال بعد ما درخواست دانشجویان را اجرا میکنیم که دیگر به آن استاد آن درسها را ندهند. مدیر گروه چنین وعدهای داده است. من به گروه پیشنهاد دادم که درسها را موازی ارائه بدهید و گفتم اشکال ندارد اگر میخواهید به این استاد درس هم بدهید، ولی استاد موازی بگذارید. فکر کنم این بهترین راه است».
سیف: در چهل سال گذشته همیشه در بوفه یک قسمت مرتبط با خانمها بوده و یک قسمت مرتبط با آقایان. حالا چه اتفاقی افتاده که دوستان اصرار دارند باید مشترک باشد؟
درمورد مسائل رفاهی دانشکده، مشکلات متنوعی مطرح شد. از جمله پرتکرارترین مسائل، علت تلاشهای رئیس دانشکده برای اعمال تفکیک جنسیتی در بوفهی دانشکده بود. سیف در جواب، به دانشگاههای غرب و شرق اشاره کردند و گفتند هرکدام از آنها آییننامهها و نظم خودشان را دارند و اینطور نیست که هیچگونه تفکیکی نداشته باشند. سپس تفکیک در بوفه را با تفکیک در خوابگاهها (!) مقایسه کرد و این نوید را داد که شاید اصلاً در ترم بعد بوفه در حال بازسازی و تعطیل باشد! آقای سیف همچنین گفت: «در چهل سال گذشته همیشه در بوفه یک قسمت مرتبط با خانمها بوده و یک قسمت مرتبط با آقایان. حالا چه اتفاقی افتاده که دوستان اصرار دارند باید مشترک باشد؟» و در پایان اضافه کرد: «من انتظار دارم دوستان بیشتر در مسئلههای علمی و پژوهشی کار کنند». البته رئیس دانشکده در مقابل درخواست یکی از دانشجویان برای نام بردن دو دانشگاه اروپایی یا آمریکایی با قانون تفکیک بوفه و سلف، پاسخی ندادند.
سیف: رئیس مؤسسهی دهخدا و مرکز بینالمللی زبان فارسی باید استاد گروه ادبیات باشد
یکی از اظهارات آقای سیف که موجب واکنش حضار شد، صحبتهای او دربارهی رؤسای قبلی دانشکده و رؤسای مؤسسهی دهخدا بود. سیف گفت: «از آغاز تأسیس دانشکدهی ادبیات دو گروه همیشه اینجا ریاست داشتند: اول ادبیات فارسی و دوم فلسفه. اشتباه محض بوده اگر از یک گروه چهار پنج نفره رئیس انتخاب شد؛ مثلاً از گروه زبانشناسی نباید اینجا رئیس دانشکده بشود چون لیسانس ندارد. یا از گروه تاریخ که نسبت به گروههای باستانشناسی و ادبیات و فلسفه سابقه ندارد [نباید کسی رئیس بشود]. یا مثلاً مؤسسهی لغتنامهی دهخدا و مرکز بینالمللی زبان فارسی، بعد از رحلت [مرحوم] شهیدی چرا سه مدیر از گروه زبانشناسی داشت؟ مؤسسهی لغتنامهی دهخدا و مرکز بینالمللی زبان فارسی مربوط به دانشکدهی ادبیات است و [رئیسش] باید استاد ادبیات باشد».
در پاسخ به اظهارات آقای سیف یکی از دانشجویان حاضر در جلسه، توضیح داد که برخی از وظایف مؤسسهی دهخدا مانند آموزش زبان فارسی در حیطهی رشتهی زبانشناسی است و در زمان ریاست آقایان بیجنخان و درزی که استاد زبانشناسی هستند آموزش زبان فارسی در این مؤسسه گسترش پیدا کرده و با کمک شهریهی همین دانشجویان خارجی مؤسسه توانسته در بودجه از دانشگاه مستقل شود. این دانشجو همچنین توضیح داد فرهنگنویسی به سمت رایانهایشدن حرکت کرده و بنابراین نیازمند پژوهشهایی در حوزهی زبانشناسی رایانشی است و بنابراین نمیتوان گفت رئیس مؤسسهی دهخدا نباید از گروه زبانشناسی باشد.
از دیگر مسائلی که مکرراً مورد پرسش قرار گرفت، وضعیت مقاومسازی ضلع شمالی دانشکده و علت تصمیم ریاست برای آغاز پروژهای مشابه در ضلع جنوبی (آن هم فقط با بودجهای به مقدار ۶ میلیارد تومان) بود. سیف ضمن ابراز مخالفت با پروژهی مقاومسازی در ضلع شمالی، آن را تحمیلی از طرف دانشگاه دانست و از نبود حامی مالی برای دانشکده و بدقولی مستأجر دانشکده -بانک تجارت- گله کرد: «درمورد بحث این مقاومسازی، ما که مخالف بودیم، هستیم و خواهیم بود. ولی یک کمیتهی کارشناسی دانشگاه دارد، آوردیم. آقای دکتر گلابچی که همه میشناسید، استاد دانشکدهی هنرها و معماری، ایشان مدیر پروژه و عمراناند. ایشان گفتند این ساختمان مقاوم است و نیازی به مقاومسازی ندارد. اما دانشگاه از قبل تصمیم گرفته بود این اتفاق بیفتد [و گفت] شما چه بخواهی چه نخواهی این اتفاق میفتد، زمان هم به شما نمیدهیم. گرفتاری ما این است که دانشکده زخمی شده، سه طبقه، پولی هم نمیدهند. ما به در و دیوار متوسلیم که پولی بدهید اینجا را به یک سامانی برسانیم. اما طبق رسم، کمیتهی کارشناسی باید به ما اعلام کند که دیگر مقاومسازی در کار نیست. ما نامهنگاری هم کردیم، پیگیری هم کردیم و تا امروز نتیجه نگرفتیم».
سیف: جابجایی دفاتر تشکلها موقتی است
در ادامه دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشکدهی ادبیات پشت تریبون رفت و به تصمیم رئیس دانشکده برای تغییر مکان دفاتر تشکلهای دانشجویی دانشکده به اتاقهایی دورافتاده در طبقهی دوم اعتراض کرد. رئیس دانشکده ادعا کرد که این جابجایی موقتی است و زمانی که بازسازی و نوسازی این دفاتر تمام شود، به تشکلها بازگردانده خواهند شد. او همچنین در پاسخ به اعتراض یکی از دانشجویان به عدم اختصاص دفتر به شورای صنفی دانشجویان دانشکده، قول دادند دفاتری به جامعهی اسلامی و شورای صنفی نیز اختصاص پیدا کند.
در پایان، رئیس دانشکده اعلام کرد که تا ساعت ۷ عصر میتواند برای پاسخگویی به دانشجویان در جلسه بماند و به علاوه افراد میتوانند برای پرسیدن سؤالات خود به دفتر ایشان مراجعه کنند. با به پایان رسیدن سؤالات، آقای سیف به درخواست یکی از برگزارکنندگان جلسه تعهد دادند که پس از خروج دانشجویان از جلسه، برای هیچکدام از افرادی که پشت تریبون صحبت کردهاند مشکلی از جانب حراست پیش نیاید.
انتهای پیام