خرید تور تابستان

سیدعباس صالحی: علامه حکیمی سنت‌گرایی نواندیش و سنت‌اندیشی نوگرا بود

حضور اندیشمندان در مراسم رونمایی از آثار علامه

گروه فرهنگی، انصاف نیوز: مراسم بزرگداشت سالروز درگذشت علامه محمدرضا حکیمی با حضور جمعی از اندیشمندان، دانشوران و روحانیون در موسسه اطلاعات برگزار شد.  

در ابتدای این نشست، سیدعباس صالحی، سرپرست موسسه اطلاعات با بیان برخی از تعابیر بزرگان درباره علامه حکیمی، او را بی‌نیاز از معرفی خواند و گفت: مرحوم حکیمی را از دریچه‌های گوناگون می‌توان شناخت اما بدون اغراق ایشان را تداعی‌گر ابوذر می‌دانم.  

صالحی با اشاره به چندوجهی بودن منظومه فکرب علامه حکیمی، ایشان را بی‌همتا دانست و ادامه داد: علامه حکیمی هم سنت‌گرا بود و هم نوگرا اما نه سنت‌گرا و نه نوگرا. او هم آخوند بود و هم دانشگاهی، هم روشنفکر بود و هم روحانی؛ همه بود و هیچ‌کدام آن‌ها نبود.

سرپرست موسسه مطبوعاتی اطلاعات گفت: بسیاری از آثار علامه حکیمی گواهی می‌دهد که او سنت‌اندیشی نوگرا یا سنت‌گرایی نواندیش بود.

صالحی به اشاره به ارتباطات خانوادگی‌اش با خاندان حکیمی، خود را شاگرد آن علامه خواند و افزود: علامه هم محدث بود و هم متکلم. از لحاظ شخصیتی هم برون‌گرا بود و هم درون‌‌گرا. هم اهل صلابت بود و هم مدارا. اسلام‌شناسی‌اش نیز هم درون‌گرا و هم برون‌گرا بود و در برخی از آثارش صرفا از منابع دینی استفاده کرده است و در برخی دیگر، کاملا مسائل و آثار مکاتب دیگر رذا می‌شناسد و درباره آنان اظهار نظر می‌کند.

وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی تجرد و تفرد توامان را یکی دیگر از ویژگی‌های دیگر مرحوم حکیمی خواند و اضافه کرد: او هم محقق بود و هم مصلح اجتماعی با کنش‌های مشخص و هدفمند. تا سال 54، او 20 هزار کتاب مطالعه کرده بود و از چنین کسی انتظار داریم تنها وجهه محقق داشته باشد اما او در عین حال نسبت به مسائل اجتماعی هم حساس بود و کنش‌های موثر انجام می‌داد.

صالحی گفت: زبان آثار علامه هم علمی بود و هم ادبی. در علمی‌ترین آثارش، شور ادبیات فارسی را می توان دید و در ادبی‌ترین آثارش، مایه‌ها و پایه‌های بحث علمی رعایت شده است.

سرپرست موسسه اطلاعات در پایان با گرامی‌داشت یاد مرحوم سیدمحمود دعایی گفت: سادگی و صفا، ساده‌زیستی و قناعت از ویژگی‌هایی مشترک و شباهت‌های مرحوم دعایی و علامه حکیمی بود.

پیوند عالمانه سه ساحت دین و فلسفه و سیاست

در ادامه این نشست دکتر رضا داوری‌اردکانی به ذکر نکاتی درباره آثار و احوال علامه حکیمی پرداخت. او گفت: من حرف تازه‌ای درباره فرزانه خراسان ندارم و وصف آقای دکتر صالحی از علامه حکیمی، بهترین توصیفی است که تا کنون درباره علامه حکیمی شنیده‌ام چرا که این توصیف از شناخت برآمده بود.

داوری اردکانی به اقدام اخوان ثالث در تقدیم شعری به علامه حکیمی اشاره کرد و ادامه داد: استفاده اخوان از تعبیر سربدار زمان برای علامه نشان داد که او در سپهر معرفت در کجا ایستاده است.

این فیلسوف معاصر، پاکی و دانایی و راستی را از سجایای اخلاقی علامه حکیمی خواند و افزود: ایشان فلسفه آموخته بود و با شناخت عمیق از آن به نقد آثار می‌پرداخت و تا آخر عمر به کار تحقیق در معارف اسلامی مشغول بود.

داوری اردکانی به همدلی و همزبانی بسیارش با مرحوم حکیمی اشاره کرد و افزود: تغییری که در لباسش داد بعه معنای آن نبود که از جرگه علمای دین خارج شده است بلکه معنایش این بود که به شغل روحانیت اشتغال ندارد.

داوری اردکانی در ادامه تفاوت‌های ماهوی دین و فلسفه و سیاست و درآمیختگی‌شان در عصر مدرن را تشریح کرد و تجربه علامه حکیمی در فهم و پیوند دادن عالمانه این سه ساحت را قابل ستایش خواند.

تجربه زیسته زندگی دین‌دارانه

محمدتقی سبحانی، مدرس حوزه‌های علمیه دیگر سخنران این مراسم بود. او گفت: باید ببینیم اندیشه‌های علامه چه تجربه‌هایی برای زندگی ما در عصر مدرن یا به تعبیری عصر عسرت دارد. ما می‌توانیم از تجربه علامه حکیمی در نوع مواجهه‌اش با فراز و فرودهای اندیشه‌ورزی بیاموزیم و آن را در زندگی خود به کار ببندیم.

سبحانی با اشاره به تضادهای متعددی که انسان دین‌دار در عصر مدرن با آن مواجه می‌شود اضافه کرد: علامه آموخته بود با این دوگانه‌ها زندگی کند اما هیچ‌وقت در چارچوب‌ها و مقیدات زمانه نماند و فراتر رفت. افق‌های نو گشود در حالی که حوزه‌های علمیه ما آمادگی این گشودگی را نداشتند.

این مدرس علوم دینی گفت: او به سنت وحیانی و دینی، شاید به تعبیر بعضی، باطنی‌ترین ابعاد دین باور داشت و همزمان با کسانی که هیچ قرابت و باوری به دین نداشتند می‌نشست و با آنان به گفت‌وگو می‌پرداخت.

حجت‌الاسلام سبحانی ادامه داد: اندیشه علامه حکیمی در حوزه دین‌شناسی و دین‌ورزی، چهار بنیاد تازه دارد که در آن افق‌گشایی کرده است: نکته اول جایگاه عقل در اندیشه ایشان است. کمتر اثر از او در نزدیک به 60 سال تلاش، بدون دعوت به خردورزی و تعقل است. جایگاه عقل به عنوان عنصر اساسی در حوزه اندیشه دینی از تجارب زیسته علامه امینی است. از نظر او عقل همه قالب‌های ساخته بشر را پشت سر می‌گذارد و خود را به عنوان میزان در ورای همه‌چیز قرار می‌دهد. مرجع نهایی در نظر ایشان عقل است. به همین سبب ایشان، حصار فلسفه را برای عقل نمی‌پذیرد. باور دارد فلسفه باید جوهر عقلانیت را به رسمیت بشناسد. گستره خردورزی در نظر او بسیار بسیط است.

سبحانی گفت: نکته دوم به رسمیت شناختن وحی به عنوان یک منبع در اندیشه دینی است و این باورش را نه در محیط‌های صرفا دینی یا حوزه‌های علمیه که در جهان روشنفکری فریاد می‌زند. ایشان اصطلاحی را باب کرد با عنوان عقل خودبنیاد دینی که برخی آنان را متناقض‌نما می‌دانستند اما در منظومه اندیشه علامه، اتفاقا همین عقل خودبنیاد است که با وحی هیچ تعارض و تناقضی ندارد.

مدرس حوزه‌های علمیه سومین پایه اندیشه علامه حکیمی را توان عقل برای درک پیام وحی، دین و قرآن دانست و ادامه داد: ایشان معتقد بود و باور داشت قرآن کتاب راهنمای تمام عصرها و زمان‌هاست و بنابراین باید بتوان بدون حجاب پیش‌فرض‌ها و تراکم ذهنیت‌های تاریخی و متناسب با مقتضایات عصر، منابع اساسی دین را تفسیر کرد.

سبحانی وارد کردن دین در صحنه زندگی را چهارمین پایه اندیشه علامه حکیمی دانست: دین نه ساخت انسانی پیدا می‌کند و نه می‌توان دین را به قالب انسان درآورد، دین مقدس و آسمانی است اما باید برای انسان، کارکرد داشته باشد و غیر از این، نمی‌تواند به مسائل عصر حاضر پاسخ دهد.

او ادامه داد: حکیمی هر وقت از امامت سخن می‌گوید، این مفهوم را حقیقتی زنده در متن زندگی می‌داند. کتاب الحیاه او هم به تمامی این اعتقاد را عیان می‌کند. درواقع باور علامه به امامت، یک تجربه زیسته بود که در آن کتاب به تمامی عینیت می‌یابد.

سبحانی در پایان گفت: علامه حکیمی تجربه‌ای از زندگی دین‌دارانه در عصر کنونی را فراروی ما گذاشته است که می‌توانیم از آن بهره‌برداری کنیم.

نارضایتی از وضعیت کشور و جامعه

حجت‌الاسلام حجتی‌کرمانی، پژوهشگر متون اسلامی هم در سخنان کوتاهی، خاطراتی را از دیدارهایش با مرحوم علامه حکیمی نقل کرد. حجتی کرمانی گفت: ایشان به خصوص در سال‌های پایانی زندگی‌ از وضعیت کشور و نتایج انقلاب ناراضی بود تا جایی که چند سال قبل، در دیداری از بنده پرسیدند آیا ما انقلاب کردیم که وضعیت مملکت چنین باشد؟

به گفته حجتی کرمانی، عدالت و اخلاق در نظر علامه حکیمی دو رکن اساسی برای اداره جامعه تلقی می شده است و بنابراین از بی توجهی حاکمان نسبت به این دو رکن بسیار دلزده و ناراضی بوده اند.

در ادامه این نشست جلال رفیع، سردبیر اسبق روزنامه اطلاعات و امیرمهدی حکیمی، بردارزاده علامه نیز به ذکر خاطراتی از سجایای اخلاقی، شوخ طبعی ها و درس آموزیهای آن مرحوم پرداختند.

احسان شریعتی، پیروز حناچی، مسیح مهاجری، سعید تقی پور، سیدحسین دعایی، محمدرضا زائری، مهدی فیروزان، سهیل محمودی، محمد خدادی، مصطفی کواکبیان، بهرام قاسمی و ناصر فیض از جمله حاضران در این نشست بودند. در پایان مراسم نیز از مجموعه آثار علامه حکیمی رونمایی شد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا