چرا جهنم دیگران بیش از بهشت شما هواخواه دارد!؟ | عماد باقی
عماد باقی طی یادداشتی در روزنامه سازندگی نوشت:
خبرهایی می آید که هر کدام به تنهایی برای نشان دادن بی کفایتی برنامه ها و سیاست های نادرست حاکمیتی کفایت می کند و هرکدام به اندازه کافی دردآور است مثلاً میگویند پزشکان زیادی مهاجرت کرده اند و بزودی نیازمند واردات پزشک پاکستانی و هندی شویم، یا می گویند عمان مثل جارو برقی دارد پزشکان ما را جذب می کند.مدیران توجه نمیکنند که اگر یک پزشک ماهی نود میلیون تومان هم درآمد داشته باشد می شود معادل سه هزار دلار درحالیکه حقوق کارگری در بسیاری از کشورهای غربی از پنج و شش هزار دلار شروع می شود. سقوط ارزش پول ملی فقط صادرات کالا را رونق نمی دهد صادرات نیروی انسانی را هم رونق می بخشد. وقتی که ارزش ریال اینقدر سقوط کند طبیعی است که با صرفه ترین کار برای تمامی مشاغل و بهترین راه برای بقا، مهاجرت است.
وزير امور اقتصادي و دارايي هم در خصوص تسهيل در قانون اقامت گرفتن در ايران كه پيش از اين سقف آن دویست وپنجاه هزار دلار اعلام شده بود، اظهار كرد: اين رقم را به صدهزار دلار كاهش دادهايم و اگر فردي حداقل صدهزار دلار وارد كشور كند، ميتواند اقامت بگيرد.
نرخ سرمایه گذاری در ایران را به عددی کاهش دادند که عدد ناچیزی است با این حال ازسرمایه گذاری استقبال نمی شود درشرایطی که بعضی کشورهای همسایه ایران با جذب سرمایه گذاری توانسته اند اقتصادشان را از فلاکت خارج کنند یا توسعه و رشد پیدا کنند.دلیل عدم استقبال در ایران چیست؟ آیا موانع اجتماعی مانند همین گشت ارشاد، احساس خطر و یا نوع برخورد هایی که با افراد دو تابعیتی شده است خودش یکی از عوامل موثر نیست؟ چرا روند مهاجرت ها این گونه است؟
برای مثال هر از گاهی اخبار آوارگی و غرق شدن مهاجران را میشنویم که تازه ترینش چند روز پیش مهاجران آواره در آب های قبرس بودند. ۸۵ پناهجوی ایرانی و افغانستانی با زنان و کودکان شانکه ۷۰ نفرشان ایرانی بودند، اما می بینید همه مدیران در همه سطوح خرد و کلان چنان با اعتماد به نفس در جای خود نشسته اند و ادامه میدهند که انگار نه انگار چنین فجایعی در حال رخ دادن است. چرا نشانه ای بر تغییر راهبردهای کلانی که منشا اصلی همه این مصائب است دیده نمی شود؟
مسئولان جمهوری اسلامی بجای شعارها درباره بهشتی که اینجا ساخته اند(البته درباره برخورداران از خوان نعمت،پر بیراه نمی گویند)و جهنمی که مدعی اند کشورهای مخالف شان ساختهاند،خوبست به این سوال ساده جواب بدهند
که چرا صف های طویل مهاجران تشکیل می شود؟ چرا خود و فرزندان شان زندگی در آن جهنم را ترجیح می دهند؟ چرا هر روز می شنویم که شهروندان ایرانی و افغانی و سوری و غیره برای اینکه به آن کشورهای جهنمی بروند در دریاهای یونان و استرالیا و… آواره یا غرق می شوند؟ اما هیچ وقت حتی یک بار هم ندیدیم که شهروندان آمریکایی و اروپایی برای این که بتوانند مجوز زندگی در ایران را بگیرند در آبهای خلیج فارس غرق شوند! کشور آنها با همه مشکلاتی که وجود دارد چگونه است که شهروندانش حاضر نیستند چنین تحقیری را بپذیرند؟
کار امروز را همین امروز باید انجام داد. ممکن است فردا خیلی دیر باشد و نوشداروی بعد از مرگ سهراب شود. اگر درسرخوشی همکاری با اقتصادهای متزلزل کشورهای غیردموکراتیک از گردونه اقتصاد جهانی به بیرون پرتاب شویم گام بعدی حذف شدن تاریخی است. در تاریخ قدیم و جدید کم نبودند کشورهای قدرتمندی که دیگر وجود ندارند.
انتهای پیام
آن نشاط و شادابی و سر زندگی در رفتار های اجتماعی ما دیده نمی شود. و هشدار آقای باقی
در مورد حذف شدن در چرخه تاریخ را باید
جدی گرفت.