سیاست ورزی در عصر سیاست زدایی | محسن حسام مظاهری
محسن حسام مظاهری، تحلیلگر دینی و اجتماعی طی یادداشتی با تیر سیاستورزی در عصر سیاستزدایی
(بهبهانهی کاربرد اشعار مذهبی و نوحههای انتقادی در مداحیهای یزدی و اردبیلی) نوشت:
۱
«اول حضرات را خریدند
آیات ثقات را خریدند
فتوای شریح را گرفتند
قاضی قضات را خریدند
هم حکم جهاد را نوشتند
هم حج و صلات را خریدند
این شیعهی بیاصول کافی
کشتند تو را به حد کافی
…
اگر امت شود دچار
به شبانی چنان یزید
باید خون گریست
و علی الاسلام السلام»
این یک برش از نوحهای است که محرم امسال، در هیئت شیخداد یزد و در مسجد محمدیه (حظیره) با مداحی حمید پایدار و سیدمجتبی حیدرپور اجرا شده است.
۲
کاربرد مضامین سیاسی و انتقادی در نوحههای برخی هیئتهای بزرگ شهر یزد در سالهای اخیر بازتاب گستردهای در افکار عمومی داشته است. نمونهی مشابه دیگر، خواندن اشعار انتقادی توسط برخی مداحان اردبیلی است که آنهم اخیرا در فضای مجازی بازتابهای زیادی یافته است. برای عموم مخاطبانی که تصویرشان از مداحی سیاسی، تنها چند مداح ذینفوذ و سلبریتی سیاسی پایتخت است، تماشای چنین کلیپهایی در بدو امر باورنکردنی بود. درحالیکه این پدیدهی تازهای نبوده و بدیع بهنظر رسیدن آن محصول نابرابری رسانهای در فضای هیئتها و مداحان است.
۳
کاربرد مضامین سیاسی و انتقادی در شعر شیعی و بهطور خاص شعر آیینی امر مسبوق به سابقهای است و مشهورترین نمونهی آن را در عزاداریهای دورهی پهلوی و مبارزات انقلاب اسلامی میتوان سراغ گرفت.
پس از انقلاب و با استقرار حکومت دینی، به تدریج، پرداختن به مسائل و مضامین سیاسی اجتماعی در انحصار مداحان و هیئتهای هوادار یا منتسب به یک جریان سیاسی (راست / اصولگرا / حزباللهی) قرار گرفت و دایرهی مضامین سیاسی نیز در درجهی اول به «دشمنان خارجی انقلاب» (بهویژه آمریکا و اسراییل) و «مقولات سیاست خارجی نظام در جهان اسلام» (فلسطین، بحرین، سوریه و…) محدود شد و در درجهی بعد حمایت از نظام و مواضع جریان سیاسی مذکور در قبال تحولات داخلی و هجمه به رقبا. مداحان و هیئتهایی که درعمل نقش بازوی تبلیغاتی و مذهبی یک جریان سیاسی خاص را ایفا میکنند و این نقشآفرینی در مقاطعی مثل انتخابات کاملا مشهود است. به عنوان مثال مقایسهی نوع تعامل این هیئتها و مداحانشان (که نوعا از مداحان سلبریتی و رسانهای هستند) با دولتهای وقت در ادوار مختلف بهخوبی گویاست.
۴
به دیگر سخن «سیاست»ای که در این هیئتها بازتولید میشود، یک تعریف محدود، انحصاری و کانالیزه است درجهت حفظ وضع موجود. نوعی محافظهکاری است؛ گرچه به آن، صفت «انقلابی» داده میشود. در این هیئتها، اعتراض تنها وقتی مشروع است که جهتش یا به سمت دشمن خارجی باشد یا نهایتاً رقیب داخلی. بیجهت نیست که این هیئتها و مداحان و مخاطبانشان در بسیاری از بزنگاههای حساس سیاسی داخل کشور بهکلی غایباند و هیچ بروز و ظهوری در عرصهی عمومی ندارند.
درواقع گرچه شعار حاکمیت سوقدادن مناسک مذهبی به سمتسیاسیشدن بوده، اما آنچه در عمل رخ داده است، سیاستزدایی از مناسک و محافل و مجالس مذهبی است.
۵
در چنین شرایطی، آنچه به مداحیهای یزدی و اردبیلی (و نمونههای دیگر که هنوز برای افکار عمومی جامعه ناشناخته ماندهاند) اهمیت خاصی میبخشد، شکستن انحصار روایتِ رسمی (تهرانی) از مداحی/عزاداری سیاسی در آنهاست و توسعهی دایرهی مضامین سیاسی و انتقادی در اشعار آیینی (از مضامین مذکور به نقد تلویحیِ حاکمیت). توسط مداحانی که برخلاف مداحان سیاسی پایتخت، سلبریتی نبوده و هیئتهایی که از رانت رسانهای و پیوند با نهادهای قدرت برخوردار نیستند و گرایش سیاسی نزدیک به حاکمیت ندارند و حتی هرازگاهی با محدودیتها و برخوردهایی روبهرو میشوند.
۶
اینگونه است که خردهفرهنگهای آیینی نظیر هیئتهای یزدی و مداحی اردبیلی میتوانند روند سیاستزداییِ مناسک شیعی که ثمرهی ترویج مدل مداحیِ سیاسیِ تهرانی (مداحی وابسته به قدرت) است، را به چالش بکشانند و «سیاست» را (گرچه در شعاع فعالیت و نفوذ محدودِ خود) به بخشی از جامعه بازگردانند.
انتهای پیام