ایران، طالبان، و امنیت جنوب شرق
عبدالحمید نورزایی، پژوهشگر افغانستانی، در یادداشتی با عنوان «بحث تعارض منافع» نوشت:
بارها در یادداشتها و مصاحبههای رسانههای مختلف تاکید کردم که تمام سیاستهای خارجی یک کشور باید استوار بر منافع ملی آن کشور باشد وتمام واحدهای یک حکومت و نیروههای اجرایی و فکری با در پیش ګیری برنامههای کوتاه مدت و تاکتیکی و یا برنامههای استراتژیک در تلاش برای تحقق بخشیدن به منافع ملی خود باشند.
در این صفحه چند بار اشاره کردم که سیاست خارجی ترکیه و توازن منافع آن کشور به صورت همزمان با (روسیه-اکراین-مصر-اسراییل-ناتو-قبرس-یونان-سوریه-قطر-لیبی-سعودی) چگونه باید مورد تقلید قرار گیرد اما ایران از چنین سیاست و کیاستی بنا بر برخی ملاحظات یا قصور محروم است.
در حوادث اخیر ایران که از نزدیک مورد رصد امارت اسلامی افغانستان بود به خوبی تسلیح گسترده غیر دولتیها در مناطق شرقی ایران مشخص بود دهها نفر کشته در زاهدان و شهرهای نزدیک و همچنین حمله مخالفین بر نیروهای استخباراتی سپاه در زاهدان با وجودحضور گسترده نیروی قدس سپاه درجنوب شرق کشور ایران (سیستان وبلوچستان) و حضور ماشینهای تکنیکال شده سپاه و ادوات ضد شورش زرهی نشان از خطر قریب الوقوع و تسلیحات و نیروهای مخالف دارد
مرزهای باز و ناامن با بلوچستان پاکستان و فعالیتهای گروههایی مانند جیش العدل و فرقان و ارتش ازادیبخش بلوچستان (BLA) و ریشهها و اشتراکات فرهنگی و دینی دو سوی مرز با یکدیگر از عللی است که میتواند جنوب شرقی ایران را به یک چالش امنیتی بزرگ برای جمهوری اسلامی ایران مطرح کند.
اګر چه حضور روحانیون و مصلحین و با نفوذ مانند مولوی عبدالحمید به همراه پهپادهای شناسایی سپاه بر فراز شهر زاهدان و اطراف و هدایت نیروها تا حدود بسیار زیادی موفقیت در پی داشته است اما جنوب شرق ایران به دلایل ذیل آبستن حوادث بسیار بزرگی در آینده خواهد بود
۱- حضور ۴۸۰۰ نفر نیروی مسلح بلوچ به همراه دهها میلیون دلار پول نقد و تسلیح و دستیابی گسترده آنها به رایفلهای آمریکایی و دوربینهای دید در شب وحضور آنها در مثلث آتش (پایگاههای آنها در یک مثلث مرزی بین مرز ایران -افغانستان-پاکستان است) هر گونه امکان ریشهکن کردن آنها را از ایران ګرفته است.
۲- آنها دارای یک گمرک غیر رسمی هستند که از هر محموله مواد مخدر و ترانزیتی سهم مالیاتی خود را میگیرند و پول هنگفتی را جمع آوری کردهاند که در امارات و سعودی تاجران و صرافیها برای آنها بیزینس انجام میدهند و شرکتهای مختلفی ثبت شده است آنها حتی بر بخش بزرگی از صادرات سنگهای معدنی افغانستان نیز مالیات میگیرند پس منابع مالی کافی در اختیار دارند.
۳- در حال حاضر حملات مکرر بخشی از جدایی طلبان بلوچ به چینیها در بندر گوادر و حمله به نیروهای فدرال پاکستان باعث شده است که نیروهای ارشد استخباراتی ایران و پاکستان به توافقاتی دست یابند اما غایب بزرگ این توافقات افغانستان است. اگر چه دولت قبلی با جدایی طلبان روابط نزدیکی داشت و برنامه داشت که از آنها علیه پاکستان استفاده کند اما دولت فعلی هنوز وارد آن فازهای استخباراتی نشده است همچنین سازمان اطلاعات ارتش پاکستان با مخالفین بلوچ ایرانی روابط نزدیکی را ایجاد کردهاند ودر مورد نیروههای استخباراتی ایران نیز چنین احتمالی مطرح است که آنها نیز با بخشی از جدایی طلبان بلوچ روابط داشته باشند بارها دو کشور به یکدیگر اتهام مشابه زدند حتی پلیس فدرال ضد تروریسم پاکستان حمله به چینیها را کار بلوچهایی دانسته بود که در چابهار ایران زیر چتر امنیتی استخبارات ایران مرکز دارند اما یک توافق استخباراتی بین دو کشور وجود دارد مبنی بر عدم استفاده از پتانسیلهای این نیروها علیه خاک دو کشور.
۴- بسیاری از این نیروها به خاک افغانستان در رفت و آمد هستند و سالها هم رزم امارت اسلامی در هلمند بودهاند و حاجی گل محمد از بزرگان بلوچ امارت اسلامی افغانستان که در حال حاضر والی ولایت ننگرهار است از رابطین و دوستان نزدیک آنها بوده همچنین در منطقه رباط و منطقه برابچه هلمند با بزرگان امارت اسلامی افغانستان بارها هم سفره و هم رزم بودهاند اما در مبادلات امنیتی و استخباراتی فی مابین پاکستان و ایران جای استخبارات افغانستان خالی است و از ظرفیت آنهادر کنترل و ایجاد توازن امنیتی استفاده نمیشود.
حال با تمام این تفاصیل خطر کجاست!؟
اخیراً دستگاه امنیتی ارتش پاکستان در مناطق مشخصی برای مخالفین مسلح افغانستان امکانات فراهم نموده و برای آنها پایگاههایی اختصاص داده است، همچنین امکانات هوایی و فضای هوایی خود را در اختیار آمریکا قرار داده است تا خاک افغانستان را مورد تهدید قرار دهد
نیروهای استخباراتی افغانستان آنگونه که برخی تصور میکنند بی خبر از وضعیت جاری همتایان خارجی خود نیستند. دولت افغانستان میتواند با استفاده از نفوذ خود در بین بلوچها آنها را ترغیب به حملات گسترده به بندر کراچی و گوادر کنند وحمایتهای آشکار از ارتش آزادیبخش بلوچستان انجام دهد. همچنین دولت افغانستان میتواند تحریک طالبان پاکستان را در پیشاور و حتی ایالت سند فعال کند و دامنه حملات را به پایگاههای بزرگ اسلام اباد بکشاند اما در این صورت چه اتفاقی برای ایران خواهد افتاد؟
توافق بین تهران و اسلامآباد نسبت به بلوچها تا زمانی معتبر است که منافع ملی افغانستان نیز تأمین شود یک معادله سه وجهی را نمیتوان تقلیل داد! اګر حرکت بلوچها علیه پاکستان شروع گردد قطعاً پاکستان پای ایران را به ناآرامیها خواهد کشاند و به جنوب شرق ایران موجی از آتش وارد خواهد شد. اگر پاکستان به توافقاتی با دولت افغانستان دست نیابد و دست از حمایت مخالفین مسلح و حمایت از حملات آمریکا نکشد قطعاً جبهه جنوبی افغانستان بر روی پاکستان باز خواهد شد و حرکتهایی مسلحانه بلوچها علیه ارتش پاکستان و کراچی و گوادر آغاز خواهد شد.
ایران برای مصونیت و حفظ و تداوم آرامش در جنوب شرق خود بایستی همکاریهای ویژه امنیتی و استخباراتی را با دولت افغانستان گسترش دهد و از طریق دیپلماتیک به پاکستان فشار وارد کند که وضعیت سفید و ثبات کنونی خدشهدار نگردد و از خاک خود علیه افغانستان استفاده نکند.
انتهای پیام