خرید تور تابستان

دفاع عباس جدیدی از کتاب پرحاشیه‌اش

روزنامه «وقایع اتفاقیه» در گزارشی نوشت:

عباس جدیدی از کتابش درباره نماز که انتقاداتی را به دنبال داشته، دفاع کرد و گفت که تهیه این کتاب را برای اهداف «تبلیغاتی» انجام نداده است.

اساسا تألیف یک اثر خیلی جزء کارهای حساب و کتاب‌دار محسوب نمی‌شود، از این نظر که لازم نیست حتماً مدرکی از فلان رشته داشته باشید یا فلان دوره را گذرانده باشید که بتوانید در زمینه‌ای دست به قلم بشوید و اگر هم بدون داشتن تخصص کتابی بنویسید نهایتش این است که روی دست خودتان می‌ماند؛ اما بعضی وقت‌ها مسائلی دست به دست هم می‌دهند تا نویسنده شدن یک نفر، حاشیه‌های زیادی داشته باشد. در چند سال گذشته هم کم از این موارد نداشته‌ایم، نمونه‌اش هم خیلی از  بازیگرانی که به سراغ نویسندگی رفته‌اند. با این وجود شاید بتوان عنوان حاشیه‌سازترین کسی را که ناگهان به نوشتن روی آورده است به یکی از اعضای شورای شهر تهران داد؛ کسی که خیلی‌ها او را بیشتر با دو‌بنده کشتی به خاطر می‌آورند.

اینکه یک کشتی‌گیر سابق و عضو شورای شهر پایتخت تصمیم بگیرد کتاب بنویسد به خودی خود جالب است و همان موقع یعنی در نمایشگاه کتاب بیست و نهم که خبر انتشار کتاب عباس جدیدی به گوش رسید خیلی‌ها را تا غرفه محل توزیع کتابش کشاند، اما آنچه بعدا سر و صداهای بیشتری به پا کرد موضوع کتاب او و نحوه تألیفش بود؛ مسأله‌ای که حتی صدای رسانه‌های اصولگرا را هم در‌آورد. همان موقع، فارس درباره کتاب عباس جدیدی نوشت: «در بیست‌و‌نهمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب، کتابی با عنوان «آموزش نماز و گزیده‌های اخلاقی و معرفتی» با ۸۸ صفحه خودنمایی می‌کرد؛ کتابی که نام آن مزین به مفهومی‌ترین و بنیادی‌ترین مسأله دین یعنی «نماز» است، اما نکته جالب توجه اینکه، کتاب وسیله‌ای برای تبلیغ ناشر مؤلف آن شده است. کافی است نیم‌نگاهی به کتاب داشته‌ باشیم تا این مفهوم به ذهن متبادر شود که نویسنده بیشتر به دنبال تبلیغ خویشتن بوده است تا نماز.»

این رسانه و چندین کارشناس و رسانه دیگر هم به محتوای کتاب جدیدی انتقاد کردند و ایرادهای زیادی از آن گرفتند. مثلا در صفحه 54 این کتاب چاپ تصاویر وضو‌گرفتن یک دختر و پسر مشاهده می‌شود که دختر در تصویر سمت راست بالای صفحه، صورتش را با دست چپ می‌شوید، همچنین مسح سر نیز با دست چپ آموزش داده می‌شود که همین موضوعات در کنار تصاویر پی‌درپی خود مؤلف در جای‌جای کتاب، صدای خیلی‌ها را در‌آورد. این سر‌و‌صداها تا مدتی خوابیده بود که چند روز پیش، جدیدی در صحن شورای شهر از کار خودش دفاع کرد و خبر از چاپ و توزیع مجدد کتابش داد.

او گفت: «درباره الطافی که عنایت خداوند در هر زمانی مرحمت داشته در سالی که گذشت توفیق یافته‌ام بخشی از نذر و عهدهای خودم را ادا کنم تا توانسته باشم در راه بالا‌بردن فرهنگ مشارکت مردمی و کاهش آسیب‌های اجتماعی و در نهایت مبارزه علیه تهاجم فرهنگی قدم کوچکی برداشته باشم که توفیقی حاصل شد تا در این راستا دو جلد کتاب با موضوع نماز و سبک زندگی ایرانی – اسلامی و حقوق شهروندی و دیگری خاطرات و دلنوشته‌هایی از زندگی‌ام را تألیف کنم.»

او به هجمه‌ها و حاشیه‌هایی که بعد از دور اول انتشار کتابش به راه افتاده بود هم اشاره کرد و گفت: «در اینستاگرام ما را در نوشتن کتاب نماز زیر مشت و لگد انتقاد می‌گیرند که چرا ورزشکاران در باب نماز، سخن می‌گویند؟ با وجود میل باطنی که همیشه از مجادله پرهیز می‌کنم در پاسخی منطقی به این عزیز برادر باید عرض کنم که به قول پرویز پرستویی در فیلم مارمولک که می‌گوید «خدا که متعلق به آدم‌های خوب نیست، خدا خدای آدم‌های خلافکار هم هست و فقط خود خداست که بین بندگانش فرق نمی‌گذارد. فی‌الواقع خداوند ‌اند لطافت، ‌اند بخشش، ‌اِند بی‌خیال‌شدن، ‌اِند چشم‌پوشی و‌ اِند رفاقت است. رفیق خوب و با‌مرام همه چیزش را پای رفاقت می‌گذارد.»

این نوع گفتار را در گفت‌وگو با جدیدی هم می‌توان دید وقتی که با سوژه کتابش درباره نماز به سراغش می‌رویم. او که به سختی حاضر می‌شود درباره کتابش حرف بزند و ترجیح می‌دهد حاشیه برود بالاخره درباره انتقادهایی که به کتابش شده مانند اینکه چطور می‌شود بدون داشتن تخصص درباره نماز کتاب نوشت، می‌گوید: «این انتقاد عجیب است؛ به ویژه اگر از زبان کسی باشد که از واحدهایی که فارغ‌التحصیلان حقوق گذرانده‌اند خبر داشته باشد. رشته من تربیت بدنی که نبوده، حقوق بوده و این یعنی من در تمام طول تحصیل با فقه، خارج فقه، اصول، مبانی، دروس عربی و… سر و کار داشته‌ام و بیشتر از خیلی‌ها با این مسائل آشنایی دارم. در ضمن این را هم بگویم که چه کسی گفته حتما باید یک نفر عالم تمام و کمال دین باشد تا بتواند در حوزه نماز ورود کند؟ از نظر من مسأله امر به نماز و نهی از بی‌نمازی، یک مأموریت ملی است که همه باید نسبت به انجام آن احساس وظیفه کنند و هر کاری از دستشان بر‌می‌آید انجام دهند. من نه‌تنها بر خودم واجب می‌دانم که در زمینه ترویج نماز قدم بردارم بلکه هر وقت احساس کرده‌ام کس دیگری هم هست که جوان‌ها از او حرف‌شنوی دارند رفته‌ام رو انداخته‌ام که بیا وارد وادی تبلیغ نماز بشو؛ مثلا به علی دایی گفتم بیا برای بالا‌بردن پرچم نماز کمک کن؛ چون اگر ما اهالی ورزش و کسانی که جوان‌ها آنها را الگوی خودشان می‌دانند، توصیه‌ای کنیم قطعا تأثیری صد‌چندان می‌گذارد. من فکر می‌کنم پس‌فردا که مردم و انکر و منکر شب اول قبر به سراغ من آمدند باید جوابی برایشان داشته باشم. البته این را هم بگویم که من در همه امور از جمله نوشتن این کتاب‌ها با اهالی حوزه و دانشگاه مشورت کرده‌ام و می‌کنم.»

جدیدی در پاسخ به این نکته که منظورتان نکیر و منکر است؟ می‌گوید: شما به مغز سخن توجه کن، به لفظ چه‌کار داری؟

او برای انتقادهایی که درباره محتوای کتابش می‌شود، مانند آموزش‌های غلط، استفاده از شمایل ائمه، نمایش اندام خودش در دوبنده کشتی آن هم لابه‌لای صفحات آموزش نماز و… جوابی دارد و آنها را سهل‌انگاری‌های پذیرفتنی می‌داند. می‌گوید: «خب کار بی‌عیب که وجود ندارد. ما که نعوذبالله ادعا نکردیم قرآن نوشته‌ایم که کتابمان بی‌عیب و نقص باشد. اشکالات محتوایی و تصویری در هر اثری ممکن است، وجود داشته باشد. اگر کسی مسلمان واقعی باشد ایراد مرا در خفا می‌گیرد. اگر واقعا دغدغه اصلاح کتاب برای منتقدان مطرح باشد، مثلا طی یک تماس به من می‌گویند فلانی، کتابت فلان ایرادها را دارد و من هم از ایشان تشکر می‌کنم و حتما در نسخه‌های بعدی کار را اصلاح می‌کنم اما احساس من این است که هدف از این کارها بیشتر ضربه‌زدن به اسلام است وگرنه شما کدام کار را بی‌عیب دیده‌ای؟ همین خبرگزاری فارس چه ایرادهایی که در برخی خبرهایش دیده نمی‌شود. خب چه ارزشی دارد که ما بیاییم این ایرادها را در بوق و کرنا بکنیم و کاری کنیم که این خبرگزاری از هدف اصلی‌اش که انتشار اخبار است، دور بماند یا اصل کار و هدفش زیر سؤال برود. من بارها گفته‌ام که ذهن جای خطرناکی است. اگر درست و خوش‌بینانه فکر کنیم، بهشت است و اگر بد فکر کنیم، دوزخ است. همواره تأکید کرده‌ام که باید ساده‌دل باشیم اما ساده‌لوح نه، بنابراین وقتی در اثری ایراداتی دیده می‌شود باید این ایرادها گوشزد شوند اما استفاده رسانه‌ای و ابزاری از آنها چیز دیگری است. بارها دیده‌ایم که کتابی در چاپ دهمش هم باز ایراد دارد و دائم در هر بار تجدیدچاپ، یکسری ایرادها برطرف می‌شوند.»

او شائبه تبلیغاتی‌بودن کارش را هم نمی‌پذیرد و می‌گوید: «ما تا چشم باز کردیم دست به هر کاری زدیم، گفتند برای نشان‌دادن خودش است، برای مطرح‌کردن خودش است اما چرا؟ کدام تبلیغ؟ من اگر دنبال تبلیغ و آگهی‌کردن خودم باشم هزار و یک راه بهتر بلدم. تبلیغ برای چه؟ برای انتخابات دور بعد شوراها که همین حالا ماه‌ها تا برگزاری‌اش مانده؟ کو تا انتخابات که من بخواهم از الان برای آن تبلیغ کنم. اگر این‌طور باشد هرکس که منتخب مردم است در طول خدمتش هر کاری که می‌کند یعنی دارد برای دور بعد تبلیغ می‌کند. ما هر کاری کنیم این حرف‌ها وجود دارد و کاری هم نمی‌شود کرد اما این را بگویم که من با این حرف‌ها پرچم نماز را زمین نمی‌گذارم بلکه تا جایی که بتوانم آن را بالاتر می‌برم. در این میان اگر بتوانم صدتا جوان را هم نمازخوان کنم، کام خودم را گرفته‌ام.»

خبر تازه هم اینکه جدیدی در حال آماده‌سازی چاپ‌های بعدی کتاب است. به گفته خودش استقبال خیلی خوبی هم از کتاب شده و همین حالا‌ آن‌قدر برای چاپ‌های جدید سفارش گرفته‌اند که نمی‌دانند چطور این همه سفارش را به چاپ برسانند و توزیع کنند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. عجب خبرنگار سرتقى ! بنده خدا در مورد نماز كتاب نوشته ، برنامه ريزى اقتصادى كه براى مملكت نكرده ! حتم دارم تعداد مدالهاش از وزير اقتصاد احمدى نژاد هم بيشتر باشه ! در مورد / انكر و منكر / هم فكر ميكنم حق با عباس آقا باشه ! چون اين دو كلمه از نظر عٓروضى هر دو در يك وزن / افعل / هستند و از نظر آواشناسى هم در گوش شنونده خوش آهنگتر شنيده ميشن و نهايتاً اين نوع تركيبات در ادبيات پارسى سابقه دارند و با نام اضافه مغلوب شناخته ميشن، مثلاً : شنگول و منگول – عنتر و منتر و …. و اما بعد … من بر خلاف اين خبرنگار محترم فكر ميكنم عضويت در شوراى شهر براى جناب جديدى نوعى فداكارى محسوب ميشه و ايشون ميتونه با اتكاء به تجارب ارزنده، تحصيلات بالا و شهرت خوبى كه داره به مملكت خدمت كنه ، تجربه مثبت و بلكه موفق دكتر احمدى نژاد در سالهاى گذشته باعث شد خيليها در اين مملكت به مرز خودباورى برسند !

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا