هفتهی دولت و دستورات بر زمین ماندهی رئیسی
رضا سلطان زاده، مدیرمسئول هفتهنامهی آئینه یزد در یادداشتی نوشت:
بعدازظهر هشتم شهریورماه سال 1360 محمدعلی رجایی رئیسجمهور و حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمدجواد باهنر نخستوزیر و چندتن از مقامات و مسئولان کشوری و لشکری در جلسه شورای امنیت کشور در ساختمان مرکزی نخستوزیری بر اثر انفجار بمبی که مسعود کشمیری دبیر شورای امنیت ملی جاسازی کرده بود به شهادت رسیدند.
پیکر پاک شهیدان در این انفجار هولناک به حدی سوخته و متلاشی شده بود که قابل شناسایی نبود و بعضی از نزدیکان شهیدان، آنها را از روی علائم دندانها، شناسایی نمودند.
کشمیری عامل انفجار و از مرتبطان با گروهک منافقین بود که جنایتهایشان علیه مردم مومن و مسلمان این سرزمین در تاریخ کشور ثبت و ضبط گردیده است. در مورد عامل انفجار نخستوزیری گفتهاند در جیبش دو خودکار میگذاشته و آنگونه تظاهر میکرده که یکی مربوط به کار اداری و دیگری برای استفاده شخصی است. از آن تاریخ تاکنون از دوم تا هشتم شهریورماه هرسال هفته دولت نامگذاری شده و مراسمی برگزار میگردد و فرصتی است تا از همه دولتمردان و مسئولان که با صداقت و اخلاص و بدون ریا و تظاهر انجام وظیفه نمودهاند سپاسگزاری گردد، بویژه در برابر خانوادههای معظم شهدای دولت، که تعظیم و تکریم آنان، یک ضرورت است. در این ایام مناسب است از طرف مسئولان اقداماتی را که در مسیر رفاه و آسایش مردم و بهتر اداره نمودن کشور، با رعایت صرفه و صلاح و بدور از اسراف و تجملگرایی انجام شده به اطلاع ملت رساند ضمناً لازم است دولتمردان نظرات مردم را بشنوند بدون آنکه، مرتب و مکرر از خود تعریف و تمجید نمایند و در فرصت پیشآمده در هفته دولت در جهت بهتر شدن امور با استفاده از نظرات مفید شهروندان و مطلعان بویژه اندیشمندان و دلسوزان مردم، گام بردارند و راه را برای موفقیت بیشتر در آینده هموار نمایند.
نویسنده این سطور در دولتهای گذشته مکرر درباره سفرهای هیات دولت به شهرها و مراکز استانها در این ستون طی مقالاتی، اظهارنظر و بعضا انتقاد میکرد چون سفرهای اعضای دولت منجر به تعطیلی ادارات و سازمانها و شرکتها در روزهای آخر هفته میگردید، مردم را در مسیر حرکت و یا پشت ماشینهای اعضای دولت میدواندند یا ساعتها در محلی برای شنیدن سخنان رئیسجمهور در انتظار میگذاشتند و بعد از نشستی در یکی دو ساعت دهها مصوبه را به اصطلاح به تصویب میرساندند که بسیاری از آنان به مرحله اجرا نمیرسید اما از آنجا که باید همه مسئولان و کارگزاران از نزدیک در جریان وضعیت زندگی شهروندان قرار بگیرند و از مشکلات و گرفتاریها و کمبودها و نابسامانیهای موجود آگاهی پیدا کنند با اظهار سپاس از یکایک کارمندان و مدیران و روسای سازمانهای دولتی که برای مردم خدمت نمودهاند سفرهای استانی سیدابراهیم رئیسی را مناسب و مفید میداند بویژه که معمولاً در روزهای تعطیل انجام میشود و سبب تعطیلی ادارات و سازمانها نیست مشروط بر این که از نمایشهای آنچنانی سفرها همانند دولتهای گذشته خودداری گردد و مصوبات سفر به فراموشی سپرده نشود و معمولاً تکرار سفرها جنبه گفتار درمانی پیدا نکند و ترتیبی اتخاذ نمایند تا در هر شهر و استان روزنامهنگاران و خبرنگاران محلی که تمایل دارند بتوانند در این نشستها شرکت کنند.
در یکسال اخیر از سوی عدهای از نمایندگان، استیضاح وزیران تعاون، صمت، کشور، راه و شهرسازی و آموزش و پرورش مطرح گردید اما تاکنون هیچیک از این موارد مسیر قانونی را طی ننمود و به طرح استیضاح در مجلس شورای اسلامی منجر نشد. حجتا… عبدالملکی وزیر کار که در نظر داشت قیمت دلار را به کمتر از پانزده هزار تومان برساند، ادعا کرده بود که پنج جوان ایرانی خودروی «لامبورگینی» در ابعاد جهانی ساختهاند، در نظر داشت زمینهای کشاورزی کل کشور را جهت ساخت و ساز و تولید به مردم واگذار کند، در مورد تعدیل قیمتها نظراتی ابراز نمود و وعده ایجاد هر شغل در برابر یک میلیون تومان میداد و… کارش به استیضاح نکشید و از مقام وزارت استعفا داد و در این ستون مقالهای با عنوان «عبدالملکی وزیری با ادعاهایی غیرعملی و شعارهایی توخالی» مورخ اول تیرماه سال جاری به رشته تحریر درآمد. بعد از استعفای عبدالملکی، زاهدیوفا به عنوان سرپرست وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی معرفی گردید اما اخیراً گفته شده است در بین 7نفری که از آنها به عنوان تصدی وزارت تعاون نام برده میشود سرپرست فعلی ضعیفترین آنها است. زاهدیوفا اخیراً که به مجلس رفت و در جلسه کمیسیون اجتماعی شرکت کرد با واکنش منفی اعضای کمیسیون اجتماعی روبرو شد و اعضا با دیدن وی جلسه را ترک کردند. نکته مهم اینکه سیدابراهیم رئیسی از روز تنفیذ حکم ریاستجمهوریاش تاکنون 190 دستور صادر کرده که 48 مورد آن اقتصادی بوده و در این مورد گفته شده است این روش تداوم همان سیاست احمدینژاد است با این تفاوت که در دوره احمدینژاد درآمدهای نفتی بیسابقه بود و اکنون دولت با مشکلات فراوان مالی روبرو میباشد، ازجمله رئیسی میخواست تا پایان سال 1400 فقر مطلق را از بین ببرد و اندکی بعد آن را موکول به 1401 نمود آیا با گذشت بیش از پنجماه از سال 1401 در این زمینه توفیقی نصیب دولت سیزدهم شده است؟ از دیگر وعدههای دولت سیزدهم سامان دادن به بازار بورس در چند روز و ایجاد یک میلیون شغل در یکسال بود که هیچیک از آنها تحقق پیدا نکرده است.
گفته شد اگر 30 خردادماه 1400 سیدابراهیم رئیسی به مقام ریاست جمهوری برسد دیگر از فساد خبری نیست و قیمت ارز و دلار نیز کاهش مییابد، حقوق کارگران به موقع پرداخت و به وضع زندگی کارمندان رسیدگی میشود اما در بودجه 1401 با آن همه گرانی و تورم سرسامآور و کمرشکن به حقوق ماهیانه بسیاری از کارمندان شاغل بویژه بازنشستگان ده درصد اضافه گردید، وعده دادند به وضع خودروسازان رسیدگی میکنند اما تاکنون اعضای کابینه بهویژه گروه اقتصادی هیات دولت نتوانستند انتظارات حداقلی شهروندان را برآورده کنند، گذشته از تلفات جانی و مالی که سیلهای اخیر در بسیاری از مناطق و شهرها به بار آورده، کمبود آب در بعضی از استانها مشکلات فراوانی برای مردم به وجود آورده به گونهای که به عنوان نمونه در همدان بهای یک بطری آب و یا یک شیشه نوشابه به 35 و 50 هزارتومان رسید امّا بعضی از اصولگرایان طرفدار دولت میگویند: تعدادی از وزرا، موفق و بعضی ناموفق بودند و دولت خوب کار کرده اما، گرانی اجناس را نتوانسته است مهار کند! از وعدههای داده شده مردم نمیدانند موضوع پرداخت وام یکصد میلیون تومان بدون ضامن از طرف بانکها به مردم به کجا رسید؟
بعد از یکسال که حدود 50نفر اعضای تیم مذاکرهکننده درباره احیای برجام فعالیت نموده و رفتوآمدهای مکرر به خارج داشته و هزینههای فراوانی روی دست ملت گذاشتهاند اخیراً عضو کمیسیون سیاست خارجی مجلس اعلام کرده است: «برجام بدست آمده نسبت به تیم قبلی مذاکرات ضعیفتر نیست و البته قویتر هم نیست!» بنابراین پاسخگوی این همه رنج و زحمت مردم و صرف هزینههای گزاف چه کسانی هستند؟ بدیهی است از بین بردن فقر در کشور با فرمان و دستور رییسجمهور، میسر نمیشود بلکه با ایجاد اشتغال و سرمایهگذاری داخلی و خارجی و جذب جوانان تحصیلکرده و متخصص و نیز ایجاد امید و آینده مطلوب برای نخبگان و جلوگیری از فرارمغزها، ممکن میگردد.
آیا در برابر سیل مهاجرت پزشکان، پرستاران، مهندسان، متخصصان، تکنسینها و حتی کارگران جویای کار که به گفته آقای راغفر (اقتصاددان) حاضرند به هر جهنمی در دنیا بروند غیر از کشور خودشان، آیا دولت رئیسی برای حل این مشکل اساسی و بنیادی، قدمی برداشته است؟ آیا دولت رییسی برای اصلاح ساختار حقوق بازنشستگان و مستمریبگیران و سرپرستان خانوار حداقلبگیر که در برابر تورم بالای پنجاه درصد فقط 10درصد افزایش حقوق داشتهاند و با سیلی صورت خود را سرخ نگه میدارند، کاری انجام داده است؟ آیا این دولت با ساختار غلط شرکتهای خصولتی که رانت و اختلاس و رشوه و فساد در آنها ریشه دوانده و مردم هر روز شاهد دزدیهای کلان و غیرقابل تصور در آنها هستند کاری کرده است؟ مردم امروز دیگر انتظار دارند که دولت جلوی این همه غارتگری و چپاول را بگیرد.
توضیح درباره موضوع ساخت یک میلیون مسکن در سال و تسهیلاتی که باید بانکها در این زمینه پرداخت نمایند و افزایش قیمتهای دهها قلم خوراکی و مایحتاج مردم و اینکه مسئولان نظارتی آنگونه که باید و شاید در مدیریت بر امور بازار و دخالت در قیمتگذاریها ندارند به شماره آینده موکول میگردد بدان امید که دولت سیزدهم که با کمترین رأی مردم در سال 1400 بر سر کار آمده و در تبلیغات و سخنرانیها، خود را دولت مردمی میداند بتواند در جهت رفاه و آسایش نسبی شهروندان و تهیه مسکن برای آنان که سرپناهی ندارند قدمهای مثبت و مؤثری بردارد.
انتهای پیام