چند نکته درباره تولید و مصرف «مشروب» در کشور
امروزه در کشورهای دنیا، اعتیاد دیگر نه یک بلای خاموش است و نه میتوان از آن به عنوان یک معضل جدید، ناآشنا و حتی لاینحل نام برد. از سوی دیگر اعتیاد به موادی که پایه مخدر دارند، مختص فرد یا اجتماع خاصی نمیتواند تلقی شود.
محمد میلانی در «جهان صنعت» نوشت: اعتیاد بیشک سرانجام خوشی را نه برای افراد معتاد رقم میزند و نه میتواند کوچکترین نوع بهرهدهی یا حتی نوعی توازن اجتماعی را به همراه داشته باشد. این را از این حیث عنوان میکنم که حتی در بسیاری از زندانهای کشورهای دنیا که برای زندانیان وضعیت خاص نیز مواد مخدر تجویز میشود، به واقع به نوعی بیان ناامیدی از فرد زندانی است که دیگر فرد یادشده توان حضور در جامعه و خدمت به اجتماع را نخواهد داشت. زندان برای او خانه آخر در این دنیا محسوب میشود.
درباره ایران نیز بیشک روال و رویه بر این منوال است اما با تفاوتهایی ساختاری و نه ریشهای که این عوامل متناسب با انواع و اقسام دلایل میتواند در گستره اجتماعی بروز یابد. بر این اساس میتوان گفت در وضعیتهایی نامطلوب معضل اعتیاد میتواند شکل و نوع خاص خود را به همراه داشته باشد که مبتنی بر ویژگیهای خاص اجتماعی و فرهنگی هر کشوری و مردمانش باشد که درمورد کشورمان نیز بر همین منوال است.
دامنه اعتیاد به همان اندازه که ایران در محور اصلی و مرکزی ترانزیت و حمل و نقل مواد مخدر قرار دارد، به همان اندازه نیز در وضعیت بحرانی و خاصی از این مقوله است. وجود و گسترش انواع مواد مخدر صنعتی و گیاهی به نوبه خود به حدی مهم است که حرکتهای هماهنگ و گستردهای درباره آنها صورت گرفته و چه بسا نیز در هر دوره و مقطعی اقدامات متنوعی از کنترل و مبارزه تا ایجاد سلامت و بهبودی معتادان انجام میشود. مراد از بیان این مبحث این است که باید در باب وضعیت بیماری و اعتیاد به الکل در جامعه ایرانی نیز حرکتهایی همسو و همگون در راستای مبارزه با سایر مواد مخدر اعمال شود.
شیوع مصرف الکل بین ایرانیها
ماده مسکر یا مخدر الکل در ایران بالاخص با شروع و اعمال محدودیتهای اسلامی و قانونی بعد از انقلاب اسلامی، به نوعی سوداگران مرگ و منفعتطلبان بیاخلاق را به سمت تهیه و توزیع گونههایی از مشروبات الکلی سوق داد که نهتنها از استانداردهای بهداشتی و مناسب برخوردار نبود بلکه اعمال عملکرد سوداگری و منفعتطلبی بیش از حد باعث شده امروزه اعتیاد به الکل و تباهیهایی که از این ماده در کشور دیده میشود، به نوعی به مثابه مرگ خاموش تلقی شود.
در آسیبشناسی مرگ خاموش از طریق اعتیاد به الکل اگرچه عینیتهای موجود دینی و اجتماعی به عنوان شکل دادن به ساختار یک جامعه سالم بسیار مورد اهمیت است و از این رو مقوله مستی و استفاده از الکل امروزه در همه کشورهای جهان به عنوان یک مساله جدی، عوامل و موانع بازدارنده خودش را به همراه دارد چراکه عدم تعادل فرد به عنوان یک شهروند مطلوب و موجه میتواند بستر جامعه را با نگرانیهایی بیشمار مواجه کند. بیشک نمونههای فراوانی از معضلاتی که برآیند ناشی از مصرف بیش از حد الکل مثلا در سوانح رانندگی، درگیریهای خیابانی و خانگی که حتی میتواند عامل مرگ و میر و ارتکاب به جرایم بشری را به همراه داشته باشد، توسط تکتک افراد جامعه شنیده میشود ولی به این معنی نیست و نباید باشد که از آن به عنوان یک رفتار طبیعی یاد کنند.
اما در جامعه ایرانی علاوه بر لحاظ همه این موارد، یک روی دیگر نیز وجود دارد که به نوعی ملموس پیشتر به آن اشاره کردیم. ممنوعیت تولید الکل و مصرف آن بیشک راهی برای پنهانشدن این ماده مخدر در میان اقشار مختلف اجتماع بالاخص جوانان از 17 تا 35 سال شده و در این راستا تولیدات این ماده ممنوع بیتردید شکل نامناسب و فاسدی، مضاف بر سایر مواد مخدر مصرفی در جامعه به خود میگیرد، دقیقا همین اتفاقی که در حال رخ دادن است. در این خصوص به گفتههایی که از سوی مقامات معتبر در خصوص این معضل طی روزهای گذشته ارائه شده است، نگاه کنید:
– الکل در شهر تهران هفتهای دو قربانی میگیرد.
– تولید تقریبی۷۰ درصد از الکلهای مصرفی در کشور به صورت غیربهداشتی و غیراستاندارد صورت میگیرد.
– آمارها نشان میدهند که بیش از دوسوم الکلهای مصرفی در داخل کشور تولید میشوند و اغلب الکلهای دستساز عوارض جبرانناپذیری به همراه دارند.
– به گزارش مهر، طبق آخرین سرشماری ۲۳/۴ درصد جمعیت کل کشور را جوانان تشکیل میدهند؛ جوانانی که طبق آمارهای رسمی و گفتههای جامعهشناسان گروه اصلی گرایش به مصرف مواد مخدر هستند؛ مخدرهایی که هر روز بر تعداد آنها افزوده میشود و جامعه هدف در برابر تنوعهای مختلفی قرار میگیرند. با این حال در بین انواع مخدر، مشروبات الکلی از قدیمیترین مخدرها و مواد اعتیادآور است که بنا به باورهای غلط، بسیاری از افراد و خانوادهها آن را جزو مخدرها ندانسته و حتی مصرف تفننی و استفاده در مراسمها را مجاز میدانند، غافل از اینکه مصرف مشروبات الکلی علاوه بر اثراتی که روی بدن میگذارد، حتی میتواند مرگ مصرفکننده را در پی داشته باشد.
– فوت ۳۴ نفر در سه ماهه دوم و سوم امسال تاکنون. الکلهای مصرفی تولید داخل هستند.
– مشروبهای غیراستاندارد و غیرمجاز عارضه اصلی بروز نابینایی و کمبینایی در میان مصرفکنندگان محسوب میشود.
– اغلب مصرفکنندگان مشروبات الکلی زیر ۳۵ سال هستند. در این شرایط حتی روی سن مصرفکنندگان هم نظارت یا کنترلی وجود ندارد و فرزندان خانواده نیز به سمت مصرف سوق داده میشوند.
این موارد علاوه بر ارائه آمارهایی ناخرسند از وضعیت الکل و مصرف آن در ایران بر همان معضلی که پیشتر گفته شد نیز مهر تایید حتمی میزنند.
مشروبهای تقلبی چطور در ایران تولید میشوند؟
محدودیتها و کنترلهای انتظامی شدید در مرزها و همچنین نظارت دائم بر عملکرد کارگاهها و کارخانههای تولیدکننده محصولات خوراکی و دارویی که قابلیت تولید الکل قابل شرب را دارند اگرچه به میزان بسیار قابل توجهی از آمار وجود مشروبات الکلی در سطح اجتماع و بالاخص به صورت تهیه کاملا راحت جلوگیری کرده است، اما به آن معنی نیست که بازار سیاه و تولیدکنندگان غیرمجاز هیچ توجهی به میزان کسب درآمد و پول در جریان این مقوله خلاف نداشته باشند. بنا به میزان درآمد و وضعیت مالی افراد در اجتماع، مشروبات الکلی به همان میزان تولید و فروخته میشوند. از کارگاههای مخفی تولید مشروبات الکلی گرانقیمت اروپایی تا تولیدکنندگان مشروبات غیربهداشتی و سمی، همگی در یک راستا با فرمولهایی بسیار مشابه و نزدیک به هم در حال انجام بزرگترین خیانت به افراد به خصوص به بدنه جوان جامعه هستند.
بنا بر اطلاعات موجود، انواع و اقسام شیشههای مشروبات الکلی به صورت ضایعات شهری که عمدتا در اروپا و کشورهای اطرف مصرف میشوند و تولید آنها نیز در همان کشورها انجام میشود، از طریق مرز ترکیه و کردستان عراق به کشور وارد میشوند. این شیشهها با مشروبات الکلی دستساز و بیکیفیت که با فرمول ناموزون ماده اصلی الکل سفید اتانول در اندازه و درجه ترکیبی بالا (در حدود 78 تا 98 درصد) به همراه مایعات ترکیبی نظیر مایعات حاصل از تخمیر جو یا آبمیوههای نامرغوب و حتی آب مقطر به همراه انواع و اقسام اسانسهای نامرغوب بهداشتی تولید شده در کشور روسیه که از طریق کشورهای شمالی ایران وارد میشوند، در تهیه مشروبات الکلی نامرغوب به عنوان مرحله نهایی و تاییدکننده این محصولات ناسالم محسوب میشوند. گردش مالی بسیار زیاد به همراه سودهای غیرقابل تصور در امر تولید مشروبات الکلی تقلبی از مهمترین عوامل رویکرد قاچاقچیان و افراد ناسالم به این مقوله است.
واردات ناچیز و قاچاق مشروبات الکلی که در واقع اصلی و غیرتقلبی هستند و فروش آنها در بازار سیاه که بیشک بسیار گران نیز عرضه میشوند، باعث شده از سوی سوداگران و تولیدکنندگان داخلی نیز به منظور نشان دادن کیفیت محصولات ناسالم خود، این محصولات دستساز و غیربهداشتی با ارقام بالا به فروش برسند تا در خریداران حس تهیه محصول غیرتقلبی و به اصطلاح اصل به وجود آید.
با استفاده از شیشهها و بطریهای وارد شده و ترکیبات مسموم و مضری که عنوان شد و سپس بستهبندیهایی حتی غیرقابل باور درحد استانداردهای موجود در سایر کشورها، به خصوص کشورهای اروپایی محصولات تقلبی به جای محصولات اصلی بازار، خرید و فروش میشوند.
در فعالیتها و اقدامات نیروی انتظامی و نهادهای ذیربط آمارهایی متفاوت در خصوص میزان تقلبی بودن مشروبات کشف شده وجود دارد. اما چیزی که در همه آنها به صورت یکسان قابل مشاهده است، این است که درصد بالایی از این مشروبات تولید قاچاقچیان و سوداگران داخلی هستند. این محصولات الکلی ناموزون درواقع عامل بیماریهایی هستند که صرفا شکل و رنگی زیبا دارند. چه بسا به دلیل بروز و ایجاد موقعیتهایی سُکرآور ورای استانداردها و میزان کنترل شده موجود در کشورهای اروپایی و به دلیل نبود هیچگونه، حتی نظر نهایی محصولات موجود دارای قدرت بسیار زیادی در تخریب سیستم بدن انسان هستند که شکل نهایی نمود این محصولات مرگ آنی و تدریجی است.
وضعیت بسیار نامطلوب دیگر در تولید مشروبات الکلی به اصطلاح دستساز با بستهبندیهای ابتدایی و به اصطلاح فلهای که به اصطلاح مشروبات آشپزخانهای نام دارند، رخ میدهد. این نوع مشروبات الکلی بیشتر برای اقشار کمدرآمد و استفادهکنندگانی تولید میشود که ملاحظات سلامتی و بهداشتی به هیچ وجه برای آنها اهمیت ندارد و در نهایت در تهیه و تولید این نوع از مشروبات الکلی از بدترین مواد موجود استفاده میشود.
استفاده از قرصهای مسکن و مخدر و همچنین خوابآورها و قرصهای اعصاب و روان در الکلهای اتانول صنعتی که در صنعت و نه امور پزشکی استفاده میشوند، با درصد خلوص بالا که هیچ حد و اندازهای در تهیه و تولید آنها لحاظ نمیشود؛ علنا مادهای به دست مصرفکنندگان میدهد که جز آفت و بلا و کشتار افراد چیز دیگری را نمیتوان از مصرف آن توقع داشت.
این رسم موجود و عینی در جامعه ایرانی شده است؛ جامعهای که آمار و نحوه مصرف الکل در آن به حد بسیار نگرانکنندهای رسیده و متاسفانه آگاهیبخشی در خصوص این ماده مصرفی مخدر و مهلک بسیار کم صورت گرفته و میگیرد. وجود تنها یک کمپ معتادان به الکل به طور رسمی در تهران که میتواند مشاورههای بالینی، بستری و درمانی نیز در این خصوص ارائه کند، اگرچه خود روزنهای از امید است اما بیانگر و نشاندهنده واقعیتی است که به ما میفهماند راهی جدی و بسیار طولانی در پیش است و ما در اولین قدمهای این راه هستیم.
این عدم توجه جدی و بالطبع اعمال سیاستهای کنترل پزشکی و بالینی و همچنین فرهنگ سازی موجود متناسب با آداب جامعه اسلامی در مواجهه با این معضل انسانی که اتفاقا حکم حرام را به عنوان یک اصل لایتغیر فقهی به همراه داشته و دارد در بردارنده مشکلاتی بس عظیم تا به امروز بوده و هست. اما نباید فراموش کرد که جامعه ایرانی بنا به نوع جمعیت و وضعیت استراتژیک منطقهای خود با حملات متعدد و متنوع از سوی کلیت مواد مخدر مواجه بوده و هست. وضعیتی که هم کنترل آن بسیار سخت و پیچیده به نظر میرسد و هم نیاز به فعالیتهای گسترده و حتی نظامی در این راستا داشته و دارد. از این روی اعتیاد به الکل و تولیدات نامناسب و مرگآور از این ماده مخدر بیشتر از آنکه توجه دولتی را به همراه داشته باشد، باید رویکرد فرهنگی و اجتماعی را در باب آن لحاظ کرد.
نبود آگاهیرسانی درست در مورد مشروبات الکلی به خصوص تقلبیها
استفاده از مکانیسمهای دینی و اجتماعی و همچنین برجستهسازی مشکلات و مضرات مصرف الکل آن هم الکلهای تولید و بومی در ایران دیگر به آن حد از تخریب اجتماعی و انسانی رسیده است که الزام به ایجاد فضایی مبتنی بر آگاهیرسانی جمعی در میان اقشار اجتماعی، بالاخص جوانان بسیار ضروری به نظر میرسد. مضاف براینکه تجربهای ارزشمند در نهادهای مربوطه وجود دارد که با اتکا به آنها میتوان درصد ابتلا و اعتیاد به این ماده مهلک را تا میزان بسیار زیادی کاهش داد. در غیر این صورت رسیدن به حد متعادل و مناسب در کاهش آسیبهای اجتماعی ناشی از مصرف مشروبات الکلی بسیار بدیهی و دور از ذهن به نظر میرسد.
مشروبات الکلی موجود در بازار سیاه اگرچه بیتردید در دستهبندی مواد مخدر جای دارند و برخورد با آنها نیز بر اساس قوانین موجود صورت میگیرد اما با همه آنها یک فرق جدی و اساسی دارد و آن فرق نیز بیشک در تولید ارادی و آگاهی داشتن بر مهلک بودن این موادمخدر دستساز است. همچنین با کمال تاسف باید اذعان کرد که ایرانی بودن ملیت اکثر قریب به اتفاق تولیدکنندگان این مواد سمی مهلک بر کسی پوشیده نیست. برخلاف اغلب مواد مخدر موجود در کشور که در نواحی مرزی یا در داخل خاک کشورهای افغانستان و پاکستان تولید میشوند، مشروبات الکلی در خانهها، انبارها، باغها و کارگاههایی تولید میشوند که در این خاک هستند. یا درصد کمی از این مشروبات الکلی که توسط قاچاقچیان ایرانی از مرزهای غربی وارد کشور میشوند.
حس این نکته که به عنوان یک ایرانی و فقط به خاطر کسب سود و پول بیشتر اقدام به کشتار هموطنان و همشهریان خودمان میکنیم، عاملی بسیار مهم و در عین حال عذابآور در تنبیه و اعمال قانون در برابر مجرمان میتواند باشد. از سوی دیگر فرهنگسازیهای نامناسب پیشین که براساس آنها احساس میشد جامعه از گزند این مواد کشنده در امان میماند امروز نشان میدهد که نه تنها تاثیر نداشته بلکه نتیجه به عکس نیز داده است. پس ضرورت درک هرچه بیشتر این خطر پنهان از سوی دستاندرکاران اجتماعی و فرهنگی و همچنین اراده ملی عام جامعه در ترویج ابزارهای کنترل و ممنوعیت استفاده از مشروبات الکلی، برنامهها و اولویتهایی میتوانند باشند که برنامهها و اهداف بلند مدت کنترل اجتماعی بر پایه آنها استوار شود تا جامعه ایرانی از گزند استعمال و استفاده از این مخدر مرگآور برای دورهای طولانی در امان بماند.
انتهای پیام