دو ناگفتهی مهم روحانی از آبان۹۸ و سفر به نیویورک
وبسایت انتخاب نوشت:
«سال ۹۲ وقتی روحانی به سینه اش کوبید و گفت: «این سینه پر از مسائل فراوان است»، هنوز رئیس جمهور نشده بود؛ حالا که ۸ سال تجربه ریاست جمهوری را هم دارد، ناگفتههای او بیشتر و بیشتر هم شده
او در جلسهای محدود که در اواخر دوران ریاست جمهوری اش در ساختمان «همراهان» سعد آباد برگزار شده بود، گفته بود: «واقعیت این است که همیشه یک نفر باید مخالف حرف بزند که من تحریک شوم و حرف بزنم.»
بخشهایی از این جلسه اخیرا در کتاب «جنگ بدون آتش و دود» به قلم سه نویسنده که یکی از آنها در جلسه مذکور حضور داشت روایت شده است. کتاب توسط بهراد مهرجو، ولی خلیلی و آرش پورابراهیمی نوشته شده.
اگر اوباما جای ترامپ بود…
نویسنده روایت میکند که روحانی در آن جلسه به سه مقطعی که پرونده احیای برجام در حال حل شدن بود، اشاره کرده و گفته بود: «ما سه مقطع در میانه جنگ اقتصادی داشتیم که کار به سمت صلح میرفت. مقطع اول اروپاییها با محوریت مکرون واسطه شدند. مقطع دوم میانجیگری ژاپن بود و مقطع سوم مربوط به سفر نیویورک است.»
روحانی در مورد سفر مهرماه ۹۸ به نیویورک توضیح میدهد: «وقتی اعلام کردیم که من به نیویورک میروم، اعضای ۵ بعلاوه یک هم آمدند. مرکل که کمتر به نیویورک سفر میکرد، آمد. جانسون در حالی که وسط درگیریهای داخلی سیاسی بود، به نیویورک آمد و وزرای خارجی چین و روسیه هم در نیویورک مانده بودند.»
روحانی دقایق پایانی سفر را که همه منتظر دیدار او و ترامپ بودند، اینگونه نقل میکند: «اینجا واسطه گری رخ میداد که موضوع میان ایران و امریکا حل شود. همه چیز آماده مذاکرات مستقیم بود. طرف امریکایی ابراز میکرد که ترامپ بی صبرانه علاقهمند به دیدار است. اما احساس کردم که یک جای کار به شدت لنگ میزند. ترامپ تاکید داشت که او باید خبر دیدار را اعلام کند و بعد دیدار انجام شود. برای من روشن بود که ترامپ بازیگر است. او آدم عادی نبود. هر لحظه بازی میکرد. یک هنرپیشه قابل بود. نگران بودم که خبر دیدار را منتشر کند و بعد بازی را به هم بزند.»
حسن روحانی حتی حاضر میشود بپذیرید که خبر دیدار در میانه دیدار دو رئیس جمهور پخش شود، اما این اتفاق هم رخ نمیدهد. روحانی میگوید: «ما میگفتیم که اول دیدار انجام شود و بعد خبرش منتشر شود و خلاصه کار به جایی رسید که گفتند دیدار انجام شود و وسط جلسه خبرش هم اعلام شود. اما پیش از جلسه بازهم تیم ما به گفتگو و مشورت مشغول شدند و در نهایت به این جمع بندی رسیدیم که با ترامپ امکان گفت وگوی برابر و صادقانه وجود ندارد. طرفهای خارجی هم این را میدانستند.»
روحانی برای اولین بار نیتش را فاش میکند که امکان دیدار دو رئیس جمهور تا چه اندازه برقرار بود. راوی این جلسه روایت کرده است که روحانی در این بخش گفته بود: «اگر جای ترامپ، اوباما رئیس جمهور بود، قطعا به آن جلسه میرفتم.»
در روزهایی که دولت روحانی مشغول یافتن راهی برای بازگرداندن آمریکا به تعهداتش در برجام بود، اتفاقی غیرمنتظره در داخل رخ داد؛ اعتراضات گسترده به گران شدن بنزین در آبان ۹۸، خیلی زود تبدیل به مهمترین چالش سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دولت شد.
روحانی روایت میکند که «قصد داشتیم بنزین و گازوئیل را در بازار بفروشیم و برای دولت تأمین مالی کنیم. اما بدون اینکه به مردم فشار مضائف وارد شود. یارانه ۴۵ هزار تومانی پاسخگو نبود؛ بنابراین باید یارانه جدیدی تعریف میشد؛ بنابراین به ۶۰ میلیون نفر یارانه سوخت دادیم.»
او در ادامه، اما از عدم همراهی دو قوه دیگر در طرح افزایش قیمت بنزین خبر میدهد: «سه قوه در مورد اجرای این طرح توافق کردیم، ولی وقتی زمان اجرا رسید، در کاسه ما گذاشتند.»
او اشاره به روزهایی دارد که انتشار خبر افزایش قیمت بنزین، کشور را در التهاب بزرگی فرو برد. حوادثی که چندین هفته به طول انجامید و به یکی ازمناقشات بزرگ سیاسی تبدیل شد. مرور این اتفاقات هنوز هم او را عصبانی میکند. او میگوید: «برای سفر استانی به کرمانشاه رفته بودم. به من خبر دادند که خبرگزاری فارس اعلام کرده که آخر هفته قرار است بنزین گران شود. مردم به خیابان ریختند، صف تشکیل شد، پمپ بنزین آتش زدند. در حالی که در آن مقطع اصلا قصد این کار را نداشتیم. با این حال گفتم که برای چند ماه آینده را هم لغو کنید. هر روز یک داستان جدید پیش میآمد.»
نکته مهم اینجاست که روحانی خبر از دستگیری و بازجویی برخی افراد را میدهد. گویی روزی باید منتظر باز شدن دوباره مخزن الاسرار روحانی باشیم. او درباره روز اول افزایش قیمت بنزین گفته است: «غروب جمعه عدهای تصمیم گرفتند، دولت را زمین بزنند. بعدها افراد اصلی دستگیر شدند. بازجوییهای آنها موجود است که میگویند از چه کسانی دستور گرفته بودند.»»
انتهای پیام