خرید تور نوروزی

دخل و خرج حدادعادل نمی خواند!

اخیرا غلامعلی خدادعادل دوباره گفته که حقوق ماهیانه اش حدود 8 میلیون تومان است. روزنامه ی آفتاب یزد در تیرماه در گزارشی نوشته بود:

ضرب المثل معروفی وجود دارد که می گوید:«چو دخلت نیست خرج آهسته تر کن!» و ضرب المثل معروف دیگر بر این نکته اصرار دارد که: «بر احوال آن مرد باید گریست! که دخلش بود نوزده خرج بیست!» اما در بین افواه عمومی برخی شنیده‌ایم که گفته می‌شود:«دخل و خرج فلانی نمی خواند»

این عبارت پایانی یعنی میزان درآمد شخصی با هزینه‌های او برابری ندارد و یحتمل به گونه ای زندگی کرده و در نگاه مردم کوچه و بازار دست به جیب شده است که این ابهام برای اطرافیان به وجود آمده در نهایت تنها به همین یک جمله بسنده کرده‌اند: «دخل و خرج فلانی نمی‌خواند!»

پس از آن که از اواخر اردیبهشت و با برملا شدن چند فیش در حوزه‌های بیمه و بانک، چالش ویران‌کننده پیش روی دولت قرار گرفت! هرازگاهی و از سوی کسانی که تاریخ تولد دلواپسی آنان با روز انتخاب حسن روحانی به عنوان ریاست عالیه دولت یازدهم منطبق است برخی به اصطلاح افشاگری‌ها، خود دردسری شد که یا مجبور به عذرخواهی و تصحیح شده‌اند (برای نمونه روایت از بیخ و بن اشتباه پاداش‌های چند صد میلیونی جهانگیری)، یا برای رد گم کردن و از قافله افشاگری‌ها عقب نماندن دست به جعل فیش به طرزی ناشیانه کرده‌اند تا آن حد ساده انگارانه و کودکانه که اساسا جامعه نه تنها آن را باور نکرد که به آن ذره‌ای نیز توجه ننمود و در نهایت بودند کسانی که برای خالی نبودن عریضه اما به گمان خود زیرکانه! حکم کارگزینی را به جای فیش حقوقی منتشر کرده پس از مدت ها دست به قلم شده، از معاون اول رئیس جمهور قویاً خواستار این مهم شدند که برای فلان و بهمان! بهتر است بیت‌المال را به جای اصلی خود بازگردانند و اما با اعلام درآمد یا همان دخل حداد عادل که خود به صراحت گفته است از محل دانشگاه است و فرهنگستان! دچار یک نوستالوژی و بازگشت به گذشته در کسری از ثانیه شدیم!

حدادعادل در یک برنامه تلویزیونی ـ «صددرصد» صداوسیمای اصفهان ـ (برنامه‌ای که خود حاشیه‌ساز شد!) در مورد فیش حقوقی و منابع درآمدی می‌گوید: «از روزی که انقلاب پیروز شد، تاکنون در سمت‌های مختلفی خدمت کرده‌ام؛ ولی وقتم را صرف کسب درآمد نکرد‌ه‌ام و هدف اصلی من خدمت به مردم بوده. تمامی سمت‌های من در یک ردیف قرار دارد و تنها منبع درآمدی من به‌عنوان استاد هیات‌ علمی در دانشگاه تهران با پایه بالا مبلغ هشت‌میلیون ‌و صد هزار تومان و در فرهنگستان ادب هم میزان سه میلیون تومان است. بنده در کل دوران کار کردم در مجلس هیچ پولی دریافت نکردم و از مابقی بنیاد‌هایی که در آنجا فعالیت می‌کنم نیز تاکنون دیناری نه به‌ عنوان عیدی و نه حقوق و هیچ‌چیز دیگر نگرفته‌ام.»

بازگشت به دو سال قبل

موضوع برمی‌گردد به اردیبهشت 1393، به 13 اردیبهشت! نمایشگاه کتاب بیست و هفتم؛ جایی که غلامعلی حداد عادل، نماینده وقت مجلس در گفت و شنودی صمیمانه! به خبرنگاران چند جمله به یاد ماندنی می‌گوید:

ـ «من به طور متوسط روزانه 10 جلد کتاب به کتابخانه‌ام اضافه می‌کنم که ماهانه رقمی نزدیک به 300 جلد کتاب می‌شود.» (فارس13/02/1393)

با عنایت به قیمت کتاب در همان سال یعنی 1393 «روزانه 10 کتاب، ماهانه 300جلد، در سال بیش از 3600جلد کتاب خریداری می‌شود و از آن جایی که حوزه‌های مطالعاتی و دلخواه حداد عادل را می‌دانیم و ایضاً قیمت‌های کتاب‌ها در آن حوزه‌ها را؛ با یک حساب سرانگشتی ایشان سالانه حدود یک میلیارد ریال (1.000.000.000) بابت خرید کتاب پرداخت می‌کنند و این یعنی شخصی که می‌خواهد بخشی از درآمدش را به کتاب خریدن اختصاص دهد ـ حتی با میانگین رقم خوشبینانه 50درصد!ـ باید طی 12 ماه مجموع درآمدهای وی (یا همان«دخل») بیش از 2 میلیارد ریال یا به تعبیری ماهانه 17 میلیون تومان باشد که وقتی نیمی از آن را به خرید کتاب اختصاص می دهد در اقتصاد خانواده دچار نقصان و مشکل نشود. جدای از این حساب و کتاب‌ها و بدون پرداختن به این مسئله که وقتی حداد عادل معتقد است کتابخانه‌های عمومی گسترش یابد و تقویت شود چه لزومی دارد روزانه 10 کتاب خریداری شود آن گاه ماجرا جالب و تامل برانگیز می‌شود که این نماینده سابق مجلس دو سال بعد چنین ادعایی را مطرح ساخته که درآمد ماهانه وی در حدود 11 میلیون و 100 هزارتومان است که این رقم با کسر افزایش های سنواتی قطعا دو سال پیش زیر ده میلیون تومان بوده است که اگر چنین رویه‌ای خواسته باشد ادامه دار باشد با همه افزایش‌های داده شده در قیمت کتاب‌ها و حقوق و دستمزد، همه 11 میلیون و 100 هزار تومان درآمد حداد عادل صرف خرید کتاب می‌شود.

دخل و خرجی که نمی خواند!

در این جا چند فرضیه قابل ارائه است:

الف: بخش یا بخش‌های مهمی از کتاب‌های وارد شده به کتابخانه حداد عادل که معلوم نیست چه وسعتی را به خود اختصاص داده است تا هم اکنون اهدایی و در اصطلاح رایگان است!

ب: حداد عادل در اعلام درآمد فعلی خود اندکی فروتنانه برخورد کرده! حداقل درآمدهای خود را مطرح ساخته یا آن بخش از درآمدهایی را رسانه‌ای کرده است که در قالب فیش حقوقی می گنجیده است!

ج: خرید روزانه 10، ماهانه 300 و سالانه 3600کتاب شوخی است!

د: در هنگام اعلام رقم درآمدها! آن صحبت صمیمانه! با اصحاب رسانه از ذهن آقای حداد عادل بیرون رفته باشد.

گزینه «الف» منتفی است زیرا بر اساس متن مصاحبه اخیر که وی مدعی است: «…از مابقی بنیاد‌هایی که در آنجا فعالیت می‌کنم نیز تاکنون دیناری نه به‌ عنوان عیدی و نه حقوق و هیچ‌چیز دیگر نگرفته‌ام.» احتمالا حداد عادل اهل قبول هدیه و غیره و ذلک نیست.

در مورد گزینه «ب» در انتها توضیحاتی خواهیم داد اما گزینه «ج» هم نمی‌تواند صحیح باشد زیرا کتاب و کتاب‌خوانی مقوله‌ای نیست که شوخی بردار باشد! گزینه «د» اساسا درست و نادرست آن موردنظر ما نیست و اما در مورد گزینه ب:

اگرچه معتقدیم باید شفاف‌سازی‌هایی صورت پذیرد و حقوق‌های کلان و غیر قابل توجیه! همه جانبه بررسی شود بدین معنا که گیرنده و ریشه این دریافت و پرداخت‌ها کاملا و به دور از موضع‌گیری‌های سیاسی روشن شود اما اصراری هم به اعلام داوطلبانه فیش حقوقی افراد و چهره‌هایی خاص از جمله حداد عادل نداریم زیرا هر عدد خود ابهامی است که بحث و گفت و شنودهایی را در سطح جامعه شیوع می دهد که در مجموع برای بازسازی اعتماد عمومی خوب و سازنده نمی‌تواند تلقی شود. مردم فرض را حتما بر این می گذارند که برخی اساسا نیازی به فیش و حقوق و غیره ندارند چون راه‌های درآمدی متعددی پیش روی خود دارند برای مثال می‌توانند بگویند حداد عادل اگر برای هر مسئولیتش یک میلیون تومان دریافت کند به خودی خود و براساس تعدد مسئولیت‌ها و مشاغلی که دارند خیلی راحت می‌توانند نه سالانه 3600 جلد که حتی 5000 جلد کتاب ناب و به روز خریداری کنند! که ما این را حق آقای حدادعادل می‌دانیم و اعتراضی به آن نداریم.

نکته دیگر این که وقتی صحبت بر سر حقوق و دستمزدهای کلان و خلاف قانون و عرف است حتما منظور بررسی کنندگان اشخاصی مثل حداد عادل نخواهد بود حال وقتی کسی به دایره درآمدی عده‌ای کاری ندارد یعنی آن عده را بی‌نیاز از بررسی می‌داند پس دیگر لزومی ندارد اعداد و ارقامی اعلام شود که خود زمینه‌ساز حرف و حدیث‌های بعدی باشد.

و در پایان شایسته نیست شخصیتی مثل حداد عادل رقم و عددی را مشخصا به عنوان حقوق و غیره اعلام کند که یا کسی باور نکند یا باعث شود این ابهام به وجود آید که مثلا وقتی در ماه 11 میلیون 100و هزار تومان حقوق و دستمزد در اختیار داشته باشد اولا چه لزومی دارد بیشتر آن را به خرید کتاب اختصاص دهد آن هم کتاب‌هایی که شاید سال‌ها حتی تورق هم نشود و دیگر آن که به فرض صحت همه ادعاها! از خرید 3600 جلدی کتاب در سال گرفته تا حقوق و دستمزد 11 میلیون و 100 هزار تومانی! پس اقتصاد و معیشت خانواده از چه راهی تامین می شود و …

از دید حداد عادل برای راه نیافتن به مجلس راه‌های بهتر و آسان‌تری از اعلام حقوق و دستمزد نیز وجود دارد راه‌هایی آسان و بهتر که زمینه ساز بسیاری از اگر و اماها نمی شود و اما یک سوال:

در اعلام حقوق و دستمزد حداد عادل، کسی که سالانه حدود یک میلیارد ریال صرف فقط خرید کتاب می کند! چه ضرورت و الزامی نهفته است؟!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. مگر حتما باید حقوق بگیر دولت بود تا متهم به داشتن فیش های نجومی و حقوق های کلان شد مگر نمی توان از راه های دیگر در آمد مشروع کسب کرد و متهم هم نشد چه اشکال دارد اگر کسی در سه راه افسریه انبارهای چای داشته باشد یا در جاهای دیگر ملک و املاک داشته باشد . مگر داشتن ثروت های از پیش اندوخته شده جرم است ؟

  2. و به همه این ها بیفزایید مکانی که باید این کتاب ها را در آن جا قرار داد.همین الان که قفسه کتاب هایم را نگاه کردم، در هر ردیفش حدود 50 کتاب جای گرفته است.پس 3600 کتاب سالانه 720 قفسه جدید می طلبد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا