پرسش و پاسخ در مورد مستند تاریخی حضرت رقیه و بررسی نظر استاد مطهری
حجت الاسلام هادی سروش، استاد حوزه، در یادداشتی در مورد مستند تاریخی حضرت رقیه نوشت:
دو سؤال در این زمینه مطرح شده که به پاسخ آن میپردازیم؛
اول اینکه نظر شهید مطهری در مورد قضیه حضرت رقیه چیست؟ آیا آنچه به ایشان نسبت دادهاند که این مسئله را قبول ندارد درست است؟
و سؤال دیگر اینکه قدیمیترین ومعتبر ترین کتابی که ماجرای رقیه یا دختر کوچک امام حسین در آن ذکر شده چیست؟
پاسخ به سؤال اول:
در رابطه با حضرت استادمطهری عرض شود که دو نقل از ایشان من دیدهام.
عبارت اول ایشان چنین است:
از طفل امام حسین به نام رقیه که در شام مرده و بعد برایش ضریح ساختهاند اخیراً به هم بافتهاند. (یادداشتها ج ۲ ص ۸۰)
عبارت دیگر ایشان در کتاب حماسه حسینی به عنوان یکی از تحریفات عاشورا آورده:
داستان طفلی از ابی عبدالله که در شام از دنیا رفت و بهانه پدر میگرفت و سر پدر را آوردند و همان جا وفات کرد. (حماسه حسینی، شهید مطهری، ج ۲ ص ۵۸۵)
اما اجازه دهید این موضوع را مورد بررسی کارشناسانه قرار دهیم؛
۱ ) واقعش “تاریخ” ، ظرفیت اجتهاد دارد ولی متاسفانه چون کار روی منابع آن به مانند فقه نشده، سؤالات زیادی مطرح است.
۲ ) در موردحضرت استاد مطهری؛ اعتراف دارم آنچنات دیدِ احترامی که حقیر به ایشان دارم و کمتر چنین دیدی به متفکران بزرگ شیعه دارم، اما در وادی علم و تحقیق جای پژوهش همواره برپا است. لذا باید عرض کنم؛ ایشان یک متفکر است نه مورخ، یعنی ذهنش به جهت قدرت بالای تجزیه و تحلیل، به مسائل و نقلیات تاریخی قبل از هر چیزی، با نگاه تحلیلی نظر میکند.
و دوم اینکه در زمان ایشان دسترسی به منابع با ابزار نرم افزاری مانند حالا میسر نبوده ولذاست که در این موضوع نباید از ایشان توقع “عصمت دانش” و عدم سهو و اشتباه جزیی داشته باشیم.
شاهدش این است که الان از سخنان امام حسین در کربلا یک کتاب قطور در حدود ۱۰۰۰ صفحه جمع آوری شده بنام “موسوعه کلمات امام حسین”، اما همه چیزی که آقای مطهری از سخنان امام حسین در کل حماسه حسینی نقل نموده در حد یک صفحه بیشتر نیست.
از طرفی دیگر؛ ایشان اثبات وجود و شهادت حضرت رقیه را منافی با اعتقادات شیعه نمیداند بلکه تنها دلیل ایشان گویا، صرف “استبعاد” است.
و تازه همین استبعاد هم از کلام ایشان براحتی استنباط نمیشود، چون تردید ایشان در این بحث، بسیار “مجمل” است بطوریکه سخن ایشان نه “صراحت” در انکار دارد و نه همراه است با اقامه “دلیل و یا استدلال دقیق”.
اما پاسخ سؤال دوم؛
بنده در مورد قدیمیترین مستند تاریخی در این موضوع تحقیقی نکردهام ولی برخی پژوهشگران این موضوع مورد بررسی قرار دادهاند و میتوانید در اینترنت بدست آورید.
قضیه حضرت رقیه در کتاب “کامل بهایی” نوشته عمادالدین طبری آمده و برخی اعاظم مانند آیت الله سیستانی نسبت “اعتبار و مقبولیت” آن بصورت جزم اظهار نمودهاند که کتاب معتبری است، آنچه بنده از درس استاد علامه حسن زاده آملی عزیزم به یاد دارم این است که ایشان با عظمت از این کتاب و مولفش نام میبردند.
واقعش؛ اگر راه ” ان قلت های غیر مستند و متکی به “چرا و چگونه و نباید چنین باشدو…. “، در موضوعات تاریخی مثل حتی واقعه عاشورا را راه دهیم، چیزی از حادثه کربلا جزء کشته شدن امام حسین فقط، باقی نمیماند، که برای برخی از روشنفکران چنین شده!
در مورد حضرت رقیه که غیر از مستندات فوق، عرضه دارم این موضوع؛
اولاً تأیید شده به “شهرت” است
و ثانیاً نیز مورد اعتماد “مرجعیت” در طول تاریخ فقاهت و مرجعیت بوده
وثالثا امروز به عنوان یکی از “شعائر” جا افتاده است و مردمان دلسوخته و عاشق اهلبیت (ع) بوسیله آن اظهار ولایت و محبت میکنند، چه اصرای بر تخریب آن داشته باشیم؟!
انتهای پیام