طی یک سال: ایران ۳ میلیون، آمریکا زیر ۱۰۰ هزار مهاجر افغانستانی جدید
موسس انجمن حامی میگوید که از ابتدای سال ۱۴۰۰ و همزمان با تشدید حملات طالبانی و افزایش ناامنی در افغانستان که در نهایت منجر به اشغال افغانستان توسط طالبان شد، قریب ۳ میلیون نفر وارد ایران شدند و در مقابل کمتر از ۱۰۰ هزار نفر وارد سرزمین آمریکا شدند.
این سخنان فاطمه اشرفی در نشست انجمن حمایت از زنان و کودکان پناهنده (حامی) به مناسبت روز جهانی مبارزه با قاچاق انسان در قالب میزگردی تخصصی با عنوان «بررسی و تحلیل ابعاد و چالشهای ملی، منطقهای و بینالمللی قاچاق انسان» مطرح شد.
گزارش انصاف نیوز از این نشست را در زیر میخوانید:
محمدهادی ذاکر حسین، عضو علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران با حضور در این جلسه گفت: فضای مجازی همانقدر که در حوزه مجازی برای ما تهدید محسوب میشود فرصت هم دارد و میتوان برای آگاهیبخشی از آن استفاده کرد و دسیسهها را از طریق آن برملا کرد تا از وقوع قاچاق انسان پیشگیری شود.
او افزود: ایران جزو پالرمو نیست اما سال 83 قانون مبارزه با قاچاق انسان را تصویب کرد که برگرفته از متن پروتکل پالرمو است به ویژه در ماده یک که به تعریف قاچاق انسان میپردازد. مهمترین رکن در قاچاق انسان جا به جایی قربانی از محل سکونت به جای دیگر با ابزار قهری است.
قاچاق کودکان برای انجام کارهای خلاف
عضو علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران گفت: در بحث جرایم علیه بشریت دو موضوع انتقال اجباری و کوچ اجباری مطرح است. در سودان افراد را از محل سکونت به جایی بیآب و علف انتقال داده و محصور میکردند که مصداق انتقال اجباری است. مسلمانان میانمار هم مبتنی بر کوچ اجباری به کشور بنگلادش کوچ داده شدند. قصد کوچاندن اگر به قصد استثمار قربانی و بهرهکشی باشد تبدیل به قاچاق انسان میکند.
محمدهادی ذاکر حسین به موضوع استثمار اشاره کرده و تاکید کرد: 1) استثمار جنسی: بنا بر آمار عمده این نوع قاچاق انسان زنان هستند. 2) کار اجباری: در میان مردان بیشتر مصداق دارد. 3) ارتکاب جرم: قاچاق کودکان بیشتر در این مورد است که قاچاقچیان کودکان را وارد رفتارهای مجرمانه مانند کیف زنی و… در کشورهای دیگر میکنند. 4) قاچاق اعضای بدن: این نوع قاچاق آمار کمی از قاچاق انسان را به خود اختصاص داده است. 5) ازدواج اجباری: بخش کمی از قاچاق انسان به منظور و مقصد ازدواج اجباری انجام میشود.
او با بیان این که ازدواج اجباری در گذشته زیرمجموعه به بردگی گرفتن تعریف میشد، افزود: دیوان کیفری بینالمللی اخیرا اعلام کرد که ازدواج اجباری جرم مستقلی است. درست است که با بردگی شباهت دارد و آزادی را سلب میکند، اما چون زناشویی و مادری هم به او تحمیل میشود و فقط در انجام کارهای خانگی به بردگی گرفته میشود. بنابراین رنجهای متفاوتی از به بردگی گرفتن جنسی و حتی تجاوز اجباری است. در حال حاضر توجه به ازدواج اجباری افزایش یافته است.
محمدهادی ذاکر حسین تاکید کرد: در قاچاق انسان مثل تجاوز انسانی نظام بینالمللی اصل فرض لزوم احراز رضایت را حذف کرده است. مثلا در ایران قربانی باید عدم رضایت خود را ثابت کند تا مشخص شود تجاوز به عنف بوده یا خیر؟ در بسیاری از موارد یادآوری خاطرات و بیان آن تحمیل بار اضافه به قربانی است و بزهدیدگی ثانویه را ایجاد میکند. در راستای حمایت از قربانیان، اگر روابط جنسی در شرایط مساوی نباشد مثل رابطه رئیس و مرئوس، زندانی و زندانبان و… اصل بر این است که رابطه با رضایت اصیل نبوده است.
عضو علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران افزود: سوءاستفاده مقام، فریفتن و… مصداق قاچاق انسان محسوب میشود. سازمان بینالمللی به موضوع قاچاق انسان ورود پیدا میکند چون نقض حقوق بشر است. قاچاق دیگر عبور دادن از مرز است. با این قاچاق انسان اما نگاه سازمانهای بینالمللی متفاوت است چون جرم انضباطی محسوب میشود. قاچاق انسان زمانی رخ میدهد که به قصد استثمار یا فریب رخ دهد.
او تاکید کرد: نظام کیفری بینالمللی از جنایتهایی حمایت میکند که سازمان یافتگی و گسترش داشته باشد. در حقوق بینالمللی دولتها معتعهد به حق رهایی افراد از قاچاق هستند و با حمایت از قربانیان بالقوه برای تبدیل نشدن به قربانیان بالفعل است که مورد قاچاق واقع نشوند. همانطور که در کنوانسیون پالرمو اشاره شده اولین تعهد دولتها جرمانگاری و تقبیح و ایجاد صلاحیت برای محاکم داخلی خود با استناد اسناد قانونی این افراد را تحت تعقیب قرار دهد.
محمدهادی ذاکر حسین با اشاره به قانون مصوبه 83 درباره قاچاق انسان، گفت: در این قانون به نقش دولتها اشاره و اعلام کرده اگر متهم دولتی باشد، مجازات سنگینتر میشود و شرکتها نیز نقش دارند چون پیوند حقوق بشر و تجارت بسیار مطرح شده است. کنشگران، شرکتها و بنگاههای تجاری بسیار ایفای نقش میکنند. افرادی با ظاهر فریبنده افراد را با هدف استثمار جذب میکنند. در حقیقت نظام بینالمللی ابتدا مسئولیت دولتها و سپس مسئولیت شرکتها و افراد را مشخص کرده و در کشور ما هم این قوانین دیده شده است. در این قانون مصوب 83 که به ازدواج اجباری اشاره کرده است، یک پیشرفت و دستاورد مهمی است. چون پذیرفته قاچاق برای ازدواج اجباری هم صورت میگیرد. البته خلاءهایی دارد از جمله این که کودک قربانی این موضوع هستند اما در این قانون به آنها اشاره نشده است. اگر ایرانیان خارج از ایران قاچاق انسان کند در محاکم صالحه محاکمه میشوند اما حکمی برای غیرایرانیان در نظر نگرفته است.
او با اشاره به بحث پیشگیری گفت: آگاهی بخشی و آموزش بسیار مهم است. اما دستگاه حاکمیتی نیز باید درگیر این باشند. در کنار بحث آموزش، ریشههای قاچاق انسان را باید پیدا کرد و دولت ملزم به رفع و رجوع آن است. بحث اقتصادی مهمترین عامل قاچاق انسان است. وقتی اقتصاد بیمار و معیشت مردم با مشکل روبرو باشد، مهاجرت صورت میگیرد. موج مهاجرتی بستر خوبی برای سوءاستفاده کنندگان است که با وعده بردن به تحصیل، زندگی و شغل بهتر در کشورهای دیگر به قاچاق انسان بپردازند و در مسیر افراد به ناکجاآباد برسند. طبیعتا یکی از جنبههای پیشگیری کلان این است که شرایط اقتصادی درست شود.
محمدهادی ذاکر حسین تاکید کرد: نحوه مواجه با پناهجویان هم مهم است. کشور مهاجرپذیر اگر سیاست طرد را در پیش بگیرد، بستری را برای موج قاچاق انسان فراهم میکند.
عضو علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران به بحث بینالمللی مبارزه با قاچاق پرداخته و گفت: در دیوان کیفری بینالمللی قاچاق انسان به عنوان یک جرم مستقل تعریف نشده است اما جرمی وجود دارد که جنایت علیه بشریت و به بردگی گرفتن است. قاچاق انسان را بردهداری نوین میدانند. چون انسانها موضوع خرید و فروش نبودند. البته یکی از جنایتهای داعش این بود که زنان ایزدی را مورد خرید و فروش قرار میدادند. در دادگاه کیفری یوگسلاوی پرونده فردی که صربستانی بوده به اتهام به بردگی گرفتن متهم شد. برخی از زنان مسلمان بوسنیایی را به اسارت میگرفتند و منطقه به منطقه، شهر به شهر در اختیار نیروهای جنگنده صربستانی برای بهرهکشی جنسی قرار میدادند.
او افزود: کیس یا پرونده خاص در ارتباط با قاچاق انسان ندارد. اما در لیبی بعد از سقوط قزافی شرایطی به وجود آمد و موج فراوانی از مهاجران (خواهان رسیدن به اروپا) در آنجا ماندند و در سکونتگاهای خود در لیبی طعمه قاچاقچیان انسان شدند. دادستان دیوان کیفری بینالمللی برای این موضوع پروندهای باز نکرده اما در گزارش سالانه شورای امنیت ملل متحد به این مهاجران اشاره کرده است و اگر به این جمعبندی برسند که جنایت بینالمللی واقع شده و سازمانیافتگی و گستردگی در آن وجود دارد حتما به عنوان یک کیس مطرح خواهد کرد.
محمدهادی ذاکر حسین با اشاره به این که جرایم بینالمللی بسیار زیاد است و دادستان دیوان کیفری بینالمللی نمیتواند به همه آنها رسیدگی کند، گفت: در بحث قاچاق انسان تمرکز روی زنان و کودکان قرار میگیرد. اولویت بندی دادستان دیوان کیفری بینالمللی پروندههایی است که قربانیان آن کمتر دیده شدهاند. زنان و کودکان عمدتا شامل این دسته از قربانیان هستند. مثلا در یکی از پروندههایی که فردی به جرم کشتار محاکمه میشد دادستان بحث کودک سربازی و استفاده از کودکان زیر 15 سال در جنگ را مطرح کرد. به هر حال همه قربانیان دیده میشوند اما کودک سربازان دیده نمیشوند.
او در پاسخ به این سوال انصاف نیوز که آیا فروش دختران در افغانستان نیز زیرمجموعه قاچاق انسان قرار میگیرد؟ گفت: بله. چون عنصر اصلی در بحث قاچاق انسان جا به جایی است که در خرید و فروش اتفاق میافتد. نظام عدالت کیفری جرم مجرمانه این خرید و فروش را مصداق قاچاق انسان دانسته است.
برخی قاچاقچیان انسان میخواهند به جامعه برگردند
فریده محمدعلیپور، عضو هیات علمی گروه روابط بینالملل دانشگاه خوارزمی نیز در این نشست در موضوع قاچاق انسان تاکید کرد اسناد بینالمللی و منطقهای زیادی در مورد این وجود دارد. کنوانسیون پالرمو در تاریخ ۲۰۰۳ لازمالاجرا شد. ایران همچون کنگو جزو کشورهای عضو سازمان ملل است که این کنوانسیون را امضا کرده اما مراحل تصویب آن را طی نکرده است. از سایر اعضای سازمان ملل تا اوت 2022 بوتان، پاپوآ گینه نو، تووالو، جزایر سلیمان، سومالی و سودان جنوبی، کشورهایی هستند که کنوانسیون را امضا نکرده و عضو آن نشدهاند. سایر اعضای آن اتحادیه اروپا، فلسطین، واتیکان، جزایر کوک و کشور نیووی هستند. در پالرمو، جرمانگاری اتفاق افتاده است تا با تعهدات دولتها شاهد کاهش قربانیان باشیم و دولتها الزام به تبادلات اطلاعات در این خصوص دارند. این کنوانسیون دارای سه پروتکل است که دو پروتکل آن به موضوع قاچاق انسان مربوط میشود: پروتکل پیشگیری، سرکوب و مجازات قاچاق انسانها بهویژه زنان و کودکان و پروتکل عليه قاچاق مهاجران از طریق زمین، دریا و هوا.
او افزود: برای پیشگیری و سرکوب قاچاق انسان به ویژه زنان و کودکان از طریق زمین، دریا و هوا اقداماتی در نظر گرفته شده و دولتها ملزم هستند که بستر لازم را برای اقامت، آموزشهای لازم، دسترسی به پزشک و روانپزشک و شغل برای قربانیان فراهم کنند. از سوی دیگر در اسناد هویتی و پاسپورتها اطلاعات دیجیتال قرار داده شوند تا قابل جعل نباشند.
عضو هیات علمی گروه روابط بینالملل دانشگاه خوارزمی با بیان اینکه رد پای حمایت از قربانیان قاچاق انسان از ۱۹۰۴ در کنوانسیونهای بینالمللی قابلمشاهده است، گفت: در سطح منطقهای نیز اسنادی وجود دارد که رویکردهای مشابهی برای حمایت از قربانیان دارند. کنوانسیون سارک در مورد پیشگیری و مبارزه با قاچاق زنان و کودکان برای فاحشگی مصوب سال 2002 در آسیا و کنوانسیون ورشو در خصوص اقدام علیه قاچاق انسان مصوب سال 2005 در اروپا از این جمله هستند. در سطح بینالمللی، یکی از مهمترین نهادهای مبارزه با قاچاق انسان، سازمان بینالمللی کار است که از این افراد حمایت میکند. البته شورای حقوق بشر نیز فعالیتها و تلاشهایی در این زمینه داشته است که فرصت پرداختن به آن در این مجال نیست.
او تاکید کرد: ایران نیز از زمان پهلوی به کنوانسیونهای (مقاوله نامههای) مختلف سازمان بینالمللی کار پیوسته است. سازمان بینالمللی کار، استانداردهایی برای مبارزه با قاچاق انسان، منع تبعیض و شناسایی حقوق تشکلها و اتحادیهها با هدف شناسایی ساختارهایی دارد است که معاش شرافتمندانه را تهدید و زمینه قاچاق انسان را مهیا میکنند و لذا با وضع قواعد و استانداردسازی تلاش میکند تا این زمینهها را رفع کند. در بسیاری از مواقع رسیدن به شرایط بهتر اقتصادی، اجتماعی یا حتی تغییر محیط فرهنگی باعث میشود افراد در دام باندهای قاچاق انسان گرفتار شوند؛ بنابراین از سویی شرایط داشتن یک شغل شرافتمندانه باید مهیا شود و اگر کشورها این موضوع را فراهم نکنند بستری برای قاچاق انسان پهن خواهد شد. از سوی دیگر قراردادهای کتبی در دسترس مستخدمین با شرایط عادلانه میتواند راهی برای پیشگیری از گرفتار شدن افراد در دام قاچاق شود. قاچاقچیان اسناد هویتی افراد را دریافت میکنند که زمینه را برای سوءاستفاده از آنها ایجاد میکند.
او تاکید کرد: قاچاق انسان برای کار اجباری نیز مصداق دیگر قاچاق انسان است. بنا بر گزارشهای سازمان بینالمللی کار در سال 2020 منطقه آسیا و اقیانوسیه 1.3 میلیارد نفر از 2 میلیارد کارگر غیررسمی جهان را در خود جای داده است؛ از هر سه نفر کارگر، دو نفر (68 درصد) مشغول کار غیررسمی هستند و برای برخی از کشورهای منطقه، این نسبت 9 از ده نفر است! این شرایط زمینه را برای قاچاقچیان انسان مطلوب کرده است.
عضو هیات علمی گروه روابط بینالمللی دانشگاه خوارزمی با اشاره به صنایعی که باعث قاچاق انسان میشود، توضیح داد بهعنوان مثال در تایلند صنعت غذاهای دریایی بسیار مهم است و قاچاق افراد برای بهکارگیری در این صنعت صورت میگیرد. در ایران نیز صنعت ساختمانسازی است که تعداد زیادی از افراد قاچاق شده را به خود جلب میکند. پاکستان نیز کشوری است که صنعت پوشاک در آن رونق دارد و کودکان در این صنعت به کار اجباری گرفته میشوند.
او با اشاره به مهاجرت عادلانه، افزود: پروژهای برای ایجاد فرصتهای اشتغال و اقدامات مهاجرت در اروپای مرکزی و شرقی انجام شده است. تلاش برای معاش بهتر و تغییر اقامتگاه افراد از کشوری به کشور دیگر، بستری را برای قاچاق انسان گسترده است. به همین دلیل نهادهای بینالمللی ۴ اقدام مهم ۱) پیشگیری از قاچاق انسان ۲) حفاظت از قربانیان ۳) تعقیب قاچاقچیان و ۴) مشارکت هماهنگی ملی و همکاری بینالمللی را در دستور کار قرار دادهاند.
فریده محمدعلیپور با بیان اینکه بر اساس دادهها همیشه از گروههای قاچاقچی عقب هستیم، گفت: برای جبران این عقبافتادگی باید برنامهریزیها تغییر کنند. دراینباره باید توجه داشت که گاهی اینقدر قربانیان قاچاق مقابل چشم هستند که دیده نمیشوند مثلاً در صنعت هتلداری در برخی کشورها، زنان را به استثمار میکشند.
عضو هیات علمی گروه روابط بینالمللی دانشگاه خوارزمی با اشاره به پرستیژ کشورها، تاکید کرد: برخی از کشورها نگاه خود را تغییر نمیدهند تا پرستیژ خود را نگه دارند درحالیکه به قاچاق انسان باید نگاه انسانی فراتر از نگاه سیاسی داشت. از سوی دیگر معمولاً دولتها فقط به قربانیان نگاه میکنند اما باید به سازوکارهای عدالت ترمیمی بیشتر توجه کنند؛ یعنی راهی باز شود تا مجرمان هم به جامعه بازگردند و امکان کنار گذاشتن بزه را داشته باشند. خیلی از افرادی که درگیر این باندها هستند بهگونهای قربانی تلقی میشوند. باید راه را باز کنیم تا آنها مجرمان ابدی باقی نمانند همچنانکه به دام افتادگان نیز قربانیان ابدی نباشند.
او در پاسخ به این سوال انصاف نیوز که آیا با وجود درآمدهای خوب افراد قاچاقچی حاضرند این باندها را ترک کنند؟ گفت: در قاچاق انسان هم مانند قاچاق مواد مخدر این سرشاخههای اصلی هستند که سود کلان را به دست میآورند و قانون هم دستش به آنها نمیرسد اما افرادی که در ردههای پایین باندها قرار دارند بهره کمی از این سود کلان میبرند. افراد جذب این باندها میشوند به دلیل آنکه یا تجربه مشابهی داشتند یا شرایط اقتصادی آنها را به این سمت سوق داده است. اگر از آنها حمایت شود، سطوح زیادی از فعالان در باندهای قاچاق انسان از این کار رو برمیگردانند. در کنوانسیون پالرمو کاهش مجازات برای افراد قاچاقی که همکاری کنند، پیشبینی شده است اما در اغلب کشورهای دنیا نگاه عدالت ترمیمی وجود ندارد و به نظرم درک دقیقی از این موضوع ایجاد نشده است.
زیرساختها برای حاشیهنشینها تغییر نکرده اما جمعیت دوبرابر شده
فاطمه اشرفی، موسس انجمن حامی و فعال حوزه پناهندگان و مهاجران اجباری نیز در این میزگرد به کشورهای بحران خیز اشاره و تاکید کرد: مهاجران اجباری کشورهای بحرانخیز جدیترین آسیبها را به همسایههای خود وارد میکند و پس از آن به کشورهای توسعه یافته منتقل میشوند. بعد از روی کار آمدن طالبان، ایران و پاکستان بزرگترین کشورهای مهاجرپذیر برای افغانستان بودند. اما جنبههای مهاجرتی این کشورها شرایط خاصی پیدا نکرده و سیاستهای عمومی دولتها برای پذیرش مهاجران اجباری و پناهندگان نسبتی با ظرفیتهای داخلی و زیستی ندارد.
او افزود: مهاجران اجباری ارتباط مستقیمی با منابع طبیعی و حتی ظرفیتهای خالی کشورها دارد و کشورها باید سعی کنند خلاهای خود را با مهاجران تامین کنند.
فاطمه اشرفی گفت: تبعیض بین مهاجران اقتصادی و علمی با مهاجران اجباری وجود دارد. کشورها دسته دوم را تهدید میدانند. اما برای مهاجران اقتصادی و علمی فرش قرمز پهن میکنند. در ایران حداکثرهای فرصتهای قانونی بین 5 تا 7 هزار ویزای قانونی برای افغانستان صادر شده که اکثر آنها بدون بازگشت بوده است.
این فعال حوزه پناهندگان و مهاجران اجباری با بیان این که طالبان به موضوع مهاجرت اجباری دامن زدهاند، تاکید کرد: آنها به تسویه حسابهای قومی و مذهبی دامن زدند و دنبال آن هستند که با موانع نژادی به پاکسازی نژادی و مذهبی بپردازند و این وسط مهاران را از سر خودشان باز کنند. طالبان در مسیر قوت بخشی حاکمیت یک قوم و مذهب خاص هستند و احتمال میدهیم با وجود تحریمها و مهاجرت اجباری از سوی افغانستان شرایط سختتری پیدا کند.
او با اشاره به این که شاخص زیستی روی پناهندهپذیری تاثیر میگذارد، افزود: از ابتدای سال ۱۴۰۰ و همزمان با تشدید حملات طالبانی و افزایش ناامنی در افغانستان که در نهایت منجر به اشغال افغانستان توسط طالبان شد، قریب ۳ میلیون نفر وارد ایران شدند و در مقابل کمتر از ۱۰۰ هزار نفر وارد سرزمین آمریکا شدند. وعده سایر کشورهای اروپایی کمتر از این بوده است. انگلیس تعهد پذیرش ۲۰ هزار نفر را نموده است که حتی این تعداد را نیز تکمیل نکرده است. در پذیرش پناهجو و مهاجرین اجباری، این کشورهای همسایه هستند که بیشترین و جدی ترین بار را متحمل میشوند. در بحران اخیر افغانستان به دلیل اراده سایر کشورهای همسایه افغانستان برای پذیرش مهاجر جدید از افغانستان، بار اصلی بر دوش ایران بوده و هست و این در حالی است که پناهندگی و مهاجرتهای اجباری ناشی از بحران یک مسئولیت بین المللی است.
فاطمه اشرفی در پایان تاکید کرد: در سیاستهای مهاجرپذیری حتما باید نگاه چند سویه داشته باشیم. اگر نتوانیم تعادل را برقرار کنیم شکاف اقتصادی و اجتماعی عجیبی به وجود میآید که به تشدید خشونت در جامعه مهاجر پذیر و مهاجران رخ خواهد داد. فشار این جمعیت به سمت منطقه حاشیهنشین و محروم بوده و جمعیت آنها را به بیش از 2 برابر رسانده است. در حالی که این مناطق قبل از ورود مهاجران افغانستان هم با مشکل روبرو بودند. به عنوان مثال قبل از ورود مهاجران به ایران در مناطق حاشیهنشین و محروم برای ثبت نام دانشآموزان با مشکل روبرو بودیم و هنوز زیرساختها تغییر نکرده در حالی که جمعیت آن بسیار بیشتر شده است.
انتهای پیام