خرید تور تابستان

يك‌دستي و دودستگي قدرت! | احمد زیدآبادی

احمد زیدآبادی در روزنامه اعتماد نوشت: وقتي از «يكدستي قدرت» پس از انتخابات رياست‌جمهوري سال 1400 حرف مي‌زنيم، منظور مقايسه وضعيت با دوران «دودستگي قدرت» بين اصلاح‌طلبان و اصولگرايان است نه به معناي نفي اختلاف بين اجزاي جبهه و جناح اصولگرايان. واضح است كه در بين اصولگرايان گرايش‌هاي مختلفي وجود دارد. برخي از اين گرايش‌ها مخالفت‌شان با گرايش‌هاي ديگر، كمتر از مخالفت‌شان با اعتدالگرايان يا اصلاح‌طلبان نيست. براي نمونه، اعضاي جبهه پايداري مخالفت‌شان با علي لاريجاني يا محمد‌باقر قاليباف دست‌كمي از مخالفت‌شان با حسن روحاني و حتي سيد‌محمد خاتمي ندارد. اختلاف بين اصولگرايان اما تا قبل از انتخابات رياست‌جمهوري سال 1400 موضوعي كم و بيش بالقوه بود، اما پس از انتخابات به فعل در آمده است. در دوران رياست ‌جمهوري حسن روحاني، مجموع گرايش‌هاي جناح اصولگرا با تمركز بر وجود رقيب يا «دشمنِ» مشتركي به اسم اصلاح‌طلبان، اختلافات بين خود را پنهان مي‌داشتند و از تظاهر به وحدتي عمدتا كاذب دريغ نمي‌كردند. با آغاز فعاليت‌هاي انتخاباتي اما اختلافات بين آنها به طرز عريان و بي‌سابقه‌اي پديدار شد. ابتدا در پشت پرده فعاليت‌هايي براي انصراف آقاي قاليباف از حضور در انتخابات انجام شد و سپس، حذف علي لاريجاني از گردونه رقابت انتخاباتي در دستور كار برخي از آنها قرار گرفت. ظاهرا سيدابراهيم رييسي به صورتِ نقطه اشتراك طيف‌هاي گوناگون اصولگرا و علامت اجماع آنان براي حضور در انتخابات در آمد. تركيب كابينه ناهمگون و متشتت آقاي رييسي در واقع نمايشي از اين اجماعِ به نسبت صوري بود، اما مواجهه عملي با انبوه مشكلات و ضرورت تصميم‌گيري درباره آنها، تظاهر به اجماع و وحدت در صفوف اصولگرايان را با بحران روبه‌رو كرده است. در كوتاه‌مدت بزرگ‌ترين عامل اختلاف بين اجزاي مختلف اصولگرايي احياي برجام و نحوه رويارويي با اين پديده است. مخالفت شديد طيف وسيعي از اصولگرايان با توافقنامه برجام موضوع محرمانه‌اي نيست و تبليغات «زهرآگين» آنها عليه اين توافق هنوز از يادها نرفته است. اينك دولتِ مورد حمايت اصولگرايان تصميم به احياي همان توافقنامه گرفته و  بنابراين مجموعه طيف‌هاي اين جناح مجبورند به نيروهاي هوادار خود به‌طور اخص و به افكار عمومي به‌طور اعم توضيح دهند كه چه اتفاقي سبب اين اقدام شده است؟ شايد رييس دولت با تاكيد بر موضع مبهم يا معتدل طيفي از اصولگرايان در برابر برجام، مخالفت شديد اين جناح با برجام را افسانه‌اي ساخته و پرداخته جناح رقيب قلمداد كند و احياي برجام را نه عدول از خط‌مشي اصولگرايي و چرخش بي‌سابقه سياسي در اين زمينه، بلكه ادامه منطقي سياست گذشته برخي چهره‌هاي اين جبهه معرفي كند. اين نوع چاره‌جويي اما براي آن دسته از اصولگراياني كه اصلِ برجام را آماج زننده‌ترين توصيفات قرار داده يا هنوز هم از نفي آن دست برنداشته‌اند، راه نجاتي نمي‌گشايد. اين دسته از اصولگرايان ممكن است با طرح ادعاهاي بي‌پايه‌اي مانندِ «تفاوتِ بنيادين اصل برجام و توافقنامه احياي آن» مجبور به همراهي با تصميم دولت شوند كه در اين صورت مورد تمسخر و استهزاء رقبا و مخالفان سياسي قرار خواهند گرفت يا اينكه با يك‌دندگي و لجاجت به مخالفت عملي با احياي برجام ادامه دهند كه در اين صورت نيز به تدريج از دايره اصولگرايي بيرون رانده خواهند شد. با اين حساب، دولت براي اجراي موثر برجام و بهره‌مندي از فوايد آن، ناچار به جدا كردن راه خود از اصولگرايانِ مخالف اين توافق است. مهم‌ترين چالش داخلي پيش روي دولت آقاي رييسي در آينده به واقع همين است. ممكن است اين بخش از اصولگرايان براي پيشگيري از اين روند، درصدد احياي قصه «خطرِ اصلاح‌طلبان» به عنوان نخ تسبيح وحدت اجزاي جناح خود برآيند و در اين زمينه اقدام به التهاب‌آفريني كنند. در اين ميان اصلاح‌طلبان و اعتدالگرايان هم به جاي صدور بيانيه‌هاي آتشين در غم از دست رفتن دوران دوگانگي قدرت، لازم است بيشتر مراقب اين نوع ترفندها باشند!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا