خرید تور نوروزی

این روزها در وطن چه خبر است و چه چیزی دارد رخ می‌دهد؟

محمدجواد لسانی در یادداشتی با عنوان «زیر پوست شهر» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است درباره‌ی اتفاقات این روزها نوشت:

تغییرات بسیار نرم را لازم است با ذره بین قوی مطالعه کرد. یک ترکیب واژگانی در علوم انسانی وجود دارد که به آن، پارادایم شیفت (paradigm shift) می گویند. در زبان پارسی، این ترکیب را «افق گشایی» یا «تحول درون نهادی» معنی کرده‌اند. می‌توان این تغییر بزرگ را در همین دوهفته تلاطم یا همان اعتراضات شهری مشاهده کرد و یک تغییر پارادایمی را در کف خیابان‌های پربرخورد مطالعه کرد.

با ملاحظه خوشه‌ای ویدئوهای رسیده پس از بازداشت یک دختر مسافر سقزی، می‌توان دید که زنان، ابتکار عمل را به دست گرفته‌اند تا خودیت‌شان را ابراز کنند. اگر کسانی بخواهند این حرکت را ظاهربینانه، به عنوان فاصله گیری از ارزش‌ها محاسبه کنند هنوز به عمق تحول تپنده در شهر نرسیده‌اند.

این حرکت اجتماعی عمدتاً فریادی برای اعاده حقوق است. آنان که مدعی‌اند این صداها باعت خدشه‌دار شدن باورها شده در اشتباه‌اند. اخیراً هم یکی از صاحب‌نام‌ها نظر داده که این تحرکات به سبب نیازهای جنسی شکل گرفته که مضحک به نظر می‌رسد زیرا در کنار شعارهای مختص به زنان، معادل‌هایی درباره مرد و آبادی میهن شنیده می‌شود.

افسوس که صداها با دادن هزینه از هر دو سوی ماجرا همراه شده و مقصر درجه اول دولت رئیسی است. چنانچه این مطالبات با مجوز وزارت محترم کشور‌ همراه می‌شد اینگونه نمی‌شد. اما در اینجا معمول شده که اینگونه درخواست‌ها برای اجتماع آرام از سوی مسئولان امر اجابت نشود و بالطبع تبعات تخریبی آن بر عهده کابینه‌ای ست که مدعی‌ست خود را آماده شنیدن صدای مخالف کرده و اعتراض را با اغتشاش فرق می‌نهد. اما خبرنگار با تجربه شبکه خبر به هر دلیل و توصیه‌ای نمی‌تواند در یک مصاحبه خلوت و دو طرفه رسانه معترضان هم باشد تا از آقای رئیسی بپرسد که شما کی مجوز دادید تا معترضان بتوانند با تعیین مکان و زمان، تکلیف خود را بشناسند و ازهمان عزت و احترامی که به موافقان اعطا می‌شود برخوردار شوند تا به جای تعقیب و گریز های شبانه، تجمع فانونی خود را داشته باشند و در پایان بیانیه ارائه دهند.

چه خوب بود اگر مطالبه‌ها در آرامش شنیده می‌شد. در نگاهی تاریخمند، یکی از این خواسته‌ها بازگشتی نظری به بنیادهایی است که برای شهروندان کرامت و احترام می‌افزاید. پویش و میدان داری زنان را هم در احقاق همین حقوق کم رنگ شده می‌توان بازیابی کرد تا برابری زن و مرد مطابق با متن‌های روایی نوشته شده به اجرا درآید؛ متاسفانه در گذر تاریخ، چیزی که به کژراهه رفت، نادیده گرفتن تدریجی جنس زن بوده است. با پژوهش دقیق آن قرن‌های تیره، فیگوراتیو یا شمایل زنانه به شکلی غیر عادلانه مهندسی شد به طوری که در قرائت‌های رسمی شده بر خلاف نص مبین دین، زن به مثابه یک ابزارانگاشته شد تا «جنس دوم شدن» او تحکیم یابد.

زن باید تمکین می‌کرد تا به عنوان یک جنس خاموش و منفعل رفتار کند تا بی هیچ اعتراضی در پشت قامت مردان، پنهان شود و منظور اصلی از وجود او تنها برای ارضای لذایذ مردانه و خدمت به او بازتعریف شود. او در دستکاری جدید نظری هرگز نمی‌توانست بی هیچ نسبتی با مرد، معنا و هویتی مستقل پیدا کند. تنها در همین نزدیکی، در کوران نهضت مشروطه بود که این «درپشت ماندگی» تلنگری جدی خورد تا زن‌ها کمی دیده شوند اما این حرکت نو خواهانه برای بازگشت به بنیادهای اعتقادی، عملاً به نتیجه‌ای نرسید.

آیت الله نائینی در آن مقطع داغ تاریخ کتابی هوشمندانه نوشت. نامش «تنبیه الامه و تنزیه المله» بود. نیت این عالم آگاه به زمان، تطبیق احکام دین با اساس مشروطه بود تا معلوم شود که آزادی زن هیچ منافاتی با اصل دین ندارد. این کتاب بعدها با ترجمه رسای زنده یاد طالقانی به چاپ رسید تا نشانی درستی از دین دهد. اما غوغاسالاری و حاشیه‌سازی‌ها نگذاشتند که این خواسته اعتقادی به تحقق رسد و گره نظری، همچنان ناگشوده ماند و توده زنان معتقد در پستوی خانه باقی ماندند و به جز نمونه‌های نادر، همچنان بی پشتوانه به محاق نادیدگی رانده شدند.

زمانه طوری پیش رفت که نهیب مصلحان هم نتوانست بلوغی را سبب شود که در نگرش عمومی به زنان تجدیدنظر شود. درس‌های روشنگری که از سوی مطهری‌ها فریاد شد به عایق سخت و حجیمی از واسطه‌های مزاحم برخورد کرد تا افق گشایی ناممکن شود.

وقتی که در حسینیه ارشاد مصلحی مانند شریعتی عنوان راهنمایی مثل «فاطمه فاطمه است» را برای معرفی دختر پیامبر رحمت (ص) برگزید نیت بازگشت به خویشتن داشت تا «زن را به عنوان یک زن» بازنمایی کند اما بستر پر زوری در کار بود که مرده ریگ صفویان تلقی می‌شد و تا پایان کار قاجاریان این نگاه ارتجاعی و یک سویه به زنان با کمک شاهان حرمسرا پرور حفظ و حراست شد تا سایه این نگاه نادرست همچنان در زمانه مدرن حکمفرمایی کند.

این که به راحتی، کلیت زن در آن قرون میانی زیر عنوان «ناموس من» تئوریزه می‌شد حتی در فیلم‌های حکومتی که مدعی مدرنیته بود بسته بندی و به تولید انبوه می‌رسید تا راه خطا حفظ شود. به عبارت روشن، زن به عنوان کالای فاقد اختیار و تحت استیلا، در عمل داشت نگهبانی می‌شد. این ستم مضاعف توانست با توجیهاتی بی پایه پیش رود به شکلی که توانست تملک کامل زن از سوی مرد را به امضای عمومی برساند. حتی آحاد بانوان این بخشنامه یک سویه را قطعی انگاشتند. وقتی قربانی با پای خویش به قربانگاه می‌رود از دیگران چه انتظار اجابت برای رهایی او می‌توان تصور کرد.

اکنون این تاریخ چند سده، پندهای خود را به ویترین امروز آورده. امروز با ارتفاع گیری آگاهی اجتماعی، بازنگری در این امر، بسیارضروری شده. لازم است مسئولانی که تصمیمات کلان می‌گیرند خصوصاً به این دو هفته اخیر، فراتر از اخبار روزانه و شبانه آن نگاه شفافی کنند.

نکته‌های ناشنیده‌ای به گوش می‌رسد که می‌توان با آن نمونه‌ها صدای پای دگرگونی را با گوش هوش احساس کرد؛ دیدگاه جدیدی دارد از خفا بیرون می زند که نوپدید است. چیز مهمی را لازم است تست رسانه‌ای کرد با این متن روشن که اختیار زن در باره خودش دارد عینی می‌شود و کنش اجتماعی زن، در حال نمایان شدن است.

این به معنی یک مانیفست رفتار شناسی در ساحت جامعه است. دیدگاهی که جدی‌ست و مدیریت اندیشمندی می‌طلبد تا آن را در آرمان‌های اعتقادی حل و فصل کرد و به شکل بی طرفانه ای بررسی و تبیین علمی شود. به رسمیت شناختن هویت زن، چیزی نیست که بتوان آن را با حوادث سیاسی لاپوشی و خلاصه کرد. حقیقتی دارد از پشت پرده عیان می‌شود و بی تعارف باید گفت که نگاه به زن در صحن جامعه دارد پوست می‌اندازد.

جوری از شمایل زنانه در حال وقوع است که زن را در انتخاب شیوه اداره خویش صاحب اختیار حساب می‌کند و جامعه مردسالارقدیم هم، به این پذیرش تاریخی اندک اندک نزدیک می‌شود. پذیرشی که بسی رنج آور به نظر می‌رسد تا مردان فارغ از شعارهای دیوانی و عرفی شده به یک برابری واقعی و قدسی دست یابند که میان زن‌ها و مردها رخ می‌دهد چیزی که اگر از سوی تصمیم سازان درست فهمیده و پذیرش شود این حرکت را به گوهر دین نزدیک‌تر می‌سازد اما در صورت انکار و تغافل، ممکن است موج دین گریزی را در میان نسل جدید تقویت کند.

این بار نوبت مردان شده تا برخلاف عادت کهنه پیشین، می‌خواهند پشتیبان حقوق زنان شوند و در راه تحقق این پارادایم، حرکتی جدی از خود بروز دهند. هرچند که این پیکار سهمگینی‌ست اما با اراده ملی، و پشتیبانی نظری فقهای نواندیش در این پیچ تاریخی، شدنی و میسر است. به ویژه آنکه نسل‌های پرشماری از جوانان این خاک هم بر این عزم استوار هستند که این تغییر نگاه به زنان را تضمین کنند تا به انجام رسد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا