اقداماتی با پوشش امر به معروف دیده میشود که با مبانی دینی و رفتار انسانی همخوان نیست
هادی سروش در روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
اشاره
امام خمینی: «ناهی از منکر مانند طبیب مهربان و پدر دلسوزی است که همواره متوجه خیر و صلاح است و اقدامات او همه لطف و رحمت بر او و همه اجتماع است… من حقیقتاً نگران هستم من نگران اسلام هستم. آدمهای جاهلی هستند که به خیال خودشان خدمت میکنند برای اسلام، لکن سرخود کارهایی میکنند که ضرر به حیثیت اسلام میخورد!»
***
اقداماتی با پوشش امر به معروف و یا نهی از منکر دیده میشوند که با مبانی دینی و رفتارهای انسانی قابل جمع نیستند! ضروری است در هر زمانی که عدهای با پوشش نهی از منکر دست به خشونت زده و «حقالناس» را پای مال اهداف سیاسی و یا ایدئولوژی افراطی خود میکنند، احکام اسلامی ازجمله نهی از منکر مورد شناسایی مجدد قرار گرفته و حریم دین محافظت شود.
1) «هویت» اصلی امر به معروف و نهی از منکر طبق احادیث «منهج الانبیاء و طریق الصالحین» است، یعنی همان روش زیبای تعامل و برخوردِ انبیاء و خوبان عالَم با انسانها. غیر از این هرچه بنام نهی از منکر باشد از ساحت «فقه» جداست و بردن نهی از منکر به «سلاخی» است!
2) در وجوب و ضرورت نهی از منکر تردیدی نیست، تا جائیکه حضرت امام(ره) آن را «اشرف فرائض» دانسته و انکار آن را در صورت توجه و التفات محکوم به کفر میداند. (تحریرالوسیله) تصریحات آیات قرآن و انبوه روایات در این مقام کفایت میکند. (ر.ک وسائل، جلد16) کمااینکه در مشروط بودن این واجب الهی هم هیچ یک از محدثین و مجتهدین ظن به خلاف ندارند، یعنی امربمعروف و نهی از منکر واجبی است که در صورت وجود شرائط آن واجب میشود و در صورت فقدان شرائط؛ اصلا واجب نخواهد بود. (ر.ک جواهر جلد21)
3) امامان(ع) و به تبع آنان فقهاء برای نهی از منکر سه مرحله تعریف کردهاند که به ترتیب هستند یعنی تا مرحله اول عملی نشود، نوبت به مرحله بعدی نمیرسد. بگذریم که در همین جا خیلیها اشتباه میکنند و نهی از منکرشان، نهی از منکری که در دین تعریف شده نیست!
اول «انکار قلبی» یعنی از درون صادقانه از آن منکر خود بشخصه مبرا باشیم واین حالت درونی است و با «بازی و خدعه» هماهنگ نیست.
دوم مرحله «تذکر زبانی» است که باید واقعا «تذکر» باشد نه «تحکّم».
اگر آن دو روش نتیجه بخش نبودند، نوبت به مرحله آخر «اقدام عملی» میرسد. این اقدام، به معنای پیش قدم شدن در راه خیر و صلاح است یعنی ناهی از منکر باید با عمل و رفتار شایسته خود که فاقد هرگونه منکری باشد، نه اینکه به بهانه نهی از منکر تعدی به مال و عرض و آبرو مردم کند تا چه برسد به اقدامی که موجب آسیب شود! صاحب جواهر در جلد 21 کتابش تصریح میکند: «از موثرترین اقدامات عملی در راستای نهی از منکر آن است که سکّانداران دین و متولیان امور دینی، خود به واجبات حتی مستحبات، جامه عمل پوشانده و از هرگونه حرامی و حتی مکروهی مبرا باشند و باطن خود را آراسته به کمالات معنوی و پیراسته از بداخلاقیها نمایند».
4) تحقق این واجب الهی نیاز به «تعقل و برنامهریزی» دارد. برای انجام نهی از منکر حتماً «عقل» لازم است. استاد مطهری میگوید: «منکرها کلاف در هم پیچیدهای است که با سر انگشت تدبیر و عقل آنهم بوسیله عدهای (نه یک نفر) باز میشود». لذا فقهاء فتوا دادهاند نهی از منکر بر افراد فاقد تدبیر واجب نیست. چون نهیکننده فاقد شرایط، چیزی غیر از افراط و نابسامانی ایجاد نمیکند.
5) نهی از منکر نباید باعث بیدینی شود چرا که برخی در نهایت «افراط» این فریضه الهی را مستمسکی برای جوش و خروش، لعن و نفرین، زور و زدن قرار دادهاند! و با برنامهریزی و تدوین شرح وظائف و روشن بودن خط قرمزها در نهی از منکر شاید بتوان مانع از جسارت و خسارت به دین و حقالناس شد.
استاد مطهری، از نهی از منکرهایی که در کمال افراط و خارج از موازین دینی و انسانی انجام میشود به «رجّاله بازی و شرارت و ماجراجوئی» نام میبرد! در وجوب حجاب تردیدی نیست اما برای اجرای این حکم الهی نباید به خشونت متوسل شد.
6) غیر قابل انکار است که با یک زشتی نباید و نمیتوان جلوی زشتی دیگر را گرفت. ناهی از منکر، حق استفاده از هر روشی که مذموم و یا حرام باشد را ندارد.
قاعده اصولی باب تزاحم بنام «دفع افسد به فاسد» اگر هم درست باشد که البته محل تردید است، ونیز اگر مشمول باب امر به معروف شود که نمیشود چون در این قاعده سخن از «دفع» است نه «نهی»، بازهم در نهی از منکر جاری نیست. پس نمیتوان با یک زشتی جلو زشتی را گرفت.
امام خمینی؛ به صراحت هرگونه اهانت و دروغ و هر فعل حرامی را برای نهی از منکر به شدت حرام اعلام کرده (ر.ک تحریرالوسیله) و در مورد رفتار تند و بیضابطه فرموده: «من حقیقتاً نگران هستم من نگران اسلام هستم… آدمهای جاهلی هستند که به خیال خودشان خدمت میکنند برای اسلام، لکن «سرخود» کارهایی میکنند که ضرر به حیثیت اسلام میخورد،… اصلاً موازین تو کار نیست، همان طوری که در رژیم سابق بدون میزان اسلامی و شرعی عمل میکردند، حالا هم بدون میزان شرعی و عقلی عمل میکنند، و این تاسف بسیار دارد». (صحیفه امام، ج11، ص312)
از فقهاء معاصر آیتالله شبیری، صریحاً نفی نهی از منکری نمودهاند که با منکر دیگری بخواهد انجام شود، و تصریح میفرماید: «استفاده از برخورد فیزیکی برای نهی ازمنکر خود منکری بزرگتر است و هر کاری که موجب آسیب به اعتقادات مردم شود یقینا از معاصی کبیره است.»
7) سوال مهم این است چرا برخی نهی از منکر را به سلاخی میبرند؟
دو علت اساسی در اینجا مطرح است. اول) دخالت اغراض سیاسی! دوم) روحیه عیبجوئی و جهل و رنجاندن مردم و ماجراجوئی و انتقامگیری! نسبت به معروف و منکر.
8) باعث تاسف بسیار است که چگونه از یک واجب مشروط که حدود آن مشخص است و طریقه انبیاء بوده، جنایت زائیده و به نام دین عرضه شود!
این سخن استاد مطهری است که مینویسد: «ای نهی از منکر چه جنایتها که به نام تو نشد! نمیدانم از نهی از منکرهای نشده بیشتر باید متاسف بود، یا از نهی از منکرهای شده که خودشان منکر بودند؟!»
9) امام خمینی ناهی منکر را اینگونه توصیف میکنند: «ناهی از منکر مانند طبیب مهربان و پدر دلسوزی است که همواره متوجه خیر و صلاح است و اقدامات او همه لطف و رحمت بر او و همه اجتماع است. ناهی از منکر همه قصدش خداست و ذرهای هوای نفسانی و حس برتری جوئی و خودنمائی در وجود او دیده نمیشود». (تحریرالوسیله)
10) خشونت و آسیب زدن به افراد و یا به حیثیت «اسلام» با نام نهی از منکر، اقدامی خارج از دین است و نسبت دادن آن به «قانون»، غیر قابل قبول است، چون قانون با خشونت در تضاد است. خشونت به هر اسمی حتی اسمهای مقدس و ممدوحی مانند معروف و ارشاد و…، چون متکی به تعالیم دینی نیست و برخلاف اکثریت است، هیچگونه پشتوانه حقوقی ندارد.
انتهای پیام