خرید تور نوروزی

ترک اعتیاد: از کمپ های یک میلیونی تا پنج ستاره های 25 میلیونی

امیر گلمحمدی، انصاف نیوز: تعرفه ماهیانه‌ی کمپ‌های اعتیاد از یک میلیون و 800 هزار تومان شروع می‌شود. اما برخی از مراکز امکاناتی مانند هتل‌های پنج ستاره دارند و برای دورره 21 روزه مبلغ 25 میلیون تومان دریافت می‌کنند.

انگار آفتاب هم با آنها سر ناسازگاری دارد و اینجا گرم‌تر از هر جای دیگری می‌تابد. اینجا «حیات‌ نو» است، جایی که زندگی دوباره می‌بخشد و خماری و نشئگی به آن راهی پیدا نمی‌کند، کمپی است زیر پای کوه‌های شمال غرب پایتخت، لابه‌لای سفره‌خانه‌های لاکچری و باغی، همانجا که صدای آهنگ‌ها در هم تنیده شده. علی سلیمی، درمانگر و مددیار و علیرضا، مددجویی که حالا کمک حال سلیمی است، در اتاق مدیریت با روی گشاده منتظرند تا ناگفته‌های دنیای اعتیاد را بازگو کنند. اول علی حرف می‌زند. با صدایی که انگار دوبلور است… رسا و خوش آهنگ.

این کمپ از چه زمانی تاسیس شده است؟

حدود پانزده سالی است که این کمپ شروع به کار کرده است.

چند مددجو دارید؟

تعدادشان متفاوت است. گاهی 20 مددجو داریم و گاهی به 80 نفر هم می‌رسند. در حال حاضر چهل و پنج نفر اینجا هستند.

در چارچوب خاصی فعالیت می‌کنید؟ چه متد یا راهی برای ترک اعتیاد بهتر است؟

در مملکت ما ترک اعتیاد خیلی سخت است. همبستگی هم در راه و روش ترک وجود ندارد. اما شاید جالب باشد بدانید که معمولا کسانی به دنبال راه‌حلی برای ترک اعتیاد روی می‌آورند و کمپ می‌زنند که خودشان قبلا مصرف‌کننده بودند. آنها وقتی پاک می‌شوند بر پایه اصل «جبران خسارت» به افراد همدرد کمک می‌کنند. چون همبستگی در ترک اعتیاد وجود ندارد و هر کسی فکر می‌کند روش درستی را در پیش گرفته است.

چه خسارتی را باید جبران کنند؟

اصل جبران خسارت بر این اساس است که یک معتاد خساراتی را به جامعه یا افراد وارد می‌کند که قابل جبران نیست. مثلا وقتی سرقت می‌کند نمی‌تواند آن فرد را پیدا کند و خسارتی که به او زده را جبران کند. در عوض آن یک فرد معتاد را ترک می‌دهد تا خسارت‌های ناشی از اعتیاد را کاهش دهد.

روش شما برای ترک اعتیاد چگونه است؟

سم زدایی، آموزش 12 قدم و پاکی. ما قسمتی به اسم سم‌زدایی داریم بچه‌هایی که تازه وارد کمپ می‌شوند هنوز آغشته به مواد مخدر هستند و چند روزی در آنجا نگهداری می‌شوند، بعد وارد کمپ می‌شوند.

سم‌زدایی چطور انجام می‌شود؟

در گذشته کمپ‌ها مخالف دارو بودند ولی کم‌کم به این نتیجه رسیدند که دارو‌ باعث کاهش فشار روی معتاد و ترک آسان‌تر می‌شود. سخت و یا آسان بودن ترک به قدرت بدنی، میزان مصرف و سن شروع اعتیاد بستگی دارد. سم‌زدایی مجموعا حدود هفت تا‌ دوازده روز طول می‌کشد و بعد از آن غذا خوردن و خوابیدن‌ فرد به حالت طبیعی برمی‌گردد. بعد از آن صبح با حضور مددکار و روانشناس‌ کلاس برگزار می‌کنیم. بعد از ظهر هم به مددجو‌ها یک مسئولیت غیرتخصصی سپرده می‌شود. گفتار درمانی هم می‌شوند.

منظورتان از گفتار درمانی چیست؟

هر روز در‌ مورد یک موضوع یا مشکل صحبت می‌کنیم و کسی که این صحبت‌ها را می‌شنود متوجه می‌شود چه دارد‌ و چرا به مصرف موادمخدر روی آورده است. او خیلی چیزها یاد می‌گیرد و با مطرح شدن سوالات و درگیری‌هایی که مطرح می‌شود متوجه می‌شود که تنها نیست. یک بچه معتاد در زندان چند سانتی ذهنش اسیر است و با شنیدن این موضوعات مشتاق تغییر می‌شود.

هنوز هم معتادان را به تخت می‌بندند؟

اصلا. زمانی که کراک آمده بود چنان تخریبی داشت که در زمان ترک، کسی‌ حال ناله هم نداشت چه برسد به واکنشی که لازم باشد به تخت بسته شود. خوشبختانه همه بسیج شدند و کراک خیلی سریع جمع شد.

یعنی اعتیاد به کراک در ایران وجود ندارد؟

خیلی کم شده است. به نظرم کراک فقط در چند شهر مثل مشهد هنوز وجود دارد. متاسفانه مخدرهایی که تولید می‌شوند مخدر نیستند و هیچ کدام (تریاک، شیشه و هروئین) خالص نیستند.

سم‌زدایی در ترک اعتیاد مهم است یا آموزش‌های بعد از آن؟

سم زدایی قسمت کوچکی از ترک اعتیاد‌ و بخش اصلی آن تغییر طرز فکر و آگاهی‌بخشی است. در آگاهی‌بخشی‌ها فرد متوجه می‌شود، چرا به این بیماری دچار شده است. یادمان باشد که اعتیاد لذت بسیار بالایی دارد. انجمن معتادان گمنام یا همان NA  مهم‌ترین رویه‌ است که توانسته به معتادان در‌ سراسر دنیا کمک‌ کند. روش‌های روانپزشکی عرفی و مذهبی هم به این خوبی جواب نداد.

از دوازده قدم معروف NA  بگویید.

بخشی از آگاهی‌ها را از درون خودمان به دست می‌آوریم و با دست پیدا کردن به جواب‌ برخی سوال‌ها به نواقص شخصی خودمان پی می‌بریم و سعی می‌کنیم آنها را کم کنیم. اما حقیقت این است که بعد از دستیابی به این شناخت، عزم برای از بین بردن نواقص بستگی به خود فرد دارد.

افراد به زور یا به اختیار به کمپ شما می‌آیند؟

خیلی‌ها به زور می‌آیند. چون لذت مخدر آنقدر زیاد است یک معتاد زن، بچه، کولر، سایه، خانه و زندگی‌اش را‌ ول می‌کنند و هر چند وقت یکبار مصرفش را زیادتر می‌کند. بیشتر خانواده‌ها معتادان را می‌آورند. اما مسئله این است که از کمپ‌های ترک اعتیاد در ایران حمایت نمی‌شود.

چرا مصرف زیاد می‌شود؟

فرد چند ماه مواد مصرف می‌کند اما بعد از چند وقت دز مصرفی دیگر جواب‌گو او نیست به آن لذتی که می‌خواهد دست پیدا نمی‌کند به همین دلیل مصرف را‌ بیشتر می‌کند. بعضی وقت‌ها معتاد مصرف را زیاد می‌کند تا فقط بتواند مثل افراد عادی بنشیند.

گفتید که از شما حمایتی نمی‌شود. شما چه حمایتی نیاز دارید؟

ما نه تنها به لحاظ فضا، امکانات، خورد و خوراک، بلکه به لحاظ وجود یک بستر امن اجتماعی برای یک بچه معتاد هم حمایت نمی‌شویم.

شاید بودجه ندارند؟

ما حمایت مالی نمی‌خواهیم. اصلا حمایت‌مان نکنند. فقط چوب لای چرخمان نگذارند و وقتی داریم کار می‌کنیم اذیت‌مان نکنند.

چگونه اذیت می‌کنند؟

گیر می‌دهند. مثلا سازمان‌های متولی می‌گویند معتادها باید خودشان به کمپ بیایند.

مشکلش چیست؟ تا وقتی معتادی تصمیم به ترک نگیرد هیچ کس نمی‌تواند او را ترک دهد.

بگذارید این موضوع را طور دیگری توضیح بدهم. فکر کنید یک غذای خوشمزه وجود دارد و یک فرد گرسنه وارد می‌شود. اگر به او‌ غذای خوب ندهیم و بگوییم‌ کیک و شیر بخور واقعا او قبول می‌کند؟ آن غذای خوشمزه موادمخدر است. اگر شما غذایی بهتر از آن را به یک معتاد ندهید، با کیک و شیر چشمش سیر نمی‌شود. ضمن آن که اعتیاد اول اراده را‌ از بین می‌برد اول باید کمک کنیم تا این اراده را به دست آورند. آدم معتاد به مرگ، نابودی، بی‌آبرویی و هیچ چیزی فکر نمی‌کند. از ده معتاد یک نفر به اراده خودش اقدام به ترک می‌کند. سوال این است که بقیه معتادان را چه کار کنیم؟ آنها را به حال خودشان رها کنیم؟

چه تضمینی وجود دارد که بعد از این سرمایه‌گذاری که برای ترک یک معتاد می‌شود، دوباره سمت اعتیاد برنگردد؟

توقع ما این نیست که به صورت مستقیم به درمانجو کمک شود. کارگاه‌هایی مخصوص اشتغال این افراد درست کنند اگر طرف به اعتیاد برگشت فرد دیگری جایگزین او شود. خسارتی که یک‌ معتاد به خانواده و اجتماع می‌زند خیلی بیشتر از سرمایه‌گذاری لازم‌ برای بهبودش است.

چقدر کسب درآمد از این طریق برای شما اولویت دارد؟

هیچی. دور و بر ما را ببینید پر از سفره خانه است. اداره یک‌ سفره خانه خیلی راحت‌تر از کمپ ترک اعتیاد است. محیط بهتری دارد چون حال مشتریان سفره خانه خوب است. ولی ما همیشه باید مراقب باشیم کسی بیرون نرود یا حتی بحث‌های آنها را زود حل و فصل کنیم. حتی باید حواسمان باشد این یکی نزند زیرگوش آن یکی. یا خوراکی‌های همدیگر را برندارند.

قیمت نگهداری افراد در کمپ‌ها چقدر است؟

خب خیلی فرق دارد. قیمت برای نگهداری بچه‌ها در یک دوره ۲۱ روزه از یک میلیون‌ و پانصد شروع می‌شود تا بیست و پنج میلیون هم می‌رسد.

چرا؟ درمان‌ها متفاوت است؟

فکر نکنید کمپ‌های بیست و پنج میلیونی درمان متفاوتی دارند، فقط امکاناتشان متفاوت است.

چه امکاناتی می‌دهند؟

امکانات آن کمپ‌ها مانند یک هتل‌ پنج ستاره است.

بچه‌ها از اینجا فرار هم می‌کنند؟

حتما همین طور است. با یک غفلت کوچک‌مان سریع فرار می‌کنند.

وقتی او را می‌گیرید، چه رفتاری با او می‌کنید؟

واکنشی نشان نمی‌دهیم چون خود او بیشترین استرس را دارد و معمولا وقتی ثانیه‌های اول می‌گذرد همه چیز دوباره آرام می‌شود.

کرونا هم تاثیری روی شغل شما گذاشت؟

تاثیر خاصی نگذاشت. چون تعداد مراجعه به ما تفاوتی نداشت. ولی خیلی بیشتر از گذشته مراقب رفت و آمد‌ها بودیم تا ویروس کرونا وارد مجموعه نشود و کسی مبتلا نشود. (می‌خندد) جالب این است که‌ به نظرم آن کلیپ که می‌گفت: «معتادها نمی‌گیرند!» درست بود چون اینجا کسی کرونا نگرفت. شاید هم بخاطر مراقبت‌های بیش از حد ما بود.

درست است که می‌گویند گل اعتیاد ندارد؟

مگر می‌شود گل اعتیاد نداشته باشد؟ گل داخل ایران با گل کشور‌های دیگر متفاوت است.

هنوز جوابش کامل نشده که ساسانی، مدیر مجموعه می‌گوید: کافی است مردم‌ کانابیس را در اینترنت سرچ کنند. با همین سرچ ساده، به اعتیادآور بودن گل پی می‌برند. در کشورهایی که گل آزاد است در ژنتیک آن دست برده‌اند. فقط آزمایشگاه مزارع کشت گل در این کشورها سه برابر اندازه‌ این کمپ است تا عوارض اعتیادآور گل را کاهش و عوارض درمانی‌اش را افزایش دهند. در کشور ما بعضی مواقع گل را با آمفتامین مایع و ترامادول حل شده کشت می‌کنند تا به قول مصرف‌کنندگان سم شود.

معتادان در کمپ می‌میرند؟

بله. البته کسی به دلیل ترک و خماری نمی‌میرد، مرگ از نئشگی است.‌ طرف از ترس اینکه دچار‌ خماری شدید نشود قبل از اینکه داخل کمپ شود سی، چهل قرص می‌خورد بعد از چند ساعت ضربان قلبش پایین می‌آید و ایست قلبی می‌کند.

خودکشی هم می‌کنند؟

بله. زیر خماری خودکشی هم می‌کنند ولی ما وسیله‌هایی که امکان خودکشی را فراهم کند از آن‌ها دور می‌کنیم. مثلا ژیلت‌های یکبار مصرف به آنها می‌دهیم و بالای سرشان هستیم تا وقتی به قول معروف پوکه را تحویل دهند. به جای شیشه هم از طلق استفاده می‌کنیم.

علی آقا از عدم حمایت کمپ‌ها گلایه کرد، توقعی از سازمان‌ها دارید؟

در ایران ساختار ناقص است. در کشور‌های دیگر معتادی بعد از ترک روزانه مبلغی دریافت می‌کند. چون مسئولان آن کشورها می‌دانند آسیبی که‌ فرد معتاد به اجتماع می‌زند خیلی بیشتر از هزینه درمان اوست. در آن کشورها حتی چیزی به نام «کمپ ۲۸ روزه» وجود ندارد. دوره‌های ترک اعتیاد ۳ تا ۱۸ ماه است.‌‌ اما در ایران برای کمپ‌ها تعرفه می‌گذارند بدون آن که از آنها حمایت کنند.

تعرفه کمپ شما چقدر است؟

مدتی پیش‌ تعرفه کمپ را یک میلیون و هشتصد هزار تومان اعلام کردند. آنهم زمانی که یک نان هفتصد تومان است. چگونه باید اینجا را اداره کرد؟ ما باید‌ چیزی هم از جیب بگذاریم این سازمان‌های دولتی به اندازه یک دانه برنج از ما حمایت نمی‌کنند.

فقط تعرفه برایتان تعیین می‌کنند؟

تنها کارشان نظارت است. در سازمان آب و برق تعرفه‌های مختلفی وجود دارد. مثلا به جاهایی مانند «مهد کودک»، «حسینیه»، «مدرسه» و… تعرفه دارند اما تعرفه‌ای برای کمپ‌ها در نظر نگرفته‌اند و به دلیل رعایت بهداشت مجبوریم بصورت تصاعدی جریمه آب و برق بپردازیم. فکر کنید نگذاریم بچه‌ها حمام کنند، اصلا چنین چیزی شدنی است؟

علیرضا یکی از مددجویان گذشته که امروز خود، راهنمای دیگر مددجویان است هم همکلام‌مان می‌شود. مردی است میانسال، قد بلند، با هیکلی ورزشکاری‌ و تتویی روی بازوی دست چپ که وقتی از زندگی‌اش می‌گوید پر است از درد و رنج… اما وقتی از پسرش می‌گوید چشمانش از شادی برق می‌زند.

چه موادی مصرف می‌کردید؟

همه چیز. اگر کسی من را می‌دید می‌گفت تو چطور زنده‌ای؟

از چه سنی شروعبه مصرف کردید؟

۱۳ سالگی، شاید هم کمتر.

چرا مصرف کردید؟

آن موقع پدر و مادر‌ها یا از روی بی‌سوادی و یا ناآگاهی به خیلی از ارزش‌ها پایبند نبودند.

پدرم جلوی من مصرف می‌کرد و بی‌بندباری‌هایش را می‌دیدم. من برای فرار از آن زندگی در ۱۸ سالگی ازدواج کردم. می‌خواستم خودم را نجات دهم و محیطی امنی برای خود درست کنم.

هدفت بعد از ازدواج چه بود؟

(عکس پسر 14-15 ساله‌ای را نشان می‌دهد) تنها هدفم پدر شدن بود. اما به دلیل اشتباهاتی که داشتم دکتر گفت: «حداقل برای‌ پنج سال پدر نمی‌شوی!» ناامید نشدم و با مراقبه، راز و نیاز‌ الان یک پسر دارم و خدا را شاکرم. به لطف این مجموعه‌ وقتی وارد خانه می‌شوم حرف برای گفتن دارم. وقتی پسرم نمره خوبی می‌گیرد برایش کادو میخرم و می‌توانم نقش یک پدر خوب را بازی کنم. ما به بازتاب کارهای‌مان اعتقاد داریم. الان که به بچه‌های مردم کمک می‌کنم، می‌دانم در این جامعه برای بچه و همسرم اتفاقی‌ نمی‌افتد.

پسرت گرایشی به اعتیاد ندارد؟

متاسفانه با همه رعایت‌هایی که کردم بازهم‌ رفتار‌های اعتیادی را در پسرم می‌بینم مداد لای انگشتانش می‌گذارد و ادای سیگار کشیدن در می‌آورد.

شما چه کار می‌کنی؟

تنها کاری که از عهده‌اش بر می‌آیم، آموزش دادن و افزایش آگاهی است بقیه‌اش دست خداست.

افراد دیگرهم با مشکلات شما درگیر هستند ولی سمت اعتیاد نرفتند. شما چرا رفتید؟

ما ضعیف هستیم. اگر ضعیف نبودیم که مواد نمی‌زدیم. اما مصرف آخرین انتخاب ما بود اگر قوی بودم مثل مادرم قرآن و چهارقل می‌خواندم. ما در هرجنگی می‌بازیم چون حتی احساسات‌مان هم به ما دروغ می‌گوید. مثلا وقتی برای بار اول جنس مخالف را می‌بینیم سریع می‌گوییم باید با ایشان ازدواج کنم. ما حمال گذشته‌مان هستیم و آینده‌مان پر از ترس است.

چرا تعداد زیادی از معتادان بعد از ترک، دوباره سمت مواد می‌روند؟

کسی که تیپش، ادکلنش، شغلش و زندگیش روبه‌راه‌ باشد، مصرف نمی‌کند. بچه معتاد اگر بیکار باشد همیشه در ذهنش نقشه می‌کشد که چگونه و کی مصرف دوباره کند کسی که مشکل دارد، جای امنی ندارد، توسری خور جامعه است، همه به چشم مجرم به او نگاه می‌کنند، نه بلد است مسجد برود و نه تخصصی دارد، تنها ابزار را مصرف می‌بیند. کسی که ترک کرده است باید ده، دوازده ساعت ذهنش درگیر کار و شغلش باشد در غیر اینصورت دوباره سمت مخدر می‌رود.

مخدر‌های فعلی چه تفاوتی با گذشته دارند؟

مواد سنتی در گذشته بعد از پانزده سال فرد را عاجز می‌کرد الان این پروسه سه ساله شده است. جوان بیست و دو ساله را می‌بینید که با یک کیسه قرص زندگی می‌کند. الان هر جای تهران باشی در عرض سه دقیقه می‌توانی مواد بخری. تا حالا به ذهن‌تان رسیده همه چی جز‌ مواد مخدر گران شده؟ یک شانه تخم مرغ صد هزار تومان است. اما همین صد هزار تومان پول یک هفته مواد است. اگر طرف بلد باشد تا یک ماه هم جواب مصرفش را می‌دهد. الان با چهل هزار تومان می‌توانید‌ شیشه‌ و با هشتاد هزار تومان تریاک مصرف کنید. البته تریاک به تازگی گران شده است.

جدیدترین موادمخدر چیست؟

یک مخدر جدید به اسم «سورچه» آمده‌ به آن‌«هروئین قابلمه‌ای» هم می‌گویند.

مگر شبیه هروئین است؟

راه مصرف آن شبیه هروئین است اما با اسید بالا تولید می‌شود.

قیمت سورچه چقدر است؟

سورچه هم گرمی صد و سی هزار تومان است.‌ این اسم‌ها پدر ما را در آورده چون بچه معتاد می‌گوید بگذار این که تازه آمده را هم امتحان کنم ببینم چه حالی می‌دهد؟!

اصلا حرف دل به قول شما یک بچه معتاد چیست؟

ما بچه‌های مریض خدا هستیم. همه یک بار به دنیا می‌آیند و یک بار‌ هم می‌میرند ما در زندگی‌مان صد بار مرده‌ایم. در میان افرادی که برای دعای باران می‌روند تنها آنان که ایمان دارند چتر همراه خود می‌برند. کار اینجا عشق می‌طلبد حتی اگر من دل مادر یک معتاد را شاد کنم حتی اگر از پانصد نفر یک نفر را نجات دهم رسالتم را انجام دادم.

آهی می‌کشد و ادامه می‌دهد: هنوز هم مردم معتاد را‌ مجرم میدانند و نه بیمار!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. باز هم سپاس از انصاف نیوز بابت روشنگریها. اواخر دهه 80 میلادی که تازه داشتم زبان المانی یاد می گرفتم، روزی در پارکی در فرانکفورت از دور تجمعی دیدم و از سر کنجکاوی به سمتشان رفتم. نزدیکتر که شدم اول از همه توانستم پارچه نوشته بزرگی که نصب بود بخوانم. با هروئین میشود بهتر زندگی کرد! این چیزی بود که ان روز من از ان نوشته فهمیدم و خیلی تعجب کردم که تبلیغ هروئین میشود. نزدیکتر که رفتم دیدم ماشین پلیس و یک امبولانس وسط پارک توقف کرده و تحت نظارت پلیس معتادان از امبولانس سرنگ گرفته و همانجا تزریق میکردند. بعدها فهمیدم نوشته روی پلاکارد یعنی اگر هروئین هم مصرف میکنی میتوانی بهتر زندگی کنی. میتوانی از سرنگ مشترک و از هروئینی که مواد دیگر قاطیش هست استفاده نکنی. بعدها به خاطر مسائل شغلی با رفتاری که پزشکان و پرستاران و مددکاران اجتماعی با معتادان میکنند نیز اشنا شدم. دلم برای معتادان ایران خیلی سوخت. هر چند غیر معتادان هم دلسوزی لازم دارند از بس همه چیز گل و بلبل است!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا