ورود حداکثری روحانیون به دولت!
مهدی یزدانیان در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «ورود حداکثری روحانیون به دولت» نوشت:
نظر امام خمینی در ابتدای انقلاب این بود که در صورت پیروزی، روحانیت کما فی السابق به وظایف ذاتی خودش خواهد پرداخت. البته در سالهای ابتدایی انقلاب از این نظر عدول کرده و ریاست جمهوری روحانیون را پذیرفتند. ولی همچنان بر این مسئله که مساجد اصل و پایگاه روحانیت است تاکید داشتند. ولی متاسفانه سیاستگذاریها به گونهای بوده است که روحانیون از مساجد فاصله گرفته و مجری دولت شدهاند.
ورود حداکثری روحانیون به دهها نهاد منجمله آموزش و پرورش (برای دروس غیر مرتبط با تحصیلات طلاب) و مراکز مشاوره و دفاتر تبلیغات و اوقاف و اخیرا بحث حضور روحانیون در بانکها موجب خالی شدن مساجد شده است. وقتی گسترش مسجدسازی و ورودیهای حداقلی حوزهها را تصور کنید این فاجعه ملموستر درک میشود. در آینده، بسیاری از مساجد صرفا نمازخانه خواهند بود.
۱- هدف از ورود حداکثری روحانیون به بخشهای دولتی چیست؟ علی الظاهر حضور روحانیون در این بخشها به عنوان ناظر تلقی میشود. هدف، تسریع در ایجاد دولت اسلامی است. اینجا دو سوال اساسی وجود دارد ۱- اگر حضور روحانیون، تضمین کننده کارآمدی است، پس نهادهای حوزوی باید خالی از نقص باشد!؟ ۲- برای ایجاد دولت کارآمد، اصلاح سیستماتیک باید مد نظر باشد نه ورود جزئی به بخشها. یعنی برای ایجاد دولت کارآمد، مدیریت افراد کارآمد و تحصیلکرده اصل و اساس است. کسانی که به اقتصاد و مدیریت آگاه باشند. امام علی میفرمایند سپردن امور به افراد ناتوان تضییع اصول و اساس است.
۲- ماه رمضان برای تبلیغ به یکی از کلانتریهای مرکزی تهران رفتم. یادآوری گریهها و ضجههای متهمین، برایم رنجآور است. چندباری نسبت به ضرب و شتم متهمان با رئیس کلانتری صحبت کردم. پاسخ داد آنها مجرماند. به ایشان متذکر شدم که تعیین مجازات و اجرای آن در حوزه اختیارات شما نیست که پاسخ داد «حاج آقا دلت برا اینا نسوزه!» به ایشان گفتم اتفاقا باید بیشتر نگران کسانی باشیم که از تربیت مناسب محروم بوده اند…
هدف از بیان این خاطره این است که اگر قرار به ورود روحانیون به دولت است، در جاهایی وارد شوند که نقش وکیل مدافع ملت را ایفا کنند. نیازی نیست در هر بانک یک روحانی حضور داشته باشد وقتی ساختار بانکداری در ایران اسلامی معیوب و ربوی است. ولی حضور روحانیون در کلانتریها برای جلوگیری از خودسری و البته گفتگوی مهربانانه و ارشادی با افرادی که از تربیت سالم محروم بودند، بسیار ضروری است.
پ ن. اگر چند صد هزار روحانی که در بخشهای دولتی مشغول به کارند به مساجد بازگردند و مدیریت فعالی در خصوص گفتگو با جامعه و مسائل فرهنگی داشته باشند، شاهد تحولات مثبتی خواهیم بود.
پ ن۲. جای خالی روحانیون در دولت را جوانان تحصیلکردهای خواهند گرفت که علی رغم داشتن تحصیلات تکمیلی، بیکارهستند. مساجد فعال و دولت برخوردار از نیروهای کارآمد، زمینه دولت اسلامی را ایجاد خواهد کرد نه ورود روحانیون به دولت!
انتهای پیام
سلام ، مهم توانایی و شایسته سالاری باید باشد ، و نه لباس و مدرک و …!
یاد شهید چمران به خیر که ازایشان پرسیدند؛ تخصص بهتر است یا تعهد ؟ جواب داد مبنی بر اهمیت تعهد + تخصص. .(متاسفانه اصل جواب را حضور ذهن ندارم بنویسم )
مساجد خالی نیست روحانیون هم فرزندان این مملکت هستند و اقتضای دموکراسی آزادی انتخاب هست شما هم حق ندارید روحانیت را محدود کنید .
وظیفه اصلی روحانیون تبلیغ دین است . آنهم در سنگر مسجد. آیا شما قبول می کنید یک مربی تربیت بدنی در امور دینی دخالت کند؟
طرح مشاور مذهبی درکلانتری ها طرح خوبی نیست وچندین مشکل جدی دارد. ۱-بدون برنامه خاصی روحانی حضور دارد در کلانتری ،که این باعث بیکارنشان دادن روحانی می شود وجنبه نظارتی ان بیشتر توکارکنان می شود که روحانی اقا بالا سرآنها است. ۲-روحانی نه جای دارد ونه مکانی ۳-کلانتری جای نظامی است واگر جایگاه نظامی نداشته باشی بی محلی می کنند وحرفتان گوش نمی دهند. ۴-احتمال زیاد با ریس کلانتری یا کارکنان جهت کارهای برخورد ونزاعی پیش اید ۵-اگر مشکلی مردم داشته باشن وروحانی بخواد دخالتی کند افسر مربوطه می گوید حاج اقا شما چکاره اید ۶-خود طلبه بعد مدتی احساس بی انگیزه گی می کند وتبدیل به شخص سربار می شود ۷-ارباب رجوع اینقدر زیاد هستش که نوبت به روحانی نمی رسد ۸-کارکنان از کار زیاد ،روحانی بیکار را در دل نفرین وپشت سر او هزارتا حرف می زنند ۹–کلانتری ،پایگاه بسیج ومسجد نیست که یک روحانی مداوم انجا باشد انهم بدون حتی یک اتاق ساده واز صبح تا عصر در سالن کلانتری ومردم تازه می گند این روحانی چکار کرده؟!!! و…………