منع موقت فعالیت احمد عابدینی در فضای مجازی
حجت الاسلام والمسلمین احمد عابدینی، استاد حوزه علمیه و از شاگردان مرحوم آیت الله منتظری از فعالیت در فضای مجازی فعلا منع شده است.
به گزارش انصاف نیوز، آقای عابدینی در مدت اخیر نظرات فقه خود را در موضوعات مختلف از نظر قرآن، اسلام و احادیث مطرح می‌کرد، از جمله اخیرا در سلسله مطالبی به عفاف و حجاب پرداخته بود که یک هفته پیش با پاسخی در خبرگزاری رسمی حوزه مواجه شده بود.
این خبرگزاری اول مردادماه در متنی با تیتر «پاسخ استاد حوزه علمیه قم به شبهات حجاب در فضای مجازی» نوشت: «حجت الاسلام والمسلمین غلام‌عباس هاشمی همدانی در نوشتاری به سخنان حجت الاسلام والمسلمین احمد عابدینی درباره حجاب پاسخ داده است». متن کامل پاسخ او در پی می‌آید:
بسم الله الرحمن الرحیم
در این روزها کلیپی در فضای مجازی در خصوص حجاب، از آقای احمد عابدینی منتشر شده و گاهی شبهاتی را در ذهن برخی افراد به وجود آورده است. از آنجا که مباحث ایشان مستند به آیات قرآن شده و همه گفته های ایشان خلاف دلالات آیات مورد ادعای ایشان است لازم است مطالب ایشان مورد نقد قرار گیرد.
ایشان در آغاز، اجبار به حجاب را مانند اجبار رضاخان به برداشتن حجاب، دارای نتیجه معکوس می داند.
اینکه افراط در اجرای قانون خصوصا مرتبط با عقیده و احکام، موجب تضییع حقوق و نتیجه عکس می شود درست است. ولی قیاس الزام به حکم شرعی و قانونی حجاب با برداشتن غیر شرعی و غیر قانونی چادر، مثل مقایسه اجبار به شرک با مبارزه با مظاهر شرک در جامعه توحیدی است. اگر چه در موضوع حجاب، تعبیر الزام صحیح تر از اجبار است.
در ادامه می گویند با زور می خواهند افراد را چادری کنند و این منجر می شودکه چادری ها هم خجالت بکشند و کم کم چادر سرشان نکنند!
این سخن عجیبی است که الزام بی حجاب ها به رعایت حجاب، با حجاب ها را بی حجاب کند. مثل این که بگوییم اگر دزدها را بگیرید انسان های سالم نیز دزد می شوند!
در ادامه می گویند دعوا چیز دیگر است و با طرح حجاب می خواهند دعوا را جای دیگر ببرند. پول سقوط کرده و حکومت و دولت ناتوان شده و دعوا را به موضوع حجاب کشانده اند. معنای این سخن این است که مساله حجاب چند روز است مطرح شده و به عنوان یک بازی سیاسی از طرف حاکمیت در شرائط بحران مطرح است.
اولا موضوع حجاب خواست متدینین و علما و مراجع تقلید و خانواده شهداء است و صدها هزار شهید بر سر ارزش هایی مانند حجاب خون دادند. از بزرگ ترین آرمان های امام راحل و مقام معظم رهبری در تمام دوران جمهوری اسلامی مساله حجاب است. برخورد با بی حجابی نیز مخصوص امروز نیست.
ایشان تصریح می کنند که حجاب، این قدر در دین مهم نیست! اشاره به مقالاتی می کند که در این موضوع نوشته و کار کرده و حرف کارشناسانه می زند.
این بسیار عجیب است که یک روحانی، حکم حجاب را مهم نداند. وجوب حجاب نه تنها ضرورت مذهب بلکه از ضروریات دین است و حکم آن برگرفته از آیات مختلف قرآن است، و تمام مذاهب اسلامی آن را پذیرفته اند. حکم ضروری دین آن است که حکم چنان مسلم است که عالم و عامی به آن به عنوان حکم شرعی معترف اند. و حجاب چنین است. هیچ فقیهی از فقهای مذاهب، وجوب و تاکد حکم حجاب را منکر نشده اند. آیات متعددی از قرآن از جمله ایات ٣١ و ۶٠ سوره نور وآیات ٣٣ و۵٣و ۵٩ سوره احزاب پیرامون وجوب حکم حجاب نازل شده است. در ذیل آیه ٣١ نور دستور به توبه همگان به سوی خدا از رعایت نکردن حکم حجاب می کند. در آیه ۶٠ سوره نور، تنها زنان از کار افتاده پیر که قصد خود آرایی ندارند را از حکم وجوب حجاب استثناء نموده و حتی برای این طائفه نیز توصیه به حجاب نموده است. این استثناء یکی از بهترین دلائل اهمیت حجاب است.
سیره نبوی و حساسیت ایشان را در خصوص حجاب همسران خود و دیگر مسلمانان را در مجلد ۴ اَلصَّحیح مِنْ سیرَةِ النّبیِّ الْاَعْظَم می توان دید. در وسائل الشیعه در ابواب مقدمات نکاح چند باب با عناوین گوناگون مربوط به حجاب است و روایات این ابواب فوق حد تواتر است در غیر وسائل نیز روایاتی هست.
در ادامه گفته اند: خداوند دستوراتی داده در قرآن، مثلا دستور به نماز و حج داده و گفته هرکس نخواند جهنم می رود و یا حج نیاورد کافر است ولی در خصوص حجاب فرمود ای پیامبر قل للمومنین… و شاید یک دستور حکومتی بوده که فردا جوانان اگر متعرض زنی شدند نگویند ما نمی شناختیم. شاید هم حکم حجاب مال زن های شخصیت های سیاسی است چون فرموده: یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ… یعنی به زنانی که شوهرانشان مومن اند، یعنی مثلا به زن ابوذر و سلمان و اینها، اصلا کسی که شوهر ندارد در این آیه نیست و لذا حجاب برای زنان متاهل است با این قید که شوهرانشان هم مومن اند نه فقط مسلمان اند، در این زمان هم حجاب مثلا مخصوص زنان پاسداران و مراجع تقلید است پس این آیه چیزی ندارد.
این برداشت که ایات حجاب مخصوص همسران شخصیت هایی مانند ابوذر و مقداد و در زمان ما مخصوص همسران مراجع تقلید و پاسداران است بر چه پایه است؟ در حالی که اولا آیه ۶٠ سوره نور تنها زنان از کار افتاده را از وجوب حجاب استثناء نموده و فرمود:
وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِی لَا یَرْجُونَ نِکَاحًا فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ أَن یَضَعْنَ ثِیَابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِینَةٍ… (٦٠نور)
با این بیان روشن، اینکه حجاب تنها بر همسران مومنان درجه یک واجب است بی اساس است. ثانیا کلمه مومنین در قرآن در مقابل کفار است و همه مسلمانان حتی متظاهران به اسلام را نیز شامل می شود و گرنه باید همه احکام قرآن را مخصوص اصحاب خاص پیامبر صلی الله علیه وآله بدانیم.
اضافه کرده اند که حجاب به دلیل نساء المومنین، مخصوص زنان شوهر دار است و شامل دختران نمی شود! لابد دلیلشان این است که نساء گفته نه بنات المومنین.
کلمه نساء در قرآن، معنای عام داشته و به معنای همسر نیست و امراة و زوجه به معنای همسر است و کلمه نساء شامل دختر و زن هر دو می شود و اغلب در معنای عام که جنس زن است استعمال می شود چنان که در آیه مباهله فرمود ونساءنا و نساءکم و مراد دختر پیامبر است، نیز در جریان نسل کشی فرعون فرمود یذبحون ابناءکم و یستحیون نساءکم در حالی که فرعون پسران را می کشت و دختران را نگه می داشت، در این آیه نیز در مورد پیامبر نفرمود قل لنساءک بلکه فرمود قل لازواجک و بناتک از همین روی از کلمه نساء المومنین معنای جنس اراده شده که شامل همسران و دختران است. در خارج نیز هیچ خصوصیتی در موضوع حجاب بین زنان شوهر دار و بی شوهر وجود ندارد.
گذشته از دلالت آیات، اگر نگاهی به روایات بیندازیم، تعداد زیادی از روایات را در ذیل آیات حجاب می بینیم که اهل بیت علیهم السلام هم حدود حجاب و هم افراد استثناء شده را بیان نموده اند. از جمله شیخ طوسی در روایت صحیح از امام صادق علیه السلام نقل می کند که حضرت در شرح استثناء از حکم حجاب فرمود پیرزنان و نا امیدان از نکاح می توانند جلباب را وا نهند نه خمار را بله زن اگر کنیز باشد می تواند خمار راهم و انهد. تهذیب ج٧ ص ۴٨٠ در روایت صحیحه دیگری از حریز از امام صادق در شرح استثناء نقل شده که در تفسیر “أَنْ یَضَعْنَ مِنْ ثِیَابِهِنَّ” فرمود: اَلْجِلْبَابُ وَ اَلْخِمَارُ إِذَا کَانَتِ اَلْمَرْأَةُ مُسِنَّةً یعنی چادر و روسری را زن می تواند بردارد به شرطی که زن مسنّ باشد. نورالثقلین ج٣ ص ۶٢٣ و ده ها روایت که فقط در شرح استثناء از حکم حجاب وارد شده است و این استثناء را به زنان یائسه و ازکار افتاده اختصاص داده است. چگونه ممکن است ما در ساختار فقه شیعی سخن بگوییم و هیچ توجهی به روایات نداشته باشیم؟ بدون شک تفسیر آیات با کنارگذاشتن روایات، مصداق تفسیر به رای حرام است.
ایشان در ادامه به استفاده از آیه ٣١ نور پرداخته اند وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَیٰ جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ…
ضمن اینکه دلالت این آیه را بر حجاب پذیرفته در توضیح نحوه دلالت می گوید
حجاب آیا شرعی است یا عرفی؟ عرفی است و در عرف حجاز هوا داغ بوده و می پوشاندند تا آفتاب اذیتشان نکند.
این کلام چه معنای قابل فهمی دارد واز کدام ایه و روایتی چنین استفاده ای می شود؟ و چنین چیزی که هوا داغ بوده باید بپوشانند تا آفتاب اذیتشان نکند چه ارتباطی به حکم شرعی و نزول یازده آیه دارد؟ در حالی که امر بر عکس است و پوشش خواسته شده در قرآن در هوای داغ بیشتر موجب اذیت می شود و همین نشانگر این است که هیچ عرفی در حکم حجاب رعایت نشده است و از سوی دیگر در آیه ۶٠ سوره نور، زنان از کار افتاده و پیر از حکم حجاب استثناء شده اند و این استثنا چه نسبتی با هوای داغ حجاز دارد؟
در نهایت می گوید اگر حکومت می خواهد جامعه عفیف باشد اصلا در مساله حجاب وارد نشود!
این کلام لازمه اش این است که هرچه دشمن از زمین و آسمان بر علیه حجاب و مهم تر از آن عفاف جامعه اقدام نمود حکومت ورود نکند. نتیجه این می شود که در مدت کوتاهی دشمن، وضع عفاف و حجاب را در ایران به وضعی بدتر از اروپا بکشاند. حتی دشمنی هم در کار نباشد خود به خود عفاف و حجاب در جامعه بر باد می رود. حاکمیت اسلامی یکی از وظایف ذاتی اش اجرای احکام و حدود الهی و مقابله با فساد و منکر در جامعه است و اگر حکومت اسلامی در قبال تهاجم به احکام الهی بی تفاوت باشد هرگز حکومت اسلامی نخواهد بود.
جناب آقای عابدینی را که در این ایام در سنخ یک روحانی کلیپ هایی منتشر می کنند به عنوان یک طلبه دعوت به مطالعه کامل در اطراف موضوعات و نیز تامل بیشتر و پرهیز از سطحی نگری می کنیم. چرا که موجب القاء شبهه در ذهن مردم شده و ده ها نفر باید تلاش کنند تا آن شبهات را بزدایند. اگر کارشناسی دینی آن هم در مسائل مهم این گونه باشد که ایشان مدعی آن هستند و استنباط ها بر این پایه از استحکام قرار گیرد در مدت بسیار کوتاهی باید فاتحه حتی ضروریات دین و مذهب را هم خواند.
البته امیدواریم دولت محترم و عوامل اجرائی به معنای واقعی اراده اجرای حکم قانونی و شرعی حجاب را داشته باشند که در این صورت سعیشان مشکور است. و گرنه شعار و اقدامات مقطعی وگاهی همراه با افراط و تفریط، دردی را درمان نخواهد نمود.
انتهای پیام
کاش اول اصل سخن جناب آقای عابدینی را منتشر میکردید تا معلوم شود حوزه قم (بخش رسمی و حاکم) و نشریه آن چه چیزی را نقد کرده یا به آن پاسخ داده اند ، هر چند بیشتر به نظر می رسد که در راستای تحکیم تکصدایی هر سخنی بجز سخن رسمی درباره حجاب را برنتابیده اند و حالا هم این پیرمرد سالخورده را ممنوع البیان کرده اند (همانطور که پیشتر هم اجازه انتشار کتاب «حجاب شرعی در عصر پیامبر» نوشته امیر ترکاشوند ، داده نشد)
شما حق ندارید دزد را مثال بزنید و با بی حجاب مقایسه کنید ، شما زندگی خانم مرکل رو که نه مسلمان است و نه می داند حجاب چیست رو مطالعه کنید و اون رو با خانم های با حجاب اختلاسگر و فاسد مسئول و همسران مسئول و یا دختران مسئول که با حجاب کامل در دادگاه هم با پر رویی و بی شرفی حاضر می شن مقایسه کنید ، بله خیلی از خانم های با حجاب و مومن هستند که در این مملکت زندگی می کنند ، اما مطمئن باشید اون خانم مومن واقعی ذره ای به شماها باور ندارند و این رو فقط یک عقیده شخصی میدونند و برای کسی حکمی صادر نمی کنند.
من که به شخصه این فیلم و ویس را دیدم و شنیدم اینجور نگفته بود بنده خدا و سرار تو صیحاتش هم گفته بود من برام سواله واینجور از آیات برداشت کردم اگر کسی با دلیل موجه بهم بگه اشتباه میکنم قبول دارم و ننیگم حرف من درسته این چه طرز برخورد با یک روحانیه واقعا که
اینکه یک روحانی یا هر فرد دیگری دیدگاهی را مطرح میکند اگر این دیدگاه مورد موافقت با دیگاههای دیگر نیست میتوان آن را نقد کرد دلایلی برایش آورد و آن را رد نمود اما زمانیکه شما مطمین هستید اشتباه میکنید و میترسید از اینکه آن دیدگاه به لحاظ اینکه از دیدگاه شنا منطقی تر است پذیرفته تر خواهد شد، دست به اقداماتی مثل تکفیر یا ممنوع التصویر کردن یا از این قبیل اقدامات در حق صاحب آن دیدگاه میزنید.شما به شعور مخاطب توهین میکنید و هنوز هم نمیفهمید با ممانعت از بیان حقایق نمیتوانید افراد را اطراف خود نگه دارید مردم آگاه هستند و به خوبی حقایق را تشخیص میدهند.زیاد به خودتان زحمت ندهید.زمانه، زمانه منطق و استدلال پذیری است به زور نمیتوان مطالب را به مردم دیکته کرد.کمی مطالعه نشان خواهد داد که چقدر در طول این سالها حقایق مربوط به زنان وارونه بیان شده.زمان آشکار شدن حقایق رسیده.من مذهبی و محجبه ام وبا این وجود مطمینم هرگز اسلام هیچ زنی را وادار به پذیرش حجاب نکرده.دین زیبا را این قدر زشت نشان ندهید.
اصلا حرف شما درست و باید با حدود الهی و شرع اجرا و الزام بشه ، اونوقت یک سوال پیش میاد چرا در بقیه موارد اینطور نیست دروغ دزدی اختلاس رشوه پارتی بازی فساد اداری تهمت ضرب و جرح زنان و کودکان تلف کردن بیت المال همین جامعه ی مسلمین و … چرا در این موارد با همین جدیت کاری نمیکنید و مطالب نمینویسید و اجرا نمیکنید چرا سلیقه ای و از روی هوا و هوس برخورد میکنید. لطفا انصاف را رعایت کنید
عصرمغالطلات وفرافکنیها به سرآمده نمی توان درعرصه های کثیری ناصواب عمل کرد سپس برسریک موضوع پافشاری نمود مشکل دربی اعتبارشدن جناح غالب است ازبس گفتید وخلاف عمل کردید دیگرهیچ اعتباری ندارید ازسرمایه خوردید یعنی حرف حقی هم داشته باشیدبخاطر اعمالتان کاملا بی رنگ است بهتره مدتها دست ازسرمردم برداریدوبه مردم اهمیت بدیدشایدبخشی از این آبروی رفته بازگردد هرچه بیشتر دست وپامیزنید بی اعتبار ترمی شوید این شکاف فقر وغنا واشرافیت مسؤولان بازمزم وکوثرهم قابل تطهیرنیست دهان دیگران رانبندید خودتان رااصلاح کنید حجاب اصلاح می شود.
سوال پیش میاد که حوزه در این بیانیه پر از مغلطه و طویل که بیان کردن چرا اشاره به صحبت های آخر آقای عابدینی نکردند استدلال آوردن که اینها فکر میکنند ما دروغ میگیم بیایید و به وعده ها عمل کنیم خودشون درست میشن مثل اول انقلاب
با این بیانیه حوزه من بیشتر به این سمت سوق پیدا میکنم که حرف حق تلخه و یاد جمله معروفه احمدی‌نژاد افتادم که میگه آب و بریز اونجا که می سوزه
فقط خواستم تشکرکنم که مطالبم را منعکس نمودید همین عمل شما ازهزاراهزار تبلیغ ایجابی موثرتراست گرچه تبلیغات آنچنانه جز برنفرت نمی افزاید صداوسیما دردشمن تراشی ازهمه نهادها موفق تراست!! آنچه مردم را آرام می کندپذیرفتن مشکلات ودردهاازناحیه مسؤولان است نه انکارآنها که برنفرتها بشدت می افزاید…
اگرسایر نهادها باسعه صدری که شماازآن برخوردارید حرکت می کردند درحمایت مردمی مانندسالهای ۵۸ و…بسر می بردیم
باتشکرمجدد
در کشوری که مدعی فقه پویای علوی و اجتهاد در در استنباط احکام است نظر کارشناسی و اجتهادی یک عالم حوزوی را بر نمی‌تابند.
ما حتی از صفویه هم عقب تریم . اونها با برگزاری کرسی های علمی و مناظرات موجب بسط وگسترش علم و دانش در کنار توسعه عمران و آبادی و جاده و پل و معماری و نقاشی و….در کشور شدند.
قال امیرالمؤمنین:إنّی أُکره لکم أن تکونوا سبّابین
حضرت فرمودنمی پسندم که شما فحش دهنده باشید.جالب است که بدانیم یاران علی ع درجنگ صفین به لشکریان معاویة لعنه الله دشنام دادند وعلی ع آنان راازاین عمل باز داشت ونکوهش کرد.
أین الاسلام؟ چیزی که شاهدش نیستیم روابط اسلامی است.
بیانیه اخیر ازدوزاویه قابل نگرش است یکی بحث محتوایی که حقیقتا کارتخصصی است وبه خبرگان محترم مربوط است.بحث دیگر نگاه به شیوه برخورد بابیانیه است که چندان بااخلاقیات اسلام عزیز همخوانی ندارد.اصلا مطالب ایشان صددرصد باطل آیاباباطل هم باید باشیوه های غیر اخلاقی وتوهین واهانت برخورد کرد؟ یاباید بقصد هدایت وباسعه صدر مواجه شد مشکل جامعه ما همین مسائل است. اگرفردی لیاقتهای تصدی منصبی راداشته باشد صرفنظراز اینکه فرزندچه فردی است بایدازاو استفاده شود واگرفاقد توانایی های لازمه باشد مسلماخیر امااین هجمه ها خبر ازمسایل دیگر می دهد برخی افراد به هیچوجه به دنبال مصالحی جز مصالح خودشان نیستنداین حرکات ازتدین ناشی نمی شودبلکه خبراز تحکیم منافع می دهد آیاامر بمعروف ونهی ازمنکر فقط مختص موی زنان است پس چرا بزرگان واهل علم دراینگونه قضایا وارد نمی شوند و دشنام دهندگان را ازمنکر نهی نمی کنند. آیامتانت رهبری در معضلات خود بزرگترین عامل جهت هدایت اصحاب سبّ ولعن نیست؟هرچه سعه صدر، گسترده تر انقلاب بیمه تروفضای مطبوع اخوت وبرادری دلنوازتر… هدایت بدون سعه صدر وصبر وشکیبایی ومتانت، توهمی بیش نیست.ازکینه وخشونت بپرهیزیم تارحمت الهی برسرزمینمان ببارد.
الیمین والشمال مضلّة والطریق الوسطی هی الجادّة
فأعتبروا یااولی الابصار
وقت آن رسیده که دلسوزان انقلاب یک نقدو بررسی جامعی از روندامور داشته باشند وبه جرح وتعدیلاتی دست یازندتا پشتوانه های انقلاب کمّاًو کیفاّ فربه ترشود.
۱-گشایش اقتصادی درطبقات پایین ومتوسط جامعه
۲-دربرخوردبامردم زبان ملایمتری بکارگرفته شود
۳-تندروی هایی که به تحقیر اقشارجامعه منجرمی شود مانندبرخوردهای فیزیکی باخانمها خصوصا ازناحیه آقایان خاتمه یابد.
۴-نقد دلسوزان ازتخریب تفکیک گردد وهجمه های غیرشرعی ازناحیه علما تقبیح شود تافضای جامعه بسوی رایحه اخوت وبرادری سوق یابد.اشدّاء علی الکُفّار ونه علی المومنین
۵- اصلاح صدا وسیماازاوجب واجبات است تا اینکه مردم به صداوسیما اعتماد پیدا کنند وگوش وچشمشان بسوی قنوات فضائیة اجانب متمایل نشود.
ازاجلی مصادق محاربه ،زورگیری باآلت قتاله است نباید با تسامح از مجازات سریع وعاجل مرتکبین آن قصورکرد تانا امنی درجامعه گسترش یابد…
والسلام علی من اتبع الهدی
علت اینکه ایشان فرمودند بی حجابهارو میگیرن با حجابا هم چادر برمیدارن رو طرف نفهمیده منظور استاد این بود چون کسانیکه با بی حجابا برخورد تند و خشن و بد دارن چادری هستن و با این کارشون باعث انزجار مردم از چادریها میشن کسانی هم که چادر دارن چادر رو حذف میکنن!!! این چه ربطی به گرفتن دزد و دزد شدن بقیه داره؟؟ اتفاقا کسیکه دزد رو میگیره مورد پذیرش جامعه است. پس منظور استاد تاثیر شخص بی حجاب بر با حجاب نیست بلکه تاثیر آمران به معروف بر مردمه
ازخطاهای بنیادین نظام ها،اعمال زبان تندوتهدید دربرابرملتهاست که البته سبب آن تحصیل آرامش خاطرزمامداران است به این معناکه ترس مردم باعث بیمه شدن نظام درظرف مدتی مدید خواهد بود.همین خطاهابعوض استحکام نظام به تزلزل خواهد انجامید زمامداران زبان نرمشان تصنعی است وزبان اصلیشان زبان زور وتندی وتهدیداما غافل ازاینکه خشم مردم مظلومی که همه درها برویشان بسته است تجلی خشم خداست که اگر زمامداران می فهمیدند هرگز دربرابر این سیل بنیان برافکن نمی ایستادند حاکم باید دربرابر مردم مظلوم زبان پدرانه بکارگیرد این سفاهت است که برخی مسوولان زبان تند وگزنده بکارمی گیرند مردمی که باحداقل معیشت دست وپنجه نرم می کنند مستحق تندی نیستند. برخی مسوولان برای حفظ مقام وجایگاهشان (دکان معاش) فریاد هم می کشند کمال سفاهت است که این دادو فریادها را به حساب دفاع از نظام و ازاین دست عناوین بدانیم…ای مسوول میدانم گوشهاوچشمهایت فعلا بسته است اما بدان اقرار بخطاها کوچکت نمی کند بلکه آبرومندت هم خواهدکرد.به خدایی که فراموشش کرده ای باز گرد..بزودی بسویش باز می گردی (فننبئکم بماکنتم تعملون)
اگردرانتخابات ریاست جمهوری هریک ازدیگر کاند یداهاجزابراهیم رئیسی رأی آورده بودهرگزاین شرایطی راکه اکنون بر جامعه ما حاکم است شاهد نبودیم گرانیهای افسارگسیخته ازیک طرف توهین به شعور مردم از طرف دیگر ایشان به روحانی می تاخت که وضع گرانی دردولت روحانی مردم رادر فشار قرارداده اما نوبت بخودش که رسید شد آنچه شد.از یک طرف فشارهای اقتصادی وازطرف دیگرحرکاتی که به توهین بیشتر شباهت دارد تا راهکار درحالیکه این دو مولفه هرگز ازسمت وسوی زمامداران جدی گرفته نمی شود دراین شرایط سخت تاکید ومحاسبه ومراقبه ذره بینی حجاب کار بخردانه ای نیست شکمهای گرسنه پرازخشم است دیگر گیر دادنهای زائد معنا نداردواگر توصیه ای هم صورت گیردبازجدی تلقی نمی شود.اواخر اردیبهشت ماه مبلغی تحت عنوان یارانه به حساب برخی سرپرست خانواده هاواریز شده که تاکنون که درشرف ورود به آبان ماه هستیم هنوزقابل برداشت نیست. باوجودچنین اعمالی چه نیازی به دشمن است!! متاسفانه مسؤولان عملکردشان رانمی بیننداما واکنش مردم را می بینند.جزاین نیست که زیاده خواهی وتکبر مسؤولان باعث شده اصلا نیازهای مردم دیده نشود.رهبری فرمودند تذکر مودبانه وعبور ونه توهین ودست به یقه شدن وخانمها را بغل کردن ودر ون انداختن تحت عنوان نهی از منکر!!!!
جناب هاشمی مملکتی را که فساد گرفته دیگر با این اغواگریها نمی توان سر به خط کرد . اصولا احکام اسلام مبتنی بر اهم و مهم استوار شده است . که متاسفانه نهادهای انقلابی چون سازمان تبلیغات و دفتر تبلیغات و وزارت ارشاد و … در این مدت 43 سال انقلاب جز کّل بر جامعه ،چه خدمتی به نظام مقدس اسلامی داشته اند . و تنها کار این سازمانها را در روز قدس و 22 بهمن می توان مشاهده کرد ( که چیزی جز مرگ گفتن شعار دیگری بلد نبودند).
نمونه بارز این را می توان در موضوع گشت ارشاد حجاب ( که کار دین به درهم و دینار نسیت ) و اختلاس 92 هزار میلیاردی فولاد نا مبارکه دید . -موضوعی که اول بار هم از سوی خود شما به اصطلاح ارزشی ها رسانه ای شد- و یا در مورد متروپال ابادان چه باید گفت .
حال جناب هاشمی دیده شدن چند لاخ موی یک زن غیر مومنه مهم است یا دزدی ها و سکوت شما بر این ماجرا . فاعتبروا یا اولی الابرار
بسیاری ازاقوام واشخاص بواسطه غرورشان تباه وزایل شدندواین ویژگی درمیان ارباب ریاست به اعلی درجه مشاهده ویافت می شودشکی نیست که قدرت جذاب ودلنشین! است وضمناعاملی برای انسداد چشم وگوش وقلب می شود.البته نه چشم وگوش ظاهری بلکه چشم وگوش باطنی لاتعمی الابصارولکن تعمی القلوب التی فی الصدور.دراین شرایط پیچیده بهترین راه حل ها راباید از کسانی اخذکردوآموخت که درچرتکه قدرت وریاست سهمی ندارندومصلحت افراد ومجموعه راصادقانه وبینی وبین الله مدنظر قرارمی دهند.تُندی مانند مُسَکِّن است درد راکاهش می دهد اما درمعالجه بیماری ناتوان است وآنچه باعث می شود راه حل های درمان گر ازدیدگاه ارباب ریاست به دورماند همین غروری است که بسیاری رابه شکست کشانده است حقیقتا راه حل،بسیار ساده است وبرخلاف نظر برخی آکادمیست هااصلاپیچیدگی ندارد.درد مردم رادردتلقی کنید نه دشمنی سپس بنگرید حمایت دههامیلیونی مردم را..آنجاکه مردم حق دارندحقشان رابه رسمیت بشناسید مگراین امر بادین ومذهبمان منافات دارد؟وآنجاکه مطالبه اشان منطبق برحق نیست بادلیل ومنطق اقناع کنیدوالله باهمین رهنمودهمه مسائل حل می شود.گرسنگی ناشی ازگرانیهاوالله ربطی به دشمنان ملعون خارجی ندارداشرافیت مسؤولان والله کارامریکای ملعون واسرائیل صهیونیست نژادپرست نیست هرنقصی را به آن ملعونان نسبت ندهیم…بله اگرتصورمان این است که‌هرکاری دلمان خواست‌انجام می دهیم وگور پدرمخالفان (غرور)دراین صورت انالله واناالیه راجعون مرگ برامریکاواسراییل وانگلیس وآلمان وفرانسه وایتالیا و استرالیاونروژ وبلژیک ودانمارکو…